به بهانه زادروز نیکلایِ ویچ تولستوی
تولستوی نهم سپتامبر ۱۸۲۸ در خانوادهای اشرافی در یاسنایا پالیانا متولد شد. پدرش، کنت گراف نیکلای ایلیچ تولستوی و مادرش شاهزاده خانم؛ ماریا نیکلایونا والکونسکایا بودند. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد.
ویدیویی از آخرین روزهای زندگی «لئو تولستوی» و مراسم خاکسپاریاش
هنرامروز: او در سال ۱۸۴۷ دانشکده حقوق را رها کرد و به زادگاهش بازگشت. سال ۱۸۵۱ به ارتش ملحق شد و حضورش در جنگ، دست مایه اصلی برای رمانها و داستانهایش شد. پس از آن سفری شش ماهه را به کشورهای فرانسه، انگلستان، آلمان، ایتالیا وسوئیس آغاز مرد تا با شیوه زندگی، فرهنگ و عقاید مردم این کشورها آشنا شود.
لئو توجه ویژهای به آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان داشت، در سال ۱۸۵۷ به مدت پنج سال از کشورهای اروپای غربی و با مشاهیر اروپا مانند: چارلز دیکنز، ایوان تورگنیف، فریدریش فروبل و آدلف دیستروِگ، دیدار کرد. پس از بازگشت به روسیه، بر اساس تجارب جدیدی که کسب کرده بود دست به اصلاحات آموزشی زد و در همین راستا به پیروی از ژان ژاک روسو، مدارس ابتدایی را در روستاها ایجاد کرد. لئو در نامهای به یکی از خویشاوندانش که اداره امور دربار و مباشرت املاک تزار روسیه را بر عهده داشت، چنین نوشته:
«هرگاه به مدرسه قدم میگذارم، با مشاهده چهرههای کثیف و تکیده، موهای ژولیده و برق چشمانِ این کودکان فقیر، دستخوش نا آرامی و انزجار میشوم و همان حالتی به من دست میدهد که بارها از دیدن شرابخواران مست، بر من مستولی شده است. ای خدای بزرگ! چگونه میتوانم آنها را نجات دهم؟ نمیدانم به کدام یک کمک کنم. من آموزش و پرورش را تنها برای تودهها میخواهم و نه کسی دیگر، مگر بتوانم پوشکینها و لومونوسفهای آینده را از غرق شدن رهایی بخشم.»
تولستوی تفاوتی بین کودکان قائل نمیشد و دانشآموزان نخبه را از دیگران متمایز نمیکرد. پس از اینکه مدارس از سوی اداره سلطنتی تزار روسیه تعطیل شد، تولستوی به فعالیتهای فرهنگیاش ادامه داد. او با انتشار کتابهای سرگرمکننده و داستانهای آموزشی، کودکان را با ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و معنوی آشنا میکرد. میلیونها کودک روسی تا دهه دوم قرن بیستم با آموزش الفبای تولستوی، سال اول دبستان را آغاز کردند.
او به عنوان کارمند اداره کل آمار و سرشماری در مسکو در سال ۱۸۸۲ با فقر کارگران آشنا شد. با تأثیرپذیری از این واقعیت، با هدف کمک به کشاورزان و جلوگیری از مهاجرت آنان به شهرها، تشکیلاتی را ایجاد کرد و حمایت از روستاییانی که محصولاتشان در اثر حوادث و آفات طبیعی آسیب دیده بود را در دستور کار خود قرار داد.
از دیگر فعالیتهای اجتماعی تولستوی، حمایت از زندانیان سیاسی، مذهبی و سربازان فراری بود. از سال ۱۸۸۱ میلادی به بعد، در نتیجه مطالعات و تحقیقات زیاد در حوزه ادیان، گرایش و تعلقات مذهبیاش شدت یافت و اقدام به ترجمه انجیل به زبان روسی کرد.
انتشار رمان «رستاخیز» بهانهای بود تا کلیسای ارتدکسبه دلایل زیر، تولستوی را مرتد معرفی نماید:
_تکذیب وحدت تثلیث مقدس در وجود خدای واحد.
_تکذیب بکارت مریم مقدس، قبل و بعد از تولد مسیح.
_تکذیب رستاخیز مسیح، و ضدیت با مظهر لاهوتی ـ ناسوتیِ مسیح پسر خدا.
_تکذیب وقوع معجزه در مراسم عشای ربانی.
(تولستوی، معجزه را بهطور عام و اعجازِ تبدیل نان به تنِ مسیح را بهطور خاص نفی کردهاست)
تولستوی، در آخرین روزهای حیات خود، به اتفاق پزشک خانوادگی و دختر کوچکش، همسر خود را ترک و به سوی جنوب روسیه سفر کرد. این آخرین سفر تولستوی در تاریخ هفتم نوامبر ۱۹۱۰ در ایستگاه راهآهن آستاپوفو به پایان رسید. دو روز بعد، در زادگاهش به خاک سپرده شد.
لئو تولستوی و آنتوان چخوف؛ دو غول ادبیات جهان و روسیه
تصویری از بیست سالگی تولستوی
تولستوی و ایلیا رپین
تولستوی و بولگاکف
چخوف و تولستوی
عکسی خانوادگی از تولستوی
عکسی خانوادگی از تولستوی
عکسی خانوادگی از تولستوی
عکسی خانوادگی از تولستوی