چهار ترند جدید سینمایی که تاثیر منفی بر کیفیت فیلمها دارند
تکنولوژی جدید و دستآوردهای تازه در صنعت سینما لزوما همیشه باعث ارتقا کیفیت فیلمها و داستان آنها نمیشود.
سینما هنری است که در ابعاد مختلف خود از پیش تولید تا اکران نیازمند تکنولوژی و فناوری دیجیتال است، پس لاجرم از آن تاثیر میپذیرد. امروز با پیشرفت روز افزون فناوریها علاقهمندی فیلمسازان به استفاده از ترفندهای تازه در فیلمهایشان یشتر شدهاست. به طور ویژه در ژانرهای آخر الزمانی و یا علمی-تخیلی اینگونه استفاده از ترندهای جدید جهانی را میبینیم. به صورت کلی اما گاهی این ترفندها و راهکارهای به کابر برده شده نه تنها بر کیفیت اثر اضافه نمیکنند، بلکه به کلیت آن نیز ضربه میزنند.
اکثر ترفندهای متا-سینما به دل نمینشنید
در دوره اسپینآفها، دنبالهها، راهاندازیهای مجدد و بازسازیهای بیشمار، منطقی است که برخی از سازندگان این فیلمها نکات ظریفی را به ژانر یا منبع اصلی اثر خود وارد کنند. چندین فیلم عالی از تفسیر متا و طنز به عنوان راهی برای ارتقای داستان استفاده میکنند که مهمترین آنها فرانچایز جیغ (Scream) است.
با این حال، فیلمهای مدرن بسیار زیادی وجود دارند که ژانر و داستانهای خودشان را مسخره میکنند. اگرچه این ترند در بسیاری از فیلمها جواب میدهد، اما در فیلمی که از نظر تئوری باید جدیتر گرفته شود، کاملاً نابجاست. بزرگترین نمونهای که در سالهای اخیر به دلیل استفاده از متا و درگیر کردن دنیای مجازی با دنیای واقعی ضربه دید، فیلم The Matrix Resurrections بود.
صحنههای پس از تیتراژ بیش از حد استفاده میشوند
صحنه پس از تیتراژ زمانی کار جالبی بود که از آن برای رسیدن به خط پایانی یک فیلم کمدی استفاده میشد، اما پس از آن تبدیل به یک ترند در فرنچایزها شد تا فیلم بعدی را تبلیغ کند. با این حال، استفاده بیش از حد از این صحنهها، مخصوصاً وقتی خیلی از فیلمها چند تا از این صحنهها را در خود جای میذهند، خیلی کلیشهای شده است.
استفاده بیش از حد از جلوههای ویژه
بسیاری از بازیگران و کارگردانان به طور فزایندهای در انتقاد از استفاده بیش از حد و وابستگی به کروما کی و CGI انتقاد کردهاند. در حالی که فیلمسازانی مانند کریستوفر نولان (Christopher Nolan) به حداقل استفاده از آن افتخار میکنند، CGI بیش از حد و تکیه بر کروما کی امری رایج است، به ویژه در تولیدات پرفروش.
علاوه بر این، استفاده بیش از حد از CGI نیز میتواند کاملا غیر ضروری باشد. برای مثال، در فیلم Twilight: Breaking Dawn: Part 2 از CGI برای زنده کردن Renesmee، بچه نیمه انسان/نیمه خون آشام بلا و ادوارد استفاده شد. نتیجه چیز خاصی نبود، بنابراین استفاده از CGI بیمعنی بود. علاوه بر این، همیشه شکایاتی در مورد کار زیاد و دستمزد کم استودیوهای افکت و طراحان گرافیک وجود داشته است که باید به آنها توجه شود.
باید دست از سر بعضی از فرنچایزهای محبوب کشید
دوران کنونی سینما، دنبالهها، پیشدرآمدها، بازسازیها و ریبوتهای زیادی را به خود دیده است. همانقدر که ادامه دادن برخی فیلمها بهتر است، برخی از داستانها اصلاً نیازی به دنباله ندارند و نیاز نیست آنها را دستکاری کرد، به خصوص بدون حضور سازندگان اصلی.
به همان اندازه که ممکن است منطقی باشد که یک فرنچایز به طور مداوم در حال پیشروی باشد، برخی از فیلمهای عالی باید همان طور که بودند، دست نخورده باقی بمانند. امروزه به نظر میرسد که هر فیلم محبوبی سعی میکند به یک فرنچایز تبدیل شود، اما تنها تعداد کمی از آنها موفق هستند. ریبوتهایی مانند چهار شگفت انگیز (Fantastic Four) در سال ۲۰۱۵ نقدهای منفی زیادی دریافت کردند و در باکس آفیس بسیار ضعیف عمل کرد.