{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

نامه محبت آمیز فریدا کالوی جوان به جورجیا اوکیف

نامه محبت آمیز فریدا کالوی جوان به جورجیا اوکیف
کدخبر : 3580
خبرنگار:

در سال ۱۹۳۰ فریدا کالو به همراه دیگو ریورا به آمریکا رفت. سفر این هنرمند به امریکا که با هدف همراهی ریورا برای اجرای چند نقاشی دیواری در امریکا بود، بر زندگی حرفه‌ای فریدا کالو نیز تاثیر عمیقی گذاشت. فریدا کالو جوان در سال ۱۹۳۱ در نمایشگاه انفرادی دیگو ریورا با جورجیا اوکیف نقاش دیدار کرد و شیفته او شد و گفته می‌شود بین این دو دوستی شکل گرفت. فریدا کالو ان زمان بیست و چند ساله و در آغاز راه حرفه‌ای بود و اوکیف ۴۵ ساله هنرمندی حرفه‌ای و‌تاثیر گذار.

هنرام‌روز: بعد از آن و در سال ۱۹۳۳ جورجیا اوکیف به دلیل فروپاشی عصبی و فشار ناشی از غرق شدن در نقاشی در بیمارستان بستری و برای یکسال از نقاشی کشیدن منع شد. فریدا کالو ۲۶ ساله به محض شنیدن خبر بیماری دوستش با وجود از سر گذراندن تجربه سقط جنین و از دست دان مادرش و با وجود اینکه در شرایط روحی خوبی نبود نامه‌ای از سر مهر و دلسوزی برای جورجیا اوکیف ۴۶ ساله نوشت:

«جورجیا

باید بدانی که چقدر از شنیدن دوباره‌ی صدایت خوشحال شدم. قبل از تماس گرفتن و شاید از ماه‌ها پیش از آن تقریبا هر روز می‌خواستم برایت نامه‌ای بنویسم. برایت زیاد نوشتم اما همه‌ی آنها احمقانه و تهی از هر حسی به نظر می‌آمدند. بنابراین آنها را پاره کردم. من نمی‌توانم به انگلیسی همه‌ی آنچه میخواهم را بنویسم، به خصوص برای تو. این یکی را برای این می‌فرستم چون قول دادم. حال بدی پیدا کردم وقتی سیبل براون برایم گفت بیماری اما من هنوز نمی‌دانم واقعا چه اتفاقی برایت افتاده. جورجیای عزیز اگر نمی‌توانی بنویسی از استیگلیتس بخواه تا  برایت بنویسد و برایم بگوید که چطوری و در چه حالی. باشد؟ من تا دو هفته‌ی دیگر در دیترویت خواهم بود. دوست دارم همه‌ی اتفاقاتی که بعد از آخرین دیدارمان برایم اتفاق افتاد برایت تعریف کنم. اما بیشتر آنها غم‌انگیزند و تو فعلا نباید داستان‌های ناراحت‌کننده بشنوی.

به هر حال من نباید گله‌گذاری کنم چون در نهایت خوشحال هم بوده‌ام. دیه‌گو با من خوب است و نمی‌توانی خوشحالی او را از کار کردن روی دیوارهای اینجا تجسم کنی. من هم کمی نقاشی می‌کشم. به تو زیاد فکر کردم و هیچ وقت دست‌های بی‌نظیر و رنگ چشمانت را فراموش نکردم. به زودی میبینمت. مطمئنم در نیویورک حال خیلی بهتری خواهم داشت. اگر تا زمانی که برمیگردم هنوز در بیمارستان بودی برایت گل خواهم آورد اما پیدا کردن گل‌هایی که برایت مدنظر دارم خیلی خیلی سخت است. خوشحال می‌شوم اگر حداقل دو کلمه بنویسی. جورجیا، خیلی خیلی دوستت دارم.

فریدا»

این نامه در تاریخ ۱ مارس ۱۹۳۳ نگارش شد و در کتابخانه Beinecke Rare Book & Manuscript دانشگاه ییل نگهداری می‌شود.

D0EE50BB-68F4-4DC4-9E6A-21CEEC5E2821

6A17627B-E955-46A3-9847-1584BF75839D

BD6E86FD-0554-45F9-A0A8-62B234B6CE58

89F6A55C-AFBA-49B6-B562-31080219E953

آنچه در خصوص این دو هنرمند جالب توجه است تفاوت‌ها و شباهت‌هایشان است. فریدا کالو اولین نقاشی‌هایش در دوران نقاهت از تصادفی که نزدیک بود او را بکشد و زمانی که بی حرکت در تختش مانده بود، در اوج نا امیدی روحی کشید، حال اینکه جورجیا اوکیف در بیمارستان بستری و به مدت یکسال از نقاشی کشیدن منع شد.

گفته می‌شود این دو هنرمند بعد از دیدار در سال ۱۹۳۱ نیز چند باری با یکدیگر ملاقات کردند. این دو شباهت‌های زیادی با یکدیگر داشتند هر دو پوششی مخالف زنان همدوره خود داشتند، هر دو عاشق شغلشان بودند و آرزوهایشان را دنبال کردند و هر دو با مردانی هنرمند، مسن و بی وفا ازدواج کردند و هردو شخصیتی نترس، قدرتمند و پر زرق و برق داشتند و تمام این ویژگی این دو را به هم جذب کرد.

574DF8E7-D3ED-47F4-8E41-3AD03A9D3BA7

در سال ۱۹۳۲ فریدا کالو نقاشی تحت عنوان خودنگاره در مزر آمریکا و مکزیک را کشید. فریدا با لباس صورتی در مرکز تصویر ایستاده و یک طرف فضای صنعتی آمریکاست و در سمت دیگر ویرانه‌های باستانی مکزیک و چند گل شیپوری امریکایی در بخشی از تصویر جوانه زده‌اند همان گلی که جورجیا اوکیف مجموعه‌ای از آثارش را به تصویر کردن آن اختصاص داد و در واقع گل بومی مکزیک نیست و گلی آمریکایی است. استر نویسنده و منتقد هنری می‌گوید شما نه تنها یک گل بلکه سه گل و در واقع روند رشد این گیاه و چیزی که اوکیف در آثارش دنبال کرد را می‌بینید.

0BD21A1A-5043-4366-8E83-70D2FEEA103B

اما به نظر می ‌رسد دوستی اوکیف و فریدا بیشتر دوستی یک طرفه و از طرف فریدا کالو بود. چرا که در وسایل باقی مانده از فریدا تا کنون هیچ نامه‌ای از اوکیف یافت نشده‌است. البته گفته می‌شودجورجیا اوکیف در سال ۱۹۳۸ در اولین نمایشگاه انفرادی فریدا کالو در نیو مکزیکو حاضر شد و حتی یکبار هم در سال ۱۹۵۱ و هنگامی که فریدا روزهای اخر عمرش را تخت می‌گذراند به دیدار او رفت. شاید اوکیف با خودش برای فریدا کالو گل برد و دو دوست قدیم که از اولین دیدارشان سال‌ها گذشته بود و تغییرات زیادی کرده بودند با هم نوشیدند. اما چیزی که مسلم است تاثیر قطعی جورجیا اوکیف بر فریدا کالوی جوان بود.

 

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها