نگاهی به زندگی حرفهای و کاری این هنرمند
بیوگرافی فرهاد مشیری (۱۳۴۲ - )
فرهاد مشیری، (زاده ۱۳۴۲ خورشیدی در شیراز) نقاش سرشناس ایرانی است. وی نخستین هنرمند اهل خاورمیانه است که کارش در سال ۲۰۰۸ به قیمتی بیش از یک میلیون دلار به فروش رسید. فرهاد مشیری، در فهرست ۵۰۰ هنرمند برتر جهان در سال ۲۰۱۲ قرار گرفته است.
هنر امروز: فرهاد مشیری، در سال ۱۳۴۲ در شیراز به دنیا آمد. پدرش مالک چند سینما در شیراز بود و او از نوجوانی به سینما و هنر علاقهمند شد. او در سال ۱۳۵۸ به ایالات متحده رفته و در حومه لسآنجلس ساکن شد. وی در آنجا تحصیلات مقدماتی را به پایان برده و در سال ۱۳۶۰ در انستیتوی هنر کالیفرنیا مشغول به تحصیل شد. او پس از ۱۲ سال اقامت در ایالات متحده، در سال ۱۳۶۸ به ایران بازگشت و از آن پس به کار تهیه و تولید فیلمهای انیمیشن کامپیوتری و کتاب برای کودکان به سفارش سازمان یونیسف پرداخت. او با همسرش شیرین علی آبادی در لواسان زندگی و کار میکند.
فرهاد مشیری، در سال ۱۳۷۸ با الهام از خمها و کوزههای سفالینی که در شیراز دیده بود، یک سلسله نقاشی کشید که بعدها به نقاشیهای کوزه معروف شدند. این آثار، نقاشیهایی مینیمال از کوزههای سفالین در بومهای بزرگ، تخت و با پسزمینههایی تکرنگ بودند که به روی نقش سطح کوزهها، کلمات یا عباراتی ساده چون عشق، گذشته، گذشته است یا فقط من در قالب خطاطی و خوشنویسی ایرانی، با مرکب و رنگ و حروف درشت حک شده بود. این آثار خیلی زود مورد توجه هنر دوستان و منتقدان هنر قرار گرفت. نمونه دیگر استفاده مشیری از شمایلهای جهانی را میتوان در قالیچه پرنده (۱۳۸۶) یافت که با قیمت بیسابقهای در حراجی کریستیز به فروش رفت. همچنین در سال ۱۳۹۲، تابلوی باغ مخفی او، در یک حراجی در شهر دوبی به قیمت ۹۸۷٬۷۵۰ دلار به فروش رفت.
علاقه مشیری به کیچ و پاپآرت در کارهای او قابل مشاهده است. منشا بسیاری از المانهای بصری مورد استفادهی مشیری را کارتونها، فیلمها، کمیک استریپها، کتابهای کودکان و آگهیهای تبلیغاتی تشکیل میدهند و استفاده نمودن این هنرمند از عباراتی از شعرهای کلاسیک، سریالهای آبکی و آهنگهای پاپ مرز میان هنر و کلیشه را در آثار او کمرنگ کرده است. مشیری با انتخاب تصاویری با منشأ دوپهلو که هم به فرهنگ عامهی ایرانی و هم امریکایی اشاره دارد در واقع نگاه پیچیدهای به این موضوع دارد که ما چگونه هویت فرهنگی خودمان را تعریف میکنیم.
اثر "فقط تو" در هشتمین حراج تهران در دی ماه ۱۳۹۶ به مبلغ یک میلیارد تومان به فروش رفت. "فقط تو" دو کوزه، هر یک به ابعاد ۱۰۰×۱۳۲ سانتی متر، یکی به رنگ تیره، نمادی از تنهایی، غم و اندوه که بر پیکرش واژه «فقط» به رنگ سیاه نقش بسته و دیگری به رنگ روشن، نمادی از عشق، شادی و دوستی که بر آن واژه «تو» به رنگ سفید نوشته شده است. این دو کوزه مکمل یکدیگرند و در عین حال گویای سیری عاشقانه از «خود» به «دیگری» است. همچنین اثر " خوابم یا بیدارم" از مجموعه نقاشی های کوزه در دوازدهمین حراج تهران ویژه هنر معاصر ۲۷ دیماه ۱۳۹۸ در هتل پارسیان آزادی، با قیمت ۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان به فروش رفت.
امروزه «فرهاد مشیری» شاید در ایران فقط برای اهالی و علاقهمندان به هنرهای تجسمی آشنا باشد اما در دیگر سوی جهان بسیاری از مجموعه داران غربی و اروپایی و اهالی خاورمیانه پیگیر آثار او هستند، هنرمندی که به عقیده بسیاری کشف بزرگ حراجیها است و با سبکی که منحصر به خود اوست آثارش را ارائه میدهد.
نام «فرهاد مشیری» شاید در ایران فقط برای اهالی و علاقهمندان به هنرهای تجسمی آشنا باشد اما در دیگر سوی جهان بسیاری از مجموعه داران غربی و اروپایی و اهالی خاورمیانه پیگیر آثار او هستند، هنرمندی که به عقیده بسیاری کشف بزرگ حراجیها است و با سبکی که منحصر به خود اوست آثارش را ارائه میدهد.
به گزارش خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایرانی (ایسنا)، فرهاد مشیری رکورددار فروش گران قیمتترین آثار هنر در ایران به عنوان اولین هنرمند خاورمیانه شناخته میشود که اثرش به فروش یک میلیون دلاری رسیده است.
این هنرمند در سال ۱۳۴۲ در شیراز به دنیا آمد و به واسطه پدرش که یکی از سرمایهداران شیراز و صاحب چند سینما بود و البته استعدادی که داشت، از دوران نوجوانی به هنر و بخصوص سینما علاقهمند شد.
خودش در این باره میگوید:
«۱۵ سال در شیراز بودم. پدرم در شیراز صاحب سینما بود و من با سینما بزرگ شدم. اوایل تصمیم داشتم معمار شوم. در دوره دبیرستان، معلم هنرم گفت: حالا چقدر عجله داری، دو سال برو دانشگاه هنر و بعد معماری بخوان. من هم چون شاگرد حرف گوش کنی بودم به دانشگاه هنر رفتم».
مشیری کم کم به سمت طراحی و نقاشی گرایش پیدا کرد و عشق و علاقهاش به هنر و داشتن مهارت نسبی او در طراحی همراه با تشویقهای پدر سبب شد تا این مسیر را به صورت جدی ادامه دهد.
وی در سال ۱۳۵۸ به ایالات متحده رفت و در حومه لس آنجلس ساکن شد و در همان جا آنجا تحصیلات مقدماتی را به پایان رساند و در سال ۱۳۶۰ در انستیتوی هنر کالیفرنیا ثبت نام کرد.
مشیری زمانی به این مدرسه وارد شد که هنرمندانی چون «جان بالدساری (نقاش مشهور آمریکایی)» و «مایکل اشر» در این مدرسه تدریس میکردند، بنابراین دوران تحصیل او در این آکادمی با یکی از دورههای درخشان این مدرسه مصادف شد.
اولین نمایشگاههایش را که یک چیدمان ویدیویی گروهی در سال ۱۳۶۶ با نام «پایان» و یک چیدمان در گالری Black Salad در سال ۱۳۶۷ بود را هم در لس آنجلس برگزار کرد.
مشیری در این باره اظهار میدارد:
«من در دانشگاه هنر، سینما و انیمیشن خواندم. بعد از سه سال تحصیل در دانشگاه، محترمانه عذرم را خواستند؛ برای اینکه آن موقع دغدغهام دسترسی به دستگاههای جدید دیجیتال و سینما بود. چهار، پنج سال بعد از ترک تحصیل در دانشگاه هم در لس آنجلس بودم تا اینکه دریافتم این شهر آنجایی نیست که من دنبالش هستم. در عین حال پدر و مادرم در ایران زندگی میکردند و از این رو به ایران برگشتم».
فعالیت هنری او در آغاز با تصویر، سینما و ویدیو آرت آغاز شد، اما از سومین نمایشگاهش در گالری «دوروتی گلدین» به سمت نقاشی و میکس مدیا شد. پس از ۱۲ سال اقامت در ایالات متحده، در سال ۱۳۶۸ به ایران بازگشت و به تهیه و تولید فیلمهای انیمیشن کامپیوتری و کتاب برای کودکان به سفارش سازمان یونیسف پرداخت و پس از آن پیوسته به کار در عرصه نقاشی پرداخت.
در سال ۱۳۷۸ فرهاد مشیری با الهام از خمها و کوزههای سفالینی که در شیراز دیده بود یک سلسله نقاشی کشید که بعدها به «نقاشیهای کوزه» معروف شدن وتا کنون هم مورد استقبال بسیاری قرار گرفته است. آثار این هنرمند خیلی زود مورد توجه هنر دوستان و منتقدان هنر قرار گرفت و کم کم به سمتی رفت که آثار او در حراجیهای بین المللی با قیمتهای بالا خریداری میشدند.
نقاشیهایی مینی مال از کوزههای سفالین بر روی بومهای بزرگ، تخت و با پس زمینههایی تک رنگ، که به روی نقش سطح کوزهها، کلمات یا عباراتی ساده چون «عشق»، «گذشته، گذشته است» یا «فقط من» در قالب خطاطی و خوشنویسی ایرانی، با مرکب و رنگ و حروف درشت حک شده بودند از جمله آثار فرهاد مشیری است.
وی اعتقاد دارد:
«منجوق دوزی یک آگهی روزنامه همشهری یا کاربرد کلماتی چون عشق، تا ابد عاشقتم و... مصداق این ارتباط با پیرامون است. لایه اول معنایی این آثار شاید ساده انگارانه تلقی شود اما لایههای معنایی بعدی برداشتهای تازه تری نصیب مخاطب میکند و او را قلقلک میدهد...»
نمایشگاههای متشکل از نقاشی و چیدمان و دورهای از چیدمانهای سفرههایش با بشقابهایی نقش دار، با رویکردی جدید برای رسیدن به نوعی پاپ آرت جدید ایرانی از جمله دورهاهایی بود که در زندگی هنری او مورد توجه قرار گرفته است.
نمونه دیگر استفاده مشیری از شمایلهای جهانی را میتوان در قالیچه پرنده (۱۳۸۶) یافت، اثری که با قیمت بیسابقهای در حراجی کریستی فروش رفت.
«کار من، هنری مردمی است. چیزی که من را دگرگون کرده و از آن لذت میبرم برخلاف تصور برخی که فکر میکنند، منزوی هستم، اتفاقا من از همه بیشتر عاشق چیزهاییام که مردم برای آنها ارزش قایل نیستند».
جالب آنکه خود او در این باره که در هنر چه سبکی را دنبال میکند نظر جالبی دارد:
«خُب، در واقع من یک نقاشم... همه کارم راجع به ساده کردن است. یک بار اتفاق بامزه دیگری برایم افتاد. در تاکسی نشستم و راننده سر صحبت را باز کرد. پرسید کارتان چیست؟ گفتم من یک آرتیستام، نقاشم. گفت: خب چطوری نقاشی میکنی. اولش ماندم چه بگویم. پرسید کوبیسم؟ گفتم نه نه، گفت سوررئال؟ گفتم نه، گفت حتما رئال! گفتم نه. گفت آها، شما کانسپتاید. گفتم آره خودشه. کانسپتام. کانسپت کار میکنم و واقعا هم کارم کانسپت است! کلی گویی مضحکی است؛ ولی کانسپت کار میکنم. کانسپچوال آرت نیست، کانسپت است».
اما آنچه که سبب شده تا مشیری را در جهان مطرح کند سبک خاص و به نوعی منحصر به فرد او در هنر است؛ سبکی که او را به یک هنرمند میلیون دلاری مبدل کرده است. فرهاد مشیری در سال ۲۰۱۲ در فهرست ۵۰۰ هنرمند برتر جهان در سال ۲۰۱۲ قرار گرفت. آخرین موفقیت او در عرصه بین المللی نیز در حراجی کریستی و با فروش اثر «باغ اسرار» به قیمت ۹۸۶ هزار دلار رخ داد.
موزه وارهول در شهر پیتسبورگ آمریکا در تاریخ بیستویکم مهرماه تا بیستوچهارم دیماه سال (۱۳۹۶) میزبان نمایشگاهی است از آثار هنرمند سرشناس ایرانی، فرهاد مشیری با عنوان «go west».
نمایشگاه کنکاشی است بر دورههای گوناگون کاری فرهاد مشیری که موضوعات متنوع، استفاده استادانه از زبان و طیف وسیعی از مواد و روشهای استفادهشده از سوی این هنرمند را شامل میشود. مشیری در آثارش، سنتها و انزواگرایی تاریخی در ایران معاصر را همزمان با خواست و تأثیر عمیق فرهنگ غربی بر کشورش را نشانه گرفته است. مشیری متولد سال ۱۳۴۲ در شیراز است که در طول سالهای انقلاب اسلامی برای مدتی در آمریکا ساکن شد و سالها بعدددا به ایران بازگشت. نقاشیها و مجمسمههایی که در این نمایشگاه به نمایش در میآیند پیش از این به اتفاق هم و در قالب یک نمایشگاه به نمایش درنیامدهاند و بسیاری از آنها برای نخستینبار هستند که در آمریکا بهنمایش گذاشته میشوند. درواقع نمایشگاه «go west» کوشیده است تا از طریق برحستهسازی تکنیکهای هنری و تحولات ظریف نهفته در آثار مشیری، مسیری را که این هنرمند بهعنوان نقاش و نیز مجسمهساز پیموده است آشکار سازد.
علاقه مشیری به کیچ و پاپآرت در کارهای او قابل مشاهده است. منشأ بسیاری از المانهای بصری مورد استفادهی مشیری را کارتونها، فیلمها، کمیک استریپها، کتابهای کودکان و آگهیهای تبلیغاتی تشکیل میدهند و استفاده نمودن این هنرمند از عباراتی از شعرهای کلاسیک، سریالهای آبکی و آهنگهای پاپ مرز میان هنر و کلیشه را در آثار او کمرنگ کرده است. مشیری با انتخاب تصاویری با منشأ دوپهلو که هم به فرهنگ عامهی ایرانی و هم آمریکایی اشاره دارد در واقع نگاه پیچیدهای به این موضوع دارد چگونه هویت فرهنگی خودمان را تعریف میکنیم.
از آنجایی که پدر مشیری در شیراز مالک چند سینما بود. او برای نخستینبار از این طریق با فیلمهای آمریکایی آشنا شد. برای نمونه فیلمهایی نظیر دلیجان (1939) با بازی جان وین و با دوبله فارسی. در فیلمهای وسترن کلاسیک معمولا چشماندازهای آمریکایی بهصورت سرحداتی با آسمانی وسیع و فرصتهای بیپایانی برای شکوه/ف خشم و یا عاشقانه بهتصویر کشیده شدهاند. با بزرگترشدن مشیری و نقل مکانش به آمریکا، تصویرش از غرب به شکل پیچیدهتری ۀمیخته با طنز، طعنه و هجو درمیآید. همچون وارهول، مشیری نیز المانهای بصری خود را از چیزهای دمدستی برمیگزید همچون اسباببازیهای «Rodeo Joe» که اثر «Yipeeee» از آن الهام گرفته است.
مشیری اغلب در آثارش، مواد و متریالهای دمدستی مثل مرواریدهای پلاستیکی و مهرههای شیشهای مورد استفاده در منجوقدوزی، رنگ اکریلیک، کریستال، چاقو و قالیهای ماشینی (و نه دستباف) را بدل میکند به آثار هنری پیچیدهای که ساخت آنها مستلزم صرف زمان زیادی است. در واقع استفاده از این مواد را میتوان نوعی واکنش به جامعه معاصر ایرانی دانست که در آن نامهای تجاری (برند) از ارزشهای (اجتماعی) بالایی برخوردار هستند و گاها توسط کارآفرینان بومی مورد تقلید واقع میشوند.
مشیری برای الهام گرفتن و پیدا کردن موضوع، به کاوش در فرهنگ خویش میپردازد. او موتیفها، تصاویر و داستانهایی را که از فرهنگ ایرانی و اشارات نهفته در قالیهای ایرانی، سفالها و کوزههای باستانی و اشعار کلاسیک سرچشمه گرفتهاند. مشیری در بعضی موارد تولید اثر (یا حتی بخشی از آن) را برونسپاری کرده است. برای مثال مشیری از چند تن از زنانی که در یک مزون لباس عروس کار میکردند درخواست کرد تا در خلق آثاری که نیازمند دوختودوز هستند به او کمک کنند.
شکافهای فرهنگ ایرانی و آمریکایی در مجسمهی «سقوط» فرهاد مشیری بهم برخورد میکنند. برای هزاران سال در ایران، بافتن فرض بهعنوان نوعی هنر و صنایع دستی شناخته میشده است، اما در این اثر قالیهای ارزان که (توسط ماشین) تولید انبوده شدهاند بهصورت تودهای ضخیم روی هم انباشته شده که با حفرهای به شکل یک گربه کارتونی سوراخ شده است.
فرهاد مشیری بیشک یکی از مهمترین چهرههای هنر معاصر ایران در بازار هنر بینالمللی است. ویژگی بارز مشیری در خلق آثاری چشمگیر و جذاب با گرایش به هنر پاپ است، اما در کنار خلق این نوع آثار که با تأکید بر ترویج «مفهوم دوگانگی» در عرصه هنر معاصر پدید میآیند، او بهخاطر مجموعه نقاشیهایش با موضوع «حروف و اعداد» و «کوزهها و کلمات» در عرصه جهانی مطرح شد. اثر حاضر نیز یکی از ممتازترین نمونههای متعلق به همین دوره کاری هنرمند در دهه هشتاد است.
مصاحبه با فرهاد مشیری
سبک خاص مشیری در رنگآمیزی حروف و اعداد (در کنتراستی معنادار) بر گستره بوم و پوسته پوسته شدن سطح رنگ، استعارهای بدیع از بازآفرینی روزگار تاریخی از دسترفتهای است که با دستکاری در ساختار و اندازه نقوش و درخشاننمایی بخشهایی از اثر در عین سادگی ظاهری، گستره جستوجویی تاریخی و محتوایی در هنرهای کهن ایران (همچون خوشنویسی و سفالگری) را یادآور میشود. مسئلهای که همواره یکی از منابع الهام آثار وی بوده است.
نمایشگاههای انفرادی
- رم، نیویورک، دوبی ۲۰۰۴
- سوییس، لندن ۲۰۰۳
- پیتسبورگ، موزه وارهول ۲۰۱۷
نمایشگاههای گروهی
- نیویورک، اوما، گوتنبرگ، اسلو، تالین (۲۰۰۵)
- برلین، بارسلونا، ژنو، مونیخ، نیویورک (۲۰۰۴)
- مادرید، بارسلونا، شارجه، سوئد، بوستون (۲۰۰۳)
- گالری شماره ۱۳ خیابان ونک، تهران ۱۳۸۱
- گالری شماره ۱۳ خیابان ونک، تهران ۱۳۸۰
- دوسالانه نقاشی تهران، موزه هنرهای معاصر تهران، ۱۳۷۲
- نمایشگاه نقاشی، گالری دروثی گلدین، لوسآنجس ۱۳۶۸
- چیدمان چهار صدایی، لوس آنجس ۱۳۶۴