بیمه کنندهی حراج تهران می گوید
چیزی به عنوان بیمه آثار هنری وجود ندارد
یازدهمین دوره از رویداد حراج تهران از تاریخ 11 تیرماه آغاز به کار خواهد کرد. در این رویداد آثار هنری با ارزش هنری (و گاهی تاریخی) قیمتهای بالایی دارند و به شرایط ایمنی خاصی جهت حمل و نقل و نگهداری احتیاج دارند. برخی از این آثار متعلق به مجموعه های هنری هستند و بعد از پایان حراج تهران به خریدار جدید، تحویل داده خواهند شد. تضمین امنیت آثار، در تمامی مراحل حراج تهران شاید با پوشش بیمه اتفاق بیفتد. گفته شده است رویداد یازدهم حراج تهران تحت پوشش بیمه قرار گرفت. اما نه بیمهای مطابق با استاندار بیمه آثار هنری تمام دنیا، بلکه با شرایط خاص بیمه در ایران. این یک خبر کلی و مبهم است که نیاز دارد مدیران حراج جزئیات آن را توضیح دهند. درباره شرایط این بیمه با "امین علیدوستی" مدیر نمایندگی "بیمه ایران شعبه علیدوستی" و بیمهگرِ حراج تهران گفت وگو کردیم:
اقتصادهنرآنلاین-مهسیما شکریان؛ امین علیدوستی با تکیه بر علاقه شخصی به آثار هنری و آشنایی با فضای هنرهای تجسمی ایران، درباره شرایط بیمه آثارهنری و فضاهای هنری مطالعاتی انجام دادهاست.
آیا شما آثار هنری بیمه را میکنید؟
بیمهای تحت عنوان بیمه آثار هنری، فعلا در ایران موجود نیست. چندسال پیش طرحی را نوشتیم، تا بتوانیم آثار هنری را مطابق با همه کشورهایی که بیمه دارند، تحت پوشش بیمه قرار دهیم. بیمهای که هم آثار ملی مثل موزهها وهم گالریها و مجموعههای شخصی را پوشش دهد و بتواند مطابق با استاندارهای بیمه همه جا دنیا عمل کند. البته استاندار و ویژگی بیمه هریک از این فضاها با دیگری متفاوت است.
مثلا زمانی که میخواهید ماشینتان را بیمه کنید، هم بیمه شخص ثالث وجود دارد و هم بیمه بدنه و هر یک قوانین مربوط به خود را دارند. ما برای آثار هنری هم چنین چیزی در نظر داشتیم.
یعنی برای اشخاص هم هست. یک نقاش اثرش را بیمه کند؟ یا یک شخص اثر هنری را که خریدهاست بیمه کند؟
اگرآن بیمه در سطح کشور، قابلیت اجرایی پیدا میکرد. بله، شامل حال این مورد هم خواهد شد.
در مورد بیمه آثار موزهها و گنجینهها توضیح دهید.
در کشور ما چیزی به عنوان بیمه محیط زیست، آثار هنری و چیزهایی که ارزشمندند وجود ندارد. چیزهایی که ارزش مالی مشخص و قابل اندازه گیری ندارد، در ایران تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرند. در همه جای دنیا دولتها و حداقل شرکتهای بزرگ موظفاند که چنین چیزهای ارزشمندی تحت پوششهای بیمهای قرار دهند. موزه هنرهای معاصر که متعلق به دولت نیست، متعلق به مردم است. ومسئولین موظفاند که آن را بیمه کنند. اتفاق تخریب کننده یکبار اتفاق میافتد، ممکن است صدسال اتفاقی نیفتد ولی اگر صد و یکمین سال اتفاق بیفتد خسارت زیادی به آثار فرهنگی و هنری کشور وارد میکند. تنها بیمهای که نمیتواند اصل کالا را برگرداند، بیمه آثار هنری است. مثلا اگر اثر "جکسون پولاک" در موزه هنرهای معاصر از بین برود، آتش بگیرد، مجددا به وجود نمیآید، حتی اگر بیمه باشد. در حال حاضر، در ایران هیچ فضای فرهنگی بیمه نیست. تا الان بیمه نداشتیم.
حدودا پنج سال برای نوشتن دورنما و برنامه بیمه آثار هنری زمان گذاشتیم و این طرح را به شرکتهای بیمه دادیم، حاضر بودیم سرمایهگذاری کنیم، کارگذاری راه بیندازیم و خودمان شروع کنیم. ام چنین بیمهای برای شرکتها توجیه اقتصادی نداشت، چون رقم قابل توجهی از سود مالی برایشان نداشت و در الویتهایشان قرار نمیگرفت. ولی ما میخواستیم این کار را راه بندازیم. تا حداقل افراد متخصص مثل گالریدار، هنرمند و موزه دار و هرکس که خواست به صورت انفرادی یا سازمانی خدمات بیمه آثار هنری داشته باشد، از آن استفاده کند. مثلا جایی مثل موزه هنرهای معاصر بودجهاش از دولت تصویب میشود، مجلس تصویب میکند. اما کسی که گالری دار شخصی است که اگر خواست به صورت انفرادی آثارش را بیمه کند ما میتوانیم پوشش دهیم. کارهایش هم انجام شد و خیلی خوشبین بودیم و با بیمهایران هم صحبت کردیم.
یعنی شما نماینده بیمه ایران نیستید؟
چرا هستیم، و چون کار بیمه بلد هستیم میتوانیم مثلا نمایندگی بیمه سامان یا هر بیمه دیگری را هم بگیریم. ما به دنبال این بودیم که ببینیم کدام شرکت بیمه حاضر به همکاری با این طرح خواهد شد. البته تمام شرایط تقریبا داشت خوب پیش میرفت تا اینکه برجام از بین رفت و الویتهای شرکتهای بیمه و بانکها تغییر کرد. یعنی در امورات کار همین ارائه ساده ترین خدمات، مثل بیمه اتومبیل که سادهترین مورد است، به سختی پیش میرفت. در نتیجه تمام زحمتها و هزینههای ما ، فعلا در گاوصندوقها است تا ببینیم که در آینده اوضاع با ثبات ترخواهد شود، و شاید دوباره بتوانیم در مورد چنین چیزهایی صحبت کنیم.
همچنین شرایط بیمه در کشور ما با بیمهای که در اروپا صادر میشود متفاوت است. حتی بیمههای اتومبیلمان هم فرق دارد.
برای پوشش بیمه حراج تهران چه مواردی را در نظر گرفتید؟
حراج تهران را تحت پوششی از ترکیب بیمه آتشسوزی،حمل و نقل، انفجار، صاعقه و دزدی قرار دادیم. حراج تهران شرایط ویژهای دارد که این شرایط باعث میشد شرکت بیمه را هم راضی کنیم که آثار هنری و رویداد را تحت پوشش قرار دهد. بیمه انفجار و صاعقه برای خسارات ناشی از بلایای طبیعی است و بیمه دزدی هم برای مفقود شدن اثر هنری است.
مثلا وقتی خانهتان را بیمه آتشسوزی میکنید، از آتش نشانی گزارش میخواهید، اگر در جایی آتشنشانی وجود نداشتهباشد، اصلا بیمه آتشسوزی هم معنایی نخواهد داشت.
اتفاقاتی که بعد از برجام افتاد، الویتهای شرکتهای بیمه را تغییر داد و آنها برنامهای برای بیمه آثار هنری قرار ندادند. یعنی کسی تمایلی نشان نداد. بیمه موارد را الویت بندی میکنند و سعی میکنند بودجه ای را که در اختیار دارند، برای کارهایی که مهمتر هستند استفاده کنند. قاعدتا بیمه آثارهنری در الویتها قرار نمیگرفت. اما گویا از سمت دولت آقای روحانی ارادهای بود، که شرکتهای بیمه روی بیمه محیط زیست و آثار هنری هم کار کنند. بعد از برجام اوضاع اقتصادی به هم ریخت و سرمایهگذار خصوصی تمایلی به این موضوع نداشت و سرمایهگذاری دولتی هم باید بودجه و انرژی اش را صرف نیازهای مهمتر کند و با دید چندان جدی به بیمه آثار هنری نگاه نمیکردند. بعد از برجام گرایش مردم در سریامهگذاری در زمینه هنر هم کم شد.
من به واسطه این که خودم به کارهای هنری علاقه دارم و مجموعه ای جمع کردم و چندین سال است با گالری دارها و موزهها آشنایی دارم، به نظرم بیمه آثار هنری، بستر خوب و جالبی بود و این داستان برایم کمی جدیتر شد ودر این باره شروع به مطالعه و تحقیق کردم. الان بیمه ایران توافق میکند که حراج تهران را بیمه کند، اوایل قبول نمیکردند. به واسطه مطالعه و شناخت از مسائل، توانستم بیمه ایران را قانع کنم. آنها میدانستند من به انجام این کار تعهد میدهم و این کار برای خود من هم مسئولیت دارد. در نتیجه ما هم از سمت بیمه ایران و هم کسی میخواهد بیمه کند، مسئولیت داریم. برای همین بستری فراهم شد تا به اینجا رسید . ما دلمان میخواست فراتر از این برویم که متاسفانه انقدر اصطحکاک زیاد بود و هزینههایی که کردیم برگشت پذیر نبود. کسی را همراه خودمان پیدا نکردیم و دلسرد شدیم. من کسانی که خارج از ایران کار میکنند را راهنمایی میکنم، بیمه آثارشان را با شرکتهای بیمه خارج از ایران هماهنگ کنند، چون ما که هدفمان این نیست که فقط، بیمه را انجام دهیم. مثلا خدای نکرده اگر اتفاقی برای اثر هنری افتاد، پوشش بیمه داشته باشد، میتوانند، خسارتی که بهشان وارد شده را تامین کنند.
ما حاضر هستیم به کسی که بخواهد در این زمینه فعالیتی کند، کمک کنیم. این کار نیاز به توافقات و همراهی ها و الویت قرار گرفتن دارد و تمام اینها به ما کمک میکند تا بتوانیم حرکت کنیم.
به جز حراج تهران هیچ مجموعه دار و موزهای برای بیمه آثارشان به شما مراجعه کردهاند؟
چند نفر مجموعه دار هستند که خانههایشان را بیمه کردند. ما توانستیم که از سمت بیمه ایران که آثارهنریشان را هم تحت پوشش بیمه قرار دهیم. حراج تهران به علت اینکه قیمت گذاری دارد و این قیمت را گذاری را به صورت رسمی نشان میدهد، وجاهت قانونی دارد. این رویداد نشان دادهاست که برای تابلوها با این قیمتها خریدار وجود دارد. ما از این نکته استفاده کردیم و این رویداد را تحت پوشش قرار دادیم.
در برنامه بیمه آثار هنری قصد داشتیم اثر به تنهایی بیمه باشد. مثلا اگر اتفاقی افتاد که تابلو نیاز به ترمیم داشت، ترمیم اثرهنری نیز بیمه باشد که این موارد در این بیمه موجود نیست .
درنمایشگاه مروری بر آثار فریده لاشایی در موزه هنرهای معاصرتهران، بخشی از کارها را به همین شکل تحت پوشش بیمه قرار دادیم. ما به عنوان سرمایه گذار و برای تبلیغات و معرفی و فرهنگ سازی بیمه آثار هنری در آن نمایشگاه حضور داشتیم. برای یزرگداشت علی اکبر صادقی هم این کار را انجام دادیم. گالری دارها هم میتوانستند از خدمات این بیمه استفاده کنند. ولی گالری دارها هم به روش سنتی عادت کردند، میگویند تا به اینجا رفتیم و بقیهاش را هم میرویم. و خیلی راغب نیستند، هزینهای برای پول بیمه نامه بدهند، در صورتی که من فکر میکردم برعکس باشدو گالری دارها خیلی راغب باشند و جاهای دولتی خیلی راغب نباشند اما گالری دارها تا میفهمیدند، که درصدی که از بیمه سهم آنهاست و مبلغ قابل توجهی هم هست، راغب به پرداختش نبودند و آثارشان را بیمه نکردند.
حق بیمه چگونه محاسبه میشود و چند درصد سهم صاحب مجموعه است؟
ما نمیتوانیم بگوییم و این نرخ اصلا ثابت نیست حتی رقم بیمه شخص ثالث ماشینها را نمیتوانم دقیق بگویم. شما اول باید مشخصات و شرایط تان را مطرح کنید و ما متناسب با آن جلسه میگذاریم، برای آن رویداد اگر شرکت بیمه برای پوشش آن توافق کند میتوانیم آثار هنری را بیمه کنیم. مثلا به فرض اگر حراج تهران حراست نداشته باشد، دوربین نداشته باشد نمیتوانیم بیمه دزدی را برایش پوشش دهیم. اگر محل برگزاری حراج تهران، آتش خاموش کن نداشته باشد و شرایط جلوگیری از آتش سوزی نداشته باشد ما نمیتوانیم آن را بیمه آتش سوزی کنیم.
زمانی ما انبارها را هم بیمه میکردیم و اگر مکانی شرایط استاندارد نداشت هم تحت پوشش بیمه قرار میگرفت اما حالا این کار را نمیکنند. لیست سیاهی از یکسری از انبارها تهیه کردند و اگر در آنها کالا داشته باشید بیمه ایران، کالا را تحت پوشش بیمه قرار نمیدهد. ممکن است شرکتهای بیمه دیگر این کار را بکنند. هر شرکت نسبت شرایطش قوانینی دارد. اصولا در قوانین بیمه وقتی شما چیزی را بیمه میکنید، این جنس دیگر، فقط متعلق به شما نیست شما به علت اینکه اگر خسارت ببینید، شرکت بیمه هم بیمه خسارت میبیند و با شرکت بیمه مشترک المنافع میشوید. برای همین شرکتهای بیمه قانونهایی میگذارند تا کالادر شرایط درست نگهداری شود و فکر نکنید چون بیمه است، آسیب ببیند و بیمه خسارت را پرداخت کند. حوزههایی هم هستند که برای پوشش بیمه آثار هنری یا رویدادها راغب هستند. حراج تهران به شدت راغب بود که تحت پوشش بیمه قرار گیرد، و قصد داشتند چنین چیزی را فرهنگ سازی کنند، علاقه مند بودند که این اتفاقی بیفتد و برای ما انگیزه بودند. بیمه حراج تهران دوندگی وهماهنگی و حساسیتهای زیادی دارد، اما از نظر مالی توجیه زیادی ندارد. و بیشتر این انگیزه است که چنین کاری را پیش میبرد.
بیمه یک فضای فرهنگی مثل گنجینه یا مجموعه ای از آثار هنری ارزشمند چه شرایطی دارد؟
برای بیمه کردن یک فضای هنری و فرهنگی باید تمام آثار موجود، چه در فضای گالری و چه انبار لیست شوند، و توسط کارشناس مورد بررسی قرار بگیرند. این لیست شامل عکس اثر، ابعاد، تاریخ، و اینکه کجا قرار دارد، است. در مورد هرگونه جابه جایی آثار باید به بیمه گزارش داده شود. کارشناس باید شرایط را چک کند. بیمه آثار هنری حتی زمانی که اثر از محل خود خارج شده و حتی به کشوری دیگر هم برود، آثار را تحت پوشش قرار خواهند داد. اگر در ایران آثار تحت پوشش چنین بیمهای باشند، دیگر مجبور نیستیم برای بیمه جابه جایی آثار از شرکتهای بیمه خارجی استفاده کنیم و این قطعا برای جامعه هنری هزینهی کمتری خواهد داشت و هزینههایی اینچنینی در کشور خودمان باقی میماند.
وقتی شرکتهای بیمه بخواهند جایی را بیمه کنند باید اطلاعات کاملی داشتهباشند. شرکت بیمه باید اطلاعاتی درباره موجودی انبار، قیمت کالا و ورود و خروج آثار داشتهباشد، تا بتواندد برآورد قیمت کنند ونسبت ریسک را بسنجند و کارها را تحت پوشش بیمه قرار دهند. اما هنوز چنین فرهنگی در ایران و حتی بین جمعیت هنردوستان جا نیفتاده است. کسی نمیگوید، فلان تابلو با فلان قیمت روی دیوار خانه من است، که ما بتوانیم با توجه به اطلاعات کار آن را بیمه کنیم. معمولا برای مجموعه داران چندان جذاب نیست، اطلاعات کامل آثار خود در پرونده بیمه آثار هنری قرار دهند. این افراد نمیخواهد روی آثارشان قیمت مشخصی بگذارند و عکس کارشان را به کسی بدهند. چنین اتفاقات و انتخابهایی، رد کنار شرایط اقتصادی کشور و شرکتهای بیمه، روند کار بیمه آثار هنری را سختتر میکند.
*
آثار هنری، بخشی از سرمایه ملی هستند و نگهداری استاندارد از آنها میتواند به رونق اقتصادی کمک کند. افرادی برای بازدید از یک موزه یا دیدن یک بنای تاریخی و هنری، به کشوری که آن اثر را نگهداری میکند، سفر میکنند. آثار هنری سالم قابلیت خرید و فروش در بازار بین المللی و داخلی هنر را دارند و نگهداری از ایمن از این آثار وظیفه مسئولین و مجموعهداران است چرا که حقوق معنوی آثار گرانبها متعلق به یک شخص نیست و همه مردم در این حقوق سهیماند.