به بهانه روز جهانی زنان عکسهایی از کارکنان بیمارستانها
«ما نمیتوانیم خانواده خود را ببینیم اما در کنار اعضای خانواده دیگران هستیم»
نشریه اینترنتی گاردین به مناسب روز جهانی زنان آلبوم عکسی از کارکنان بیمارستان رویال بلک برن را همراه با نقل قولهای کوچکی از آنها منتشر کردهاست. این زنان سال سختی را پشت سر گذاشتند.
عکاس: هانا مککی
ماکسین شارپلز، ۳۶ ساله، پیراپزشک
« ما به جهنم رفتیم و بازگشتیم. فکر میکنم تمامی کارکنان بیمارستانها چنین حسی را تجربه کردند اما حالا میتوانیم کورسوی نور انتهای تونل را ببینیم.»
روت کلارک، ۳۶ ساله، دانشجوی پرستاری
« این نکته آموزندهای بود که بیماران با وجود اینکه حالت چهره شما را نمیبینند ودر حالی که قادر به لمس یکدیگر نیستید و تعاملات انسانی معمول را ندارید احساس کنند که هنوز آنجا و در کنارشان هستید.»
مز باگاس، ۳۸ ساله، مدیر بخش
« من نمیتوانستم تیم متخصصتری را بخواهم. بله ما گاهی اوقات گریه کردیم، اما مواردی بود که با هم خندیدیم و شوخی کردیم. با با شوخ طبعی، مهربانی و دلسوزی این روزها را پشت سر گذاشتیم.»
جورجینا رابرتسون، ۴۶ ساله، مشاوربیمارستان
«آن روزها بیشترین تعداد بیماران در بیمارستان بستری بودند و در کنار آن ما مجبور شدیم با کمبود کارکنان در بیمارستان با چالشی که هرگز قبل از آن تجربه نکردهبودیم دست و پنجه نرم کنیم.»
مابل انجی، ۲۵ ساله، داور ساز
« به شخصه احساس میکنم امسال سالی خاص و پر تنش بود. آزمایشات و پژوهشها باعث شد تا پایه حرفهای محکمی برای کار من خصوصا در آینده ایجاد شد.»
جیلیان پارکر-ایوانس، ۵۶ ساله، ماما
« همیشه ماماها در بیمارستان در کنار زنان هستند. در اصل ماما یعنی در کنار زنان بودن. در سالی که گذشت با وجود محدودیتها ما مثل گذشته در کنار زنان بودیم.»
دولسی باروز، ۵۲ ساله، سرآشپز بیمارستان
« در این مدت چند باری درخواست پخت غذایی مخصوص برای آخرین وعده غذایی یک بیمار در پایان زندگیاش را داشتیم. ممکن است بعضی از این درخواستها در زمان نامناسبابی از روز اتفاق بیفتد اما مهم این است که با یک وعده غذا به دیگران احساس خوشبختی را هدیه کنید.»
ژاکی جوسلین، ۵۳ ساله، پرستار ICU
«نگران هستیم که بعد از این برای پرستاران چه اتفاقی خواهد افتاد. دیدن چیزهایی که در این بخش دیدیم کاملا آسیب زننده بود.»
زبون نیسا، ۴۲ ساله، دکتر
« موج دوم کرونا من را از پیوستن به کادر درمان منصرف نکرد چرا که فهمیدم میتوانم کمک کنم، پس تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم.»
شارلوت دوگال، ۴۱ ساله، مشاور ارتودنسی
« ما به عنوان یک تیم گرد هم آمدیم و درک کردیم که تنها در سطح حرفهای به یکدیگر متکی نیستیم بلکه دراین شرایط دشوار از نظر شخصی به یکدیگر اعتماد کردیم و همراه یکدیگر بودیم.»
رهیلا دوسو، ۳۳ ساله، دکتر
« شما ترسیده بودید که مردم میمیرند، این واقعا سخت بود. اما برای من فرصت یادگیری بود. چیزهایی هست که باید با اعتماد به نفس و جسارت بیشتر و با وجود ترس و سختی پیش ببرید. در نهایت احساس میکنید بله من میتوانم با هر چیزی روبهرو شوم.»
الی پیرسون، ۲۴ ساله، فیزیوتراپیست
« گاهی انتظار ندارید کسی همسن و سال پدر شما نتواند بلند شود و راه برود. افرادی هستند که برای حل این مساله تمام مدت مشغول به کار هستند.»
میشائلا گیلدلی-تیلور ، ۳۱ ساله، پرستار
« در خانه ماندن برای ما سخت شده. نمیتوانیم خانواده خود را ببینیم اما در کنار اعضای خانواده دیگران هستیم. بله این تجربه قطعا تا همیشه با ما میماند.»
لیزا مک مولین، ۵۰ ساله، دستیار
« پاهای شما درد میکند. در پایان شیفت کاری کاملا احساس خستگی میکنید. اما دوباره بهبود پیدا میکنید و به کارتان ادامه میدهید.»
ویرای کوئلیام، ۲۵ ساله ، گفتار درمانگر
« در این مدت توانایی دیدن حالت چهرهها و نشان دادن نحوه برقراری ارتباط غیر کلامی به بیماران برای نتیجه گیری بهتر چالشی بزرگ بود.»
کرستی ویلکینسون ، ۳۳ ساله ، دستیار مراقبت های بهداشتی
« این یک امتیاز است که در کنار افراد در حال مرگ بودم و تک تک آنها را به خاطر سپردم.»
پریسیلا مانوئل، ۴۴ ساله، سرپرستار
« کادر درمان با وجود معالجه و مراقبتهایی انجام داد، آمادگی این میزان از مرگ و میر ناگهانی را نداشت. پرستاران و پزشکان برای این کار میکنند تا به بیماران خدمت کنند و از آنها مراقبت کنند تا حالشان بهتر شود. اما گاهی هر کاری میکردیم نتیجهای نداشت...»
روبی جوسلین، ۱۹ ساله، دانشجوی پرستاری
« من به خاطر مادرم پرستار شدم و پرستاری را با کار در بخش مراقبتهای ویژه شروع کردم زیرا میدانستم این بخش به کمک احتیاج دارد.»
ماری هادسون ، ۶۱ ساله، کارمند بخش نظافت و خانه داری بیمارستان
«آنها (بیماران) از ما مراقبت کردند، به ما وعدههای غذایی رایگان و شکلات، کرم دست و هدیه دادند. احساس کردیم مورد توجه قرار گرفتیم.»