{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

پنج فیلم آخر زمانی که بهتر است زودتر تماشا کنید!

پنج فیلم آخر زمانی که بهتر است زودتر تماشا کنید!
کدخبر : 16302

فیلم‌های دیستوپیایی مثالی از بدبینی‌‌ بشر نسبت به آینده‌ی خودش است. آثاری‌ که وقوع پادآرمانشهرها را احتمالی ممکن می‌دانند و فضایی رعب‌انگیز از آینده را برای مخاطبشان ترسیم می‌کنند.

هنرام‌روز: دیدن پایان جهان با فیلم های آخرالزمانی ، دورنمای وحشتناکی است. اما تماشای بدترین سناریوی ممکن در یک فیلم می‌تواند تجربه‌ای آموزنده، هیجان‌انگیز و مهیج باشد. مثال: جای تعجب نیست که درام همه‌گیری «Contagion» یا شیوع اثری بود که همه باید آن را تماشا کنند، زیرا این فیلم آخرالزمانی به ما کمک می‌کند تا فاجعه واقعی را پردازش کنیم. همه‌گیری‌ها در واقع موضوع مکرر فیلم های آخر الزمانی هستند، مانند فجایع تغییرات آب و هوایی، انباشت زامبی‌ها، بیگانگانی که به دنبال تسلط بر جهان هستند و شهاب‌‌سنگ‌هایی که به سمت زمین پرتاب می‌شوند.

با این حال، بسیاری از بهترین فیلم های آخرالزمانی تاثیر خود را با لحظات آرام‌تری بر مخاطب می‌گذارند: برای مثال یک ربات کنجکاو رشد نهالی را در محل دفن زباله‌ها تماشا می‌کند. یک خانواده وحشت زده از هیولا‌ها، یک شام بی‌صدا می‌خورند. یا آخرین زن باردار روی زمین با قایق به سوی آینده‌ای امیدوارکننده پارو می‌زند. ایده آخرالزمان همیشه بشریت را مجذوب خود کرده است، و گواهی بر این واقعیت است که ادیان مختلف آن را در دل و ذهن خود پذیرفته‌اند و هنرمندان نیز از آن به عنوان یک ابزار ادبی استفاده می‌کنند.

در ادامه به معرفی پنج تا از بهترین فیلم‌های آخر زمانی می‌پردازیم.

 

فرزندان انسان

این اقتباس از رمان پی‌دی جیمز به کارگردانی جاه‌طلبانه آلفونسو کوارون، یک فیلم آخر الزمانی هیجان‌انگیز و سیاسی-اجتماعی است که مملو از صحنه‌های اکشن جیسون بورنی است.

چیزی که آن را علمی تخیلی می‌کند، محیط سال 2027 و بحران ناباروری جهانی است. تعداد کمی از فیلم‌ های علمی تخیلی وجود دارند که به اندازه این اثر خشن، دلخراش و از نظر تکنیکی تأثیرگذار باشند.

این فیلم آخرالزمانی با مرگ جوان ترین فرد روی زمین که 18 ساله بود شروع می‌شود و آینده‌ای تاریک را آشکار می‌کند که در آن زنان توانایی زایمان را از دست داده‌اند. در واقع فیلم دنیایی را به تصویر می‌کشد که در آن همه جبهه امید باید از بین برود، و با این حال تعداد انگشت شماری از مردم به سمت نوری نامرئی حرکت می‌کنند.

به تصویر کشیدن این دیستوپیا یکی از زیباترین تصاویری است که تا به حال در این ژانر دیده شده است. نماهای طولانی و شگفتی‌های فنی کار از شما می‌خواهند بارها و بارها آن‌ها را تماشا کنید. در کنار این، اجراهای باورنکردنی توسط افرادی مانند کلایو اوون، جولیان مور، و چیوتل اجیوفور وجود دارد. همه اینها گرد هم می‌آیند تا به تایید جایگاه Children of Men به عنوان بالاترین فیلم 20 سال اخیر در این فهرست کمک کنند.

 

فیلم خارجی

استاکر

فیلم «استاکر» به کارگردانی آندری تارکوفسکی، فیلمساز بزرگ شوروی، برداشتی جذاب از عمیق ترین پرسش‌های علمی‌تخیلی است. یک قطعه مهم از تاریخ سینما، استاکر یک فیلم علمی تخیلی کمیاب است؛ این فیلم به سفر سه مرد در یک زمین بایر عجیب می‌پردازد که در جستجوی اتاقی هستند که خواسته‌های قلبی آن‌ها را برآورده کند. در واقع استاکر داستان منطقه‌ای اسرارآمیز در دنیایی پس از فاجعه آخر الزمانی است. در این منطقه محلی وجود دارد که مردم باور دارند در آن عمیق‌ترین آرزوهای قلبی فرد برآورده می‌شوند.

اما این چیزی نیست که فیلم درباره آن باشد. مانند تمام کارهای تارکوفسکی، «استاکر» به خلق و خو، راز، زوال و اندوه و ایجاد فضایی متفکرانه می‌پردازد که در آن مخاطب می‌تواند درون جهان اثر کاوش کند و با واکنش‌های خود نسبت به مطالب ارائه شده کنار بیاید. به طور کلی، فیلم کمی به داستان‌های علمی تخیلی سوررئالیستی فرو می‌رود زیرا بسیاری از اتفاقات عجیب و غریب در فیلم به تفاسیر مخاطب سپرده می‌شود. جالب است بدانید این فیلم بر اساس کتابی به نام پیک‌نیک کنار جاده، الهام‌بخش یک سری بازی‌های ویدیویی نیز بود که با STALKER: Shadow of Chernobyl شروع شد.

فیلم خارجی

روز پس از فردا

جک هواشناسی آمریکایی است که به‌همراه همکارانش روی دلایل تغییرات جوی و زیست محیطی کار می‌کنند آنها در تحقیقات خود نشان می‌دهند که تغییرات آب و هوایی و گرمایش تدریجی زمین می‌تواند عصر یخبندان جدیدی را ایجاد کند. بعد از مدتی طوفانی در نیمکره شمالی ایجاد می‌شود و به دیگر قسمت‌های زمین هم می‌رسد و به‌تدریج شهرها یکی پس از دیگری وارد عصر یخ می‌شوند و افراد از بین می‌روند.  

روز پس از فردا با یخبندان و تغییرات آب و هوایی تماشاگر را وارد دورانی آخرالزمانی می‌کند. این فیلم چالش‌های دیستوپیایی را شروع تغییرات آب و هوایی می‌داند و بر همین اساس فضای نگران کننده‌اش را دراماتیزه پیش می‌برد. فیلم در زمان اکرانش یکسری حواشی را درباره مسائل علمی و سیاسی دریافت نمود، منتقدان به این باور بودند که معاون رئیس جمهور بکر همان دیک چنی معاون جرج دبلیو بوش است که امریخ برای انتقاد از سیاست‌های آب‌و‌هوایی بوش این شخصیت را بدین صورت پرداخت کرده است.

همچنین برخی دانشمندان هم از جنبه‌های علمی فیلم انتقاد کرده و ورود کره زمین  به عصر یخبندان دوباره‌ای را کاملا مطرود و دور از تصور دانستند که همین باعث شد The Day After Tomorrow جزو ۱۰ فیلم برتر علمی ناصحیح قرار گیرد. این نمایش با اینکه در انتقال لحن سرد و غم انگیز خود خوب عمل می‌کند اما در جاهایی از نظر روایات و سبک‌های بصری و جلوه‌های ویژه کم می‌آورد و مقداری از ایده خودش را جای می‌گذارد. با این حال روز پس از فردا می‌تواند فیلمی سرگرم کننده برای کسانی باشد که می‌خواهند مدتی را در  یک عصر یخبندان مدرن بگذرانند.

فیلم خارجی

 

 ۲۸ هفته بعد

خلاصه داستان: ویروس تمام انگلستان را آلوده می‌کند و این اتفاق ظرف ۲۸ روز رخ می‌دهد. ۲۸ هفته بعد از این ماجرا انگلستان از این ویروس پاکسازی می‌شود و مردمی که قبل از شیوع ویروس به خارج از کشور رفته‌اند حال می‌تواند که به لندن بازگردند و در قسمتی که هیچ ویروسی نیست مستقر شوند. حال دوباره طی اتفاقی ویروس دوباره فعال می‌شود و به محیط پاک سازی شده بازمی‌گردد.

این اثر دنباله‌ی فیلم ۲۸ روز بعد است ادامه‌ای که شاید به‌پای قسمت اول خود نرسد اما با این حال می‌تواند مخاطبش را راضی نگه دارد. در این ادامه دیگر  شخصیت های فیلم ۲۸ روز بعد وجود ندارند و کاراکترهای جدید وارد فیلم شده‌اند. 28 Weeks Later جایزه‌هایی از جمله جایزه امپاید آواردز را به‌دست آورد و همچنین توانست نقدهای خوبی را هم دریافت کند.

هنگام تماشای این فیلم موسیقی متن، بازیگرها، تعلیق و ترس پرداخت شده حتماً بیننده را خواهد گرفت و پوچی یک دنیای ویروسی را تا مدت‌ها در ناخودآگاه او می‌گذارد. 28 Weeks Later درست است که نمی‌تواند چیزی شبیه به بخش اول خود را خلق کند اما قطعا نمایشی خوب از اوضاع ناامید کننده‌ی بشر است.

فیلم خارجی

 فرار از نیویورک (Escape from New York)

با تماشای مجدد و مرور فیلم آخرالزمانی و علمی‌تخیلی جان کارپنتر، به این نتیجه خواهید رسید که اوضاع همیشه می‌تواند بدتر هم باشد. جان کارپنتر با قرار دادن کرت راسل در نقش اسنیک پلیسکن، شخصیت به‌یادماندنی و جذابی را خلق کرد. فرار از نیویورک به ماجرای آشوب‌های این شهر بزرگ می‌پردازد و آخرالزمانی درون‌شهری را به‌تصویر می‌کشد که با موضوعات علمی‌تخیلی و سیاسی-اجتماعی تلفیق شده است. پس از ربوده شدن و سقوط هواپیمای رئیس جمهور ایالات متحده در نیویورک، اسنیک مأمور می‌شود تا شخص اول آمریکا را از چنگ شخصیت‌های منفی فیلم و آدم‌ربایان نجات دهد.

اما در این میان اتفاقات عجیب و هولناکی می‌افتد که ساخته‌ی ماندگار کارپنتر را از یک اکشن مهیج و سرگرم‌کننده فراتر می‌برد و به اثری تاریک و آخرالزمانی تبدیل می‌کند. عنوانی که علاوه‌بر گمانه‌زنی‌ها راجع‌به وضعیت جهان در قرن ۲۱، به ماجرای رسوایی واترگیت نیز طعنه می‌زند. کارپنتر در سال ۱۹۹۶ دنباله‌ی معنوی این فیلم را با نام «فرار از لس‌آنجلس» راهی سالن‌های سینما کرد و حتی کرت راسل را به‌عنوان شخصیت اصلی بازگرداند اما نتوانست موفقیت‌های فیلم قبلی‌اش را تکرار کند.

فیلم آخرالزمانی

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها