معرفی ۳ فیلم مرتبط با اعتیاد به مناسبت روز مبارزه با مواد مخدر
بالا رفتن آمارمصرف مواد مخدر که امروزه دغدغهی بسیار مهمی در جهان است، بارها دستمایهای برای ساخت فیلم ها قرار گرفته است و این آثار معمولا توانستهاند مورد استقبال عموم و همچنین جشنوارههای سینمایی قرار بگیرند. در ادامه به معرفی سه فیلم با محوریت موضوعی مواد مخدر میپردازیم.
هنرامروز:
Trainspotting
کارگردان: دنی بویل / سال ساخت : ۱۹۹۶
فیلمنامه این فیلم اقتباسیاست از کتابی به همین نام نوشتهی ایروین ولش، که به موضوع افراد گرفتار به مواد مخدر میپردازد و توانسته نامزد جایزهی اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شود. اسم این فیلم در واقع اصطلاحی به معنی پیداکردن رگ برای تزریق مواد است.
فیلم متمرکز بر شخصیت مارک رنتون که جوانی معتاد اما در عین حال باهوش، زرنگ و کاملا بی اعتنا به محیط اطراف است، پیش میرود و ماجرای او و دوستانش که جماعتی دروغگو، دزد و روانی هستند را روایت میکند. فیلم با وجود فضای تلخ و تاریک( به واسطهی حضور شخصیتهایی با مشکل اعتیاد )لحظات طنز بسیاری را داراست که موجب میشود تماشاگر به جای درگیری صرفا احساسی بتواند با مواجه شدن با چهره واقعی اعتیاد به پیامدهای جبران ناپذیر آن پی ببرد.
مسیری که مارک رنتون و دوستانش به سمت اعتیاد طی میکنند به خوبی ترسیمگر بخشی از دوران زندگی مدرن ماست، جوانانی که به نقطهی صفر رسیدهاند و تمام تلاش های آنها برای فرار از شرایطشان بی ثمر میماند.
فضای کلی فیلم پارادوکسی است موازی میان واقعیت و مضمونی بالاتر از واقعیت که در برخی صحنهها با تمهیدات بصری سورئال نمایش داده میشود.
شاید در لایهی اول ماجرا فقط معطوف به اعتیاد و پیامدهای آن باشد، اما لایه زیرین فیلم که البته مهم تر هم هست در واقع دربارهی انسان و آنچه زندگی میداند، است. شخصیت مارک رنتون بارها تصمیم به ترک میگیرد بعد دوباره به مواد برمیگردد، باز سعی در ترک آن میکند و همچنان ناموفق است، این تسلسل تصمیمات ناموفق برای ایجاد تغییری بزرگ در زندگی از مسائل مهمی است که امروزه در زندگی مدرن همگی درگیر آن هستیم.
Requeim for a dream
کارگردان: دارن آرونوفسکی/ سال ساخت :2000
داستان فیلم روایتگر مقطعی از زندگی ۴ شخص یعنی سارا گلد فارب( پیرزن)، پسرش هری، مارین ( دوست دختر هری)و تاریون است که هریک به شکلی دچار مشکل اعتیاد هستند.
شخصیت پیرزن قصد دارد در مدت کوتاهی کاهش وزن زیادی داشته باشد تا بتواند در برنامهی تلویزیونی حضور پیداکند و دیده شود، به همین خاطر شروع به مصرف داروهای لاغری میکند و فیلمساز این صحنهها را با قاب بندیای دقیقا مشابه با پلانی که پسرش در حال مصرف مواد مخدر است نمایش میدهد، چون قصد دارد عادت به مصرف قرص لاغری را همانقدر اعتیاد آور و مخرب بداند که مصرف مخدر را .
نکتهی قابل توجه در این فیلم موسیقی متن آن است که از دو ریتم اصلی تشکیل شده است و ریتم دوم در ادامهی اولی میآید. البته تنها در دو جای فیلم یعنی ابتدا و انتهای فیلم است که موسیقی کامل ( ریتم ۱ و ۲ ) را میشنویم. در ابتدای فیلم با شنیدن آن حس پیروزی و خوشی میکنیم و در انتهای فیلم حس وحشت و تن لرزه به ما دست میدهد.
از نکات مهم دیگر این فیلم زمان وقوع داستان است که از تابستان آغاز و در زمستان خاتمه مییابد که برای نمایش حرکت شخصیت ها رو به ویرانی انتخاب شدهاست.
TRAFFIC
کارگردان : استیون سودربرگ/ سال ساخت: ۲۰۰۰
این فیلم سه خط روایتی را دنبال میکند که اولی داستان یک قاضی امریکایی است که به رهبری گروه مبارزه با موادمخدر میرسد در حالی که دختر خودش شدیدا درگیر اعتیاد است، ماجرای دوم پلیسی را در مکزیک دنبال میکند که در حال مبارزه با کارتل مواد مخدر است و داستان سوم دربارهی مرد ثروتمندی است که در قاچاق مواد مخدر فعالیت داشته ولی دستگیر شدهاست و الان در دادگاهها به سر میبرد و از طرفی همسرش شدیدا در تلاش است تا او را از رفتن به زندان نجات دهد.
فیلمساز برای روایت هریک از بخش های فیلم تمهید بصری خاصی را به کاربرده است، به این صورت که بخش اول فیلم فضای بصری آبی رنگ و بسیار سردی دارد، داستان دوم در تصاویری با تناژ رنگی زرد روایت میشود که بسیار متناسب با موقعیت جغرافیایی داستان است و بخش سوم با رنگ های قرمز و نارنجی نمایش داده شده است.
تمهید بصری دیگری که در فیلم بسیار مشهود است، استفاده از تکنیک دوربین روی دست در فیلمبرداری است زیرا کارگردان قصد داشته فیلم حالت مستندگونه داشته باشد.