جیران باز هم به سرقت ادبی متهم شد

حسین کیانی، نمایشنامهنویس، کارگردان و مدرس تئاتر با اشاره به شباهت کاراکتر «فرزی فضولِ» سریال جیرانِ حسن فتحی با «آقامردک جان» نمایش «مضحکه شبیه قتلِ» خودش، پرسید مگر نمایشنامه موفقی مثل «مضحکه شبیه قتل» کیسه خلیفه است که هرچه دوست داشتند از آن بردارند و اجازه و رخصتی هم نگیرند و بدتر از آن جوری وانمود کنند که آن تکه برداشته شده از آن خودشان است؟!
به گزارش هنر امروز، حسین کیانی، نمایشنامه نویس، کارگردان و مدرس تئاتر با انتشار فیلمی تدوین شده از یکی از سکانسهای سریال «جیران» و یکی از نمایشهای خودش به نام «مضحکه شبیه قتل» از شباهت دو شخصیت در این دو اثر به یکدیگر، بدون آن که از او به عنوان خالق اثر اول اجازه گرفته شده باشد، خبر داد.
حسین کیانی ضمن اشاره به شخصیت «فرزی فضول» با بازی امیر کربلایی زاده در سریال «جیران» به شخصیت «آقا مردک جان» یک بار با بازی احمد مهرانفر و دو مرتبه با بازی شهرام حقیقت دوست در نمایش «مضحکه شبیه قتل» از مصادره به مطلوب تکیه کلامِ آقامردک جان؛
«هر چی به ما چه!» و گذاشتن آن در دهان فرزی فضول از سوی حسن فتحی گفت و پرسید «مگر نمایشنامه موفقی مثل «مضحکه شبیه قتل» که بارها نیز در چندین شهرستان کشور توسط گروههای شهرستانی به اجرا رسیده، کیسه خلیفه است که هرچه دوست داشتند از آن بردارند و اجازه و رخصتی هم نگیرند و بدتر از آن جوری وانمود کنند که آن تکه برداشته شده از آن خودشان است؟ »
حسین کیانی در این مورد در صفحه اینستاگرامش چنین نوشت:
«شاید در این اوضاعِ بزن دررو، صحبت از مصادره به مطلوبِ جملههایی که تو سالها پیش در نمایشنامهای نوشتهای و بازیگرانِ هر دو اجرایِ موفق و پرتماشاگر آن (یکبار احمد مهرانفر در سال ۸۲ و بار دیگر شهرام حقیقتدوست در سالهای ۹۴ و ۹۵) به خوبی و شیرینی آن را بیان کردهاند و تماشاگران پُرشمارِ هر دو اجرا را به خندهها انداختهاند، الان چندان با اهمیت و در اولویت به نظر نیاید.
به قولی الانه روزگاری شده که آش را با جاش میبرند حالا ما میپرسیم چرا، جملههای «هر چی به ما چه!» یا «هر جا به ما چه!» یا «هر کی به ما چه!» و… که از نقاط قوتِ شخصیتی و ایجاد کمدی شخصیتِ «آقامردک جان» در نمایشِ «مضحکه شبیه قتل» است، در فلان سریالِ شبهتاریخیِ شبکه خانگی توسط یک بازیگر بااستعداد استفاده شده است؟ ولی آیا نباید گفت؟
اثر هنری کیسه خلیفه است؟
آیا هرگونه جزئیاتی که نمایشنویسانی همانند من بعد از بیستوپنج سال تجربه و کارسازیِ حرفهای و هنری در کار نمایش نوشتن و نمایش ساختن، با وسواس و دقت و البته مهارت در کارش استفاده میکند باید به راحتی توسط یک بازیگر هرچند بااستعداد تئاتری، بدون هیچگونه اجازه یا آگاهیدهی استفاده شود؟
چگونه است که حتی خودِ کسانی که در این حرفه کار میکنند، عاری از نگاه حرفهای، به این نمیاندیشند که هر عنصر و عبارتی که در اجرا یا در نمایشهای موفق و ماندگار وجود دارد جرئی از مهندسی و هندسه هنری آن اثر است و به تمامی متعلق به صاحب اثر؟
مگر نمایشنامه موفقی مثل «مضحکه شبیه قتل» که بارها نیز در چندین شهرستان کشور توسط گروههای شهرستانی به اجرا رسیده، کیسه خلیفه است که هرچه دوست داشتند از آن بردارند و اجازه و رخصتی هم نگیرند و بدتر از آن جوری وانمود کنند که آن تکه برداشته شده از آن خودشان است؟