{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

هم‌آوایی علم و مذهب!

هم‌آوایی علم و مذهب!
کدخبر : 4324

از اوایل دهه ۵۰ علاقمندی ''سالوادور دالی'' به سورئالیسم کاهش یافت و او به‌طور فزاینده‌ای به دانش هسته‌ای و ریاضیات مجذوب گشت. وی این تحول را در ۱۹۵۱ طی مقاله‌ای با عنوان ''مانیفست عرفانی'' تشریح و در آن به نظریه ''عرفان هسته‌ای'' اشاره کرد که حاوی علایق او به آمیزش باورهای کاتولیک با ریاضیات بود. مهم‌ترین اثری که دالی در تجسم این نظریه خلق کرد ''تصلیب'' متعلق به ۱۹۵۴ است که با عنوان فرعی ''پیکر اَبَرمکعبی'' نیز شناخته می‌شود. در این نقاشی ۱۹۴در۱۲۴ سانتی‌متری بدن برهنه مسیح در هیبتی کاملاً انسانی به‌دور از الوهیت، روی شبکه‌ای هندسی متشکل از مکعب‌های زرد و قهوه‌ای ارائه شده است. تصویر واپسین لحظات زندگی مسیح روی شبکه مکعب‌ها، به‌جای صلیب، چشمگیرترین تغییری است که این اثر نسبت به همه نقاشی‌های مسیح مصلوب دارد. این شبکه گسترش یک مکعب به چهار سوی بالا، پائین، چپ و راست برای تبدیل به یک اَبَرمکعب صلیبی شکل است، مشابه باز شدن سطوح جانبی مکعبی به ۶ مربع، و نمایانگر علاقه هنرمند به ارائه چهاربعدی نقاشی که او بعدها آن را ''کوبیسم متعالی و متافیزیکی'' خواند. از منظر او مکعب‌های درحال باز شدن تصوری است از انفجاری هسته‌ای که عروج عیسی مسیح با آن تداعی می‌شود.

به گزارش هنر ام‌روز، سالوادور دالی تابلوی تصلیب را تلاشی برای هم‌آوایی دو مقوله ناسازگار علم و مذهب توصیف می‌کرد. این هم‌آوایی با پیوستگی تصویر آیکونیک عیسی مصلوب با مکعب گسترش یافته صلیب‌وار تجسم می‌یابد. پیکر مسیح تفاوت‌های آشکاری با نمونه‌های رایج در نقاشی‌های مسیحی دارد؛ از جمله سیمای غیرروحانی مسیح، بدون ریش و موهای بلند، عاری از نشانه زخم و جراحت و تاج خارها که در هر نقش مصلوب بر سر اوست. سر مسیح به سمت راست چرخیده تا چهره‌اش مبهم و از دید بیننده دور بماند. چنین تلقی زمینی از مسیح در اثر سال ۱۹۵۱ دالی با عنوان ''مسیح قدیس یوهان صلیبی'' نیز دیده می‌شود. در هردو اثر دالی بی‌اعتنا به جزئیات تصلیب در روایت‌های مذهبی، صرفاً بر زیبایی‌شناسی متافیزیک مصلوب شدن در فضا و زمان انتزاعی متمرکز است. او در تکلمه‌ای براین دو اثر گفت: 'من به خدا ایمان دارم، لیکن مذهبی نیستم.' برای این ویژگی‌ها این دو اثر به مشهورترین تصویر سکولار از رویدادی مذهبی بدل شدند.

باوجود فاصله گرفتن دالی از جلوه‌های سورئال، برخی نقش‌مایه‌های مرسوم در آثار سورئالیست‌ها، مانند صفحه شطرنج عظیم در کف زمین یا فیگور به‌پرواز درآمده مسیح، در این اثر استفاده شده است. نورپردازی دراماتیک این صحنه انجیلی، از سایه روشن‌های کلاسیک امثال کاراواجیو فاصله گرفته، ولی کماکان صحنه‌ای عمیقاً تئاتری به تصویر درآمده است. این صحنه از یک سو به مفاهیم مذهبی مثل عروج مسیح و رهایی او از وسوسه‌ها و رنج‌های زمینی اشاره دارد و از سوی دیگر به موتیف‌های مربع و مکعب که به مثابه نمادهای ریاضی در همه‌جای تصویر جاری هستند. دالی در پائین تابلو سمت چپ تصویر همسرش، گالا، را در مقام مریم مجدلیه نقاشی کرده که رو به مسیح به بالا نگاه می‌کند. پیکر اَبَرمکعبی، اندکی پس از آفرینش توسط موزه متروپولیتن نیویورک خریداری شد و در این مدت برای شرکت در نمایشگاه‌های مختلف به کشورهای بسیاری سفر کرده است.

ffb35ade-9a86-477b-9ff6-61b539251819

ea98ac63-a6b6-4f53-8c93-7807c20028d6

dee2e492-e7a4-4834-94fd-1fd9aef132af

95d77c0b-4b8d-4c23-889e-daba8e154f30

76604813-16c4-4830-ad8b-e5c471389202

921d79df-d597-4322-a07f-86fbb2b16fb0

35c44378-fb34-4d3b-a0c1-ff6e4a13fc6a

منبع: کانال تلگرامی علیرضا سمیع آذر

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها