{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

پنج تا از قدرتمندترین جادوگران سینما

پنج تا از قدرتمندترین جادوگران سینما
کدخبر : 16549

از سرزمین میانه گرفته تا دنیای مارول و جنگ ستارگان، کدام یک از قدرتمندترین جادوگر هنر هفتم در طی چند دهه گذشته برخوردار است؟

ساحره ها و جادوگران شخصیت های مرموز، ترسناک و پیچیده ای هستند که می توانند کارهای نشدنی را در دنیای فانتزی به کارهای شدنی مبدل کنند. آنها می توانند با فوتشان آتش درست کنند یا از فرسنگ ها دورتر کنترل یک انسان را برعهده بگیرند. در این مطلب بهترین های این عرصه رفتیم تا با آنها بیشتر آشنا شوید.

مرلین

مرلین مشهورترین جادوگر در اساطیر انگلیس است. او از مدبرترین و خردمندترین جادوگران تمام اعصار محسوب و گفته می شود مشاور وور تیگرن، اوثر و آرتور بوده است که همگی شاهان انگلستان بوده اند. مرلین فرزند یک اهریمن و یک بانوی پاکدامن است که نام پدربزرگ مادری اش را بر او می گذارند. او هنگام تولد، درشت و پرمو است و با اینکه سر به هوا و بازیگوش است، برخلاف میل پدر اهریمنش به سمت پلیدی کشیده نمی شود.

اولین بار جفری از مان موث داستان های شفاهی مربوط به این شخصیت را مکتوب کرد. به احتمال زیاد مرلین مبتنی بر شخصیتی واقعی بوده اما مرلین امروزی حاصل مبالغه های بیش از اندازه از مرلین اصلی است.

در این میان افسانه و تاریخ چنان در هم تنیده اند که از هم قابل تشخیص نیستند. به عنوان مثال عده ای معتقدند سنگ های بزرگ استون هنچ را مرلین با آن ترتیب در آن مکان چیده است. مرلین بیش از هر چیز به ناجی جادوگران معروف بود و عده ای بر این باورند که او به قصد حفظ همنوعان خویش از عمر جاودانه برخوردار است.

در داستان ها آمده که مرلین چوبدستی بلند و قهوه ای داشته که بر سر آن گوهری به رنگ آبی قرار داشته است. هنگام راه رفتن همواره زمین را می نگریسته و بعد از اینکه به سن قانونی رسید، به مدرسه جادوگری رفت و به علت هوش سرشاری که داشت به سرعت پیشرفت کرد و به درجه استادی رسید.

 

 

 

فیلم خارجی

 

مرلین بیش از هر چیز دیگر به این دلیل مشهور است که معلم شاه آرتور بوده است. او آرتور را در دوران نوزادی مخفی کرد و بعدها به او کمک کرد شاه انگلستان شود. مرلین در میانسالی به خدمت اوثر پندارگون، پدر آرتور درآمد. مرلین برای اوثر دژ شگفت انگیزی طراحی کرد و میز گرد مشهور را در مرکز آن قرار داد که صد و پنجاه شهسوار می توانستند همزمان دور این میز بنشینند.

آنطور که در افسانه ها آمده است، آرتور به زنی به نام نیموئه علاقمند بود و در نهایت او باعث مرگ آرتور شد. نیموئه که بیشتر به نام بانوی دریاچه معروف است، در ۱۲ سالگی برای نخستین بار مرلین را دیده بود و در ازای عشق مرلین از او خواست که تمام دانش جادوگری خود را به او بیاموزد.

کریدنس بربون

فیلم خارجی

کریدنس بربون به معنای حقیقی هیچ قدرت جادویی ندارد (حداقل نه به صورت مرسوم همیشگی)؛ بعد از سال‌ها سرکوب کردن توانایی‌های جادویی خود، سرانجام کریدنس از درون به آتش کشیده شد. اثرات این موضوع بسیار بد بود و حتی گریندل والد (یک جادوگر بااستعداد و شناخته شده که توانایی زیادی نیز در شناسایی استعدادهای جادویی داشت) را نیز تحت تاثیر قرار داد.

متاسفانه حقیقت در عین ساده بودن بسیار وحشتناک بود؛ تمام چیزهایی که انرژی جادویی را سرکوب کرده‌اند باید به جایی بروند و همین اتفاق نیز رخ داد. این چیزها به شکل زندگی انگلی که با نام «Obscurus» شناخته می‌شوند خود را نمایان کردند؛ وقتی او قدرت این نیروی تاریک را در خود فرو ببرد، کریدنس از هر جادوگر دیگری در دنیای سحر و جادو خطرناک‌تر می‌شود و این شامل آلبوس دامبلدور نیز هست.

بله دامبلدور توانسته است که نمایش‌های جادویی بزرگ و انفجاری زیادی داشته باشد، اما در مقایسه با ماهیت بی‌نظیر و مخرب یک «Obscurus» نیز می‌تواند کاری از پیش ببرد؟ بدون شک کار برای دامبلدور افسانه‌ای ساده نخواهد بود.

 

لوکی (Loki)

 

مهارت لوکی در سحر و جادو از مادرش فریگا سرچشمه می‌گیرد. دانش و مهارت او در سحر و جادو در بسیاری از حضورهایش در دنیای سینمایی مارول به تصویر کشیده شد، اما او عمدتاً به قدرت ایجاد توهم متکی است. لوکی در خودنمایی مانند افراد دیگر برتری دارد، مانند کاری که سال‌ها با پدرش اودین انجام داد، بر آزگارد حکومت کرد و همه شهروندان آن را فریب داد.

فیلم خارجی

لوکی  همچنین توهماتی ایجاد می‌کند که به نظر می‌رسد واقعیت را تغییر می‌دهد، مانند جادوی او در فیلم ثور: دنیای تاریک که دست ثور را قطع کرد تا بتوانند ملاکیث را فریب دهند. او همچنین گاهی اوقات خود را نامرئی می‌کند و این یکی از قابلیت‌هایی است که او کمتر از آن استفاده می‌کند.

 

ملکه

ملکه قطب منفی در داستان سفیدبرفی است که برادران گریم زحمت ثبت آن را کشیده اند. البته داستانی مشابه این در فرهنگ های دیگر هم وجود دارد اما به هر حال در همه آنها ملکه موجود بدذاتی است که به طرز بیمارگونه ای می خواهد زیباترین زن آن سرزمین باشد، به همین دلیل وقتی می بیند سفیدبرفی از او زیباتر است، کینه او را به دل می گیرد و می خواهد هر جور که شده او را بکشد.

در فرهنگ عامه کشورهای اروپایی ملکه کسی است که سال های سال مظلوم واقع شده و تمام توجهات همیشه معطوف به سفیدبرفی بوده است. در نسخه اصلی این داستان، ملکه به طرز بدی کشته می شود که البته در نسخه های ساخته شده به تناسب با حال و هوای آن، این کشته شدن فرق می کند.

فیلم خارجی

در نسخه های جدیدی که از این داستان ساخته اند، ملکه به ضد قهرمان تبدیل شده و کارهایش به خاطر عقده هایی است که در او جمع شده است. با توجه به اینکه در تمام داستان های فولکلور کودکان درسی نهفته است؛ درس این داستان در مورد خودشیفتگی و حسادت است که عاقبت چندان خوشی ندارد و طبق معمول خیر بر شر پیروز می شود.

در تمام نسخه های داستان سفیدبرفی این نکته مشترک است که قدرت ملکه از زیبایی خیره کننده اش می آید. او خودش می داند تا زمانی که زیباترین است، می تواند ملکه باقی بماند و وقتی زیبایی نداشته باشد؛ دیگر قدرتی هم ندارد.

از لحاظ جذابیت داستانی، شخصیت ملکه بسیار جالب تر از سفیدبرفی است. او کسی است که برای کارهای خود انگیزه دارد، هدف دارد، معلوم نیست قدرت های جادوگری اش را چطور به دست آورده و بسیار مرموز تشریف دارد اما نکته جالب در این داستان فرمانروایی یک زن بر سرزمین است؛ آن هم در زمانی که تمام این کارها کاملا مردسالارانه بوده است.

وانگ (Wong)

قوی ترین جادوگران دنیای سینمایی مارول

وانگ به عنوان جادوگر اعظم فعلی در دنیای سینمایی مارول سلطنت می‌کند و به لطف دانش و خرد باورنکردنی خود این عنوان را به دست آورد. او از متون عرفانی و اشیایی برخوردار است که به نظر می‌رسد فراتر از دکتر استرنج است. وانگ مکان کوه وونداگور، سرچشمه دارک هولد را می‌دانست که تنها تعداد کمی از آن خبر دارند.

 

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها