{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

نقد، تحلیل و بررسی فیلم" آزمون" استوارت هازلدین

نقد، تحلیل و بررسی فیلم" آزمون" استوارت هازلدین
کدخبر : 16228

آزمون یا امتحان (به انگلیسی: Exam) فیلمی تریلر روان‌شناختی و معمایی به نویسندگی و کارگردانی استوارت هازلدین و محصول سال ۲۰۰۹ سینمای بریتانیا است. هازلدین به همراه گرت آنوین تهیه‌کننده این فیلم بوده و استیون بارتون موسیقی متن آن را ساخته است. آدار بک، جما چان، ناتالی کاکس، جان لوید فیلینگهام، لوک مابلی، جیمی میستری و کالین سالمون در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند.

به گزارش هنر ام‌روز، مباحث فیلم بیشترحول محور رفتار سازمانی و منابع انسانی است.

برای جذب و استخدام نیروی انسانی هنوز راهی عادلانه تر از آزمون یافت نشده هرچند که در همین مفهوم آزمون، نابرابری های بسیاری نهفته است اما این روش در حال حاضر معقول است و آنقدر عادلانه که برای تعدیل انصافش در کشورهای عقب مانده مجبورند این روش را با مصاحبه های مختلف ترکیب کنند تا اندکی از عادلانه بودنش بکاهند و بتوانند نتایج را مطابق معیارهای رابطه گرا رقم بزنند.

آزمون های استخدامی اگرچه انواع بسیاری دارند اما فلسفه اصلی همه آنها ایجاد شرایطی برابر برای ارزیابی افرادی متفاوت است. 

در آزمون های استخدامی شرایط آزمون را تا حد امکان برابر می چینند و حتی گاهی به کوچکترین وجزئی ترین شرایط محیطی نظیر زوایای مختلف تابش نور نیز دقت می شود تا بشود به نتایج حاصل از آزمون بهای بیشتری داد.

اگر در آزمون های مربوط به امور تحصیلی یا شغلی مهم شرکت داشته اید، به احتمال زیاد فشار روانی منحصر به فردی را که در این جور جلسات جاری است تجربه کرده اید. 

حالا فرض کنید در یکی از این آزمون ها، به محض آغاز وقت امتحان، برگه خود را از روی میز برگردانید و ببنید که صفحه آن کاملا سفید است و از سوال هیچ خبری نیست! استرس تان چقدر بالاتر می رود؟

این وضعیتی است که ماجرای فیلم آزمون (exam ) با آن آغاز می شود؛ یک فیلم جمع و جور انگلیسی که کارگردانش استوارت هازلدین شهرت چندانی هم ندارد و در سن 39-40 سالگی تازه این اولین فیلمش است که می سازد. 

 موضوع عجیب و غریب، تعلیقی جذاب را در داستان می آفریند.

 

خلاصه فیلم 

داستان فیلم آزمون در مورد هشت کاندید برگزیده است که به آخرین مرحله مصاحبه شغلی، برای استخدام در یک شرکت قدرتمند و مرموز، راه پیدا کرده‌اند. پس از ورود به یک اتاق بدون پنجره، مراقب آزمون به آن‌ها هشتاد دقیقه فرصت می‌دهد که به یک سؤال ساده پاسخ دهند. او سه قانون برای آن‌ها تعیین می‌کند که در صورت نقض آن‌ها رد صلاحیت خواهند شد: آن‌ها نباید با او یا دربان مسلح صحبت کنند، باید برگه‌هایشان را سالم نگه دارند، و اتاق را ترک نکنند. او ثانیه شمار را فعال کرده و می‌رود. ماجرا از جایی شروع می‌شود که متقاضیان به برگه‌هایشان نگاه می‌کنند و در میابند که تمامی برگه‌ها کاملاً خالی هستند.

 

سکانس ابتدایی فیلم

 

در آغاز فیلم تصاویری ناقص از هشت شخصیت اصلی داستان می بینیم که مقابل آینه ایستاده اند و خود را برای آزمون آماده می کنند.

 تیتراژ فیلم فوق العاده است ...کنش های متفاوت هر یک از این آدم ها ( یکی موفقیت را به خود تلقین می کند، دیگری دعا می خواند، کس دیگر دارو مصرف می کند و فرد بعدی رفتار مضطربانه از خود بروز می دهد و...)

از همان ابتدا می فهمید با فیلمی روبرو هستید که باید به تمام جزییات دقت کنید. تمام نکات تیتراز در کل فیلم کاربرد دارند.

این فیلم ما را به دقت در گفته ها و شنیده ها رهنمون می کند. همچنان که وسایلِ ریز و کوچکی از جمله گیره ی موی سرِ یکی از زنانِ شرکت کننده و یا قرص کپسولِ یکی از مردان، که در ابتدای فیلم و هنگام آماده شدنِ افراد برای ورود به اتاقک امتحان در دستشان دیده ایم، در میانه های داستان، نقش مهم و حیاتی برای شخصیت ها بازی خواهندکرد و ما را متوجه می کنند که چنین وسایلِ ظاهراً ساده ای هم گاهی می توانند پر اهمیت باشند.

کل فیلم در یک  اتاق آزمون  می گذرد و همه می دانند که ناظری وجود دارد و یک مامور که تنها کارش اخراج افراد است…و این شاید حکایتی از هستی و نگاه ایدیولوژیک و دینی به این دنیاست. 

ایده ی گیر افتادنِ عده ای درونِ یک محیط بسته به صلاحدیدِ کَس یا کسانی، اینبار با روایت جدیدی همراه می شود که بسیار جذاب و درگیرکننده است. 

در درجه ی اول، خودِ موقعیت اصلی و کشف این معما که بالاخره سئوالِ مورد نظرِ شرکتِ آزمون گیرنده چیست و کجا نوشته شده، باعث می شود ذهن تماشاگر به تکاپو بیفتد و همراه با آزمون دهندگان، راه های مختلف را در ذهن بررسی کند مگر که به جواب برسد.

 نکته اصلی از اینجا شروع می شود که اصلا سوال چیست؟   اگر نگاه اشراقی به فیلم داشته باشیم اینست که انسان همیشه بدنبال جواب برای هستی است و باید ابتدا سوال را پیدا کرد… و پیچیدگی داستان این فیلم  از همیجا شروع می شود.

در پیداکردن سوال، شخصیت های فیلم بیشتر بر نگفته های  ممتحن تمرکز کرده گفته ها و قوانینِ آزمون گیرنده را تحلیل می کنند و با توجه به « چیزهایی که نگفته » و نه « چیزهایی که گفته » میدانِ عملِ خود را افزایش می دهند تا شاید به جواب برسند.

فیلم از ما همینقدر ریزبینانه و با جزئیات، دقت می طلبد تا بیش از پیش حواسمان به دور و بر باشد.

 

سکانسی از فیلم آزمون

 

این سکانس نماد فوق العاده ای از یک کار تیمی به تصویر کشیده.

بعضی از ما در مشکلات آنقدر به درب بسته زل میزنیم که پنجره های باز رو فراموش میکنیم ... این یعنی ما در لحاظ استراتژی تصمیم گیری نباید فقط بر محدودیت ها تمرکز کنیم بلکه باید با اطلاع از محدودیت ها بر فضاهای باز متمرکز بشیم تا بتونیم بهترین تصمیم رو بگیریم.

آزمون و خطا

وقتی سوال مشخص باشد جواب هم مشخص است حداقل می توانیم حدس بزنیم که پاسخ را کجا باید جستجو کرد اما اگر ندانیم سوال چیست، حتی نمی توانیم حدس بزنیم که کجا آن را بیابیم. برای همین است که مسئله اصلی پاسخ نیست بلکه سوال است و زمانی که سوال معلوم نباشد چاره ای جز آزمون و خطا نیست. 

از آزمون و خطا همواره به عنوان روشی دور از رویکردهای علمی یاد می شود در صورتی که رویکردهای علمی مورد نظر برای زمانی مناسب است که سوال معلوم باشد و زمانی که سوال معلوم نیست باید همه فرضیاتی که به ذهن می رسد را آزمایش کرد زیرا شما هیچ مبنایی برای ساماندهی تلاش خود ندارید.

بسیاری از یافته های بشر نیز از طریق آزمون و خطا به دست آمده است که هزینه و از آن مهم تر زمان زیادی از بشر صرف پرداختن به آنها شده است. به عنوان مثال اختراع ماشین پرواز یکی از آن مواردی است که دانشمندان و هنرمندان زیادی را ناکام گذاشت و هزینه های گزافی صرف شد اما در نهایت دو برادر که تخصص آنها دوچرخه سازی بود توانستند با حداقل هزینه این رویای دوردست را محقق سازند.

و زیباترین دیالوگ این سکانس: اتاق در برابر عمل تو عکس العمل نشون داد.

 

سکانسی از فیلم آزمون

 

رقابت سالم!!!

یکی از اشتباه ترین ترکیب کلماتی که در ادبیات ما وجود دارد همین اصطلاح (( رقابت سالم )) است.

در ایده آل ترین حالت رقابت، چیزی بیش از احترام شکل نمی گیرد در واقع رقابت سالم نیاز به پیش فرض هایی چون انصاف، برابری، اخلاق و نوع دوستی دارد و از آنجایی که این واژگان خود مفاهیمی انتزاعی محسوب می شوند که ما به ازای بیرونیِ استانداردی ندارند، پس نمی توان اصطلاحِ ((رقابت سالم)) را یک شاخص به حساب آورد چرا که حقیقت رقابت، تلاش برای به دست آوردن منفعتی است که در صورت تصرف دیگران، برای ما قابل دستیابی نیست و تا جایی که هیچ توجیه منطقی برای صرف نظر کردن از آن منفعت وجود نداشته باشد، هیچ دلیلی هم برای ترحم، از خودگذشتگی و مددکاری در حوزه رقابت وجود نخواهد داشت به خصوص در کشورهای عقب مانده ای که دچار ایدئولوژی زدگی شده اند، به دلیل کمتر شدن فرصت ها، افزایش تبعیض و فراگیر شدنِ زیاده خواهی؛ رقابت دردناک تر و احتمال موفقیت کمتر است. 

بدیهی است که در کشورهای توسعه یافته شانس بیشتری برای تعدیل فضای رقابتی - به ویژه در سطح فردی- وجود دارد.

در این قسمت از فیلم شاهد هستیم که در روند آزمون و خطای متقاضیان، یکی از داوطلب ها از برگه خود غافل شده و یکی دیگر از داو طلب ها در کمال بی رحمی او را از چرخه رقابت حذف می کند. مفهوم واقعی رقابت همین است.

 

سکانسی از فیلم آزمون

 

هر آزمونی خشونت خاص خود را دارد

آزمون تلاشی برای قرار دادن افراد در شرایط از پیش تعیین شده ای است که ایجاد چالش کند و ارزیابی به واکنش داوطلبان به همین چالش ها بستگی دارد و این چالش ها چون منجر به تنش های شدید می شود ممکن است توأم با خشونت باشد. 

این خشونت می تواند ابعاد پیدا و پنهان زیادی داشته باشد که داوطلبان را در شرایط انتخاب قرار دهد یا اینکه باعث شود فرد از مدل رفتاری مهندسی شده توسط خودآگاهش فاصله بگیرد و مبتنی بر ناخودآگاهی و حقایق پنهان درونی تصمیم بگیرد و رفتار کند که کشف این حقایق نیز یکی از چالش های اخلاقی مهم در بحث استخدام است و همواره این چالش را پیش روی مدیریت قرار می دهد که در آزمون، تا کجا اجازه داریم که حریم خصوصی افراد را نقض کنیم.

زیربنای یک کارگروهی اعتماد است این اعتماد یا انتخاب می شود یا ایجاد می شود که به زیبایی دراین سکانس نمایش داده شد که در شرایط ابهام برای ایجاد اعتماد،اتحاد انتخاب می شود. اما در صورتی که اعتماد شکسته شودهر کسی به دنبال به دست اوردن آن خواهد بود حال ممکن است با آزمایش کردن واکنش های فرد باشد و یا به زور و شکنجه .

نکته زیبای این سکانس:

جایی که گفته شد دروغ گفتن با قانون منافات ندارد همه به خود اجازه می دهند( چقدر این جمله با ما عجین شده است) برای منافع شخصی دروغ بگویند. پس ما نه تنها در قانون بیرونی بلکه از درون هم باید برای دروغ خط قرمز قایل شویم وگرنه انسانیت باقی نخواهد ماند.

 

اگر ازکسی خوشت نمیاد اونو با حرف کنترلش کن. نه با خشونت.

photo_2022-10-30_12-06-08

 

 

سکانسی از فیلم آزمون

 

با پیش رفتن داستان، در سکانس قبل واین سکانس همراه با دیالوگ هایی جذاب و روان، همچنان که باید، تنش بین شخصیت ها لحظه به لحظه فزونی می گیرد. 

اتهام جاسوسی به یکدیگر زدن، در حق یکدیگر جفا کردن، نامردی کردن و وحشی گری، مواردی ست که این شخصیت ها در حق هم روا می دارند و پله به پله، سوء تفاهم و دشمنی را بین خود بیشتر می کنند و این آن چیزی ست که فیلم در لایه ی زیرینِ خود می خواهد مطرحش کند؛ اینکه در چنین موقعیتِ خطیری، که همچنان عده ای بالادستی آن را تدارک دیده اند.

در چنین موقعیتی، آدم ها می توانند چه بلاهایی سرِ هم بیاورند و چه واکنش هایی از خود نشان بدهند و آن لایه ی زیرینِ اغلب ترسناکِ خود را رو کنند و همه را متحیر.

رقابت باعث می‌شود نبوغ،دروغ،خیانت و خشونت در جمع بیدار شود وآنها برای حذف یکدیگر دست به هرکاری بزنند.به این ترتیب یکی‌یکی از جلسه اخراج می‌شوند.

دلسوزی و نگرانی برای جان هم نوع حتی در یک رقابت زیباست اما حقیقت این است که همیشه همه اتفاقات به زیبایی رخ نمی دهد.دنیای واقعی با زیبایی های داستانی تفاوت داره.

فرصت های خوب زندگی کردن به تعداد همه انسان ها نیست بنابراین فقط کسانی می توانند خوب زندگی کنند که از دیگران سبقت بگیرند و در مبارزاتی که وجود دارد پیروز شوند احتمالاً بسیاری از منتقدان و صاحب نظران و به خصوص روانشناسان، این موضوع را نمی پذیرند و بیان این مطلب را حمل بر بدبینی می کنند و برای اثبات ادعای خود از جوامع توسعه یافته مثال و مصداق می آورند و حتی متوسل به مصادیق بی شمار نوع دوستی در جوامع عقب مانده می شوند اما با این وجود حقیقت این است که برای خوب زندگی کردن شما ناچار هستید عده ای را از پیش رو بردارید البته افراد زیادی هستند که شرایط این لطف را در حقشان روا می دارد و به جای خودشان زحمت حذف دیگران را عهده دار می شود و یا در جوامع توسعه یافته، حکومت ها به جای مردم این زحمت را به نحوی اشتراکی متقبل می شوند و به نیابت از یک ملت تلاش می کنند تا فرصت های زندگی ملتی دیگر را- با پیچیده ترین ترفندها و نامحسوس ترین بهانه ها- به نفع ملت خود مصادره کنند.

 مهم ترین دلیل مخالفت ابرقدرت ها با توسعه دموکراسی در کشورهای عقب مانده ریشه در همین فرصت های کلان دارد. 

آنها دموکراسی را فقط برای کشور خود می پسندند و در دیگر کشورها ترجیح می دهند ساختارهای سنتی برقرار بمانند چرا که رقابت با حکومت های دموکراتیک بر سر تصاحب فرصت ها به مراتب سخت تر از  رقابت با ساختارهای ناکارآمد خواهد بود.

 

وقتی بتونی غیر ممکن را کنار بزنی، هرآنچه باقی می ماند حقیقت است.

exam72

 

سکانس پایانی فیلم آزمون

 

در طراحی آزمون های استخدامی، عموماً چیزی به نام بهترین مد نظر قرار نمی گیرد و تأکید بیشتر بر روی کارآمدترین است چرا که هر انسانی این شانس را دارد که در زمینه ای جزو بهترین ها باشد  وشاخص ها و تعریف این کارآمدی را شرح وظایف شغل و امور تصدی گری همان حرفه تعیین می کند.

همیشه برای پیروزی در برابر رقبا، الزاماً نباید جلوتر از آنها باشید بلکه فقط کافیست تا در جای صحیح قرار داشته باشید.

برای پیروزی الزاماً نباید بیش از دیگران تلاش کنید گاهی برنده کسی است که بیش از دیگران صبر می کند نه تلاش.

یک مبارزه ابعاد گوناگونی دارد و پیروزی متعلق به کسانی است که بهتر از رقبا شرایط را تحلیل کنند. 

پاسخ معماهای پیچیده زیادی همواره جلوی چشم بشر قرار دارد که به علت خطاهای شناختی از کنار بدیهی ترین و روشن ترین پاسخ ها می گذرند و با پیچیده ترین ابزار، تاریک ترین زوایا را کنکاش می کنند.

 بسیاری از اکتشافات بشر به همین ترتیب بوده مانند قانون جاذبه که در برابر چشم تمام بشریت وجود داشت اما برای پی بردن به آن لازم بود تا یک نابغه مانند نیوتن ظهور کرده و با سال ها تلاش و نبوغ ذهنی بتواند این حقیقت بدیهی را کشف کند.

 

ناتاشا:من بودم که جونتو نجات دادم...

مارتین:خب همه مرتکب اشتباه میشن!

exam2

 

منبع: کانال تلگرامی کافه هنر

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها