پنج اشتباه نابخشودنی «دکتر استرنج» در دنیای مارول
دکتر استرنج در حالی که هرگز به اندازه دیگر شخصیتهای مارول مانند مرد عنکبوتی، انتقامجویان یا مردان ایکس محبوب نبود، در طول سالها در آثار متعدد مارول دوام آورده است.
دکتر استرنج از زمانی که در سال ۱۹۶۳ در صفحات «قصههای عجیب» روی صحنه آمد، یکی از جذابترین شخصیتهای کمیک مارول بوده است. دکتر استفان استرنج، یک جراح باهوش اما متکبر که فقط به شهرت و ثروت خود اهمیت میدهد. زمانی که یک تصادف اتومبیل بهشدت به دستان ارزشمند او آسیب میرساند و او را برای انجام عمل جراحی دیگر ناتوان می کند، حرفه پزشکیاش بهطور ناگهانی به پایان میرسد.
استرنج که ناامیدانه در جستجوی درمانی برای دست های شکستهاش است، به هیمالیا سفر میکند تا فردی بهنام Ancient One را پیدا کند که گفته میشود تواناییهای جادویی دارد. استرنج شاگرد او میشود، بهتدریج از تلاش خودخواهانه خود برای از سرگیری کارش بهعنوان جراح منحرف شده و برای محافظت از جهان در برابر تهدیدات، استاد هنرهای عرفانی میشود.
آثار ساخته شده از این شخصیت محبوب – هم نسخههای کمیک و هم فیلم – ممکن است تا حد زیادی خودخواهی او را در گذشته حذف کرده باشند، اما او قطعاً کارهای بسیار وحشتناکی را در هر دوی این آثار انجام داده است که در این مقاله به بررسی برخی از آنها میپردازیم.
- انجمن مخفی او به اخراج هالک از زمین رای داد
بعد از اینکه هالک در لاس وگاس غوغایی کرد که خسارات زیادی برجای گذاشت و در پی آن تعداد زیادی کشته شدند، S.H.I.E.L.D. برای پیدا کردن راهحل به مرد آهنی مراجعه میکند. مرد آهنی ایده انتقال هالک به فضا را به دکتر استرنج و بقیه ایلومیناتی ارائه میدهد. بنابراین او میتواند در یک سیاره بهظاهر متروک زندگی کند.
همه موافق هستند به جز نامور که معتقد است گروه در موقعیتی نیست که بهسادگی یک قهرمان دیگر را به فضا تبعید کند. نامور استدلال میکند که آنها باید در عوض بر درمان بیماری بروس بنر تمرکز کنند و هشدار میدهد که اگر هالک برخلاف میل او به فضا فرستاده شود، به ناچار برای انتقام به زمین بازخواهد گشت. با وجود اعتراض نامور، استرنج و ایلومیناتی بنر را فریب میدهند تا وارد یک کشتی شود و او را به سفری به کیهان میفرستند.
آیا باید باور کنیم که استرنج، با همه تواناییهایش، نمیتوانست راه بهتری برای جلوگیری از کشتن بیگناهان توسط هالک بیابد؟ این طرح نه تنها از نظر اخلاقی مشکوک است، بلکه حتی جواب نمیدهد.
- وقتی کریستین سعی میکند کنارش باشد، استرنج رفتار زشتی نشان میدهد
استفن استرنج پس از تصادف مرگبار رانندگی با جراحات شدید متعدد در بیمارستان بستری میشود که بهنظر میرسد کار او بهعنوان یک جراح به پایان رسیده است. استرنج تحت چندین عمل جراحی تجربی و توانبخشی برای دستانش قرار میگیرد، اما هیچ کدام از آنها موفقآمیز نیستند. این امر استرنج را در حالت ناامیدی عمیق قرار میدهد.
کریستین پالمر که با غرور استرنج آشناست، سعی میکند در زمان سختی که دارد کنارش باشد. بنابراین به او پیشنهاد میکند که جستجوی خود را برای درمان معجزهآسا رها کند و چیز دیگری برای زندگی پیدا کند. استرنج توصیههای او را رد میکند و با عصبانیت دوباره تاکید میکند که جراح شدن دوباره تنها چیزی است که برای او مهم است و همدردی کریستین را نادیده میگیرد.
- برخی از روزنامهنگاران او را شارلاتان خطاب کردند و استرنج آنها را به جهنم تبعید کرد
درست مانند تصویر او در MCU، نسخه کمیک دکتر استرنج میتواند یک مرد مغرور و خودخواه باشد. او تا زمانی که مدتی با هنرهای عرفانی آشنا نشد تلاشی برای متواضع بودن هم نکرد.
یک برنامه گفتگو به استرنج این فرصت را میدهد که روی آنتن ظاهر شود و درباره واقعی بودن جادو بحث کند. استرنج بهجای اینکه شخصاً با شواهدی از عرفان وارد شود، یک اثر باستانی را برای گروهی از روزنامهنگاران میفرستد تا آن را بررسی کنند. این اثر آنها را به مکانی مرموز که توسط جادوگری شیطانی بهنام تیبورو اداره میشود میبرد. بعد از اینکه استرنج به خواستهی خودخواهانهاش میرسد، وارد ماجرا میشود تا تیبورو را شکست دهد و روزنامه نگاران را به واقعیت بازگرداند. این یک شوخی بسیار بد بود که استرنج میتوانست بهجای انجام آن جهان را مانند یک قهرمان واقعی از تهدیدات جادویی در امان نگه میدارد.
-
تونی استارک با استرنج صحبت میکند تا سنگ زمان را برای تانوس بیاورد
در فیلم «انتقامجویان: جنگ بینهایت» که در سال ۲۰۱۸ اکران شد، دستور سیاه تانوس روی زمین ظاهر میشود تا سنگ زمان را که به محض ورود در اختیار استرنج است، بگیرند. آبنوس ماو تلاش میکند تا جواهر را از گردنبند استرنج بیرون بیاورد، اما استرنج یک طلسم برای جلوگیری از دسترسی هر کسی به سنگ زمان تنظیم کرده است. برای دور زدن این موضوع، ماو استرنج را اسیر میکند و او را به کشتی تانوس میبرد.
ماو سعی میکند استرنج را شکنجه کند تا سنگ قدرتمند را رها کند، اما استرنج مقاومت میکند. خوشبختانه، مرد آهنی و مرد عنکبوتی موفق میشوند مخفیانه وارد کشتی شوند، ماو را به فضا شلیک کرده و استرنج را نجات دهند.
متأسفانه استرنج و استارک دو تن از متکبرترین قهرمانان روی زمین هستند، بنابراین طبیعتاً در مورد مراحل بعدی خود به توافق نمیرسند. استرنج معتقد است که آنها باید به زمین برگردند و با سایر قهرمانان دوباره جمع شوند، در حالی که استارک معتقد است که آنها باید با خود تانوس مبارزه کنند در حالی که عنصر غافلگیری را دارند. در نهایت استرنج با اکراه موافقت میکند.
- او در تصادف و آسیبی که به دستانش وارد شد مقصر بود
در قسمت اول فیلم «دکتر استرنج» در سال ۲۰۱۶، استیون استرنج دوست دختر سابقش دکتر کریستین پالمر (ریچل مک آدامز) را به سخنرانی که قرار است بعد از ظهر همان شب در یک شام انجمن عصبشناسی ایراد کند، دعوت میکند. با این حال، پالمر از حضور در آن امتناع کرده و میگوید که او هرگز از این رویدادها لذت نمیبرد، زیرا آنها همیشه درباره او هستند.
اما این طرد شدن مانع استرنج برای رفتن به مراسم سخنرانی نمیشود؛ او در حالی که در شهر بدون توجه به علائم محدودیت سرعت یا قوانین حق تقدم رانندگی میکند، تماسی از همکار خود در مورد بیماران احتمالی برای جراحی دریافت میکند. قهرمان ما موضوعاتی را که معتقد است ارزش وقت یا استعداد او را ندارند رد میکند. استرنج در حالی که به عکسهای اشعه ایکس فرستاده شده توسط همکارش نگاه میکند، کنترل ماشین خود را از دست میدهد و از صخرهای به داخل رودخانه سقوط میکند.
برای چنین شخصیت باهوش و متکبری این کار فوقالعاده احمقانه بود. استرنج بسیار خوش شانس بود که کسی را در آن تصادف نکشت. برای اینکه بدانید حین رانندگی به عکسهای پیچیده اشعه ایکس نگاه نکنید، نیازی به مدرک دکترا ندارید!