خانم گزارشگرِ عزیز فقط چند نفر جراحت دارند؟ یا عذرخواهی کن یا عذرخواهی کن!
صدای شیون و ناله هنوز در گوش آبادان سوت می‌کشد. از شهریور ۵۹ تا خرداد ۱۴۰۱ عهدی نانوشته انگار وجود دارد که پاره تن ایران رنگ خوشی را نبیند.
به گزارش هنر ام‌روز، تنها سرمستی این سال‌ها برای این شهر شکستن حصر آبادان بوده. مردم این شهر همیشه اسیر بی‌تدبیری بودند. هنوز آوارهای جنگ در این شهر مشهود است و حالا آوارهای متروپل. به همه این‌ها اگر گردوخاک را هم اضافه کنیم که انگار نمکی‌ست به روی زخمی کهنه که هنوز باز است. آری انگار زخم خوردن گوشه‌ای جدانشدنی از طالع آبادان است.
وقتی خانم گزارشگر با شنیدن فریادهایی که در چندقدمی‌اش شنیده می‌شود می‌گوید فقط چند نفر جراحت خفیف دارند، وقتی چشمانش را روی حقیقت پشت سرش بسته چه می‌توان گفت؟ مگر می‌شود این همه را دید و دم نزد؟ شما نیز مسئولید خانم! متروپل، داغ جدید آبادان است و نمی‌توانید این مردم رنجور را نادیده بگیرید!
آبادان چند شب است که نمی‌خوابد. نه به خاطر متروپل، به خاطر کلام شما که فقط درد را به رگ‌های مردمش تزریق کرد. یا شاید بهتر است بگوییم شما در چشم مردم دیگر جایگاهی ندارید و بهتر است خودتان از قاب دوربین به جای دیگری کوچ کنید.
یاسمن خلیلی فرد درباره این گزارش نوشت: خواهش می‌کنم اگر نمی‌توانید اخبار را آن‌طور که هستند پوشش بدهید، اگر ناچارید مدام تحریف کنید و این‌چنین آشکارا و خجالت‌آور سانسور کنید اصلاً بخش خبر را حذف کنید!!! خبرها را نگویید و ننویسید و ویدیو و عکس و ... تهیه نکنید!!! بی‌خیالش شوید تا ملت هم به درد خودشان بسوزند و لااقل بیش‌از این تحقیر نشوند ...
به خدا زشت است، بد است ... صدای ضجه‌ها و شیون‌های اطراف را نمی‌شنوید؟ این صحرای محشر دور و برتان را نمی‌بینید؟؟؟ ما صدای شیون‌ها و ناله‌ها و ضجه‌ها را می‌شنویم، مردم سوگوار و عزیز از دست‌داده را می‌بینیم، خوزستان را می‌بینیم و درد مردمش را می‌شناسیم ...
جراحت بسیار خفیف؟!؟! آن هم پس از فروریختن برج‌های به گفته‌ی خودتان «دوقلو» با آن عظمت!!!!؟؟؟ نکنید این کارها را ... با لغات بازی نکنید... درد مردم را اگر دوا نمی‌کنید درد تازه‌ای بر دردهای کهنه‌شان نباشید... روزی نیست که عزا نباشد ... روزی نیست که شاهد اتفاقی خوشایند باشیم ... روزی نیست که مثلاً بابت یک اتفاق خوش بتوانیم از ته دل خوشحال باشیم ... حالا هم باز باید بنویسیم «آبادان تسلیت» و به این فاجعه‌ی هولناک بیندیشیم و زخمی که هنوز گرم است ... ما که از این همه تسلیت گفتن خجالت می‌کشیم ... شما را نمی‌دانم.
احسان سلطانی، فعال توئیتری در این باره نوشت:
دستکم ۸۰ نفر زیر آوار ماندن، صدای شیون و زاری انقدر زیاده نمی‌تونه حرف بزنه، اما با وقاحت حیرت‌آوری میگه: چند نفر فقط «دچار جراحات بسیار خفیف» شدن!
کاربری به نام پانته‌آ کنایه‌وار می‌نویسد:
خودش خنده‌اش نگرفت؟!
اَفرو:
واقعیتی که با چشم قابل دیدن هست، وارونه جلوه داده می‌شه! همش توی تاریخ ثبت می‌شه
آ شیخ:
وضعیت از طنز هم گذشته. من بی‌اطلاع از همه چیز این کلیپ رو دیدم. و واقعا واقعا گمان کردم طنزه! صدای ضجه میاد بعد این میگه «جراحت بسیار خفیف!!!» مثلا گوشت ناخن شدن.
مهدی:
مثل حادثه ۱۱سپتامبر شده، میگه جراحات بسیار خفیف!!!!!
آهو:
اونا مگه همشهری تو نیستن زن؟ خجالت نمی‌کشی؟
سورنا:
در شرایط فعلی ، انتخاب بین درست و غلط آنچنان هم مشکل نیست !