{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}
اصحاب رسانه
  • پوران درخشنده با اشاره به اینکه با برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر مخالف است، تأکید کرد که اصرار مسئولان سینمایی کشور به برگزاری جشنواره در این شرایط خطرناک عجیب و غیر قابل درک است.

  • یادداشت "باربد گلشیری" درباره‌ی بنگاه های اقتصادی و هنر

    چرا باید همچنان درباره‌ی بنگاه‌های اقتصادی و نقششان در هنر ایران نوشت و چه باید نوشت؟ مسئله فقدان رویکرد انتقادی در اغلب مطبوعات است و نیز دستان بسته‌ی اهل نقد. متأسفانه اغلب مطبوعات و خبرگزاری‌های داخلی و خارجی مهم‌ترین اخبار هنر ایران را همین حراج‌ها می‌دانند: «طوفان حراجی هنر تهران با فروش ۷۸ تابلو به قیمت ۳۱ میلیارد تومان» (پایگاه خبری‌تحلیلی تدبیر شرق)، «شب ۳۴ میلیارد تومانی هنرهای تجسمی/ عکاسان جنگ شگفتی‌ساز شدند» (مهر)، «حراج تهران؛ چکشی که صدایش ۳۴ میلیارد تومان می‌ارزید» (بی‌بی‌سی فارسی)، «از فتح خرمشهر تا نیایش در دهمین حراج تهران؛ اثری از حسن روح‌الامین؛ خرمشهر و نیایش در دهمین حراج تهران با استقبال هنردوستان همراه شدند.» (خبرگزاری صداوسیما). پس اصحاب رسانه نیز این میان مقصرند. تا کی رکوردشکنی این یا آن حراج باید تیتر یک هنرهای تجسمی باشد؟ رقت‌انگیز است که خرید فلان بازیگر یا بازیکن فوتبال از حراج و عکس این‌ها مثلاً با اثری از ناصر اویسی خبر می‌شود و همان که خبر را کار می‌کند درباره‌ی خصوصیات کار اویسی می‌نویسد «پرداختن به نوکردن مینیاتور». پس امثال ایرج افشار و نجیب مایل هروی و رویین پاکباز سالیان آزگار گشتند و قلم فرسودند و فوج‌فوج اصطلاح ضبط کردند که چه شود؟ آیا کسانی که در حراج شرکت می‌کنند هرگز از خود پرسیده‌اند که چرا چکش حراج را ستاره‌های سینما می‌زنند؟ مگر هنر احتیاج به جذابیت افزوده دارد؟