نقدی بر «قهرمان»/ مواجه شدن انسان با آنچه فرهنگ نامش را گناه گذاشته
معمولا فرهادی سکانس اول فیلم را بسیار هوشمندانه انتخاب میکند میتوان گفت بعد از شاهکار جدایی نادر از سیمین که در سکانس اول از زاویه نگاه قاضی زن و مرد را میبینیم، مرد نگران نسل قبل و زن نگران نسل آینده است، مانند آدم و حوایی که در محضر خداوند نشستهاند و قرار است خودشان دست به عمل بزنند و در این نبرد تمام تلاششان را نشان دهند. و حالا قهرمان، بالا رفتن قهرمان از اسکلت ساختمانی بزرگ، خطوط شکسته و فکر شده سرانجامی که بالاخره به انتها خواهد رسید اما الان نیمه کاره است، قهرمان در بین این خطوط کوچک و کوچکتر میشود اما او قهرمان است. زندگی او را به مبارزه دعوت کرده است که نه تنها باید در صحنه زندگی جهان سومی بجنگد، بلکه باید در آزمون کار درست و کار غلط دست به انتخاب بزند.