نگاهی به زندگی حرفهای و کاری هوشنگ پزشکنیا
بیوگرافی هوشنگ پزشک نیا (۱۲۹۶ - ۱۳۵۱)
هوشنگ پزشکنیا (زاده ۱۲۹۶ - درگذشت ۱۳۵۱) از نقاشان پس از مکتب کمالالملک و از صاحبنامترین هنرمندان نسل اول مدرنیسم ایران است.
هنر امروز: هوشنگ پزشکنیا در روز ۵ مرداد سال ۱۲۹۶ در تهران به دنیا آمد. جهت تحصیل به مدرسهی نظام رفت و در رشتهی تاریخ و جغرافیا از دانشسرای عالی فارغالتحصیل شد. او در سال ۱۳۲۱ به استانبول رفته و در «هنرکده استانبول» ثبت نام کرد و زیر نظر پروفسور لئوپولد لوی تحصیلات خود را در رشتهی نقاشی آغاز کرد و رویای همیشگیاش را تحقق بخشید.
پزشکنیا، نقاش تصویرهای تنهایی، فراموشی و پریشانی و طراحی جسور بود که با خطهای شکسته، سریع و زاویهدار با رنگهای تیره در دهه چهل توانست چند نمایشگاه موفق در پاریس و لندن برپا کند. در آثار او هویت ایرانی بیشتر به چشم میآید و مضمون آثارش تحت تأثیر مردم تهیدست است که با شیوه قدیمی صبورانه زندگی را تحمل میکنند.
پزشکنیا آشناییاش با دنیای هنر مدرن را مرهون لوی میدانست و همواره از وی به نیکی یاد میکرد. سخنانی که هنگام نمایش نقاشیهایش (عمدتا مناظر ترکیه) در تالار سرکنسولگری ایران در استانبول ایراد کرد (۱۹۴۴) حاکی از تعمق او در هنر مدرن بود. ترجمه متن گفتار او به زبان فرانسوی در یکی از روزنامههای ترکیه چاپ شده بود:
«هرگاه سختی از ایران به میان میآید از دنیاهای رویایی قالیها، مینیاتورها و کاشیهای آن یاد میشود. ایران که به رغم حوادث متعدد، تحول هنرهای زیبای خود را طی قرون ادامه داده، همواره در مسیر باشکوه هنر حرکت کرده است. هنر اشارهدار امروز فقط انتزاع است. کسی زیبایی را در طبیعت نمیجوید بلکه ان را بداننگونه که در ذهن نمایان میشود حرمت مینهد. دیگر کسی طبیعت را در همه زیباییها و فریباییهایش نمیبیند بلکه طبیعت بکر و بدون تصنع را در نظر دارد.
با توجه به اینکه منتقدان زیادی در شرق نداریم، نتوانستهایم قدمهای مطمئن و رو به جلویی در هنر مدرن برداریم. به همین دلیل پیشرفت ما در این زمینه بسیار آهسته بوده است. اما امروز به دنبال ارتباط با کشورهای دوست و متحد که از ما پیش بودند، همان دوستان هنر امروز، میتوانیم از توصیههای منتقدان جدی بهره بگیریم که به ما امکان پیشرفت بیش از پیش را میدهد.»
پزشکنیا با آموختهها و تجربیاتی در امپرسیونیسم، پستامپرسیونیسم و فاوویسم به ایران بازگشت و در سالهای نخست نیز اشکال هندسی کوبیستی را در برخی از آثار خود به کار میبرد. در هرحال، تحت تعلیمات لئوپولد لوی به مسائل فرم و رنگ در نقاشیاش اهمیت میداد. ولی در مواجهه با اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران بهویژه پس از اقامت در آبادان تا حدی از گرایشهای هنری قبلی اش فاصله گرفت و یا دستکم به این نتیجه رسید که کیفیات زیباییشناختی برای خلق اثر هنری ارزشمند ناکافی است. محتوای اجتماعی -یا به قول خودش وجه «انسانی» هنر- را مهم شمرد و وظیفهای اخلاقی برای هنرمند قایل شد. او در مقالهای نوشته بود:
«من هرچند که در اثر خود با فرمها و رنگهای نو و آنطور که شرط یک اثر هنری است به حد کمال خود و از فکر خود در آن تأثیر کنم ولی آیا کافی است؟ از نظر فرمالیستها بله [...] آیا از یک اثر کامل هنری که برای مردم و اجتماع باشد در آن چیزی از حقیقت کشار [روستایی سر راه سولقان] و جنبهی بشری دقت شده باشند؟ نه[...] آنچه اصالت و پایداری در یک اثر هنری باقی میگذارد فکر حقیقتبین و ایدهآلی انسانی است که همراه یک تکنیک عالی هنری که برای نمایش آن و در خدمت آن به کار میرود و به کمک هم سازندهی یک اثر کامل هنری هستند. رنگ فرم و خط هرچه عالی باشد جز وسیله برای بیان فکر نیست، مانند کلمات برای بیان مطلب است.»
پزشکنیا در سال ۱۳۲۵ به ایران بازگشت و به استخدام شرکت نفت درآمد و همزمان با ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز، رابطه دوستانهای پیدا کرد. زندگینامه او به قلم ابراهیم گلستان از بهترین نمونههای تذکرهنویسی مدرن ایران محسوب میشود که در کتاب گفتهها به چاپ رسیدهاست.
پزشکنیا در سال ۱۳۳۵ اولین و تنها فیلم خود را با نام «استریپ» بر اساس داستان «لاله» صادق هدایت ساخت. هوشنگ پزشکنیا از جمله نقاشانی است که نمایشگاه نقاشی خود را در سال ۱۳۳۷ درگالری آپادانا، اولین مرکز هنرهای تجسمی برگزار کرد. آپادانا پاتوق هنرمندانی چون حسین کاظمی، محمود جوادیپور، احمد اسفندیاری، مهدی ویشکایی و دیگر هنرمندان جوانی بود که سعی داشتند هنر نو را آمیخته با هویت ایرانی به مردم معرفی کنند. او در دهه چهل چندین نمایشگاه موفق در پاریس و لندن برپا کرد.
در مروری بر زندگی هوشنگ پزشک نیا نباید از قلم انداخت که روستائیان، عشایر، مردم عادی در قهوهخانه ها، کارگران و طبقهی تهیدست جامعه، موضوع آثار او هستند. هوشنگ پزشک نیا به هیچ وجه نقاش مقلد نبود و یکی از سه چهار نقاشی بود که نقاشی جدید را به ایران آورد.
جواد مجابی نویسنده و منتقد دربارهی این هنرمند گفته است:
«پزشک نیا از جمله هنرمندانی بود که تصاویر بسیاری از جنوب ایران و از کشاورزان، کارگران شرکت نفت و… ارائه کرد و در واقع در آن زمان گرایشی وجود داشت که هنرمندان، انسانهای محروم جامعه را به تصویر میکشیدند و این هویتی به نقاشی ایرانی میداد. در این زمینه پزشک نیا از دوستان خود جلوتر بود به این دلیل که صادقانه زندگی مردم فرودست جامعه را به تصویر میکشید.»
نجف دریابندری نیز از کسانی است که به شدت تحت تأثیر سبک نقاشی هوشنگ پزشک نیا بوده است.
در نگاهی گذرا بر زندگی و کار پزشکنیا متوجه میشویم که او از لحاظ شخصیت، ذهنیت، تحصیلات و تجربیات هنری با همنسلانش فرق داشته است (او چندسالی زودتر از آنان بهدنیا آمد و خیلی زودتر از آنها نیز چشم از جهان فروبست). متفاوت بودن تجربه فردی و خاص هنرمند با دیگر هنرمندان فعال در یک دوره امری بدیهی به نظر میسد اما چه بسا بتوان خصوصیات هنری او را از طریق تفاوتهایش با دیگران بررسی کرد. در واقع تاکید بر وجود تمایز پزشکنیا با نوگرایان همنسلش به ما امکان میدهد که جایگاه راستین او را در تاریخ هنر معاصر ایران بازشناسیم.
سالهای پایانی عمر او در پریشانی سپری شد و در نهایت در سال ۱۳۵۱ در خیابان دروس شمیران درگذشت و در قطعه۷، ردیف ۳۰، شماره ۵ بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
حراجیها:
بونامز دبی، 4 آذر (1387)
کریستیز دبی، 9 اردیبهشت (1388)
بونامز لندن، 13 خراد (1388)
بونامز دبی، 20 مهر (1388)
بونامز دبی، 19 مهر (1389)
بونامز دبی، 19 مهر (1389)
کریستیز پاریس، 13 آبان (1390)
حراج تهران، 9 خرداد (1393)
کریستیز دبی، 29 مهر (1393)
حراج تهران، 8 خرداد (1394)
حراج تهران، 8 خرداد (1394)
اَدِر، 13 آذر (1394)
میلون اند اسوسیز، 11 فروردین (1395)
ساتبیز لندن، 1 اردیبهشت (1395)
حراج تهران، 7 خرداد (1395)
حراج تهران، 7 خرداد (1395)
اَدِر، 19 آذر (1395)
حراج تهران، 16 تیر (1396)
حراج تهران، 8 تیر (1397)
حراج تهران، 14 تیر (1398)
حراج تهران، 14 تیر (1398)
حراج تهران، 27 دی (1398)
میلون اند آسوسیز، 26 خرداد (1400)