به مناسبت 4 شهریور سالمرگ مهدی اخوان ثالث
زمستان است
زمستان اعتراضی بود به فضای منجمد و یخزدهی روشنفکران و جامعهای که اخوان در آن زیست میکرد. اخوان را یکی از اصلیترین چهرههای شعر سیاسی و اجتماعی میدانند.
"مهدی اخوان ثالث" در خانوادهای سنتی و مذهبی در مشهد متولد شد. پدر او عطاری داشت و با وجود علاقه مهدی اخوان به موسیقی اجازه نداد که او راه موسیقی را ادامه دهد. سپس او به شعر گفتن پرداخت و اولین مجموعه خود یعنی ارغنون را در مشهد به چاپ رساند. کمی بعد به تهران آمد و با انتشار مجموعه "زمستان" تحولی بزرگ را در شعر فارسی ایجاد کرد.
*
"گرگ هار" در مهر ماه 1334 سروده شده و از دفتر زمستان است. در این ویدئو اخوان ثالث شعر "گرگ هار" را در واپسین سال زندگی اش (سال ۱۳۶۹) در نشستی با دوستداران ادب و فرهنگ فارسی در اروپا میخواند. اخوان ثالث در 4 شهریور همان سال پس از بازگشتش از آلمان در تهران درگذشت و در کنار آرامگاه فردوسی در توس به خاک سپرده شد.
گرگ هاری شده ام
هرزهپوی و دَلَه دو
شب درین دشت زمستان زده بیهمه چیز
میدوم ، بُرده ز هر باد گرو
چشمهایم چو دو کانون شَرار
صف تاریکی شب را شکند
همه بیرحمی و فرمان فرار
گرگِ هاری شدهام، خون مرا ظلمت زَهر
کرده چون شعله چشم تو سیاه
تو چه آسوده و بیباک خرامی به بَرَم
آه ، میترسم ، آه
آه ، میترسم از آن لحظه پر لذت و شوق
که تو خود را نگری
مانده نومید ز هر گونه دفاع
زیر چنگ خشن وحشی و خونخوار منی
!پوپَکَم ! آهوکَم
چه نشستی غافل
کز گزندم نرهی، گرچه پرستار منی
پس ازین دره ژرف
جای خمیازه جادو شده غار سیاه
پشت آن قله پوشیده ز برف
نیست چیزی، خبری
ور تو را گفتم چیز دگری هست ، نبود
جز فریب دگری
من ازین غفلت معصوم تو ، ای شعله پاک
بیشتر سوزم و دندان به جگر میفشرم
منشین با من ، با من منشین
تو چه دانی؟ که چه افسونگر و بی پا و سرم
تو چه دانی؟ که پس هر نگه ساده من
چه جنونی، چه نیازی، چه غمیست ؟
یا نگاه تو ، که پر عصمت و ناز
بر من افتد ، چه عذاب و ستمیست
دردم این نیست، ولی
دردم این است که من بی تو دگر
از جهان دورم و بیخویشتنم
!پوپَکَم ! آهوکَم
تا جنون فاصلهای نیست از این جا که منم
مگرم سوی تو راهی باشد
چون فروغ نِگَهَت
ورنه دیگر به چه کار آیم من؟!
بیتو؟ چون مرده چشم سیَهَت
منشین اما با من ، منشین
تکیه بر من مکن ، ای پرده طنّاز حریر
که شراری شدهام
!پوپَکَم ! آهوکَم
گرگ هاری شدهام