ستمگرترین دیکتاتورها بر روی پرده نقرهای !

این فیلمها جنبههای مختلف قدرت و خشونت رهبران را در طول اوج و فرود در جایگاهشان را میکاوند و مخاطب را با شخصیتی نسبتا شرور معمول صمیمی میکنند.
هنرامروز: رهبران و ستمگران قدرتمند، دنیا و تمام تمدنهای آن را در طول تاریخ شکل دادهاند. فیلمها و آثار ادبی بسیاری وجود دارد که زندگی و رنج مردمان عادی تحت حکومت این رهبران را به تصویر کشیده. اما فیلمهایی است که مستقیما به زندگی خود این دیکتاتورها در سطحی بسیار شخصی پرداختهاند کمیابترند.
نزدیکیای که بین ما و این شخصیتهای افسانهای ایجاد میشود تصاویر فرا انسانی را در هم میشکند، و احساس همزاد پنداری ما با انسانیت و خشونت توامشان ممکن است احساسی نا خوشایند به وجود آورد.
فیلمهای این لیست زندگی دیکتاتورهای سرتاسر جهان و دورههای مختلف تاریخ را بازگو میکنند. از دل تاریخ داستانهای مختلفی بیرون میکشند، از امپراطوران بینقص روم گرفته تا مستبدان خاورمیانه در قرن بیستم. این لیست با معرفی حکومتهای خونخوار قدرتمند کل تاریخ تمدن بشری را پوشش میدهد.
شاید پیرنگ فیلمها متفاوت باشند اما نقطه اشتراکشان بربریت خودخواهانهی رهبران و ترس و احترامی است که از پیروانشان طلب میکردند. بیشتر این فیلمها دیدگاهی تاریخی و بر اساس واقعیات دارند اما برخی هم ممکن است روایتی در دفاع از ستمگر داشته باشند همانند Triumph of the Will. این فیلمها هم به اندازه بقیه ارزشمندند چرا که میتوانند دلایل شیفتگی پیروان این دیکتاتورها را به ما نشان دهند.
ده فیلم این لیست که مشمول یک مستند، یکی سریال کوتاه و یک بیوگرافی ساختگی میشود، نقش دیکتاتورها در طول تاریخ و مبارزات شخصیشان را نشان میدهد.
فیلم تاریخی هالیوودی امپراطوری روم نرو
Quo Vadis در بین تمام فیلمهای تاریخی کلاسیک هالییوودی دارای بزرگترین و استادانهترین تولید است. هم نقدهای خوبی گرفت و هم در گیشه موفق بود، از بیشتر فیلمهای آن سال فروش بیشتری داشت و همچنین نامزد هشت جایزه اسکار شد. (Quo Vadis اصطلاحی لاتین است و در فارسی با نام «کجا میروی؟» دوبله شده است.)
داستان فیلم در روم باستان و در انتهای امپراطوی ژولیو-کلودین یعنی حکومت نرو (Nero) اتفاق میافتد. خط اصلی فیلم درباره رابرت تیلور است، ژنرالی که به یک زندانی مسیحی دل میبازد و ایدئولوژیهایش به چالش کشیده میشود.
داستان فرعی فیلم نیز حول نرو با بازی Peter Ustinov میچرخد. نرو فزاینده در حال دیوانه شدن است و تمام مشکلاتش را گردن دین میاندازد. وققتی دو شخصیت اصلی داستان با نرو روبرو میشوند انقلابی برای سرنگونی پادشاه کلید میخورد.
رابرت تیلور و دبورا کر (دختر مسیحی) دو شخصیت اصلی داستان هستند اما کسی که با بازی درخشانش در نقش حاکم خونخوار روم توجه همگان را به خود جلب میکند اوستینف است. نرو که بقیه را مجبور کرده او را «پروردگار من» خطاب کنند رفتارهایش فزاینده دیوانه وار میشود. بارزترینشن دستور آتش زدن روم برای متهم کردن مسیحیان است.
نقش آفرینی اوستینف کاملا باورپذیر و ترسناک است و شخصیت غریب و اعمال بربر وار این امپراطور خشن را به خوبی نشان میدهد. بسیاری از فیلمهای دهه چهل و پنجاه هالیوود ماندگار شدند، اما اغلب فیلمهای تاریخی آن دوره نتوانستند از آزمون زمان سر بلند بیرون آیند. در این بین Quo Vadis یک استنثا بود و شخصیت نرو یکی از به یاد ماندنیترین ترسیمها از یک امپراطور رومی در تاریخ فیلم را رقم زد.
فیلم بدل شیطان The Devil’s Double
این فیلم بر اساس اظهارات لطیف یحیی ساخته شده و سو استفادههایی را که به عنوان بدل پسر بزرگ صدام حسین، عدی حسین در دهه هشتاد و نود تجربه کرده به تصویر میکشد. دامینیک کوپر در این فیلم هم در نقش یحیی بازی میکند و هم عدی حسین.
این دو شخصیت به شدت متفاوتند. یحیی یک زندانی بیمیل و وحشتزده است در حالی که عدی شخصیتی دیگرآزار، لوس و زنباز دارد. نهایتا یحیی طاقتش از خشونتهای عدی طاق میشود و تصمیم میگیرد بگریزد که منجر به پیشامدهایی خونین میشود.
ظاهر یکسان دو قهرمان اصلی داستان باعث میشود تفاوت اخلاقی و شخصیتیشان پررنگتر شود. عدی نمایندهی آن چیزی است که اگر یحیی قدرت و ثروت فراوان داشت، تبدیل به آن میشد. کمبود همزاد پنداری او با دیگران و خود بزرگبینیاش گاهی واقعا ترسناک میشود. مثل زمانهایی که دختران معمولی را در خیابان میدزدید صرفا چون به نظرش جذاب بودند.
عدی با این که حاکم کشور نیست اما میتواند نمونهای از اضمحلال اخلاقی یک شخص در اثر داشتن قدرت بسیار زیاد باشد. پدرش صدام، با این که الگوی برجستهای برای فرزندش نیست اما به همان اندازه خشن و زنباز و کمی از عدی بالغتر است. فیلم با نزدیک شدن به پایان خود اکشنتر میشود و البته نقش خود را به عنوان فیلمی تاریخی دربارهی یک جانی حفظ میکند.
یحیی به خاطر نداشتن مدرک برای اثبات در ارتباط بودن با خانواده صدام حسین مورد انتقاد قرار گرفته است اما به هر حال فیلم در نشان دادن یک قدرت ستمگر مدرن بسیار قوی ظاهر میشود.
فیلم تاریخی دیکتاتوری چنگیز خان مغول Mongol
این فیلم روسی تاریخچه حاکم خونخوار آسیایی، چنگیز خان مغول را از کودکی تا زمانی که رهبر ارتش میشود بازگو میکند. نام او در اصل تموجین (Temujin) است و داستان زندگیاش در قالب فلش بکهایی از وقایع مهم زندگی او در راه رسیدن به قدرت روایت میشود. این وقایع شامل مرگ زودرس پدرش، خیانتهای پی در پی و دیگر وقایع شکل دهندهای که ارزشهای مغولی او را تثبیت کردند میشود.
تموجین بعد از یک مکاشفه معنوی مهم و کشف دوباره خود، ارتشی برای گسترش ارزشهای فلسفی و هم چنین انتقام از دشمنان پیشینش شکل میدهد. این رویکرد در کل زندگی او ادامه پیدا میکند تا جایی که تقریبا کل آسیا را تسخیر میکند.
حکومت چنگیز خان به خاطر کمبود زیرساخت و دولتمردان و همچنین انگیزه اصلی پشت رهبریاش بسیار کمتر از حاکمان دیگر این لیست محدود و سرکوب کننده بود. در عوض او به شدت شاهی دیکتاتور بود که هر روستا و قطعه زمینی را که مییافت از آن خود میکرد.
چنگیز خان بیشتر از هر دیکتاتور دیگری قتل انجام داده اما در این فیلم میبینیم که انگیزههای او نه شیطانی و روان پریشانه، بلکه منظم و حساب شده بودند.
Mongol به زیبایی فیلمبرداری شده و زندگی در دشتهای مغولستان هزار سال پیش را ثبت کرده. زندگی این سردار جنگ مغولی پر است از خشونتهای وحشیانه و هیجانانگیز و سیر شکل گیری امپراطوری باشکوه او را میبینیم. این فیلم با نگاهی بیطرفانه و جذاب، روند قدرت گرفتن یکی از مشهورترین و قویترین دیکتاتورهای تاریخ را بررسی میکند.
فیلم دیکتاتور اوگاندا جیمز مک اووی The Last King of Scotland
The Last King of Scotland داستان دیکتاتور بیرحم اوگاندایی، عیدی امین را از دیدگاه پزشک شخصیاش، دکتر نیکلاس گاریگان بازگو میکند. این فیلم بر اساس رمان قسمی تاریخی گیلز فودن ساخته شده و فورست ویتکر (Forest Whitaker) در نقش عیدی امین یکی از بهترین بازیهای دهه را در کنار جیمز مکاوی (James McAvoy) در نقش گاریگان، به نمایش میگذارد.
گاریگان که از اول به خاطر ایمان داشتن به عیدی به او پیوسته، در زمانی کوتاه در مییابد که اعمالش بسیار شرورانهتر از چیزی است که در ابتدا به نظر میرسید. همه چیز با علاقهمد شدن گاریگان به یکی از همسران امین پیچیدهتر میشود و وقتی میفهمد که امین اجازه خروج از کشور را به او نمیدهد تصمیم به فرار میگیرد.
تمرکز اصلی فیلم بر نقشآفرینی تکاندهنده و شرورانه ویتکر در نقش حاکم سادیستیک و قاتل است. بازآفرینی او از عیدی امین به شکل ترسناکی خوب است و او را نامزد جایزه اسکار کرد. فیلم در نشان دادن اعمال وحشیانه رژیم اوگاندا علیه مردمش از خشونت تصویری بالایی استفاده میکند تا وخامت اوضاع را به واقعیترین حالت ممکن نمایش دهد.
هر چند شخصیت گاریگان واقعی نیست، وقایع را از طریق او میبینیم و به همین وسیله شوک حاصل از اعمال غیرانسانی امین تاثیرگذارتر میشود. علیرغم این که The Last King of Scotland بر اساس یک داستان واقعی ساخته نشده، ذات وحشتناک رژیم امین را به خوبی نشان میدهد.
فیلم تاریخی ناپلئون بناپارت Napoleon
این بار داستان قدرت گرفتن یکی از بزرگترین رهبران فرانسه را استاد فیلم صامت، آبل گنس ساخته است. فیلم ناپلئون با مدت زمانی حدود چهار ساعت یکی از انقلابیترین فیلمهای دوران صامت بود.
فیلم زندگی ناپلئون بناپارت را از زمان کودکی نشان میدهد، همان دورانی که برای اولین بار در حیاط مدرسه لذت نَبَرد را با پرت کردن گلولههای برفی کشف میکند و از همانجا ذکاوت نظامیاش شکوفا میشود. بعد دوران جوانی و قدرت گرفتنش در نیروهای فرانسه را میبینیم، این که چگونه با درخشیدن در زمین جنگ به چنین شهرتی رسید.
فیلم ناپلئون بناپارت
ناپلئون پس از روبرو شدن با حسادت و تحقیر بسیار از سمت دیگران، رهبری نیروهای فرانسه در ایتالیا را به دست میآورد. فیلم پیش از این که ناپلئون نیروهایش را به سمت ایتالیا ببرد و پیروزیهای پی در پی کسب کند به پایان میرسد.
ناپلئون جزو آن دسته از فیلمهایی است که به جای هیولا نشان دادن دیکتاتور، او را از نقطه نظری کاملا مثبت به عنوان یک ژنرال حسابگر، عادل و نابغه نشان میدهد. قرار بوده که این فیلم قسمت اول از یک مستند شش قسمتی درباره زندگی این رهبر باشد اما به خاطر هزینههای بالا، کنسل شد.
فیلم آن قسمتی از زندگی ناپلئون که تبدیل به یک دیکتاتور میشود را پوشش نمیدهد اما ما با انگیزههای او برای تغییر و رهبری آشنا میشویم، انگیزههایی که در تمام زندگیاش ادامه پیدا کرده و او را تبدیل به یکی از قدرتمندترین حاکمان تاریخ میکند.
دلیل اصلی ماندگار شدن این فیلم به کار گیری تکنیکهای پیشگامانه جدید بود. ناپلئون در ادیت فیلم نوآوریهایی چون سوپر ایمپوزیشن (superimposition)، کاتهای سریع و صحنههای طولانی فیلمبرداری شده با دست داشت.
فیلم همچنین شامل صحنههای فیلمبرداری شده در زیر آب و یک صحنه سه قسمتی بود که برای ثبتش باید سه دوربین را کنار هم قرار میدادند تا آنطور که کارگردان میخواست عریض شود. ناپلئون شاهکار دوران صامت است که نه تنها زندگی امپراطور بزرگ فرانسوی را به شکلی هیجانانگیز نشان میدهد، بلکه پیشرفتهای بزرگی نیز در صنعت فیلمسازی ایجاد میکند.
فیلم تاریخی درباره روم باستان کلادیوس دیکتاتورها I, Claudius
این مینی سریال بر اساس رمانهای تاریخی موفق «من کلادیوس» و «کلادیوس خدا» نوشته رابرت گریوز (Robert Graves) ساخته شده. فیلم درباره قدرت گرفتن و سلطنت امپراطور روم، کلادیوس، با بازی درک جکوبی است. داستان با کودکی او به عنوان نوادهی پرمشکل و نیمه-شنوای نسل جولیو-کلودین شروع میشود. اقوام کلودیوس، همانند امپراطور آگوستوس و تیبریوس معمولا از او غافل میشوند اما به خاطر مهربانی و خوشرویی، مورد توجه دیگران است.
کلادیوس بعد از سلطنت ظالمانه و دیوانهوار بردارزادهاش کالیگولا (با بازی جان هرت)، بر تخت امپراطوری مینشیند چرا که همگان او را بیخطر میپندارند. او قطعا تبدیل به یکی از بزرگترین و خیراندیشترین امپراطوران روم میشود اما حرص و طمع پسر خواندهاش نرو (Nero) که به دنبال کسب قدرت است، باعث سقوطش میشود.
فیلم I, Claudius یکی از جذابترین و دقیقترین بررسیها درباره دیکتاتوری و نفرتی که به همراه میآورد است. سلطنت چند تن از مشهورترین و بدنامترین پادشاهان روم در طول بیش از ده ساعت ارائه و تحلیل شده. البته کلادیوس خوشقلب هم بینقص نبوده و گهگاه منفعت شخصی خودش را بر مردم ارجح میدانسته.
این فیلم بیشتر از هر فیلم دیگری در لیست، مکررا آسیبهایی که قدرت تام میتواند به خود شخص و همچنین یک تمدن وارد کند را نشان میدهد. I, Claudius یکی از بهترین و عمیقترین نمونههای به تصویر کشیدن روم باستان است و ستم را به دقت ترسیم میکند. کیفیت بالای این سریال، سطح انتظارات را از یک سریال تلویزیونی بالا میبرد.