سلطه ایزدی دلار!
"پول و دلار در جوامع سرمایهداری، حضوری مقتدر و سیطرهای خدایگونه دارند. در چنین جامعهای همه آرمانهای فردی در نهایت به پول منتهی میشوند و همه جا صحبت از انباشت دلار است." این باور "اندی وارهول" چهره شاخص هنر پاپ آمریکا بود که در دهه ۱۹۶۰ آثار متعددی را به صورت سریگرافی از تصاویر دلار خلق کرد. او در نقد این پولپرستی، ترکیبی منظم از دهها اسکناس را بازنمایی کرد تا به گستردگی آن اشاره نموده و این پرسش را مطرح سازد که آیا تصویر پول هم میتواند به اندازه خود آن واجد ارزش مادی باشد؟
به گزارش هنر امروز، این گفتهها البته بعد از خلق نقاشیهای دلار مطرح شدند و ایده ساخت این آثار خیلی سادهتر شکل گرفت؛ وارهول از دوست گالریدارش ماریل لاتو میخواهد که ایده تازهای برای کار به او پیشنهاد کند. ماریل به مزاح میگوید برای یک پیشنهاد خوب ۵۰ دلار میخواهد! وارهول بلافاصله دسته چک خود را در آورده و چکی به این مبلغ در وجه او مینویسد. سپس میپرسد: این ایده فوقالعاده چیست؟ ماریل پاسخ میدهد: "همین دلار! چه چیزی را در این دنیا بیش از همه دوست داری؟" وارهول جوابی ندارد و ماریل ادامه میدهد: "پول! تنها چیزی که در این جامعه برای همگان ارزش و معنا دارد! تو باید دلار را نقاشی کنی." وارهول بلافاصله چندین اثر با بازنمایی اسکناس دلار خلق کرد.
پول و هنر هردو محصول یک نظام انتزاعی هستند که ارزش آنها را تعیین میکند؛ ارزشی کاملاً اعتباری که دو نمونه ظاهراً مشابه، مثل دو برگ اسکناس، را از حیث قیمت بسیار متفاوت میسازد. "۸۰ اسکناس دودلاری" (۱۹۶۲) از نخستین کارهای یک مجموعه دهتایی است مرکب از شبکه منظم اسکناسهایی که ایده هنرمند در پیوند هنر با تجارت را به خوبی نمایان میسازد. این اثر شامل ۴۰ تا اسکناس ۲ دلاری پشت و رو، جمعاً ۸۰ دلار است که البته خیلی بیشتر از این مبلغ ارزش دارد. بدینترتیب هنرمند رابطه متقابل دلار و هنر را مطرح و آنها را دو روی یک سکه میپندارد.
"علامت دلار" نمونه مشهوری است که به صورت تکی و چندتایی در رنگهای درخشان با طراحی خود هنرمند نقاشی شده تا این نشان پولی را با کنایههای ثروت و اشرافیت پیوند دهد. ارائه رنگارنگ و اغواکننده آنها به شکلی است که گویی هم دلار را ستایش و هم تمسخر میکنند. نکته جالب آنکه این نماد مصرف همگانی درست در زمان رکود اقتصادی امریکا ناشی از افزایش قیمت نفت در اثر انقلاب ایران کار شد و به همین سبب هنگامیکه به عنوان نقاشی روی دیوار میرفت، بعضاً طنزی از یک قدرت کاذب و ناپایدار تلقی میشد. نمونه مهم دیگر "۲۰۰ اسکناس یک دلاری" (۱۹۶۲) است مرکب از یک شبکه ۲۰در۱۰ اسکناس یک دلاری که در سال ۲۰۰۹ با فروش ۴۴ میلیون دلار یکی از رکوردهای هنرمند را رقم زد.
منبع: کانال تلگرامی علیرضا سمیعآذر