10 نقاش زن که هر هنردوستی باید بشناسد؛
هنرمندان زن فعالان ناپیدای تاریخ هنر
تاریخ هنر با نام هنرمندان مرد مثل"لئوناردو داوینچی"، "ون گوگ" و "پیکاسو" و ... نوشتهشدهاست. اما در آن کمتر از زنانی که به شکل گیری تاریخ هنر کمک کردهاند، نامی به میان آمده است. بسیاری از زنان هنرمند، به دلیل نادیده گرفتهشدن و شرایط نابرابر، از ادامه هنر دلسرد شدند، اما بعضی از آنها در راه پیشبرد اهداف هنریشان قهرمانانه استقامت کردند و دلسرد نشدند. این هنرمندان زن موانع زیادی را در زندگی شغلی و شخصی خود از سر راه برداشتند و معقوله جنسیت را در هنر به گونهای دیگر معرفی کردند. البته، هنرمندان زن از قرار گیری در لیستی که تنها به جنسیتشان اهمیت دهد، راضی نبوده و نیستند و ترجیح میدادند، جنبههای هنری و حرفهایشان در معرفی آنها تاثیر گذار باشد. متاسفانه تا امروز زنان مشغول مبارزه برای برابری در تمامی زمینهها هستند، اما وضعیت از سالهای گذشته بهتر شدهاست. در سالهای اخیر سازمانها و فعالانی مشغول به جمعآوری از اطلاعات و فعالیتهای زنان هستند، تا اطمینان حاصل کنند که نام هیچ زن هنرمند تاثیرگذاری در تاریخ هنر جانیفتد.
به گزارش اقتصاد هنرآنلاین و به نقل از سایت "مای مدرن مت"، چهرههای معتبر هنری زن، از زمان رنسانس تا کنون در تاریخ هنر حضور دارند و در شکل گیری تمامی جنبشهای هنری تاثیر گذار بودهاند. از نقاش "دربار فیلیپ دوم در قرن16 "تا "فریداکالو" که به عنوان نمادی از یک زن هنرمند شناختهشدهاست. باید نگاهی دوباره به قدرت ، شخصیت ، و استعداد این زنان استثنایی کرد.
در ادامه فهرستی از هنرمندان زن از زمان رنسانس و باروک و روکوکو تا دوران مدرن آورده شدهاست:
سوفونیسبا آنگویسولا (1625 – 1532)
این نقاش یک پیشگام در هنر دوران رنسانس ایتالیا بود. او در یک خانواده نسبتا فقیر متولد شد. پدرش در جهت آموزش خوب او و خواهران و برادرانش تلاش کرد و در نهایت "سوفونیسبا" آموزش خوبی در زمینه هنر دید. این دوره آموزشی نزد نقاشان محلی طی شد. آموزش هنر یک ویژگی مثبت برای زنان تلقی میشد. البته این مهارت برای زنان یک مهارت خانگی و شخصی بود و به عنوان شغل برایشان کاربردی نداشت. زنان در آن زمان در صورتی قادر به ادامه فعالیت هنریشان به عنوان یک شغل بودند، که در کارگاه یکی از اعضای خانوادهشان مشغول به کار شوند. با این وجود، "آنگویسولا" برای یک رویداد طراحی، طرحی فرستاد که توجه "میکل آنژ" را به خود جلب کرد.
هر چند، او به عنوان یک هنرمند زن، مجاز به مطالعه آناتومی و یا طراحی از مدل نبود، اما توانست هنرمندی موفق باشد. بخش مهمی از موفقیت و شهرت او به نقاشیهایش از دادگاه در زمان سلطنت فیلیپ دوم در اسپانیا بازمیگردد. او در طول 14 سال پرترههای اشراف و فضای دادگاهها را نقاشی میکرد و در این دوره مهارت هنری ویژهای به دست آورد. نقاشیهای این هنرمند صمیمی و زنده هستند و اکنون میتوان آنها را در مجموعههای معتبر هنری پیدا کرد.
آرتمیسیا جنتیلسکی (1653 – 1593)
آرتمیسیا دختر یک نقاشی حرفهای بود و همیشه به دنیای هنر دسترسی داشت. او از کودکی با نقاشی آشنا بود و آن را یادگرفت. اوایل در کارگاه پدرش رنگها را ترکیب و به عنوان دستیار پدرش مشغول بود. پدرش زمانی که استعداد ویژه او را در نقاشی دید از او حمایت کرد و نگذاشت تا جنسیت مانع پیشرفتش شود. "آرتمیسیا جنتلیسکی" مانند نقاشان مرد همزمانش نقاشیهایی با موضوعات کتاب مقدس و اسطورهها در ابعاد بزرگ میکشید و اولین زنی است که در آکادمی هنرهای زیبا فلورانس راه یافت و پذیرفته شد.
استعداد او غیر قابل انکار است و او به خاطر ترسیم تصاویر واقع گرایانهاش از فیگور انسانها خصوصا زنان ، عمق رنگ، و استفاده قابل توجه از نور و سایه شناخته شده است.
جودیت لستر(1660 – 1609)
در هارلم هلند متولد شد، جودیت لستر هنرمندی پیشرو در عصر طلایی هلند بود. تخصص این هنرمند در نقاشیهای طبیعت بیجان و پرتره و نقاشیهایی از زندگی روزمره بود. جزئیات آموزش هنری او نامشخص است، اما او یکی از اولین زنانی بود که به انجمن صنفی نقاش در هارلم مراجعه کرد. او بعدها یک کارگاه موفق با چندین کارآموز مرد، را افتتاح کرد و به خاطر شیوه خاص پرتره سازیاش شناخته شد. او در زمان زندگی اش هنرمندی موفق بود. اما پس از مرگش آثارش توسط همسرش "فرانس هالس" امضا شد. مجموعهداران و دلالان هنری برای فروش آثار این هنرمند با قیمتی بالاتر، امضای او را پوشاندند. در اواخر قرن 19 مورخان و پژوهشگران هنر متوجه این موضوع شدند و به عموم مردم و هنرمندان اطلاع رسانی کردند. "جودیت لستر" تنها هنرمند زن نیست، که آثارش با امضای یک هنرمند مرد به فروش رسیدهاست.
الیزابت لیگه د بارون(1755-1842)
این هنرمند فرانسوی در کارنامه کار هنری خود ثبت تقریبا 1000 نقاشی از منظره و پرتره را دارد. آموزش اولیه نقاشی این هنرمند در کارگاه پدر نقاشاش و توسط او صورت گرفتهاست. این هنرمند به خاطر تخصص در پرتره نگاری توانست پرترههایی از خانواده اشراف فرانسه نقاشی کند و اوج حرفهای شدن برایش زمانی بود، که به عنوان نقاش پرتره "ماری آنتوانت" نامگذاری شد. آثار او بعدها به آکادمیهای تخصصی هنر فرانسه رفتند.
نقاشیهای او پلی بین سبک تئاتری "روکوکو" و دوره "نئوکلاسیک" هستند. او حتی در دوران تبعید بعد از انقلاب فرانسه از موفقیت مداوم برخوردار بود، زیرا نقاش مورد علاقه طبقه اشراف در اروپا بود.
رزا بن هویر (1822-1899)
مانند بسیاری از هنرمندان زن ، پدر رزا هم نقاش بود. او نقاش واقع گرایانه فرانسوی و یکی از مشهورترین هنرمندان زن قرن نوزدهم است که برای نقاشی های بزرگ از حیوانات شناخته شده است. او به طور منظم نمایشگاههایی در سالن پاریس داشت و مورد تحسین و تشویق مخاطبان قرا میگرفت. رزا در ایلات متحده و بریتانیا هم موفقیتهایی کسب کرد. این هنرمند زمان زیادی را صرف طراحی از مدل زنده حیوانات در حال حرکت میکرد، تا بتواند تصویر واقع گرایانهای از آنها روی بوم ترسیم کند.
"رزا بن هویر" یکی از چهرههای فعال در زمینه از بین بردن کلیشههای جنسیتی است. گفته میشود، در زمان زندگی او خانمها اجازه ورود به باشگاههای سوار کاری را نداشتند و این هنرمند با لباس مبدل مردانه وارد باشگاه میشد، تا بتواند پیش طرحهایی برای نقاشیهایش آماده کند. این هنرمند به خاطر نوع پوشش و شیوه نامتعارف زندگیاش در زمان خودش مورد انتقاد قرارگرفت.
برت موریزو (1895 – 1841)
"برت موریزو" در یک خانواده اشرافی فرانسوی متولد شد. گفت میشود ذوق هنری این هنرمند مثل خون در رگهایش جریان داشته است. او خواهر زاده بزرگ هنرمند نامدار سبک روکوکو "ژان هونوره فراگونار" است. او یک از مهمترین هنرمندان زن دوره خودش بود. قبل از پیوستن به هنرمندان امپرسیون او نمایشگاهی در یکی از سالنها معتبر پاریس داشت. تعدادی از نقاشیهای "مانه" هنرمند امپرسیونیسم از پرتره این هنرمند نقاش هستند.
آثار او اغلب بر نقاشی با پاستل از فضاهای داخلی تمرکز دارد. ابعاد آثار او کوچک اند و نور و رنگ خاص خود را دارند. آثار این هنرمند توسط یک منتقد با صفت بیش از حد زنانه توصیف شد و مورد انتقاد قرار گرفت. "برت موریزو" در پاسخ این توصیف انتقاد آمیز گفت، تمام تلاش من این است که برابر با مردان دیده شوم.
ماری کاسات(1926 – 1844)
"ماری کاسات" در آمریکا در یک خانواده مرفه متولد شد. این هنرمند دوران جوانیاش را در فرانسه گذراند و در همین دوران بود که عضوی از گروه نقاشان امپرسیونیسم شد. کاسات هنگامی که در جوانی تصمیم گرفت به مدرسه هنری برود، با مخالفت خانوادهاش مواجه شد. بعد از آن مدرسه "هنرهای زیبای دختران" را ترک کرد چرا که متوجه شد، هنرجویان در این مدرسه مجاز به طراحی و نقاشی از مدلهای زنده نیستند.
کاسات سرانجام در 22 سالگی به پاریس رفت و به کپی آثار نقاشان بزرگ در "موزه لوور"پرداخت. این هنرمند نیز فعالیتهایی در جهت ایجاد برابری زنان و مردان در سیستم هنری انجام داد. نقاشیهای او اکثرا با موضوع زنان و کودکان و با تکنیک پاستل هستند.
جورجیا اوکیف (1986 – 1887)
این هنرمند به عنوان یکی از نقاشان فعالان در هنر مدرن آمریکا شناخته میشود. او مطالعات زیادی در زمینه طراحی و نقاشیهای خود انجام و در نهایت آثارش به هنر انتزاعی نزدیک شدند. آثار او جزئیاتی از طبیعت را تصویر میکنند که میتوانند معانی و استعارههایی دیگر داشته باشند. اوکیف همسرهنرمند عکاس "آلفرد استیگلز" بود. استیگلز در طول زندگی مشترکشان از او هنر و استعداد اوکیف حمایت کرد.
تامارا لمپیکا (1980 – 1898)
"تامارالمپیکا" هنرمندی لهستانی است. آثارش نمایندهای از هنر آرت دکو و زندگی صنعتی و استقلال زنان است. او سالهای زیادی در آمریکا و فرانسه زندگی کرد و در این سالها به فعالیتهای هنری مشغول بود. آثار او مورد علاقه طبقه ثروتمند جامعه بود. یکی از معروف ترین نقاشی های او پرتره خودش در یک بوگاتی سبز است،که نمونهای از استفاده همه گیر از تکنولوژی در زندگی روزمره است. این نقاشی به عنوان پوشش جلد یم مجله مد آلمانی استفاده شد.
فریدا کالو(1907-1954)
هیچ هنرمند زنی در قرن بیستم به اندازه "فریدا کالو" شناخته شده نیست. این هنرمند مکزیکی به عنوان یکی از چهرههای فعال فمینیست شناخته شده و زندگی پر از سختی را گذارندهاست. نقاشیهای فریدا کالو درد و رنجهای جسمی و روحی خودش و انسان را نشان میدهند و در موزههای معتبر دنیا قابل بازدید هستند. فریدا کالو همسر "دیهگو ریورا" نقاش مکزیکی بود و گاهی رابطهاش با او، کار هنریاش را تحت تاثیر قرار داد.