بهترین پلانهای آکیرا کوروساوا
آکیرا کوروساوا، کارگردان مطرح ژاپنی است که هالیوود به دلیل مهارتش در فیلمسازی، مجذوب آثارش شد.
وی در طول ۵۰ سال فعالیت سینمایی حدود ۳۰ فیلم ساخت که بیشتر آنها جایگاه برجستهای در تاریخ سینما دارند مانند فیلمها هفت سامورایی، راشومون و ران.
کوروساوا فراوان مطالعه میکرد و ذوق ادبی داشت. با توش و توانی خستگیناپذیر به نوشتن فیلمنامه پرداخت و تا سال ۱۹۴۳ برای حدود ۵۰ فیلم سناریو نوشت.
سرانجام توانست رضایت تهیهکنندگان را جلب کند و در سال ۱۹۴۳ اولین فیلم خود را به نام "داستان جودو" کارگردانی کند. این فیلم او را به عنوان کارگردانی بااستعداد در سینمای ژاپن مطرح کرد. پس از جنگ و اشغال کشور توسط نیروهای آمریکایی، صنعت سینمای ژاپن دگرگون شد، اما کوروساوا توانست به کار خود ادامه دهد.
سینمای کوروساوا، برخلاف کارهای دو هموطن دیگرش، اوزو و میزوگوشی، بسیار متنوع و پردامنه است. او هر نوع فیلمی ساخته است و آن هم با مهارتی فوقالعاده، از کمدیهای سرگرمکننده، تا فیلمهای رئالیستی عمیق، از قصههای سامورایی تا درامهای جنایی مدرن.
به کنار از سبکها و گرایشهای متنوع، فیلمهای کوروساوا را میتوان به دو دستهی کلی تقسیم کرد: فیلمها "جیدای گکی" که ماجراهای تاریخی و به ویژه داستانهای اسطورهای قهرمانان سامورایی را روایت میکنند و فیلمهای " گندایگکی" که به درامهای معاصر میپردازند با رویکرد انتقادی به مضامین اجتماعی.
گرچه کوروساو در هر دو مکتب فیلمهای درخشان و ماندگاری آفریده است، شهرت جهانی او بیشتر مرهون فیلمهای سامورایی است. ساموراییها سلحشوران یا عیارانی مغرور و نیرومند بودند که در سدههای میانه با زور شمشیر از قلمرو فئودالها دفاع میکردند، اما کوروساوا در چند فیلم مانند "هفت سامورایی" سیمایی تازه و مردمی از آنها ارائه داد.
کوروساوا نویسندهای زبردست بود و جزئیات فیلمنامههای خود را با ریزبینی، نکتهسنجی و توازن دقیق تدوین میکرد. بافت دراماتیک قوی، طنز هوشمندانه، ریتم تند، نوآوریهای تکنیکی، فضاسازی و نورپردازی سنجیده از ویژگی های تمام فیلمهای او هستند.
از جمله فیلمهای او میتوان به از جوانی گلهای نداریم، فرشتۀ مست، سگ ولگرد، ابله، زیستن، سریر خونین و ریش قرمز اشاره کرد.