سعید باباوند طراح گرافیک و منتقد هنرهای تجسمی در گفت و گو با اقتصاد هنر آنلاین مطرح کرد؛
گرافیک هنر نیست
سالهاست انجمنها و نهادهای صنفی خودگران در تلاشاند که از وابستگیهای خود بکاهند و با نظارت بر حرفهی خود در جهت حفظ و رشد منافع خویش قدم بردارند، انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران یکی از نهادهایی که بیش از ۲۰ سال است که مشغول فعالیت است و با وجود تمام فراز و نشیبها توانسته به ارتقاء سطح گرافیک کشور کمک کند. از همین رو با «سعید باباوند» یکی از طراحان گرافیک کشورمان و مسئول کمیتهی تعرفه راجع به وضعیت گرافیک و اهمیت انجمن صنفی گفت و گو کردهایم.
به گزارش اقتصاد هنر آنلاین- فرزانه شهریاری؛ سعید باباوند در ابتدای صحبتهایش تاکید کرد گرافیک هنر نیست او دربارهی لزوم انجمنهای صنفی بیان کرد: انجمنهایی مانند انجمن طراحان گرافیک ایران پیش از آنکه عملکرد صنفیشان مهم باشد، بهدلیل اینکه پایههای دموکراسی هستند اهمیت دارند و محلی هستند برای اینکه افراد بتوانند تبادل نظر کنند. انجمنها نهاد دموکراتیک محسوب می شوند، و پیش از اینکه منافع طراحان و کارفرمایان در انجمن صنفی مطرح شود، ارتقاء سطح فرهنگی جامعه در اهداف آن است. ما در جامعه یک گرافیک مصرفی و روزمره داریم؛ برای مثال زمانی که یک فرد عزیزش را از دست می دهد، اعلامیه ای را با یک گرافیک خیلی مستعمل تهیه می کند. طبعا نمیتوانیم انتظار داشته باشیم مردم برای درگذشتگانشان پوستر هنری طراحی کنند و هدف انجمن هم این نیست که مردم به این مراکز مراجعه نکنند؛ اما منطقی نیست کسی که یک شرکت یا کارخانه راه انداخته برای طراحی لوگو و هویتش سراغ همانهایی برود که کارشان ساختن اعلامیهی ترحیم است. کسی که طراحی کار مهمی مانند طراحی هویت یک کارخانه را به او میسپاریم می بایست واقعا طراح باشد و بتواند با طراحیش باعث رونق آن کسب و کار شود. انجمن تلاش کرده افرادی که کیفیت طراحی بالاتری دارند دور هم جمع شوند و برای پیشرفت سطح گرافیک کشور حتیالمقدور تلاش کنند.
باباوند در پاسخ به اینکه آیا انجمن در طول بیست سال فعالیتش توانسته است به اهداف خود دست یابد گفت: کدام نهاد خصوصی و مردمی در ایران طی این سالها توانسته است به موفقیت کامل دست یابد؟ او در ادامه گفت به انجمن انتقادهایی هم وارد است مثلا اینکه به گمان من در طول این دو دهه و با وجود این همه فارغالتحصیل و شاغل در حوزهی گرافیک تعداد اعضا میبایست بیشتر از این حدود 1500نفر عضو فعلی می بود؛ اما با اینحال خیلی اتفاقات خوبی هم رقم خورده است. این نهاد توانسته است همه را زیر یک سقف جمع کند و در تمام بحرانهایی که از سر گذرانده موجودیتش را حفظ کند. انجمن صنفی طراحان گرافیک مانند اغلب انجمنهای فرهنگی وابستگیهایی به سوبسید دارد و در دورههایی با بهانههایی این سوبسید قطع شد و من آرزو میکنم روزی تمام وابستگیمان به آن قطع شود. اما با تمام این فراز و فرودها توانستیم گرافیک ایران را به جهان معرفی کنیم. قطعا میشد انجمن خیلی بهتر از این باشد اما در مجموع نگاه من به فعالیتهای انجمن مثبت است.
او راجع به نقشِ گرافیک در اقتصاد ایران گفت: اقتصاد و تولید یک کشور وابسته به گرافیک است، خیلیها فکر می کنند ما وقتی میگوییم گرافیک یک ضرورت است می خواهیم جیبمان را پر کنیم. فرض کنید به کشور سوئیس سفر می کنید و از آنجا شکلات دست ساز سوغات می آورید و همه آن را خیلی با ارزش و گران می دانند بخاطر اینکه برندسازی شده و بخش مهمی از این برندسازی هم به عهدهی گرافیک و طراحان است. در صورتی که در کشور خودمان این همه محصول تولید می شود و اگر شما به کسی سوهان یا قطاب هدیه و یا سوغات دهید، بی ارزش جلوه می کند چرا که همواره اغلب صاحبان سرمایه و صنایع در جامعهی ما با تفکرات ارتجاعی دنبال بازار مصرف سنتیشان بودهاند و گرافیک را «بزک و دوزک» تلقی کردهاند. گرافیک می تواند بخشی از هویت اجتماعی ما را تامین کند اما مدیران خصوصی و دولتی ما نگاهشان این نیست و این نگاه از معدود مواردی است که اغلب بخش خصوصی و دولتی در آن، هم نظر و همراه هستند. اما کاش این تلقی روزی عوض شود و به تجربهی موفق آن بخش از صنعت که به ما طراحان اطمینان کرد نگاه کنند و نتیجه کار را ببینید.