{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

چرا ونگوگ عاشق گل‌های آفتابگردان شد؟

چرا ونگوگ عاشق گل‌های آفتابگردان شد؟
کدخبر : 4645
خبرنگار:

در اواخر سال ۱۸۸۷ وینسنت ونگوگ تعدادی از نقاشی‌هایش را بر دیوارهای رستوران Grand Bouillon-Restaurant du Chalet در پاریس آویخت. در اطراف میزهای بلند این رستوران که مردم کم درامد پاریس از منویی ساده غذاهایی را برای خوردن انتخاب می‌کردند، شاهکارهایی از ونگوگ، لوترک، امیل برنار و دیگر هنرمندان پیشروی ان زمان دیده می‌شد. نمایشگاهی که عمری کوتاه داشت و چندان مورد توجه واقع نشد.

هنرام‌روز: به گفته امیل برنار ونگوگ با صاحب رستوران مشاجره کرد و یک روز نقاشی‌ها را روی یک چرخ دستی بار زد و از رستوران برد.

اما هر چه باشد این نمایشگاه بر یک هنرمند تاثیر داشت. در همین نمایشگاه بود که توجه پل گوگن به به چند نقاشی ونگوگ که مطالعه بر گل‌های افتابگردان بود جلب شد. به ویژه اثاری از ونگوگ که نقاشی از سر گل افتابگردان بود، گلبرگ‌‌ها، دانه‌های داخل گل، بافت مخملی مرکز گل و گلبرگ‌های پژمرده این گل‌ها که مانند شعله‌های اتش می‌رقصیدند. گوگن دو نقاشی از این مجموعه را در ازای یکی از اثار خود با ونگوگ مبادله کرد. 

نینکه باکر متصدی برگزاری نمایشگاهی جدید در موزه ون گوگ که به نقاشی‌های آفتابگردان این هنرمند اختصاص داده شده، معتقد است که علاقه و توجه گوگن به گل‌های افتابگردان ونگوگ که تقریبا در اولین نمایشگاه او اتفاق افتاد موجب تمرکز پایدار ونگوگ بر گل‌های افتابگردان شد. بعد از ان نمایشگاه ونگوگ ۱۱ نقاشی دیگر از حالات مختلف گل‌های افتابگردان کشید و به نظر می‌رسد قصد داشت با این نقاشی‌ها توجه گوگن را جلب کند چرا که اتاقی که برای گوگن در خانه زرد ارل در پاییز ۱۸۸۸ اماده کرد را با همین نقاشی‌ها تزئین کرد. گوگن بعدا درباره یکی از این نقاشی‌ها (گل‌های افتابگردان در گلدان زرد) گفت که زنده و درخشان است.

البته ویژگی‌های فرمی و رنگ زرد گل‌های افتابگردان (که رنگ مورد علاقه ونگوگ بود) هم در این بین با تاثیر نبود. باکر می‌گوید: «این رنگ پر جنب و جوشی است رنگی که او دوست داشت و همچنین فرم این گل برای ونگوگ جالب بود، آفتابگردان یک گیاه بسیار قوی و محکم است. زیبایی صیقلی معمول را ندارد. ونگوگ این گل‌های خودرو را  آفتابگردان روستایی نامید. این خاصیت گل‌ها همان چیزی بود که ونگوگ در خودش احساس می‌کرد.»

هنگامی که ونگوگ دچار افسردگی شد مدتی را در یک اسایشگاه در فرانسه سپری کرد. در این ایام دلتنگ هلند و طبیعتش بود. او در این ایام در نامه‌ای به تئو نوشت که باغی در زوندرت را در ذهنش دیده و همان زمان نقاشی که کشید که مادر و خواهرش در باغی پر از گل‌های کوکب و افتابگردان بودند.

او بعدها پرتره مادام رولین همسر یکی از دوستانش را نقاشی کرد. زنی که ارام جلوی پس زمینه‌ای از گل‌های پر رنگ نشسته‌است. او بعدها در یکی از نامه‌هایش تصور کرد که نقاشی مادام رولین را بین دوتابلوی افتابگردان قرار دهد و یک سه گانه باشکوه بسازد. مریم مقدس در کنار دسته گل‌های پر جنب و جوش. 

FA12C24F-8EE2-4367-9500-291B23B0A9BE

گل‌های افتابگردان که روزگاری ونگوگ ان را عنصری تزئینی می‌دید، به نمادی تقریباً مقدس برایش تبدیل شدند، نمادی که نمایانگر نور و زندگی صادقانه در طبیعت بودی. گل‌های باشکوهی که به خورشید درخشان اثارش تبدیل شدند و ونگوگ بارها و بدون خستگی از روی ان‌ها نقاشی کرد و تصاویری اشنا و نزدیک به خودش از ان‌ها خلق کرد تا در اسمان زندگی‌اش بدرخشند. شاید تمام ویژگی‌های افتابگردان باعث می‌شد که در زمان اشفتگی روحیه ونگوگ بالا برود.

منبع: آرتسی

 

  • 7E9B219B-C315-4EC2-BDD4-753AC5ABE91A
  • 1CA83FF1-024D-4943-81AE-5D85CEF4C578
  • 9F7A0570-7EEB-4989-94A6-454E4C1AC8C5
  • E5CE3508-F833-40F1-85EB-BED5525F6317
  • 19AF917C-946E-4C30-9F36-A745A1CBC387
  • 6201D449-7063-4D16-A92D-AF41F78E1B7F
  • A8A45EA0-184E-49A0-8973-67C20A546C37
ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها