با این پنج فیلم آخر هفته را به آینده سفر کنید!

سینمای علمیتخیلی، بارها و بارها به ما تصاویری سرتاسر غیرواقعی از آیندههای نهچندان دور را نشان داده است و در عین حال، بعضی مواقع هم به درستی، تکنولوژیها و دستاوردهای بشریت را پیشبینی میکند. اصلا شاید همانگونه که برخی دانشمندان عقیده دارند، ایدهی ساخت برخی از جدیدترین تکنولوژیهایی که ما امروزه میشناسیم، با دیدن یکی از همین فیلمها یا سریالهای لایواکشن و حتی انیمیشنی، به ذهن خالقانشان رسیده باشد. البته که هنوز و در آستانهی آغاز سال ۲۰۱۹ میلادی، جهان شباهت بسیار کمی به تصاویر ساختهشده از این سال در Blade Runner با درخشش هریسون فورد دارد، اما در همان فیلم هم تکنولوژیهای ناآشنایی وجود داشت که حالا، بخشهایی از عادیترین چهرههای شهرهایمان را میسازند. به طور کلی تماشای آثاری که تصویری از آیندهی نامعلوم به ما ارائه میدهند جالب و هیجان انگیز است. در اامه به معرفی چهارتا از بهترین فیلمهای این ژانر میپردازیم.
فیلم «مثلث»
تریلر روانشناختی «مثلث» به نویسندگی و کارگردانی کریستوفر اسمیت، جواهری است که مورد توجه قرار نگرفته است که مضامین گناه و مجازات را در طرحی پیوسته در حال تغییر بررسی میکند که مخاطب را در هر مرحله با حدس و گمان غوطهور نگه میدارد. این فیلم سفر در زمان گروهی از مسافران را دنبال میکند که پس از واژگونی قایق بادبانی خود توسط طوفان ، سوار یک کشتی میشوند. با این حال، آنها به زودی متوجه میشوند که در کشتی مرموز در معرض خطر بیشتری قرار دارند. ملیسا جورج نقش شخصیت اصلی جس را بازی میکند، و در حالی که داستان فیلم در یک حلقه زمانی فرو میرود، تماشاگران شاهد تقلای قهرمان اصلی برای فرار از حلقه زمانی و بازگشت امن او به خانه هستند.
فیلمنامه توسط کارگردانی ماهرانه کریستوفر اسمیت به بهترین نحو پیش میرود و این همه چیز را تا حد ممکن ترسناک و هیجانانگیز میکند، حتی اگر اوضاع همچنان گیجکنندهتر شود. به طور کلی، اغراق نیست اگر ادعا کنیم که فیلم بر ذهن بینندگانی که ا زکنار آن میگذرند تأثیر عجیبی میگذارد.
فیلم کوتاه «اسکله»
یک فیلم ۲۸ دقیقهای تماشایی و چشمنواز که داستانش را با مجموعهای از عکسهای سیاه و سفید روایت میکند و ماجرای مردی را میگوید که به گذشته سفر کرده تا از یک جنگ آخرالزمانی جلوگیری کند. راوی فیلم همیشه از خاطرات بچگیهایش میگوید که تمام فکرش را درگیر کرده، از زنی زیبا حرف میزند و از مردی که مردن او را دیده. در نهایت در تاروپودهای ناپیدای زمان اسیر میشود و به گذشته میرود.
این فیلم تجربهای غریب و لذتبخش است که تأثیر عمیقی روی مخاطبش میگذارد. هالیوود هم متوجه بزرگی فیلم شد و نسخهای بلند و پرخرج از آن ساخت به نام «۱۲ میمون» (۱۲Monkeys) به کارگردانی تری گیلیام و بازی بروس ویلیس و برد پیت.
فیلم «متروپلیس»
با اینکه Metropolis نزدیک به صد سال پیش اکران شد، به خوبی آینده را پیش بینی کرد. بخش جالبی که سازندگان فیلم در پیش بینی آن موفق بودند، وجود رباتهاست.
رباتها هنوز آنقدر که بعضی فیلمها روی آن پافشاری کردند در میان مردم حضور ندارند، اما در حال حاضر وجود دارند و طراحی آنها در فیلم شبیه به طراحیای است که ما امروز شاهد آن هستیم. البته، Metropolis تنها فیلم علمی تخیلی نیست که حضور رباتها در آینده را پیش بینی کرده باشد اما مطمئناً اولین فیلمی است که چنین تصویری را خلق کرد.
فیلم «یادآوری کامل»
این فیلم که با بازی آرنولد شوارتزنگر در سال ۱۹۹۰ به روی پردهی سینماها رفته است، کارگری ساختمانی را به تصویر میکشد که خود را در حال جاسوسی در مریخ مییابد یا او اینگونه فکر میکند. این تجربه در حال وقوع میتواند نتیجهی کار گذاشتن یک ایمپلنت حافظه باشد، اما او مطمئن نیست. در میان مشکلات پیچیدهی روانشناختی، یادآوری کامل همچنین خودروهای خودران را به تصویر میکشد. در دنیای نوین ما، همچنان که ما در حال صحبت هستیم، نمونههای اولیه از خودروهای خودران در حال توسعه است. تنها تفاوت موجود با فیلم در این است که خودروهای حاضر در یادآوری کامل، رانندههای حواسپرتی دارند که به شکل رانندگان تاکسی لباس پوشیدهاند. چرا این بخش از فیلم نمیتواند رنگی از حقیقت به خود بگیرد؟