عشقهای زمینی و آسمانی!
نقاشان مدرنیست با تبیین چرخه رنگها که همگی از سه رنگ اصلی قرمز، زرد و آبی مشتق میشوند، طلایی و نقرهای را از خانواده رنگی خارج و سنت دیرینه هنرهای تزئینی را پشت سرنهادند. هیچ نقاش مدرنیستی تمایل به استفاده از این دو رنگ در کارش نداشت، بهغیر از هنرمند پرآوازه اطریشی ''گوستاو کلیمت'' که در مهمترین سری آثارش موسوم به ''دوره طلایی'' کل سطح بوم را در سیطره رنگ طلایی تجسم بخشید. ''بوسه'' طلاییترین اثر هنری قرن بیستم و مشهورترین شاهکار اوست که باوجود استفاده از این رنگ مورد مناقشه اساتید مدرنیست، نمونهای پیشگام در زیباییشناسی مدرن است. این تابلوی بزرگ ۱۸۰در۱۸۰ سانتیمتری با دو فیگور اندازه واقعی ایستاده بر فراز گلهای رنگارنگ، آیکونیکترین اثر کلیمت و الگوی نمادین تصویرگری مدرن از مضمونی رومانتیک است.
به گزارش هنر امروز، نقاشیهای زرنگار 'دوره طلایی' کلیمت شامل آثار سحرانگیزی چون کتیبه بتهوون، درخت زندگی، پرتره آدل بلوخ-باوئر هستند که با آخرین آنها ''بوسه'' به اوج تکامل خود میرسند. آنها محصول علاقمندی شدید هنرمند به هنر مذهبی قرون وسطی و آثار عصر امپراطوری بیزانس، بویژه در موزائیک کلیساها، هستند که در فضایی اثیری اتحاد عرفانی عشق زمینی و عشق معنوی را با زبان استعاری بیان میدارند. زمینه و برخی جزئیات این آثار با تکنیک ورق طلا کار شده که او آنرا از پدرش آموخت. ترکیب شمائلهای قدسی بیزانتین با مضامین رومانتیک در آثار وی، نقاشی زنان زیبارویی است که همانند قدیسان با پسزمینه طلایی تصویر شدهاند؛ صنمهایی که با پیوستن به جهان مقدس ابدی بهنظر میرسند. هیچ درک روشنی از زمان و مکان در ارائه فیگورها وجود ندارد و کل فضای تصویر بهغیر از چهره زن انتزاعی است. فضای تصویر در پیروی از رویکرد مدرنیستها کاملاً مسطح کار شده تا تختترین نقاشی سالهای اولیه قرن بدون هرگونه عمقنمایی یا پرسپکتیو پدید آید. رابطه فیگور با زمینه و نزدیکی سر مرد به بالای کادر، متاثر از کمپوزیسیون باسمههای ژاپنی است که پیشتر در آثار نقاشان امپرسیونیست هم نفوذ کرده بود.
ردای بلند دو فیگور مرد و زن در ورطهای طلایی پوشیده از نمادهای گوناگون در همدیگر امتداد مییابند و سمبولیزم کلیمت در کنایه به مردانگی و زنانگی را نشان میدهند؛ فیگور مرد آکنده از مستطیلهای سیاه و خاکستری است که قدرت و عقلانیت را تداعی میکنند، درحالیکه دایرههای رنگارنگ همراه با خطوط مواج در لباس زن انرژیهای نرم و زنانه را القاء میکنند. نقوش هندسی منظم و ساکن، نماد ساختارهای مردانه و فرمهای حلقهای پویا شبیه گل نماد نیروهای ارگانیک و حیاتبخش زنانه هستند. گلهای تجریدی که در کنتراست با زمینه زرد مبین امضای هنرمند در سبک آرنووُ هستند، از بالا به پائین ریخته میشوند؛ بهسان بارانی که بر بستر سبز گل فرود آمده و آنرا طلایی و حاصلخیز میکند. این جلوهها، همراه با تاج گیاه بر سر مرد و تاج گل بر سر زن، جملگی گرامیداشت مقام عاشقیاند.
''بوسه'' که ابتدا عنوان ''عشاق'' داشت، فراتر از صور سحرانگیز و کیفیات جمالشناختی، لایههای بحثبرانگیزی هم داشته که باوجود پوشیدگی کامل دو فیگور واکنشهایی انتقادی برانگیخت؛ بهخاطر طرح کامجویی در روابط عاشقانه و ارجاع به این رابطه در پسزمینه امر قدسی و عرفانی. بااینحال اثر پیش از آنکه هنرمند آنرا تمام کند توسط موزه بِلوِدِر وین به بالاترین رقم خریداری و تا حال حاضر همانجا در معرض نمایش عمومی قرار دارد. در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم پس از عقبنشینی سربازان آلمانی، بسیاری از نقاشیهای کلیمت در دانشگاه وین تخریب و نابود شدند، اما بوسه همچنان در کاخ بِلوِدِر حفظ شده است.
منبع: کانال تلگرامی علیرضا سمیع آذر