{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

نقد، تحلیل و بررسی فیلم"خون به پا خواهد شد" پل توماس اندرسن

کدخبر : 16142

خون به پا خواهد شد (به انگلیسی: There Will Be Blood) فیلمی آمریکایی در ژانر درام به کارگردانی، تهیه‌کنندگی و نویسندگی پل توماس اندرسن، محصول سال ۲۰۰۷ است. این فیلم اقتباسی از رمان نفت به قلم آپتون سینکلر، است که در سال ۱۹۲۷ چاپ شده‌است. از بازیگران آن می‌توان به دانیل دی-لوئیس، پل دانو، کوین جی اکونر و کیران هایندز اشاره کرد.

به گزارش هنر ام‌روز، این فیلم واکنش بسیار خوبی از سوی منتقدین و مردم کسب کرد . خون به پا خواهد شد در اکثر لیست های بهترین فیلم های قرن بیست و یکم قرار داشته و از آن به عنوان یک شاهکار نام میبرند . در این فیلم دنیل دی-لوئیس توانست تمامی جوایز فردی از جمله اسکار، گلدن گلوب و بفتا را از آن خود کند.

 

تریلر رسمی فیلم: خون به پا خواهد شد.

طلای سیاه

توسعه صنعتی در غرب منجر به توسعه انواع ماشین آلات مکانیکی شد که برای تأمین انرژی آنها هیچ چیز بهتر از ذغال سنگ و نفت وجود نداشت و از بین این دو، نفت به مراتب بهتر بود چرا که با تقطیر آن می شد انواع سوخت هایی با درجات احتراق و پتانسیل انرژی مختلف تهیه کرد که هر کدام برای طیف گوناگونی از ماشین آلات صنعتی مناسب بودند و همین موضوع نفت را به کالایی استراتژیک، بدون جایگزین و بسیار ضروری مطرح کرد و هر چه گذشت اهمیت، قیمت و جایگاه استراتژیک آن رفیع تر شد به نحوی که هنوز هم با وجود جایگزین های رو به توسعه ای که برایش معرفی شده، یک محصول استراتژیک است که صنایع عظیمی حول محورش فعالیت می کنند از انواع صنایع مرتبط با اکتشاف و استخراج نفت گرفته تا صنایع مرتبط با فرآوری و توزیع محصول به دست آمده از نفت، حجم بالایی از اقتصاد بین المللی را تشکیل می دهند به طوری که در خاورمیانه، درصد غیر قابل جایگزینی از درآمد دولت ها از نفت به دست آمده و می آید.

فیلم، در چند دقیقه‌ی آغازینش، رسما دیالوگ ندارد و تقریبا در سکوت مطلق، تلاش‌های کارگری بی‌ادعا برای رسیدن به پول مورد نیاز زندگی‌اش را به تصویر می‌کشد. 

درسکانس ابتدایی مقدمه‌ای کوچک از همه چیز داده می‌شود.

نشان دادن فضای داغ بیرون و فضای سرد داخل معدن و جلوتر، نمایش مرد که دارد ابزار خود را بالا می کشد.

 از کار سخت معدن، فضای آمریکای زمان، ارزش نفت در واقعیت فیلم و اهمیتش در تم آن.

همان اوایل فیلم، نشانی از طمع و جاه‌طلبی «دنیل پلینویو»ی پروتاگونیست با بازی( دنی دی لوئیس) را می‌بینیم؛ وقتی در نمایی زیبا سنگی را که گمان کرده بود گم کرده، پیدا و ستایش می‌کند.

البته این واکنشی است که می‌توان از هر کارگری که چنان سخت برای چیزی کار کرده انتظار داشت.

کارگری که پایش می‌شکند، مجبور به کشیدن خودش روی زمین می‌شود و با بدبختی، خودش را از مخمصه‌‌ای که در آن افتاده نجات می‌دهد. شخصی که احتمالا در آن لحظه طمع پول‌های زیاد ندارد و کارگردان با نمایش چندباره‌ی از بالا به پایین او، کوچکی و ساده بودنش را به یاد مخاطب می‌آورد .

کاراکتر اصلی فیلم، کارگری ساده است که با تلاش‌های دیوانه‌وارش، درنهایت موفق به پیدا کردن یک چاه نفت به درد بخور می‌شود و آرام‌آرام، زندگی تازه‌ای پیدا می‌کند.

 

دنیل دی-لوئیس با بردن ۱۱۷ جایزه معتبر جهانی از جمله ۳ اسکار، 4 بفتا، ۲ گلدن گلوب و ۳ جایزه انجمن بازیگران سینما پر افتخار ترین بازیگر تاریخ محسوب می شود.

در نمایی از "فیلم خون به پا خواهد شد" در تمامی سکانس های چاه نفت خود حاضر میشده و از بدل کار استفاده نمی شده است و سکانسی که نردبان میشکند و او در چاه می افتد 2 دنده اش میشکند.

دی-لوییس را می‌توانیم گزیده‌کارترین بازیگر زنده‌ی دنیا بنامیم. 

او از سال ۹۸ تا کنون ۵ فیلم بازی کرده که فاصله‌ای پنج ساله بین آن‌ها است. در همین سال‌ها، دی-لوییس برنده‌ی سه جایزه‌ی اسکار «بهترین بازیگر نقش اول مرد» شده است. 

«پای چپ من»٬ «خون به پا خواهد شد» و «لینکلن» برای او جایزه‌ی آکادمی را به ارمغان آوردند. دی-لوییس حالا تنها بازیگری است که چنین افتخاری دارد. 

در سال ۲۰۱۴ شاهزاده چارلز به او درجه‌ی شوالیه داد و لقب «سِر» هم به ابتدای نام بلندآوازه‌ی این بازیگر انگلیسی اضافه شد.

 با توجه به وسواس او در متد اکتینگ و انرژی عجیبی که صرف نقش‌هایش می‌کند، تعجبی ندارد این‌قدر کم‌کار باشد و زود با بازیگری خداحافظی کند.

photo_2022-10-13_15-31-08

 

سکانسی از فیلم چهارشنبه خون به پا خواهد شد

 

فرصت های طلایی

شکار فرصت های طلایی تنها نصیب کارآفرینانی می شود که از تخصص و مهارت بالایی برخوردار بوده قدرت ریسک پذیری زیادی دارند.

این افراد در مذاکرات همواره از بالا به طرف مقابل نگاه می کنند و به جای امتیازگیری از طریق مهارت های کلامی و چانه زنی، با اعتماد به نفسی که دارند بیشتر بر تخصص و مهارت خود تکیه می کنند و معمولا هم در مذاکرات نمی شود از آنها زیاد امتیاز گرفت چرا که خود را هرگز به طرف مقابل نیازمند نمی بینند و به سادگی میز مذاکره را ترک می کنند و به دنبال شکار فرصت های بهتر می رود.

با قدرتمندتر شدن پلینویو در آغازاین سکانس کلام فیلم در قالب مونولوگی استادانه آغاز میشود.

پلینویوی نفتی و کثیف که نوزادی در بغل داشت را، حال شسته‌ورفته در حال سخنرانی کنار پسر راست ایستاده‌اش، «اچ. دابلیو.» می‌بینیم.

هدف این است که پلینویو را کاربلد و در مقام برتری نسبت به اجتماع مقابلش حس کنیم.

فن‌ِّبیان استادانه‌ی دنیل دی‌لویس درابتدای این سکانس قابل توجه هست.

photo_2022-10-13_15-58-23

 

دراین سکانس در دقیقه 4:13ثانیه یک میز شام و یک گفت و گو داریم و جامپ کات بی ربطی میشیم به ماه ها بعد جایی که یک چاه نفتی به بار میشینه وفوران نفت وشروع یک رویا.

دردقیقه 4:33 دوباره جامپ کات میشیم به شاید سالی بعد که دنیل پلینویو در کار و کاسبی نفتی خودش به شهرتی رسیده. پسری ناشناس وارد شده با دنیل رو به رو میشود ... 

پسرک نزدیک دنیل شده و پیشنهاد میدهد که او جایی را برای استخراج نفت به دنیل خواهد فروخت ...

در روند داستانی و پایان فیلم ... نتیجه این سکانس است که باعث تمام اتفاقات آینده خواهد شد ... یعنی به طور کلی این سکانس نقطه عطف اول داستان و شروع درام و رویدادهاست ... مانند هدیه ای که خدا به دنیل میدهد تا او در تقابل با راهب کلیسا پیروز شود ... . دلیل رویاگونه بودن سکانس همین است، اینکه ما نباید به حقیقت وجود یک همچین ملاقاتی برهان داشته باشیم ... و باید یک راز نهفته باقی بماند!

شخصیت دنیل و پال دانو به زیرکانه ترین شکل ممکن ساخته میشود ... تنها کافیست به اندازه دیالوگ ها و مکث ها دقت کنید ... پاسخ ها به قدری پیچیده اما محاورانه است که باورپذیری آن را برایمان دوچندان میکند ... دنیل قبل از دیالوگ ها مکث میکند ... گویا در حال برانداز کردن شخصیت رو به رویی خویش است ... این مکث ها باعث شخصیت پردازی خود وی میشود ... هر مکث نشانه ریزبینی، هوش و سوالات به طرز عامدانه ای شطرنج وار است ... دنیل اذن نشستن میگیرد.

در ادامه همین پلان پسر دنیل (اچ دبلیو) از خواب بیدار شده و پشت پال در بکگراند فلو تصویر روی تخت مینشیند ... در این برخورد پال ابتدا پس از سوال کوتاهی از دنیل به اچ دبلیو سلام میکند و این نشان دهنده شخصیت اجتماعی اوست ... بر خلاف برادرش که در چند سکانس بعد او ابتدا منتظر سلام اچ دبلیو میماند به سبک سنتی که از وی شخصیتی مغرور میسازد ... .

ببینید یک فیلمساز چطور میتونه با یک سلام کردن شخصیت پردازی کنه ..

تنش و تقابلی که هنوز آغاز نشده، با وارد شدن «پال ساندِی» به ماجرا آغاز می‌شود. حضور کوتاه این شخصیت در فیلم بسیار مهم است. همان طور که دنیل در سکانس آخر بر برادر او «الای» افشا می‌کند، کاری که پال انجام می‌دهد همه چیز است و ماجرا از او شروع می‌شود.

پال به پلینویو «لیتل باستن» را معرفی می‌کند، سرزمینی ارزشمند برای شغل او؛ پولش را می‌گیرد و می‌رود.

photo_2022-10-13_15-59-40

 

استراتژی توسعه

در تغییر پارادایم این کارآفرینان حرفه ای هستند که بر اساس یک طراحی دقیق و البته مخاطره آمیز، تمام تخصص و توان خود را به کار می گیرند تا در توسعه صنعت خود موفق شوند. 

گسترش همه جانبه صنعت به آنها این امکان را می دهد که در موضع قدرت قرار بگیرند و بر شرایط محیطی مسلط شوند. 

کارآفرینان موفق همواره از ریسک استقبال می کنند اما فقط و فقط در جهتی که تخصص داشته باشند آنها در زمینه هایی که تخصص کافی نداشته باشند ورود نمی کنند و همیشه ترجیح می دهند که در حیطه تخصص و مهارت خودشان ریسک کنند تا در صورت حصول نتایج ناخوشایند، شانس بیشتری برای جبران و پوشش از طریق مهارت و تخصص وجود داشته باشد.

خون به پا خواهد شد روایتی از حرص و آز و چیدمان دو قطب سرمایه و مذهب در بیابانی بدوی است.

 جایی که در آغاز حتی نان برای خوردن وجود نداشت. نانی نبود چون گندمی در کار نبود! و گندم گیاه ممنوعه بود. چون آن سرزمین در آغاز بهشت بود و هنوز انسان به زمین دست دراز نکرده بود.

 

سکانسی از فیلم چهارشنبه خون به پا خواهد شد

 

قدرت طلبی

هر کجا که شیر ها مشغول شکار کردن باشند، کفتارها نیز مشغول کمین کردن هستند. این قاعده در میان بشر نیز وجود دارد و هر کجا که کارآفرین موفقی ظهور کند، عده ای به شکل های مختلفی تلاش می کنند تا با کمترین زحمت، بخشی از ثمره کارآفرینان را بربایند و این ربودن به شکل های گوناگونی دیده می شود، از کپی برداری محصول و خریدهای ادغامی خطوط تولید گرفته تا باج خواهی گروه های مافیایی و مصادره و حتی گاه ملی شدن ، همه و همه تهدیداتی هستند که فقط بعد از کسب موفقیت نسبی کارآفرینان ظاهر می شوند و علت آن هم ایجاد قدرتی نوظهور برای کارآفرینان صنایع نوپاست و از آنجایی که این قدرت هنوز پا نگرفته است، به راحتی حس قدرت طلبی سایر سودجویان را تحریک می کند تا با اندکی تلاش و البته مقدار فراوانی ریسک، بتوانند از قدرت اقتصادی- اجتماعی ایجاد شده، سهم خواهی کنند در واقع قدرت طلبی، مهم ترین ویژگی مشترک کارآفرینان موفق و دشمنان آنهاست.

الای را می‌توان شخصیت دوم فیلم از نظر برجستگی و اهمیت دانست. 

دنیل خداناباور قدرتمند و الای کلاه‌بردار پول‌پرست، دوقطبی قوی و قدرتمندی را شکل می‌دهند.

صحنه‌ای که طی آن روش کلاه‌برداری الای معرفی می‌شود (درون کلیسا) جالب توجه است؛ نمایش رفتار جنون آمیز و خنده‌آور الای و ملتی که تشویقش می‌کنند، گزندگی خاص و هوشمندانه‌ای به خود دارد.

این‌جا فیلم متناسب با دوره‌ی زمانی مورد تصویرش، به معضلاتی مثل فساد و تعصب مذهبی می‌پردازد.

 

 

تکامل صنعت

صنایع بزرگ که محور اصلی فعالیت سلسله کسب و کارهای مرتبط هستند، از ابتدا به همین شکل و با همین عظمت وجود نداشتند بلکه در طی سالیان متمادی به این درجه از رشد و بلوغ رسیده اند که محل تجمع حجم بالایی از کسب و کار، سرمایه، تکنولوژی و مراودات اجتماعی و سیاسی واقع شوند.

رشد صنایع و تکامل آنها هیچگاه به طرز دستوری و با هدایت حاکمیت سیاسی به دست نمی آید بلکه با پرداخت هزینه های سنگینی از طرف کارآفرینان ، سرمایه گذاران، محققان و مصرف کنندگان شکل می گیرد و به همین دلیل است که حاکمیت تمام تلاش خود را برای حفظ و توسعه دستاوردهای صنعتی به کار می بندد یا دست کم برای ادامه فعالیتشان مانع تراشی نمی کند. هر گاه حاکمیت نسبت به صیانت از صنعت و دستاوردهای صنایع بومی کوتاهی کند ، نتیجه این می شود که مردم حاضر در آن اقتصاد  هیچ محصولی را نمی توانند خودشان طراحی ، تولید، و به بازارهای جهانی عرضه کنند.

سکانس آتش‌سوزی، اگر برترین سکانس فیلم نباشد، مهم‌ترین به زعم علاقمندان سینماست. نزول شخصیت دنیل از این‌جا شروع می‌شود.

وقتی در تاریکیِ شب، اثر دو چندان شده‌ی نور آتش را می‌بینیم، وقتی پسرک می‌افتد و دست بر گوش‌های خود می‌گذارد، وقتی مردِ پیش از این سنگین، هراسناک به نجات او می‌دود، می‌دانیم که اتفاقی بزرگ، بزرگ‌تر از این آتش‌سوزی مادی در شرف وقوع است؛ آتش‌سوزی‌ای باطنی.

از پسِ حادثه، شخصیت دنیل رو به تاریکی می‌رود؛ همچنان که کلنجارهای او با پسر ناشنوا شده‌اش را بر صحنه‌هایی مونتاژگونه در پس موسیقی بی‌مانند یوهانس برامس می‌بینیم.

خون به پا خواهد شد داستان جنون است، یک جنون ذاتی. جنونی که اینجا رنگ نفت به خودش گرفته است. نفتی که تمام زندگی دانیل پلین ویو ( دانیل دی لوئیس ) را اشغال کرده است. در فصل بی نظیر آتش گرفتن نفت که منجر به ناشنوا شدن پسرش می شود، دانیل بیرون ایستاده و به آتش خیره شده است و کلامش به رفیقش این است : (( به چی داری با افسوس نگاه می کنی، زیر پامون یه اقیانوس نفته ))، در حالی که پسرش در کابین محروم از شنوایی و هر دو آغشته به نفت، که خود این آغشتگی حکایت جذابی است برای خودش.

خون به پا خواهد شد داستان مذهب است، مذهبی که فقط لایۀ بیرونی پسرک صاحب کلیسا را پوشانده است، اما در باطن با مذهب کاری ندارد، مذهب را نقابی کرده است برای اعمال بی منطق و لاابالی خودش. کلیسایی دارد، برای پول جمع کردن، به اسم مذهب.

چقدر زیباست آنجا که به سراغ دانیل می رود و پول کلیسا را از او می خواهد، و دانیل مذهب ! را به گِل می کشد. و بعد پسر سر میز شام به پدرش حمله می کند ( با صورت گِلی )، یک بی اخلاقی دیگر از مذهب.

خون به پا خواهد شد داستان ایمان است، ایمان با کاری که انجام می دهی. دانیل به نفت ایمان دارد، همه چیزش را در برابر ایمانش می دهد، حاضر است جانش را هم بدهد، اما ایمان و اعتقادش را نه.

 

سکانسی از فیلم چهارشنبه خون به پا خواهد شد

 

هزینه موفقیت

کارآفرینان موفق هرگز به سادگی به موفقیت دست نیافته اند آنها برای رسیدن به هدفشان، هزینه های مادی و غیر مادی بسیار سنگینی را پرداخته اند حتی خارج از بحث کارآفرینی هم که بنگریم متوجه می شویم که موفقیت از اساس دستاوردی پر هزینه، زمان بر ، تضمین ناپذیر و البته شیرین است. 

همان طور که برای توسعه علم، دانشمندان فراوانی مانند ماری جوری سلامتی و در نهایت جان خود را از دست دادند؛ برای توسعه صنعت نیز کارآفرینان زیادی وجود داشتند که در این راه از همه خواسته ها و داشته های خود عبور کنند تا بتوانند در پیشبرد اهدافشان موفق عمل کنند که این موفقیت ها همراه با رقابت ها، منجر به توسعه صنعت می شود.  

برخی از کارآفرینان در صنایع پر سود علاوه بر هزینه های سنگین اقتصادی که می پردازند، متحمل هزینه های سنگین خانوادگی نیز می شوند آنها زمان کافی برای رسیدگی به خانواده خود ندارند و نقش آنها در خانواده هایشان بسیار کم رنگ است.

دنیل که از کودکی تجربه ‌های بدی با زندگی و انسان‌ها داشته، رفته ‌رفته از نوع بشر تنفر پیدا کرده و قصد دارد با به دست آوردن ثروتی کلان زندگی‌ اى ترتیب دهد تا دیگر به نوع بشر و تعامل با آن نیازی نداشته باشد. 

هر تجربه بد او را خشن‌تر می‌کند.دانیل پلانیو کاراکتر دی ⁣لوئیس فردی جامعه‌زده و متعصب است که مصمم شده از گذشته و حتی نزدیکانش فاصله بگیرد و فقط گوشه عزلتی اختیار کند. 

او عمیقاً به عقایدش پایبند است و حاضر نیست با هیچ کس از رازهای درونش سخن بگوید.

در این حین است که شخصیت هِنری،به عنوان برادر وارد ماجرا می‌شود. هِنری شخصیت موثر و مهمی است.

اهمیت اولش این که دنیل با او نزدیک و در نتیجه درامی قوی تشکیل می‌شود؛ از جمله ثمرات این درامِ نوزاد سخنرانیِ «از بیشتر مردم متنفرم» دنیل است؛ شاهکاری در متن و اجرا که با موخره‌ی شوُکه‌کننده‌ی خود (لفظ «آدم‌ها» به همراه خنده‌ی هیستریک) مثل پتکی بر سر تماشاگر که تا حدودی از دنیل قهرمانی خوش‌اخلاق ساخته بود، فرود می‌آید.

هِنری ماهیتی است که چهره‌ی تاریک دنیل پلینویو را برای تماشاگر بیرون می‌کشد.

اهمیت دوم ورود هِنری به فیلم، اثرش روی اچ. دابلیو. است.

اچ. دابلیو. که از زمان ناشنوا شدن، طبیعتا حس از دست دادن چیزی بزرگ بر روحش سنگینی می‌کرده، حال خود را در خطر از دست دادن چیزی بزرگ‌تر می‌بیند؛ مراقبت و توجه پدرش.

پس آتشی روشن می‌کند که بعدتر منجر به برخورد بد پدر هنگام رها کردنش می‌شود؛ و آن خود سرآغاز نفرت پسر از پدر و الی آخر.

اما اهمیت سومی هم به شخصیت هِنری ممکن است. به یک تعبیر، او نقش نوعی ناجی احتمالی برای دنیل را بازی می‌کند.

جمله‌ی دنیل را به یاد آوریم؛ «من خوش‌حال‌تر می‌شم اگر یه نفر موقع سروکله زدن با این... آدم‌ها کنارم باشه».

 

” تو آدم عصبانی ای هستی هنری ؟! تو حسودی ؟! تو حسادت میکنی ؟!

یه حس رقابت در من هست وبا خودم رقابت دارم . من نمیخوام هیچ کس دیگه ای موفق بشه .

چرا به دنبال پول هستم؟!

من ازاکثرآدما بدم میاد. میخوام آنقدر پول در بیارم که از همه‌ی آدم‌ها دور بشم.

یه وقتایی میشه که میشینم 

و به آدم ها نگاه می کنم، 

ولی چیزی که ارزش دوست داشتن

داشته باشه رو، 

توشون پیدا نمیکنم...

photo_2022-10-13_16-10-11

 

 

هزینه های استراتژیک

 روش های فراوانی برای مدیریت هزینه و تقسیم بندی انواع هزینه ها وجود دارد اما صرف نظر از اینکه چه روشی برای تقسیم بندی انواع هزینه ها به کار گرفته می شود؛ باید توجه داشت که برخی از هزینه ها در پیشبرد استراتژی نقش بسیار مهمی دارند و از این رو می شود این نوع هزینه ها را هزینه های استراتژیک دانست که هیچگاه برای نیل به هدف نمی توان با این نوع هزینه ها مانند سایر هزینه ها برخورد کرد یا آنها را فاکتور گرفت یا در سایر هزینه ها ادغام کرد. 

این هزینه ها الزاماً بار مالی نداشته و گاه در حد گفتن چند کلمه یا تظاهر به پذیرفتن نوعی آیین است اما در هر صورت نقشی کلیدی در تحقق هدف ایفا می کند و حتی ممکن است یک کارآفرین موفق در میانه های راه فقط به خاطر عدم تقبل همین هزینه های استراتژیک از ادامه راه باز بماند.

بعداز به قتل رساندن هِنری برادر قلابی  و فرستادن اچ. دابلیوبه شهر. 

حرفه و جاه‌طلبی تنها هدف دانیل در زندگی می‌شود؛ تا حدی که حاضر می‌شود در مجلس فریب‌گر الای، که قبلا در صحنه‌ای پراحساس بعد حادثه به او سیلی زده بود، توسط او «شیطان‌زدایی» و تحقیر شود.

تقابل این دو همواره جریان دارد. اول دنیل انتظار تماشاگر را با آن سیلی برآورده می‌کند؛ بعد الای عقده‌ی خود را با سیلی‌های پیاپی در این سکانس خالی می‌کند.

 پلینویوی دی‌لوییس، حقیر و شکوه‌مندانه، با ناباوری‌ای که به هر بار تکرار کم‌تر و سنگینیِ‌صدایی که به هر بار تکرار بلند‌تر می‌شود، به طرد کردن بچه‌اش اعتراف می‌کند؛ با شست‌وشو داده شدن در آب مقدس خنده‌ای هیجانی می‌کند چون به هدف خود رسیده.

برگشتن اچ. دابلیو. پیش پلینویو نقطه‌ای از داستان است که دنیل علاوه بر امکان تعامل با پسرش، علاقه‌ی او نسبت به خود را نیز در حال اضمحلال می‌بیند.

دنیل که وقتی ثروتمند نبود، هنوز به قدری انسانیت داشت که مراقب فرزند خود باشد و از کتک خوردن دختربچه‌ای جلوگیری کند، در طول فیلم هرچه پولش بیشتر شده است، اهریمنی‌تر هم شده.

ازطرفی مهمترین مسئله ای که فیلم بهش اشاره داره رویا رویی دو ایدئولوژی مذهب در مقابل مدرنیته که هیچ کدوم در دست مردانی نیست که به آن معتقد باشند 

دنیل صاحب چاه های نفت که خون را به رگ های جامعه صنعتی و مدرن تزریق میکند و هرجا که قدم میذاره ماشین و  تجهیزات وارد میشه ولی برای اینکه چهره مقبولی پیش مردم داشته باشه در کلیسا غسل تعمید داده میشه و همیشه به مردم در سخنرانی ها قول ساخت کلیسای خوب رو میده ولی خودش اعتقادی نداره 

از اون طرف ایلای جوانی که ادعا میکنه مسیح است و دوباره ظهور کرده .

 دو شخصیت فیلم در اولین باری که همدیگه رو میبنند با هم معامله میکنند  ولی هیچ وقت نمیتونند کنار همدیگه باشن هردو نماینده این دو مکتب به حرفای خودشون ایمان ندارن و فقط ازشون برای رسیدن به اهداف استفاده میکنند.

 

توزیع

توزیع محصول اعم از کالا یا خدمت، تکمیل کننده فرآیند بازاریابی محسوب می شود و یکی از مهم ترین عوامل اقبال یا عدم اقبال به محصول را می شود فقط در نحوه توزیع آن جستجو کرد که اهمیت این بُعد از بازاریابی را نمایان می کند.

 اهمیت موضوع توزیع در صنعت انرژی دو چندان می شود چرا که نیاز به انرژی علاوه بر اینکه در حیطه تقاضای محصولات ضروری می گنجد همچنین تداوم نیاز در مصرف آن باعث می شود که مقوله انتقال و توزیع در صنعت انرژی گاه از تولید آن نیز مهم تر باشد.

یکی از محدودیت های انرژی های پاک و نوین، همین بحث توزیع است که امکان انتقال و توزیع انرژی را با محدودیت های فراوانی مواجه می کند چرا که حاصل این نوع انرژی ها همواره به شکل انرژی الکتریکی است که انتقال آن به زیرساخت های بسیار حجیم و گران قیمت نیاز دارد و به همین علت بود که نفت طی دو قرن بی رقیب باقی ماند.

خون به پا خواهد شد، داستان مبارزه است. مبارزه با زندگی. مبارزه با فردیت، مبارزه با تمام افرادی که داخل زندگیت هستند. 

دانیل هم در حال مبارزه است، با خودش ( ابتدای فیلم را به یاد بیاوریم )، مبارزه با پسرش ( همان سکانس آتش گرفتن نفت را ببینیم )، مبارزه با همه ( در آن شبانگاهی که با برادر قلابی اش هم صحبت شده می گوید : (( از این مردم بیزارم )) )، مبارزه با طبیعت ( زمین برایش اهمیت ندارد، آنچه زیر زمین است مهم است )، و مبارزه با مذهب ( که در سراسر فیلم به درستی و زیبایی هر چه تمام می بینیم وخواهیم دید ).

چقدر تلخ است آنجا که پسرش را تنها و بی کس روانۀ شهر می کند، شاید آنجا هم در حال مبارزه است، مبارزه با خویش.

خون به پا خواهد شد داستان خانواده است، یک خانوادۀ متلاشی و نابود شده. دانیل نمی خواهد از همسرش صحبت کند، پسرش را به شهر می فرستد. برادری که در حال آمدن نزد دانیل بوده، مرده است، اما دیگری به جایش آمده و ادعای برادری می کند، که عاقبتش این است که به دست دانیل کشته شود و به زیر زمین برود، همان جایی که دانیل نفت بیرون می کشد.

 اما مگر خانواده برای دانیل پلین ویو مهم است ؟ نفت مهم تر است، نفت برایش همان خانواده است، همان عشق است، همان مذهب و اعتقاد و ایمان است. 

خون به پا خواهد شد، داستان یک بازیگر بزرگ است، دانیل دی لوئیس. داستان بازی بی عیب و نقص و به شدت جذاب یکی از غول های بازیگری دوران مدرن است.

 

هزینه های استراتژیک

 روش های فراوانی برای مدیریت هزینه و تقسیم بندی انواع هزینه ها وجود دارد اما صرف نظر از اینکه چه روشی برای تقسیم بندی انواع هزینه ها به کار گرفته می شود؛ باید توجه داشت که برخی از هزینه ها در پیشبرد استراتژی نقش بسیار مهمی دارند و از این رو می شود این نوع هزینه ها را هزینه های استراتژیک دانست که هیچگاه برای نیل به هدف نمی توان با این نوع هزینه ها مانند سایر هزینه ها برخورد کرد یا آنها را فاکتور گرفت یا در سایر هزینه ها ادغام کرد. 

این هزینه ها الزاماً بار مالی نداشته و گاه در حد گفتن چند کلمه یا تظاهر به پذیرفتن نوعی آیین است اما در هر صورت نقشی کلیدی در تحقق هدف ایفا می کند و حتی ممکن است یک کارآفرین موفق در میانه های راه فقط به خاطر عدم تقبل همین هزینه های استراتژیک از ادامه راه باز بماند.

بعداز به قتل رساندن هِنری برادر قلابی  و فرستادن اچ. دابلیوبه شهر. 

حرفه و جاه‌طلبی تنها هدف دانیل در زندگی می‌شود؛ تا حدی که حاضر می‌شود در مجلس فریب‌گر الای، که قبلا در صحنه‌ای پراحساس بعد حادثه به او سیلی زده بود، توسط او «شیطان‌زدایی» و تحقیر شود.

تقابل این دو همواره جریان دارد. اول دنیل انتظار تماشاگر را با آن سیلی برآورده می‌کند؛ بعد الای عقده‌ی خود را با سیلی‌های پیاپی در این سکانس خالی می‌کند.

 پلینویوی دی‌لوییس، حقیر و شکوه‌مندانه، با ناباوری‌ای که به هر بار تکرار کم‌تر و سنگینیِ‌صدایی که به هر بار تکرار بلند‌تر می‌شود، به طرد کردن بچه‌اش اعتراف می‌کند؛ با شست‌وشو داده شدن در آب مقدس خنده‌ای هیجانی می‌کند چون به هدف خود رسیده.

برگشتن اچ. دابلیو. پیش پلینویو نقطه‌ای از داستان است که دنیل علاوه بر امکان تعامل با پسرش، علاقه‌ی او نسبت به خود را نیز در حال اضمحلال می‌بیند.

دنیل که وقتی ثروتمند نبود، هنوز به قدری انسانیت داشت که مراقب فرزند خود باشد و از کتک خوردن دختربچه‌ای جلوگیری کند، در طول فیلم هرچه پولش بیشتر شده است، اهریمنی‌تر هم شده.

ازطرفی مهمترین مسئله ای که فیلم بهش اشاره داره رویا رویی دو ایدئولوژی مذهب در مقابل مدرنیته که هیچ کدوم در دست مردانی نیست که به آن معتقد باشند 

دنیل صاحب چاه های نفت که خون را به رگ های جامعه صنعتی و مدرن تزریق میکند و هرجا که قدم میذاره ماشین و  تجهیزات وارد میشه ولی برای اینکه چهره مقبولی پیش مردم داشته باشه در کلیسا غسل تعمید داده میشه و همیشه به مردم در سخنرانی ها قول ساخت کلیسای خوب رو میده ولی خودش اعتقادی نداره 

از اون طرف ایلای جوانی که ادعا میکنه مسیح است و دوباره ظهور کرده .

 دو شخصیت فیلم در اولین باری که همدیگه رو میبنند با هم معامله میکنند  ولی هیچ وقت نمیتونند کنار همدیگه باشن هردو نماینده این دو مکتب به حرفای خودشون ایمان ندارن و فقط ازشون برای رسیدن به اهداف استفاده میکنند.

 

سکانسی از فیلم چهارشنبه خون به پا خواهد شد

 

تنهایی و جاه طلبی

کارآفرینان موفق برای انجام کارهای بزرگ و مخاطره آمیز  برای دستیابی به اهداف رویایی خود همواره دچار ویژگی هایی می شوند که آنان را از توجه به سایر ابعاد زندگی شخصی باز می دارد.

پافشاری بر توسعه صنعتی از طریق تکامل مهارت های تخصصی، مواجهه پی در پی با چالش های بحرانی و نیل به بلوغ فرآیندها در نتیجه آزمون و خطای سیستماتیک، در کل زمان چندانی برای کارآفرینان موفق باقی نمی گذارد که بتوانند به سایر ابعاد زندگی خود بپردازند و تمام این ها شرایطی را ایجاد می کند که در اثر جاه طلبی زیاد و عطش سیری ناپذیری  که همواره حس توفیق طلبی را برانگیخته می کند، سرانجام احساس تنهایی و حتی احساس گناه در ناخودآگاه این نوع افراد جریان پیدا می کند که گاه و بی گاه تبعات رفتاری نیز خواهد داشت. 

در مجموع به نظر می رسد که جاه طلبی و تنهایی یکی از ویژگی های کارآفرینان بزرگ باشد.

یکی دیگر از برداشت های این فیلم  میتوان برای درک اختلال شخصیت خودشیفتهNarcissistic استفاده کرد.

 از اصلی ترین ویژگی های شخصیت های خودشیفته،سوء استفاده از دیگران در جهت رسیدن به مقاصدخود است.

دنیل پلین ویو،هیچ تردیدی بابت کلاه گذاشتن سر مردمی که زمینهایشان را به ثمن بخس می خرد و سپس میلیونها دلار نفت از آن ها استخراج می کند،ندارد.

او حتی کودکی را به فرزندی میپذیرد تا چنانکه خود می گوید،چهره جذاب و کودکانه او باعث دلسوزی و همکاری مردم برای فروش زمین هایشان شود،اما زمانی که کودک به علت انفجار چاه نفت ناشنوا شده است، براحتی او را از خود دور کرده و به یک موسسه شبانه روزی می سپارد.

در واقع او جز خود و منافعش چیزی نمی بیند.انسانها تا جایی برایش مهم هستند که سودی داشته باشند،والا بود و نبودشان تفاوتی نمی کند .

در اختلالات شخصیت کلاسترB،مهم است توجه داشته باشیم که داشتن ویژگی های پررنگ از سایر اعضای این کلاستر دور از ذهن نیست،چنانکه دنیل با ارتکاب به قتل برادر دروغین خودو خوار و خفیف کردن کشیش(البته موذی)فیلم،رفتارهای آنتی سوشیال نیز از خود نشان می دهد.

 

سکانس پایانی فیلم چهارشنبه خون به پا خواهد شد

 

نفت و خون

تجارت نفت یکی از خونین ترین تجارت هاست نفت که خود خون صنعت و اقتصاد محسوب می شود، چنان گران بها بود که برای به دست آوردنش می بایست خون های زیادی ریخته می شد.

در جنگ جهانی دوم ارتش آلمان نازی برای به دست آوردن نفت، تلاش کرد تا شوروی را مغلوب کند و فقط در همین جدال مردم روسیه میلیون ها کشته دادند.

 در دوران جنگ سرد نیز هر دو ابرقدرت بی رحمانه کوشیدند تا تحولات مناطق نفت خیز جهان را به سود خودشان مدیریت کنند.

 بدون تردید هیچ مردمی به اندازه مردم خاورمیانه، قربانی نفت نشدند ای بسا اگر نفت نبود خاور میانه هیچگاه به کلکسیون کودتا، انقلاب، شورش و ترور تبدیل نمیشد. 

پایان فیلم در واقع یک آغاز بود با یک هشدار صریح که بیان می کند با اکتشاف نفت خون به پا می شود.

 این خونریزی های نفتی از غرب آغاز و به خاورمیانه منتهی شد جایی که استعداد زیادی برای تنش و درگیری در آنجا وجود دارد و از آب گل آلود خلیج فارس شاه ماهی های فراوانی می شود صید کرد.

آنچه بن مایه ی اساسی فیلم را تشکیل داد، رابطه مذهب و اقتصادبود.

 ایلای نماینده ی انحطاط مسیحیت،کسی که برای رسیدن به منافع اقتصادی در نهایت به دروغگو بودنش نزد دانیل اعتراف می کند.

وی نمود آشکار مسیحیت تحریف شده است. مذهبی که حجم انبوهی از خرافه و جهل به آن تزریق شده و برای دوام آوردنش پشت سرمایه و استعمار پنهان می شود.

در واقع چنین مذهبی برای پیشبرد خویش و سودجویی بیشتر ناگزیر است حتی بر سر اصول اولیه خود معامله کند.

اوکه ادعای پیامبری می کند و موفق می شود مردم دهکده ی خود را فریب دهد ولی او آنقدر طمع کار است که حاضر می شود فریاد بکشد که به خدا ایمان ندارد و فقط به خاطر پول حاضر است هرکاری که لازم باشد انجام بدهد.

ترس از مرگ و تموم شدن همه چیز باعث سوالهای فراوان بشر در مورد زندگی بعد از مرگ شده. 

اینجاست که دین وارد میشه، الای نماد دینه و از این ترس مردم استفاده می کنه و عقلشون رو ارزون میخره. 

همون ترس از مرگ و مبارزه برای بقا و تامین معیشت، سبب میشه که این بار دنیل وارد شه که نماد مقابله با دین هستش. دنیل هم ازاین ترس استفاده میکنه و زمینهای پر از نفتشون رو مفت و به قیمت زمین زراعی ازشون میخره.

 درسته که این دو کاراکتر، زمین تا آسمون متفاوت به نظر میان ولی دو روی یک سکه هستن. هر دو دارن با دو روش متفاوت از  احساس ترس مردم از مرگ سوء استفاده میکنن تا حس جاه طلبیشون رو اقناع کنن.

نکته جالب اینجاس که این دو تا در عین دشمنی با همدیگه نیاز به همکاری دارن. دنیل برای الای کلیسا میسازه و ازون طرف صاحب سرسخت زمینهایی که نمیذاشته دنیل خط لوله نفتش رو از اونجا رد کنه بعد از عضویت دنیل تو کلیسای الای، این اجازه رو بهش میده.

اگه مردم میدونستن افرادی مثل الای و دنیل چه حفره های عمیقی تو روحشون دارن و اونا خیلی خیلی بیشتر به مردم نیاز دارن تا مردم به اونا هیچوقت، عقل و زمینهاشون رو انقدر ارزون از دست نمیدادن.

 

از دیدگاه روانشناسی یکی از جنبه های مهم شخصیت های نارسی سیستیک،سخت کوشی و تلاش و پشتکار زیاد آنهاست که در نگاه اول ممکن است از اختلال شخصیت وسواسی-جبری قابل افتراق نباشد.

اما باید دانست که شخصیت های خود شیفته علیرغم کار زیاد و داشتن پشتکار،ابایی از کنارزدن و گرفتن جای دیگران ندارند و معیارهای اخلاقی وسواسی-جبری ها را به هیچ وجه رعایت نمی کنند.

یکی از وجوه اصلی خودشیفته ها،عدم تحمل آنان به انتقادوسرزنش است که دراین فیلم به شکلی بسیار دقیق به آن پرداخته شده است:دنیل ،انتقاد یکی از رقیبانش در مورد نحوه مراقبت از پسرش را با تحقیر کردن او در جمع شرکایش پاسخ می دهد،پاسخ مناسب برای خطای کشیش جوان از نظر او مرگ است ،برادر دروغینش را (که گمان می برد با حساب باز کردن روی حماقت و نادانی او،خودش را به او چسبانده)به قتل می رساندو حتی زمانی که فرزند خوانده اش قصد جدا شدن از امپراطوری او را دارد،با نوعی انتقاد فرض کردن این تصمیم،یتیم بودن او را به شکلی وحشیانه و دردناک برملا می کند.

برخورد یک خودشیفته با انتقاد ،می تواند بسیار پرخاشگرانه وآسیب رسان باشد.

در پایان فیلم "خون به پا می شود"دنیل با قدرت و ثروتی باور نکردنی تنها مانده است.

 او هم مثل اسکارلت اوهارا می خواسته که بعد از ثروتمندشدن به همه دنیا بگوید که به جهنم بروند. 

حالا او چنانکه خود می خواسته قادر و تنهاست  فرعونی آرمیده در مقبره خویش...

 

اهدا اسکار بهترین بازیگر به دانیل دی لوئیس برای فیلم خون به پا خواهد شد

 

 

منبع: کانال تلگرامی کافه هنر

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها