{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

نگاهی به زندگی‌ حرفه‌ای و کاری این هنرمند

بیوگرافی رضا مافی (۱۳۲۲ - ۱۳۶۱)

بیوگرافی رضا مافی (۱۳۲۲ - ۱۳۶۱)
کدخبر : 14669
خبرنگار:

رضا مافی (۵ آذر ۱۳۲۲–۴ مهرماه ۱۳۶۱ خورشیدی) خوشنویس صاحب‌نام و از هنرمندان تأثیرگذار در هنر معاصر ایران است. او را از نخستین هنرمندانی می‌دانند که به خلق نقاشیخط در دوره معاصر پرداخت و در اشاعه این شیوه نقش داشت.

هنر ام‌روز: رضا مافی در مشهد و در خانواده‌ای اهل هنر زاده شد. برادر بزرگترش (محمد مافی) نقاش می‌کرد و به هنرهای تجسمی می‌پرداخت و پدرش زرگر و حکاک بود و با این فن ظریف آشنایی داشت. او از کودکی قلم به دست گرفت و سرگرمی و دلخوشی او خوشنویسی و بازی با حروف و کلمات بود. در کودکی به تشویق پدر نزد جلال‌الدین اعتضادی ملقب به «صدرالکتاب» آموختن خوشنویسی را شروع کرد. اعتضادی از خوشنویسان مشهور مشهد بود که در موزه آستان قدس رضوی کتاب‌ها و قطعات خطی قدیمی را مرمت می‌کرد.

 

108

 

مافی در دوره دبیرستان و در سن ۱۳ سالگی کار در مغازه گلدوزی واقع در بازار سنگتراشان مشهد را که مجموعه مهمی از حرفه‌ها و مهارت‌ها را در بر داشت، آغاز کرد. وظیفه او گلدوزی نقوش مهم تزئینی و مذهبی مانند گل و مرغ و عبارات مذهبی مثل: یا ضامن آهو و اما دوازدهم و غیره… بر روی پارچه‌های مخمل با چرخ بود. سرعت بالا و ریتمیک چرخ خیاطی همراه با چرخش و حرکت بر روی پارچه نیازمند دقت و تناسب میان چشم، دست و ذهن است و شالوده بسیاری از هنرهای دیگر از جمله خوشنویسی است و مافی به یقین آن را دارا بود. مشهد شهری مذهبی بود و هنر و فرهنگ از طریق خطوط خوشنویسی و اسلیمی در معماری مساجد و بناها متجلی می‌شد. این مجموعه از کاشیکاری‌ها و گچبری‌ها و نقوش تزئینی که رضا مافی دائم آن‌ها را می‌دید و با آن‌ها سروکار داشت، بعدها در زمینه هنری وی خالی از تأثیر نبود. همچنین رضا مافی مدتی در نزد مرحوم غراب که از استادان برجسته گراور سازی در خراسان بود، حضور یافت و امور فنی آن را از وی آموخت.

 

1129___Untitled___59___reza-mafi-untitled-5_thumb_1680_880

 

رضا مافی در ۱۸ سالگی به تهران آمد تا از استادان بزرگ بهره گیرد. او در کنار درس به تمرین خوشنویسی و نقاشی پرداخت. او در سال ۱۳۴۳ در انجمن خوشنویسان ایران در کلاس درس حسین میرخانی استاد ارشد آن انجمن حاضر شد و نزد وی شاگردی نمود. او از اولین کسانی بود که دوره ۴ ساله خوشنویسی را سه ساله طی کرد. حسین میرخانی دریافته بود که مافی این استعداد را دارد که در آینده، نامورِ این هنر گردد.

مافی سپس به تمرین از خطوط میرزا غلامرضا اصفهانی خوشنویس صاحب‌نام عهد ناصرالدین شاه پرداخت و شیوه‌اش بر خلاف خوشنویسان هم‌عصر خود به سمت کار قدما میل کرد.

 

Co6XLGPWIAApxAB

 

1130___The poems of Hafez___59___reza-mafi-the-poems-of-hafez_thumb_1680_880

 

 

رضا مافی علاوه بر کار هنری، برای تحقیق و به قول خودش «سیاحت و مطالعه» در زمینه هنرهای شرقی چندین بار به کشورهای آسیایی و اروپایی سفر کرد و ره آورد این سفرها همیشه برای او پربار بود. مافی به اسب سواری توجه خاصی داشت و با اینکه به بیماری فشار خون مبتلا بود هرگز از این ورزش روی برنگردان.

در تیتراژ پایانی سریال هزاردستان (ساخته زنده یاد علی حاتمی) از او یاد شده است.

رضا مافی در یکم مهرماه ۱۳۶۱ در ۳۹ سالگی و در اوج موفقیت هنری به‌هنگام اسب‌سواری در جریان مجموعه تلویزیونی هزاردستان از اسب سقوط کرد و دچار خون‌ریزی مغزی شد و در روز چهارم مهرماه ۱۳۶۱ درگذشت و در حرم عبدالعظیم دفن شد.

 

f4959b58c32836300ed74337caa5fefa

 

5464825

 

1259846369_reza-mafi7

 

images

 

رضا مافی در هنر نقاشی خط به حق پیشگام بود و در این زمینه به موفقیت بزرگی نائل آمد و برخی او را نخستین هنرمند خوشنویسی می‌دانند که بر بوم نقاشی، خط نوشته‌است. او از نخستین کسانی بود که به هنر «نقاشیخط» روی آورد. وی با تحت تأثیری از مکتب سقاخانه سعی داشت که اصول خونویسی خود را به نقاشی نزدیک کند. به دلیل چیره‌دستی او در خوشنویسی از همان اولین آثار نقاشیخط او تجلیل شد و به سرعت مجلات و روزنامه‌ها را به خود جلب کرد. مافی نمایشگاهی از آثار نقاشی آمیخته با خط یا با موضوع خط در گالری سیحون برگزار کرد که بسیار مورد توجه هنرمندان و هنرشناسان قرار گرفت. این نمایشگاه سر و صدای زیادی را به دنبال داشت، چرا که نخستین بار خوشنویسی سنتی را به صورت نقاشی مدرن درآورده و عرضه کرده بود. البته قبل از مافی افرادی که فقط نقاش بودند از خط در نقاشی‌های خود استفاده کرده بودند ولی مافی که هم خوشنویس بود و هم نقاش از ترکیب این دو هنر راهی نو و شیوه‌ای جدید در هنر معاصر ایران پدید آورد که تا به امروز ادامه پیدا کرده‌است و پیروان فراوانی دارد.

مافی سه سال بعد در سن سی سالگی خود درباره رابطه بین خط و نقاشی‌هایش می‌گوید:

هدف من زنده نگه داشتن خط زیبای نستعلیق است. تابلوهای من بر پایه‌های یک هنر اصیل و سنتی استوار است و از این روست که با فارغ بالی جست و جو می‌کنم و بی‌آنکه بخواهم ریشه این هنر را بخشکانم چراکه هدف آن احیا است. نه انهدام. فکر می‌کنم انواع خطوط و به ویژه خط نستعلیق از نظر فرم بسیار غنی است، با فراز و نشیب‌ها و کشیدگیها و دوایر آن که کاملاً حالات القایی زیادی را دربردارند.

رضا مافی، رازهای خط و نقاشیخط/نگاهی به زندگی و آثار رضا مافی

 

157703149

 

رضا مافی در ایجاد اثر هنری خود شگرد و روش‌های خاص خود را داشت. او به احساس آنی یا بداهه علاقه داشت و آن را مهم می‌دانست و حتی کارهای خود را غیرارادی خطاب می‌کرد. همچنین رضا مافی با حسی لطیف به ادبیات و فرهنگ ایرانی-اسلامی گرایش شدید داشت خود او در این باره می‌گوید: «من یک نقاش خطاط هستم، ولی خواننده شعر هستم؛ و زیاد هم شعر می‌خوانم و همین شعرها است که بر من تأثیر می‌گذارند و من می‌توانم یک تابلو بوجود آورم. اما از شعرهایی استفاده می‌کنم که حرف اتصالی بیشتری داشته باشند. این از نظر روانشناسی هنری قدری مهم است که آدم از شاخه‌ای به شاخه دیگر نپرد و یک مسیر اتصالی را بپیماید، کلمات باید باهم بخوانند و اگر نخوانند هدف مرا که تداعی معانی برای بیننده است اعمال نمی‌کنند پس من هم از آن‌ها استفاده نمی‌کنم. برای مثال «باهر دو جهان عشق، به یک دل نتوان باخت» یکی از شعرهایی است که خیلی خوب می‌شود از آن استفاده کرد.» رنگ تابلوهای او بیشتر قهوه‌ای است با متن و نوشته‌هایی به همین رنگ که متمایل به سیاه است. این رنگ که وقار ویژه‌ای دارد به اثر حالتی کهنه و قدیمی می‌دهد. او از بکار بردن رنگ‌های تند و درخشان به کلی گریزان بود و بندرت در ترکیب متن‌ها از آن‌ها استفاده می‌کرد. مطالعه «قلم چوب»‌های وی سند خوبی بر این موضوع است چراکه رنگهای قهوه‌ای کاملاً در جان آن‌ها رفته‌است. او دیدگاه خود را این گونه بیان می‌دارد:

«از این رنگ، بوی سنت و تجربه و کمال به مشام می‌رسد. نمی‌خواهم با ادغام بیدلیل رنگ‌ها و بدون اندیشیدن به محتوا، نقاشی و خطاطی کنم. من به فرهنگ غربی دامن نمی‌زنم و مانند هر انسان وطن دوستی که به فرهنگ کشورش علاقه دارد، نمی‌گذارم فرهنگ بیگانه بر من مسلط شود».

 

رضا مافی - تجسم یک قرن

 

در خلق آثار، مافی از تکنیک و متریالهای گوناگون و جدید دریغ نمی‌کرد و همیشه دست به تجارب جدید می‌زد و با تلفیق مواد گوناگون به مضمون اثر می‌رسید. مافی هم به سنت و هم به مدرنیسم توجه داشت. با اینکه آثار او متوجه و متأثر از هنرهای سنتی است، ولی دستیابی به فرم‌های جدید از اصول تخطی ناپذیر برای او بود. بیان تصویری آثارش یکسونگر و تک بعدی نیست و از ویژگی‌های مهم کارهای او چند بعدی بودن نگرشش در قلمروی هنر خوشنویسی بود. این ویژگی، او را در میان خوشنویسان و نقاشان معاصرش ممتاز کرده بود.

مافی در طول زندگی هرچند کوتاه خود بیش از هفتصد اثر خوشنویسی خلق کرد که شمار قابل توجهی از آن‌ها سیاه مشق است. از نکته‌های جالبی که در سیاه مشق‌های مافی دیده می‌شود، فرم‌های بدیع و جدیدی است که در بین آن‌ها وجود دارد و حتی در آثار غلامرضا اصفهانی هم دیده نمی‌شود. در این سیاه مشق‌ها با اصل خلوت و جلوت با توده حروف و کلمات و فضای خالی موجود در صفحه و جانمایی و شکل بندی می‌شود. این نوع از سیاه مشق‌ها غالباً در سال ۱۳۶۱ شکل گرفته‌اند و نگارش آن‌ها مقارن با دوره تلاطم فکری مافی، چندین مرتبه تجربه شده‌است.

 

7a154ea396bee4f68c0caac8f57d3480

 

1259846407_reza-mafi1

 

سیاه مشقه‌ای مافی نمایشگر قدرت و نوآوری در هنر خوشنویسی سنتی است. او بدون استفاده از قلم‌مو، با قلمِ نی و مرکب بر بوم می‌نوشت و به شیوه‌های مختلف خوشنویسی مانند نستعلیق، شکسته، ثلث، تعلیق و رقاع مسلط بود.

رضا مافی در دوره‌ای از فعالیت هنری خود با کارهای برجسته و سه‌بعدی حضور یافت. در این کارها مافی با یونولیت یا پلاستوفوم و برش دادن حروف و کلمه‌ها ترکیب بندی‌های گوناگون و بدیعی را از اشعار ایجاد می‌کرد. اثر نهایی با استفاده از مواد لعابی پوشانده می‌شد که به بیننده حسی از سرامیک و حتی گچبری‌ها را می‌داد. مافی طی یک مصاحبه در رابطه با این کارهای خود این‌گونه پاسخ می‌دهد:

حقیقت این است که صرفاً به دلیل علاقه بینهایتی که به خط و نوشته‌ها و گچبری‌های مساجد داشتم به این راه کشیده شدم.

— رضا مافی، رازهای خط و نقاشیخط/نگاهی به زندگی و آثار رضا مافی

قبلاً هم در بیان زندگینامه مافی بیان شد که مافی در محیطی با مجموعه زیادی معماری و بناهای قدیمی مساجد زندگی کرده‌است که می‌تواند دلیلی توجیه‌کننده دال بر توجه و حساسیت هنری وی بر این مضمونها باشد.

رضا مافی در نوشتن خط نستعلیق پدیده جدیدی را تحریر و خلق نکرد. بلکه نستعلیق وی با عبور از آموزه اعتضادی و حسین میرخانی رهنمون پیدا کرد و در نهایت با سبک و سیاق میرزا غلامرضا اصفهانی به ثبت رسید. اینکه رضا مافی در روند خوشنویسی نستعلیق به شیوه شخصی رسید یک سؤال قابل تأمل است و باید منتظر بود تا مجموعه کاملی از آثار وی مورد تحلیل متخصصین حرفه‌ای قرار بگیرد اما در مورد نکات فنی و شیوه مرحوم مافی همیشه این نکته مطرح است که او در عمر کوتاه خود یک برداشت‌کننده قوی از آثار میرزا بود تا جایی که به امانتدار و آینه داری برجسته برای شیوه او تبدیل شد. در مورد مختصات فنی شیوه مرحوم مافی در خط نستعلیق حمید غبرا نژاد که یکی از علاقه مندان او و پیروان شیوه زنده یاد میرزاغلامرضای اصفهانی است معتقد است: «نوشتن بزرگتر از حد متعارف حرفهای دایره شکل، برگشت سریع حرکت پایین حرف «دال» و کوتاه شدن ضخامت آن، ضخامت مدات، چرخش و گردش بلند انتهای نقطه‌ها، استفاده از مرکبهای رنگی، نوشتن سیاه مشق بر روی ورق طلا و زر و… تمامی این خصوصیات و ابداعات را می‌توان شیوه نگارش خاص استاد رضا مافی برشمرد.» با بررسی قلم‌های مافی مشخص شد که خط قلمهای وی متوسط متمایل به محرف است. مرکز قلم تخصصی ایشان قلم جلی و کتیبه است و بیشترین گرایش را به این دو اندازه دارد. به ویژه تبحر مافی در قلم گردانی ماهرانه با قلم کتیبه حاکی از آن است که او با اعتماد بنفس بالا می‌نوشت و قلم کتیبه را به راحتی قلم مشقی در حالت ایستاده به حرکت درمی‌آورد.

 

artwork_637851130458171690_thumb_1680_880

 

رضا مافی نگاهی رو به آینده داشت و به شعرهای شاعر رنگ‌ها، سهراب سپهری علاقه فراوانی داشت. وی طرح‌ها و نقاشی‌های سپهری را همیشه در گوشه‌ای از ذهن خود داشت و حتی از نظر فکری و معنوی به سپهری نزدیک بود. برخی از تابلوهای موفق مافی که بر اساس قالب سیاه مشق شکل گرفته گویی ترجمه خوشنویسانه تابلوهای «سلسله درختان» سپهری است که در هم تنیدگی و در هم رفتن برشی از تنه‌های درختان جنگلی را ترسیم کرده و مافی در همان زمینه به بازی با حروف پرداخته که در نوع خود آثاری زیبا با ریتمی دلنشین به وجود آورده، آثاری که در آن‌ها با تنوع دانگ قلم از اصل پر انرژی و تضاد استفاده قابل توجهی شده‌است و چیدمان هوشمندانه و طراحی شده مفردات به عمق در تابلو انجامیده است.

 

artwork_637636076267554453_thumb_1680_880

 

رضا مافی هنرمندی پرکار بود. طی ۳۹ سال زندگی بیش از ۸۰۰ تابلو از خود به یادگار گذاشت و در حدود ۵۰ نمایشگاه از آثار او در داخل و خارج از کشور از جمله در کشورهای فرانسه و پاکستان و بلژیک و ترکیه و یوگسلاوی و انگلستان و سوئیس و ایتالیا عرضه و مورد توجه علاقه‌مندان قرار گرفت.

آخرین نمایشگاه آثارش در سال ۱۳۵۸ در تهران برای بزرگداشت شهیدان راه آزادی بر پاشد. در این نمایشگاه در پوستری تحت عنوان «آزادی اگر می‌طلبی غرقه به خون باش» نوشت: "نقدینه‌ای که از فروش تابلوها به دست آمده خرج سنگ نبشته‌های انقلاب اسلامی شود.

 

artwork_637588493395013356_thumb_1680_880

 

artwork_636993274327288650_thumb_1680_880

 

 

رضا مافی، چراغ روشن خط/ مجبتی حسینی/ مجله تندیس

در دوره معاصر آثاری را می‌یابیم که حاصل پیوند خط و نقاشی‌اند. نحله‌ای که گاه به خط-نقاشی و گاه به نقاشی-خط شهرت یافت. هرچند این شاخه پس از ورود گرایش‌های نوین هنری شکل گرفت (به‌تقریب ۵۰ سال پیش)، اما ردپای آن در شکل‌های دیگر به روزگاران دورتری باز می‌گردد، آثاری که هنرشناسان و پژوهندگان به «اقلام تفننی» موسومش کرده‌اند و بن‌مایه‌اش را در انواع تزئینی خط کوفی (۴۳ نوع) جسته‌اند.

با «اقلام تفننی» در گذر زمان آثاری ساخته شد که در نمونه‌هایی از آن، عبارتی را به شکلی از شمایل انسانی، حیوانی و گیاهی و... نقش می‌کردند، کم‌کم تزئینات دیگری هم بر آن افزوده شد و گاه کمک رنگ هم می‌آمد.

 

c314ceb4154a5cf4afb8549dc44cc7d7

 

77991_562

 

از اواخر قاجار، اقلام تفننی، رنگ باخت و فترتی گرفتار آمد که سایه‌اش بر بسیاری از گرایش‌های فرهنگ و هنر سنگینی یافته بود؛ اما از خاطر نبریم که فترات را می‌توان به آتشی زیر خاکستر مانند کرد. در این سیر، به‌تقریب از اواخر ۱۳۴۰، شعله‌های شوق و شوریدگی دلپذیری در گرفت. در این احیا افرادی چون، محمد احصایی، حسین زنده‌رودی، فرامرز پیلارام، نصرالله افجه‌ای، رضا مافی و جلیل رسولی سهیم بودند. پیلارام و زنده‌رودی بیشتر متمایل به نقاشی و احصایی، افجه‌ای و مافی و رسولی دلبسته‌ی خط بودند.

 

8fa33dba492fc5796d0540a4ab9b3329

 

 

گروه اول، از خط به‌عنوان نقش‌مایه‌ای تصویری-تزئینی برای خلق آثاری که بهتر است در حوزه نقاشی مدرن بررسی شوند، بهره بردند و گروه دوم، نحله‌ای بود که حضور قالب‌های خوش‌نویسی در آن دیده می‌شد و بعدها مورد استقبال گروه وسیعی از هنرمندان واقع شد.

در این گروه، تأثیرگذاری زنده‌یاد رضا مافی چنان بود که پژواک‌هایش تا سال‌های سال، بسیاری را ریزه‌خوار خوان خود کرد. ذهن جستجوگر و خلاق مافی چنان وسعتی یافت که گزاف نیست اگر بگویم دستاورد او طی دوره‌ای پانزده‌ساله، هنوز از تلاش جمعی و بیست‌ساله بخش عمده‌ای از حاضران در عرصه نقاشی‌خط بیشتر است. درک، دریافت و اجرای پرتوان و رهای مافی، عمق شناخت صحیح او از سنت و شوریدگی اعجاب‌آورش را در خلق آثار نو می‌رساند.

پنجم آذرماه ۱۳۲۲ در مشهد متولد شد؛ پدرش زرگر و حکاک بود و ظرایف خط را می‌شناخت، برادر بزرگ‌ترش هم نقاشی می‌کرد، سرگرمی و دل‌خوشی رضا از ایام کودکی، بازی با حروف و کلمات بود.

در همان سال‌ها با محضر مرحوم اعتضادی آشنایی یافت. (جلال‌الدین اعتضادی از خطاطان صاحب‌نام خراسان بود و ملقب به صدرالکتاب، متولد ۱۲۷۵ شمسی، سال‌ها در وزارت فرهنگ و معارف و بعد در وزارت پست و تلگراف خدمت کرد و در اواخر خدمت دوران بازنشستگی، ۱۳۳۹ خورشیدی، در آستان قدس رضوی مشغول بود.)

 

artwork_636974968444018301_thumb_1680_880

 

اعتضادی که در دستان کوچک رضا کیمیایی می‌دید، بی‌دریغ آنچه می‌دانست به او می‌آموخت. شاگردی اعتضادی، علاوه بر پویش درون شگفت او، فرصتی طلایی در آشنایی با تاریخ و شیوه‌های خوش‌نویسی قدیم برایش به‌وجود آورد و رضا بیش از تمام شیوه‌ها، به خط میرزا غلامرضا اصفهانی (۱۲۴۶-۱۳۰۴ ه.ق) متمایل شد و نباید از یاد برد که آن روزها شهرت میرزا غلامرضا بسی کمتر از زمانش حیاتش یا در زمانه ما بود.

رضای پانزده‌ساله (۱۳۳۷ خورشیدی) جلای وطن کرد، و رهسپار تهران شد، مگر تهران عطش بی‌پایان او را برای آموختن و «شدن» آبی باشد. در تهران به مدرسه رفت و خط نوشت، یا بهتر، خط نوشت و به مدرسه رفت. تا سال ۱۳۴۳ (۲۱ سالگی) که به محفل درس و انس مرحوم استاد سید حسین میرخانی در انجمن خوش‌نویسان راه یافت. استان حسن نیز، استعداد شگرف او را دانست و دامنش را از دانش خط، گلستان کرد.

خوشه‌چینی از مکتب دو استاد بزرگ، تتبع در آثار خوش‌نویسی استادان متقدم، توانایی در نقاشی، روح حساس و ذهن نقاد او و سلیقه سرشارش، دوران آفرینش پرشکوهی را در کمیت و کیفیت آثار هنری رقم زد.

 

artwork_637406091267983011_thumb_1680_880

 

آن‌گونه که چند تن از خوش‌نویسان بزرگ امروز گفته‌اند، مافی اولین نمایشگاه انفرادی خط را به شکل امروزین‌اش، برگزار کرد. کاری که در سال‌های بعد، سنتی شد برای خوش‌نویسان ایران. در دهه ۱۳۵۰ روزها و ساعت‌ها مافی در خلوت خودخواسته و رویایی‌اش (آپارتمان کاشانک)، دور از غوغای شهر، می‌نوشت و می‌نوشت. در فاصله سال‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۶۰ قریب ۲۰ نمایشگاه انفرادی در ایران و خارج، ازجمله: آمریکا، فرانسه، انگلیس، پاکستان و سوئیس برگزار کرد.

