{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

«قهرمان»؛ فیلمی در ستایش مردم زنده‌کُشِ مرده‌پرست

«قهرمان»؛ فیلمی در ستایش مردم زنده‌کُشِ مرده‌پرست
کدخبر : 10342

آخرین ساخته اصغر فرهادی، فیلمساز مطرح سینمای ایران و جهان، سیاسی‌ترین اثر کارنامه هنری او به شمار می‌آید. «قهرمان» نقدی تند بر جامعه‌ای است که فیلمساز در آن رشد کرده و اکنون از آن بیزاری می‌جوید.

به گزارش هنر ام‌روز به نقل از خبرآنلاین، یکی از مهم‌ترین مولفه‌های اصلی فیلم‌های اصغر فرهادی از ابتدا تا آخرین فیلمی که قبل از «قهرمان» ساخته بود، شروعی غافلگیرکننده همراه با قاب‌هایی معنادار است که مخاطب را تا انتها پای فیلم می‌نشاند اما شروع «قهرمان» جذاب نیست؛ یک زندانی از زندان آزاد شده و در میانه روزی که با نورهای زرد بیش از حدی احاطه شده در حال پیاده‌روی در محوطه نقش رستم است و سمت مقبره خشایارشا می‌رود تا شوهرخواهر خود را ببیند.

ریتم کند، دیالوگ‌های اضافه‌ چون تعارف کردن چای به شخصیت اصلی داستان و بیان این جمله که «چایی زندان کجا و چایی قبر خشایارشا کجا؟» بیش از اندازه گل‌درشت و خلاف مسیری است که فرهادی تا پیش از «قهرمان» پیموده است. این روند تا انتها همراه فیلم است و ما مرتبا دیالوگ‌هایی از این دست را می‌شنویم که به هیچ وجه برای شخصیت‌های گوینده نیست. برای مثال، راننده تاکسی که معلوم نیست با چه انگیزه‌ای به رحیم پیشنهاد دروغ گفتن می‌دهد، همراه او می‌شود و برابر مسئولی که از استخدام رحیم سرباز زده می‌گوید: «حیف این مملکت که دست شما افتاده!»

فیلم «قهرمان» بازگشت فرهادی به سینمایی است که تا «جدایی نادر از سیمین» آن را طی کرد اما فیلمنامه آن همچون فیلم‌های «جدایی ...» و «درباره الی» قرص و محکم نیست.

وقتی فیلم‌های قبلی فرهادی را مرور می‌کنیم، شهر، محله و خانه کاراکترها هویت مشخصی داشتند؛ به صورتی که نمی‌توان این افراد را در جغرافیای دیگری تصور کرد اما معلوم نیست که شهر شیراز به چه علت برای روایت این داستان انتخاب شده است؟ باتوجه به بار رسانه‌های اجتماعی در معرفی شخصیت اصلی فیلم می‌توان گفت که روایت داستان شهرت زندانی که در مرخصی پولی پیدا کرده و آن را به صاحبش برگردانده در جغرافیای تهران بهتر مورد قبول قرار می‌گرفت. چه بسا رحیم‌های زیادی که در شهرهای مختلف پول‌هایی پیدا کرده و آن را به صاحبان برگرداندند، تلویزیون هم از آنها گزارشی گرفته اما توجهی همچون رحیم داستان قهرمان به آنها نشده است.

فرهادی در این فیلم شمایل دیگری از خودش به نمایش می‌گذرد. به‌گونه‌ای که ما شاهد ضعف‌های متعددی در فیلمنامه به تصویر کشیده شده هستیم. به عنوان مثال پایان باز یکی از مشخصه‌های اصلی فیلم‌های کارگردان جدایی نادر از سیمین است اما در آثار قبلی او کمتر شاهد باز ماندن بخش‌های دیگری از داستان بودیم.

به‌گونه‌ای انگار همه‌چیز برای کاراکتر شدن رحیم (با بازی امیر جدیدی) قربانی می‌شود. مشخص نیست که این کاراکتر چرا به جای شماره زندان، شماره یکی از اتاق‌هایی که او را می‌شناسند می‌دهد؟ همه‌چیز برای مخاطب در حد گمانه‌زنی پیش می‌رود. به صورتی که ما حس می‌کنیم خانمی که پول را گرفته، صاحب اصلی پول نبوده اما باتوجه به مشخصاتی که از کیف داده یا دزد بوده یا کسی که به صاحب اصلی پول نزدیک است. با این تفاسیر چرا پس از جنجال‌های رسانه‌ای فراوان که سبب شهرت بیش از اندازه‌ای برای رحیم شده، صاحب اصلی پول که سکه‌هایش را از دست داده خود را نشان نمی‌دهد؟

رحیم که کاراکتر اصلی داستان است، در طول داستان شخصیتی ضعیف تصویر می‌شود. به صورتی که حتی قادر نیست،‌ در خیریه‌ای که او را به عنوان قهرمان معرفی کرده، از خودش دفاع کند. بیان واقعیت می‌تواند شرایط را برای او تغییر دهد اما رحیم در کمال تعجب نمی‌تواند توضیح دهد. گویی لکنتی که پسرش به آن مبتلاست، بیشتر گریبان پدر را گرفته است.

نشان دادن این رفتارها از رحیم، به مخاطب از او تصوری می‌دهد که دل‌مان بیش از اندازه به حالش بسوزد. اما ناگهان تصویر دیگری از او را می‌بینیم. رحیم که همه‌چیز را زیر سر باجناق سابق خود (با بازی محسن تنابنده) که طلبکار او هم هست می‌بیند، پیش او رفته و در کمال ناباوری با او درگیر می‌شود. مشخص نیست چطور این کاراکتر که تا این حد ضعیف بود، درست وقتی که باید به فکر حل مشکلات خود باشد و با مصالحه کار را جلو ببرد، تصویر دیگری از خود نشان داده و با طلبکارش درگیر می‌شود. در واقع انگار این درگیری لازم بود تا فیلمنامه وارد گره تازه‌ای شود!

«قهرمان»؛ فیلمی در ستایش مردم زنده‌کُشِ مرده‌پرست
امیر جدیدی در فیلم «قهرمان»

علاوه بر این، شخصیت رحیم در مراسم خیریه برای جمع‌آوری پول، پسرش را به بالای صحنه می‌برد و صحنه‌ای عاطفی را ایجاد می‌کند اما در سکانسی که نماینده زندان برای فیلم گرفتن از پسرش آمده، به‌گونه‌ای دیگر عمل کرده و هر کاری می‌کند تا فیلم پسرش منتشر نشود. رحیم از ابتدا تا انتهای فیلم به هر دری زد تا از زندان بیرون بیاید و در انتها وقتی ممانعت خیریه از دادن پول جمع‌آوری شده به او را می‌بیند و برای جلوگیری از اعدام فردی دیگر از خیر پول می‌گذرد اما چگونه در انتها تا این اندازه دچار تحول شده که نمی‌گذارد فیلمی از پسرش منتشر شود؟ آیا تا قبل از آن پای پسرش به این ماجرا باز نشده بود؟ مخاطب از ابتدا تا انتهای فیلم و در صحنه‌های مختلف مرتبا شاهد تحقیر پدری در مقابل چشمان پسرش بوده است، پس چگونه در آخر و آن هم پس از آن‌که فیلم از پسر گرفته شده، رحیم به این تحول رسیده است؟ شخصیتی که حتی برای حرف زدن ساده با مشکل مواجه است، چگونه با نماینده زندانی که قرار است از فردا پیش او برود، این چنین تند رفتار می‌کند؟

شانه‌های نحیف شخصیت رحیم طاقت تحمل چنین باری را ندارد و به همین دلیل کاراکتر دچار تناقض است.  

مهم‌ترین مسئله در فیلم فرهادی، مواجهه مردم با قهرمان زنده و قهرمان‌هایی است که به زعم فرهادی سال‌ها پیش مرده‌اند. بنابراین همه‌چیز دومینو ‌وار کنار هم چیده شده تا شمایلی فُکاهی از مردم ایران نشان داده شود. مردمی که فرهادی از آنها صحبت می‌کند، به قدری ساده لوح هستند که یک خبر ساده در رسانه‌های اجتماعی می‌تواند آنها را به هر سمتی بکشاند.  

به صورتی که نماینده زندان به خانه رحیم آمده تا با گرفتن فیلمی از پسرش همه‌چیز را به نفع زندان و رحیم تمام کند. او می‌گوید «با پخش این فیلم «مردم» دوباره به طرف تو می‌آیند!» تصوری که مسئول زندان از مردم دارد گویی همان تصوری است که فرهادی از مردم دارد. به صورتی که در فیلم می‌بینیم مردم به راحتی با خبری رحیم را قهرمان می‌کنند و با خبری دیگر او را دروغگو. مردم فیلم «قهرمان» از داشتن مغز بی‌بهره هستند و به زعم فرهادی با ساده‌لوحی تمام به مشاهیر گذشته خود افتخار کرده و خوردن چای در کنار مقبره‌اش را محترم می‌شمارند اما در مواجه با قهرمان زنده، او را به بدترین شکل بی‌آبرو کرده و به زندان می‌اندازند.

فیلم «قهرمان» را می‌توان تلاش فرهادی برای تصویر کردن جهانی معرفی کرد که قهرمانش دارای رفتاری متناقض است. جهانی که منطقش دچار خدشه بوده و با احساسات نویسنده‌اش جلو رفته. فرهادی تمام زورش را می‌زند تا قهرمان تولید کند، در صورتی که کاراکتر نمایش داده شده، مولفه‌های قهرمان شدن را ندارد و تنها ما را یاد کارگردانی می‌اندازد که می‌خواهد خود را از مردم نشان داده شده در فیلم جدا کند.

در نهایت باید بگویم «قهرمان» نقدهایی را به حاکمیت وارد کرده و تا حدودی از بخشی از آن بیزاری می‌جوید اما آن را لایق مردم زنده‌کش و مرده‌پرستی معرفی می‌کند که در فیلم نشان داده شده است.

 

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها