پنج فیلم از سینمای روسیه که نباید از دست بدهید!

کدخبر :
16308
فیلمهای روسی درست مثل سایر هنرهای این کشور، مضامینی، اسرارآمیز، عرفانی، روانشناختی و کنایهآمیز را همراه با موضوعاتی تاریک و غمانگیز، درست همانند نوشتههای داستایوسکی، در خود نهفتهاند.
فیلمهای روسی درست مثل سایر هنرهای این کشور، مضامینی، اسرارآمیز، عرفانی، روانشناختی و کنایهآمیز را همراه با موضوعاتی تاریک و غمانگیز، درست همانند نوشتههای داستایوسکی، در خود نهفتهاند. مانند نویسندگان بزرگ روسی که زبان و الهامات خود را وامدار پوشکین هستند، اثرات زبان سینمایی که توسط آندری تارکوفسکی به دنیا معرفی شد، غیرقابل کتمان است.
در دوران اتحاد جماهیر شوروی، صنعت شلوغ و پرهیاهوی فیلمسازی، تحت نظارت دولت و از طریق استودیوی فیلمسازی معتبر و متمرکزی به نام Mosfilm اداره میشد. تا سال ۱۹۹۷، تنها ۱۴ فیلم در فدراسیون روسیه، انتشار پیدا کرد. در این میان، عوارض ناشی از فسادهای دولتی، روی صنعت فیلمسازی سایه افکنده بود. با آغاز قرن ۲۱، فیلمهای روسی، جانی تازه پیدا کردند. در این دوره، فیلمسازان جوانی مثل آندری زویاگینتسف و الکساندر سوکوروف، تحسینهای بینالمللی را از آن خود کردند.
امروزه، سینمای روسیه، بسیاری از اِلمانهای فیلمسازی میراث گرفتهشده از شوروی سابق را با سبک و شیوه مدرن ترکیب کرده، و به این ترتیب، جایگاه مستحکم و قدرتمندی را در دنیای سینما به خود اختصاص داده است. فهرستی از فیلمهای سینمادوستان عشق روسیه را که در ایران هم کم نیستند و در این سالها سروصدا کرده بودند، در این شماره آماده کردهایم تا دین خودمان را به این سینمای مجنون ادا کرده باشیم.
امروزه، سینمای روسیه، بسیاری از اِلمانهای فیلمسازی میراث گرفتهشده از شوروی سابق را با سبک و شیوه مدرن ترکیب کرده، و به این ترتیب، جایگاه مستحکم و قدرتمندی را در دنیای سینما به خود اختصاص داده است. فهرستی از فیلمهای سینمادوستان عشق روسیه را که در ایران هم کم نیستند و در این سالها سروصدا کرده بودند، در این شماره آماده کردهایم تا دین خودمان را به این سینمای مجنون ادا کرده باشیم.
جزیره
(پاول لانگین/ ۲۰۰۶)
در طول جنگ جهانی دوم، دریانوردی به همراه کاپیتانش، در ساحل جزیره دستگیر میشوند. روی عرشه کشتی نازیها، به کاراکتر اصلی فیلم با نام آناتولی، این فرصت داده میشود که در صورت کشتن کاپیتان خود، جانش را نجات بدهد. آناتولی با ناراحتی و بهسختی، پیشنهاد آلمانیها را میپذیرد. بعد از اینکه نازیها او را در جزیرهای کوچک رها میکنند، توسط گروهی از راهبههای اُرتدوکس نجات پیدا میکند و به صومعه میپیوندد.
دهها سال بعد، آناتولی به یک فرد معنوی و روشنبین تبدیل میشود که توانسته بر عذاب حاصل از به قتل رساندن فرماندهش غلبه کند. در جزیره، همه از تواناییهای خارقالعاده او صحبت میکنند. افراد مختلف برای کمک گرفتن از او وارد صومعه میشوند و او نیز مراسم شفابخشی و جنگیری برای آنها انجام میدهد. بهتدریج بار گناهانش او را عذاب میدهد و برای رهایی از این درد و رنج، با پیشبینی زمان مرگ خود، توبه میکند.
فیلم بیانی ساده و مستقیم دارد. باور به سرنوشت و بازخورد اعمال نیک و بد، به شکل چشمگیری در ادبیات روسیه دیده میشود، و بر این اساس، آناتولی تمثیلی است از یک انسان معصیتکار، که با رنج و عذاب گناهانش، تا آخر عمر، دستوپنجه نرم میکند. «جزیره»، فیلمی است بهشدت معناگرا و تاملبرانگیز، و داستان زیبای آن، با فیلمها و داستانهای کلاسیک روسیه، قابل قیاس است.
النا
(آندری زویاگینتسف/ ۲۰۱۱)
آندری زویاگینتسف، بعد از عدم موفقیت فیلم دومش با نام «تبعید» در سال 2007، با ساخت فیلم «النا» در سال 2011، استعداد و هنر خودش را به اثبات رساند. او در این فیلم، نارضایتی خود را از وضعیت حال حاضر روسیه نشان میدهد. فیلم «النا» روایتگر فاصله طبقاتی موجود در جامعه است، و قشر مرفه را در جایگاهی قدرتمند به تصویر میکشد که تنها به فکر حفظ منافع خود هستند و در این بین، با حالتی تحقیرآمیز، به قشر پاییندست جامعه نگاه میکنند.
بازیگر نقش اول این فیلم، با بازی بینظیر نادژدا مارکینا، پرستار در منزلی است که ناگهان شانس به او رو کرده و با یکی از بیماران ثروتمند خود ازدواج میکند. نگهداری از یک شوهر بیمار و کمکهای مالی النا به سِرجی، پسر عیاش و بیمسئولیتش، به نوعی باعث ایجاد حس ترحم نسبت به شرایط او میشود. محله اعیاننشین آنها، درست مانند قشر بورژوای جامعه روسیه، پراکنده و کمجمعیت است.
بعد از اینکه شوهر النا در اثر حمله قلبی در بیمارستان بستری میشود، جر و بحثهای خانوادگی دوباره از سر گرفته میشود، و در این بین، النا به دنبال راهی است تا خانواده خود را از نابودی نجات دهد. زویاگینتسف، با روش فوقالعادهای، شکاف عمیق بین فقیر و غنی را در داستان «النا» بازگو میکند.
فیلمبردار این فیلم، میخاییل کریچمن نیز در به تصویر کشیدن تضاد سبک زندگی اقلیت ثروتمند در مقابل اکثریت فقیر، باظرافت عمل کرده است. فیلم «النا» جامعه مدرن را درگیر بیقانونی و هرجومرج نشان میدهد که نشانی از تمدن امروزی در آن به چشم نمیخورد. این فیلم، بهواقع شایستگی ستایش و برندن شدن جوایز متعدد از دید منتقدان را داشت.
ایتالیایی
(آندری کراوچوک/ ۲۰۰۵)
از «داستان کودکی» تارکوفسکی گرفته تا «بیا و ببین» اِلِم کلیموف، به دلیل شرایط حاکم بر فضای سینمای روسیه، کودکان، همیشه خواسته یا ناخواسته، وارد دنیای آشفته و پرهیاهوی بزرگسالان میشوند. فیلم «ایتالیایی»، به زیبایی، شرح زندگی پسربچهای را از درون یک یتیمخانه قدیمی، روایت میکند. کارگردان فیلم، آندری کراوچوک، با دیدی واقعگرایانه، به واکاوی شرایط زندگی رعیتهای روسیه میپردازد.
با وجود کامیابی وانیا در پیدا کردن خانوادهای جدید، حسی از درون به او میگفت که هنوز مادر واقعیاش زنده است و باید او را پیدا کند. او پیش از اینکه به خانواده تازه خود تحویل داده شود، از یتیمخانه فرار میکند و به جستوجوی مادرش میپردازد. آنچه در ادامه این فیلم شاهد آن خواهیم بود، بازی موش و گربهای است که بین صاحب پولپرست یتیمخانه و وانیا اتفاق میافتد.