 

artwork_637546238543809786_thumb_1680_880

 

استاد رضا مافی یکی از معدود نوابغ خط و خوش‌نویسی معاصر در چهارم مهرماه ۱۳۶۱ (۳۹ سالگی) در میان اشک داغ و دریغ دوستان و دوستداران خودش و خطش، در صحن حرم عبدالعظیم در شهرری، به خاک سپرده شد.

کیست که نداند، هنر در بطن و متن حیات ایرانیان جای داشته است و پیوند هنرمند و هنر چون ماهی و آب گسستنی نیست. آثار او را می‌توان از مناظر مختلف بررسی کرد و بازشناخت –پرونده‌ای مفتوح برای هر یک از هنرمندان سلف و خلف- اما با یک تقسیم کلی می‌توان آثارش را ذیل سه گروه قرار داد:

الف) خوش‌نویسی ب) خط-نقاشی ج) نقاشی

 

الف) مافی تقریباً در تمام اقلام خوش‌نویسی قدیم دستی آزموده بود، از نسخ و ثلث تا شکسته و نستعلیق. و در همه این خطوط علاقه‌مندی‌اش به فراگیری درست و اصولی خط موج می‌زند، چنان‌که گاه چشم نیازموده برخی از مجموعه‌داران و عتیقه‌بازان، نتوانست خط نستعلیق و شکسته رضا را از شکسته میرزا غلامرضا تمیز دهد. با‌این‌همه وجه جدی خوش‌نویسی‌اش در قلم نستعلیق متجلی است. نستعلیق مافی، با پیشینه نستعلیق و با نمونه‌های امروزی این خط قابل قیاس نیست بلکه باید در همان محدود زمانی و محاذیر آن روزگار نگریسته شود. روزگاری که دست‌یابی به گنج‌خانه‌های هنری و نفایس خطی در اختیار حکومت و یا مجموعه‌های خصوصی آرزویی دست‌نیافتنی می‌نمود؛ روزگاری که تنها نستعلیق معلم و مدرس داشت و ایشان فقط شیوه چاپ‌نویسی میرزا محمدرضا کلهر (۱۲۴۵-۱۳۱۰ ه.ق) را فرا می‌دادند. با لحاظ این نکته‌ها روشن‌تر می‌شود که نستعلیق او، در آن برهه، خاص اوست. حالی از خط‌های میرزا غلامرضا دارد با حلاوتی از میرزا محمدرضا و با چاشنی و نمک رضا. آثار نستعلیق او که از خط‌های ساده و سردستی تا نقل‌ها و سیاه‌مشق‌های متوسط و خوب و عالی را دربر دارد، نه نمونه غایی نستعلیق در آن دوران است و نه گذشته و آینده. ولی لطیفه‌ای منحصر در آن پنهان است.

 

1259846383_reza-mafi9

 

شاید بخشی از این جلوه‌ها به‌خاطر پرداختن به ترکیب‌های خاص مافی در نستعلیق باشد و یا... به حتم، اگر مجالی می‌یافت و عمری، دور نبود که قلم در دستش چون موم شود نرم و رام. حال خط تماشا دارد.

ب) خط-نقاشی:

این بخش، به واقع، پر حجم‌ترین و تأثیرگذارترین، دسته از آثار مافی است. خط، نقاشی‌های او چنان از زمان خود پیش‌تر رفت که امروز هم دارای رتبه ممتازی است. گستره تجربه او در این عرصه چنان وسعت یافت که بسیاری از ایده‌هایش هم‌چنان نو و تازه مانده است. این دسته از آثار مافی خود قابل تقسیم به چند بخش محدودتر است که به آن اشاراتی می‌رود:

۱. بازی با مفردات خوش‌نویسی با قلم برای دست‌یابی به ترکیب‌های نو، این قطعات که بر اثر چیدمان بسیار متفاوت قالب‌های کلاسیک خوش‌نویسی در کنار و روی هم با استفاده از دانگ‌های مختلف قلم، فضایی مجرد را می‌نماید و با انتخاب جایگاهی خاص در صفحه سپید و دوبعدی کاغذ دریچه‌ای به عرصه‌اش نامحدود باز کرده است.

۲. ترسیم خط بر بوم به‌گونه‌ای که شکل خط با وجود بعضی از تغییرات در هندسه حروف، یادآور خط خوش و الگومند گذشته است. این دسته از آثار مافی بیش از سایر بخش‌های کارش به مفهوم ترکیب خط-نقاشی نزدکی است، خط‌هایی نقاشی‌شده با دقت و پاکیزگی، شناخت دقیق و درعین‌حال بسیطی از رنگ، استخراج ظرفیت‌های تازه در تغییر شکل دادن به خطوط کلاسیک، همراه با ادغام و امتزاجی دیریاب و روان. برای مثال: قطعه «بشوی اوراق» که یادآور مجالش سماع عارفان است کلماتی در حال دست افشانی، پای‌کوبی و سراندازی. مجالس سماع عارفان است کلماتی در حال دست افشانی، پای‌کوبی و سراندازی. و گاه حروفی به قاعده که در عین موزونی، موقر بر جایگاهی نشسته‌اند که انگار جز در آن جایگاه شأنی ندارند.

۳. فرم‌های انتزاعی که حاصل کاربرد خط در ساحت نقاشی است، هرچند دیگر خط، خوش‌نویسی نیست و نمی‌توان دریافت که شکل نقش‌بسته، کدام حرف از حروف است. ولی به تمامی حس‌وحال موجود در جغرافیایی فرهنگ سرزمینی که مافی از آن خاسته بود از این آثار نیز پیداست.

نمی‌توان گفت که استفاده از رنگ‌های گرم، قدیمی و جاگذاری آن‌ها در کنار یکدیگر، چنین تداعی‌ای در پی داشته است، بل باید در جستجوی لایه‌های درونی‌تر وجود معماگونه‌اش بود. آثار نقاشی-خط او حتی امروزی‌ترین نمونه‌ها، چنان پخته، سخته و صمیمی و آشنا است که گویی در حافظه دور تاریخی مردم ایران نقش بسته.

متن آثار او عموما با ابیات جاری در زبان مردم بود یا اشعاری مبین حالات درونی‌اش با قالب عرضه‌ای دلپذیر و خواستنی و بسیار خواهان داشت. بااین‌همه مافی نه ورطه روشنفکر‌مآبی و دوری از مردم لغزید و نه به عرصه عوام‌زدگی و مشتری‌پسندی گرفتار آمد. در جایی گفته بود: «هیچ‌گاه از مسیر سنتی منحرف نمی‌شوم، چون اعتقادم این است که پرداختن به نوگرایی بدون داشتن ریشه‌های سنتی اصیل چیزی جز نابودی در پی ندارد.»

 

artwork_636919822128856246_thumb_1680_880

 

artwork_636974935480187556_thumb_1680_880

 

ج) نقاشی مافی: آن‌چه در نقاشی‌های انگشت‌شمار مافی پیداست شوق پیوسته و خستگی‌ناپذیر اوست. هرچند که به‌هیچ رو زبان تازه‌ای پیش چشم نمی‌گشاید ولی وسواس دقیق او در آموختن زبان و کارکرد ابزاری را که به دست گرفته، نمایش می‌دهد، این کوشش نه در مناظر و معماری‌ها –که به طرزی واقع‌نما- ترسیم شده بلکه در آثار نقاشی‌خط او حاصل داده است و آن شناخت و شعور رنگ، عمق فضاها و استفاده از فضاهای خالی و سفید است که با فرم‌های ساده حروف به تعادل می‌نشیند و امکانات جدیدی که حاصل خاصیت آزادسازی هنرهای مدرن است به خوش نویسی سرازیر می‌کند.

 

artwork_636795239324109189_thumb_1680_880

 

artwork_636352856110890599_thumb_1680_880

 

 

 

گاهی فکر می‌کنم خوب شد مافی را ندیدم. نمی‌دانم، می توانستم ببینمش و آن همه شیفتگی و شوریدگی را تاب بیاورم؟

مافی از معدود خوش‌نویسان معاصر بود که زندگی‌اش را نوشت و حرف دلش را در خلوت نابش، بر کاغذ آورد. سال‌ها بعد از پرواز آسمانی‌اش چند برگ از اوراقی که خانواده‌اش از میان کاغذهای انبوه‌ او یاته بودند در روزنامه نشاط به‌چاپ سپردند (شماره ۳۹ صفحه ۸) چند سطر صاف و ساده در حکم مانیفست شخصی‌اش، بی‌هیچ نشانه و اشاره‌ای بیشتر، فکر کردم خیلی‌ها آن را ندیده‌اند و نخوانده‌اند، حیفم آمد که ۱۲ بند او را که گویی با تأسی به جد هنریش حصرت میرعماد، که اصول خوش‌نویسی را در رساله‌اش ۱۲ مورد ذکر کرده است، نیاورم:

«۱. به اصل خط وقادار هستم چون من خطاط هستم و عاشق خط.

۲. از شکل بسیار تزئینی سیاه‌مشق استفاده می‌کنم

۳. رنگ و فرم به کار می‌برم.

۴. قطع تابلوها را به‌طور آزاد و دلخواد بزرگ و کوچک می‌کنم در‌حالی که قطع سیاه‌مشق‌ها در قدیم از ۳۵×۲۵ سانتی‌متر تجاوز نمی‌کرد.

۵. در یک تابلو هم شعر زیبای فارسی هم خط زیبای فارسی و اشکال و فرم‌های امروزی یا امروزی‌پسند را ارائه می‌دهم.

۶. من با کارهایی که می‌کنم هیچ پیامی نمی‌خواهم به کسی بدهم ولی ممکن است در آینده این کار را بکنم.

۷. من هنوز در اول کار هستم و احتیاج به راهنمایی دارد و از هر پیشنهادی تا آن‌جا که به کار من لطمه نزند استفاده می‌کنم.

۸. خیلی سعی دارم از مسیر منحرف نشوم.

۹. می‌خواهم تماشاچی آثار من با یک کار صددرصد شرقی و ایرانی روبه‌رو باشدو البته این را به حساب تعصب نباید گذاشت. فقط با نشخوار کردن نقاشی غرب مخالفم!

۱۰. می‌توانم بگویم همیشه سعی دارم با کارهایم چهره خدا را بنمایانم.

۱۱. چون حرفه من خطاطی است به ناچار ۱۰ ساعت در روز با مرکب سیاه و کاغذ سفید سروکار دارم ولی این‌ها نمی تواند جواب‌گوی نیازهای باظنی من باشند.

۱۲. کارهایی که انجام داده‌ام که در گذشته کسی انجام نداده است و این می‌تواند مکتب خاصی را به‌وجود بیاورد. به‌هرحال کاری را شروع کرده‌ام نمی‌خواهم بگویم این راه درست است یا غلط موفق است یا نیست ولی هرکار تازه و غیرآشنا و نامأنوس را مردم در وحله اول نمی‌توانند قبول کنند. من سنت‌شکنی نکرده‌ام فقط خط را با چهره‌ی دیگری نشان داده‌ام.»

 

artwork_636993298142506249_thumb_1680_880

 

artwork_636655280591699860_thumb_1680_880

 

artwork_636697741357592789_thumb_1680_880

 

دریغا از آن سرو جوان که در خزان سرد بر خاک هفت و در سوگمان نشاند، که اگر بود اعجوبه‌ای بود آمیخته از دیروز و امروز، اکسیری که به‌خاطر افراط و تفریط، بسیرا بسیار نادر و کم‌یاب است. با خودم می‌گویم، کاش، ای کاش یک‌بار، فقط یک‌بار او را می‌دیدمف خیلی وقت‌ها دلم براش و به‌یادش تنگ می‌شود. هیچ‌وقت پوستری که به مناسبت اولین سالگردش چاپ شد را فراموش نمی‌کنم. عکسی از اوست در حال مشق، پشت میزش، سرش را پایین انداخته و در صفحه پیش‌روش غرق شده، آرام و بی‌صدا، انگارنه‌انگار درونش غوغاست، بالای سرش خطی است که نوشته: «من عشق ترا چنین می‌دانستم» و زیر عکسش قطعاتی که ذیلاشان امضا کرد. «دل خون رضا مافی، گرفتار رضا مافی»

صیدیم به شصت غم شوریده و مست غم

ما را تو به دست غم مسپار مخسب امشب...

بر سنگ مزارش که در نوسازی‌های حرم عبدالعظیم دیگری نشانی از آن نوشته نیست نوشته بودد:

گردون ز زمین هیچ گلی برنارد

تا نشکند و باز به گل نسپارد

گر ابر چو آب خاک را بردارد

تا حشر همه خون عزیزان بارد.

 

artwork_636702805601426908_thumb_1680_880

 

artwork_636919825685573635_thumb_1680_880

 

artwork_636687181102242196_thumb_1680_880

 

1259990174_reza-mafi-shahanshahi

 

نمایشگاه‌ها:

• برپایی نمایشگاه در موزه ایران باستان (۱۳۴۶)

• برپایی نمایشگاه‌های انفرادی (سال‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۴)

• برپایی نمایشگاه جمعی در پاریس (۱۹۷۱)

• برپایی نمایشگاه انفرادی در پاریس (۱۹۷۲)

• نمایشگاه انفرادی تهران -نمایشگاه هنرمندان معاصر در موزه ایران باستان (۱۳۵۰)

• نمایشگاه جمعی تالار دانشکده‌های هنرهای زیبا (۱۳۵۱)

• شرکت در نمایشگاه هنرمندان ایران در پاکستان (۱۳۵۲)

• نمایشگاه جمعی در گالری لوترک (۱۳۵۳)

• نمایشگاه سیمایی از هنر معاصر ایران (۱۳۵۴)

• شرکت در نمایشگاه جهانی بلونیا در ایتالیا و شهر بال سوئیس (۱۳۵۵)

• برپایی نمایشگاه انفرادی در بزرگداشت شهدای انقلاب اسلامی در باغ فردوس (۱۳۵۸)

 

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها