ماجرای جشنواره ونیز و متری شیش و نیم؛
تبدیل سانسور به تبعیض در حق تماشاگر ایرانی
جشنواره ونیز در سالهای اخیر اعتباری دوچندان به دست آورده. از یک سو به دلیل ضعیف شدن جشنواره کن و از سوی دیگر نزدیکتر بودن زمان برگزاری به فصل جوایز سینمایی در آمریکای شمالی. در همین دو سال اخیر دو فیلم برنده شیر طلایی ونیز در اسکار بسیار موفق بودند؛ «شکل آب» اسکار بهترین فیلم و کارگردانی گرفت و «رما» سه اسکار از جمله جایزه بهترین کارگردانی را به دست آورد. حالا میتوان گفت که ونیز دیگر فقط لقب قدیمیترین جشنواره سینمایی دنیا را یدک نمیکشد و در کنار جشنواره تورنتو (که روزهای اول برگزاریاش با دو روز آخر ونیز همزمان است) واقعا آغاز ماراتن جوایز سینمایی سال است.
همین امسال حضور «جوکر» در بخش مسابقه میتواند یک نشانه باشد. فیلم تاد فیلیپس درباره ضدقهرمان آرکام سیتی با بازی یواکین فینکس یک فیلم ابرقهرمانی نیست و گفته میشود درامی تلخ و سیاه درباره تولد یکی از شرورترین شخصیتهای دنیای داستانهای مصور است. یا نواه بامباک کارگردان کانادایی که از مشهورترین چهرههای سینمای مستقل و هنری یک دهه اخیر است، فیلم جدیدش «داستان ازدواج» را با بازی آدام درایور و اسکارلت جوهانسن به ونیز میآورد. ستارههای مشهور دیگری مانند برد پیت با فیلم «به سوی ستارگان» و کریستن استوارت با «سیبرگ» درباره جین سیبرگ ستاره مشهور سینمای موج نو فرانسه هم امسال حضور دارند.
به جز ستارهها، تعدادی از شاخصترین کارگردانان غیر آمریکایی متعلق به جریان سینمای هنری هم امسال هستند؛ از الیویه آسایاس تا اتوم اگویان و پابلو لارین و روی اندرسون. خلاصه که ویترین ونیز هفتاد و ششم پر و پیمان است.
اما برای ایرانیها جشنواره ونیز امسال محل اولین حضور بینالمللی «متری شیش و نیم» دومین ساخته سعید روستایی هم هست. این فیلم در بخش رقابتی «افقها» با ۱۸ فیلم دیگر رقابت میکند و از همان زمان نامش در لیست جشنواره ونیز این شایعه مطرح شد که نسخه کامل و سانسور نشده این فیلم به نمایش درمیآید. «متری شیش و نیم» در جشنواره فجر پارسال با حاشیههای زیادی رونمایی شد. نیروی انتظامی مخالف فیلم بود و حتی گفته میشد اجازه نمایش آن صادر نخواهد شد. اما در نهایت با حذف صحنههایی در جشنواره و بعد در سینماها به نمایش درآمد و فروش خوبی هم داشت. اما حالا اطلاعات موثقی وجود دارد که نمایش نسخه کامل این فیلم در ونیز قطعی است. و این بار دیگر یادآوری میکند که سیستم ممیزی و نظارت در سینمای ایران چقدر ناکارآمد است و تا چه حد برای تماشاگران داخل کشور تبعیض آمیز. این اولین فیلمی نیست که مردم ایران باید نسخه تکه پارهاش را ببینند و بعد تماشاگران خارجی فرصت دیدن نسخه مورد تایید سازندگان را میبینند. این فیلم سعید روستایی نقطه ضعف کم ندارد اما حق او به عنوان کارگردان است که کلیت آنچه به عنوان فیلم ساخته برای همه قابل تماشا باشد. این فیلم در لیست سیاه توقیف نبوده و چند میلیون ایرانی آن را دیدهاند. حالا ولی نسخه کاملش فقط برای خارجیها به نمایش درمیآید و این چیزی نیست جز بیاحترامی به تماشاگر ایرانی. احتمالا در توافقی نانوشته بین سازندگان و مسئولان سینمایی چنین اتفاقی رخ داده و احتمالا کسی هم جوابگوی این تبعیض و بیاحترامی نخواهد بود.
ظاهراً آنچه از نظر طیفی از مدیران سینمایی و انتظامی و… در ایران غیر قابل نمایش بوده آن است که شخصیت پلیس فیلم (با بازی پیمان معادی) از سمتش استعفا میدهد و چرخه مبارزه با قاچاق مواد مخدر از نو تکرار میشود. کجای این برداشت ایراد دارد که مردم ایران مجاز به دیدنش نیستند و غیر ایرانیها میتوانند ببینند؟ این سوال درباره دهها فیلم دیگر هم مطرح بوده و سیستم سانسور فرسوده و ناکارآمد و محافظه کاری سینمای ایران هیچوقت دلیل قانع کنندهای برای چنین سوالاتی نداشته و ندارد.