«استیون اسپیلبرگ» از پایان بندی کدام فیلم خود پشیمان است؟!
استیون اسپیلبرگ یکی از برجستهترین و تاثیرگذارترین کارگردانان تمام دورانها است
استیون اسپیلبرگ، سازنده فیلمهای پرفروشی مانند «ای تی» و «پارک ژوراسیک» و همچنین درامهای هیجامانگیزی مانند «مونیخ» و «فهرست شیندلر» است که او را به یک اسطوره هالیوود تبدیل کرده است.
اسپیلبرگ بعد از فیلم موفق آروارهها، میخواست داستانی را زنده کند که فکر ساختن آن از دوران جوانی با او بود. این فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» بود.
ریچارد دریفوس، ملیندا دیلن، فرانسوا تروفو، کاری گافی، تری گار و باب بالابان بازیگران این فیلم بودند و موسیقی عالی جان ویلیامز بر آن نشسته بود.
داستان فیلم برخورد نزدیک از نوع سوم این است که از کلود لاکومب یوفوشناس فرانسوی خواسته شده تا گزارش هواپیماهای جنگی دربارهٔ ناپدید شدن تی.بی. ام آونجر در مأموریتی در سال ۱۹۴۵ و یافته شدن دوباره اش در بیابان سونورا را بررسی و بازبینی کند.
رخدادهای شگفتی در همه جای کره زمین روی میدهد. دکتر لاکومب میکوشد آنها را به روش دانشمندان با وجود زندگی فرازمینی پیوند دهد که از این راه در پی تماس با آدمیان است.
همزمان در دهکدهای در ایندیانا، روی نیری سیمبان شرکت برق منطقه بشقاب پرندهای را در برابر دیدگان خود میبیند. چند کیلومتر دورتر، بشقاب پرندهای کودکی را برابر چشمان شگفت زده و هراسان مادرش، جیلیان میرباید.
در همان هنگام که دستاندرکاران میکوشند از انتشار خبرها جلوگیری کنند، جیلیان و روی پی در پی دچار الهامات فزاینده و روشنی میشوند دربارهٔ مکانی اسرارآمیز که در آن برخورد و دیدار با بشقاب پرندهها روی خواهد داد.
این فیلم باعث شد که اسپیلبرگ اولین نامزدی اسکار را برای جایزه بهترین کارگردانی تجربه کند.
اسپیلبرگ علیرغم موفقیت تجاری و توجهی که با این فیلم علمی-تخیلی کسب کرد، تاسفی هم بابت آن دارد، به ویژه در مورد نسخه ویژه «برخورد نزدیک از نوع سوم» که در سال ۱۹۸۰ عرضه شد.
در این نسخه دوم فیلم، نزول «روی نیری» به جنون و وسواس کمتر متعصبانه است. با این حال، تغییری که استیون اسپیلبرگ را آزار میدهد این است که او سکانسی برای فیلم درست کرده بود که قصد نداشت از آن استفاده کند.
از آن سو کلمبیا پیکچرز مشکل مالی داشت و از اسپیلبرگ میخواست که برای تحویل شتاب کند.
پس از موفقیت در اکران، کلمبیا پیکچرز با اسپیلبرگ قراردادی بستند که به او اجازه میداد «برخورد نزدیک از نوع سوم» را هر طور که صلاح میداند، دوباره ویرایش کند.
همین امر باعث شد که آنها اجازه یابند از سکانس حذف شده و استفاده نشده استفاده کنند، سکانسی که در پایان این نسخه از فیلم از آن استفاده شد.
کلمبیا میخواست از نسخه جدید برای بازاریابی و فروش بیشتر نسخههای VHS و دیسک لیزری استفاده کند.
در این سکانس نمایی از «داخل» سفینه بیگانهها از داخل نشان داده میشود. چیزی که اسپیلبرگ اصلا نمیپسندید و اعتفاد داشت که متناسب با فیلم باید همه چیز در هالهای از رمز و راز باقی میماند.
اما او با قرارداد موافقیت کرده بود و به اعتفاد خودش این بزرگترین اشتباه دوران حرفهای بوده است.
دقیقا به همین دلیل است که نسخه سوم این فیلم هم درست شده که نسخه ترجیحی اسپیلبرگ است و در سال ۱۹۹۸ منتشر شده. نسخه موسوم به فاینال کات یا برش نهایی «برخورد نزدیک از نوع سوم».