{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

همایون اسعدیان: امثال فرح‌بخش کلمه قانون را لُوث و مبتذل کرده‌اند

همایون اسعدیان: امثال فرح‌بخش کلمه قانون را لُوث و مبتذل کرده‌اند
کدخبر : 15301

یادداشتی از حسین لامعی درباره صحبت‌های محمدحسین فرح بخش.

به گزارش هنر ام‌روز، یادداشتی از حسین لامعی یک- ویدیوی پایین، حدود ۱۰ سال قبل است؛ سال ۹۲؛ برنامه‌ی «هفت»... بخش‌هایی از مناظره‌ی «حسین فرح‌بخش»، با «همایون اسعدیان»، که به دلیل لحن و بیانِ فرح‌بخش، به احترامِ مخاطبان، بخش‌های بیشتری را، جای ندادیم...



دو- این مناظره، پیرامونِ «تعطیلیِ خانه‌سینما»، توسط «دولتِ دومِ احمدی‌نژاد» است... تعطیلی‌ای که با استقبال و همراهیِ فرح‌بخش و طیفِ او، مواجه شد... طیفی که هرچند سینماگرند، اما با پشتیبانیِ دولتِ احمدی‌نژاد، از جایی به بعد، رسما، حامیِ تعطیلیِ «خانه‌سینما» شدند؛ و خواستارِ تشکیلِ خانه‌سینمای جدید، به لیدریِ خود!..

سه- بحثِ ما اما در این متن، فراتر از مباحثِ دیروزِ «خانه‌سینما»ست... بحث ما در اینجا، رو در روییِ ۲ گفتمان است؛ رو در روییِ ۲ لحن... «لحنِ و بیانِ فرحبخش»؛ «لحن و بیانِ اسعدیان»... لحن و بیانِ چِرک؛ لحن و بیانِ پاکیزه...

چهار- ما این ویدیو را؛ ما این «لحظه‌ها» را؛ هرکداممان، بارها و بارها، در زندگی‌هایمان، تجربه کرده‌ایم... ما از کودکی در اطراف‌مان، «فرح‌بخش‌ها»ی بسیاری دیدیم؛ و هرچه پیش آمدیم، با فرح‌بخش‌های بیشتری مواجه شدیم... ما این لحن و بیان را، خوب می‌شناسیم... در کوچه و خیابان، سرِ بازار، در ترافیک، در گاراژ و مکانیکی و تَره‌بار، در ورزشگاه‌ها و استادیوم‌ها و... بارها و بارها، با این لحن و بیان طرف شدیم... بعضی‌هایمان، بلد بودیم از پسِ طرف بربیاییم؛ و بعضی‌هایمان، همچون اسعدیانِ این گفت‌وگو، به طرف گفتیم: «من ادبیاتم با شما فرق میکنه؛ من مَتَلک انداختن بلد نیستم؛ من بلد نیستم اینطوری حرف زدن بزنم»... و بعضاً نیز، این پاسخ‌ها را، نه به طرف، که در دلمان دادیم! خودخوری کردیم...

پنج- مَردمانِ هر سرزمین؛ طبیعتا، کمترین انتظارشان این است، که اهالیِ سینمایشان، کمی تا حدودی، لحن و بیانشان، همچون اسعدیانِ این گفت‌وگو باشد؛ حال آنکه امروز، در فضای هنر و سینمای ما، فرح‌بخش‌ها جولان می‌دهند، و این محیط، بهشتِ آن‌هاست... افرادی که گمان می‌کنند، دهن به دهنِ نکردنِ دیگران با آن‌ها، به دلیلِ ترسِ دیگران از آن‌هاست؛ یا به دلیلِ سَرزبان‌دار بودنِ آن‌ها!.. و نمی‌دانند که شاید افرادی باشند که تربیتِ خانوادگی‌شان، به آن‌ها چنین آموخته باشد؛ «سکوت و ادب، در اینطور موارد»... فرهنگِ: «دهن به دهن نکردنِ با هرکس»...

شش- باری... صائب تبریزی، چند قرن پیش، چنین سُرود:
نعمتِ روی زمین ، قسمتِ «بی‌شَرمان» است
خونِ دل می‌خورَد آنکَس که «حیایی» دارد...

 

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها