{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

نقد مد و مصرف گرایی توسط هنرمندان

پویشی برای محیط زیست؛ هنرمندان به تن پوش نگاهی انتقادی دارند

کدخبر : 383

در حاشیه‌ی جشن حافظ هنرمندان شناخته شده هرکدام با پوششی متفاوت حاضر شدند. شکل و تنوع و گاهی ناهمسازی پوشش های آنها مورد نقد قرار گرفت. منتقدان معتقد بودند که تاثیر پذیری مردم از هنرمندان و افراد مشهور(سلبریتی) غیر قابل انکار است. از طرفی دیگر، بسیاری از هنرمندان متوجه مسئولیت اجتماعی خود هستند و سعی می کنند فکر شده تر در فرش قرمز ها، جشن ها و جشنواره ها حاضر شوند و در شکلِ حضور خود دقتِ بیشتری دارند. در جشن حافظ امسال نیز پویشی منتقدانه با رویکردِ نقدِ مصرف گرایی و مُد مطرح شد که به نظر می رسید نگاهی متفاوت به نحوه‌ی پوشش هنرمندان را پی می گیرد.

اقتصاد هنر آنلاین- فرزانه شهریاری؛ "هانا کامکار" در مراسم "جشن حافظ" بر خلافِ دیگر هنرمندان نگاهی انتقادی به نوعِ تن پوش داشته است. این هنرمند که برای ساخت مستند "چاووش از درآمد تا فرود" اثر مشترک او و "آرش رئیسیان"، نامزد دریافت جایزه بخش مستند این رویداد سالانه شده بود، با لباسی از نشانه‌های  پوشش کُردی در این مراسم حضور یافت.

IMG_5851

"هانا کامکار"، نوازنده،خواننده، بازیگر،عکاس و فیلمساز در معرفی و  پیوستنش به این پویش معتقد است:

از سن یازده دوازده سالگی توسط آموزش و پرورش های مادرم و رفت و آمدهایی که ایشان با خانم "مه لقا ملاح"،( مادر محیط زیست ایران) داشتند با این دست مسائل و مقوله‌ی محیط زیست  آشنا و به آن علاقه مند شدم و در همان روزها زباله‌هایم را در اتاقم تفکیک می کردم و خاطرم هست آن زمان در سال‌های 72-71 انتشارات "پکآ" که در خیابان فلسطین بود، کاغذ باطله و بازیافتی را دریافت می کرد و در ازای آن بن خرید کتاب می داد، واین کار بسیار برایم جالب بود و از همان زمان حفظ طبیعت برایم مهم جلوه می کرد؛ وقتی به کوه می رفتم با خود  کیسه‌ی زباله همراه داشتم...

در مورد پوشش هم باید بگویم، از همان سنین، لباس ها بسیار برایم گیرایی داشت و جذاب بود، و در انتخاب نوع پوشش هم مسائلی برایم مهم بود، همیشه دوست داشتم لباس‌های خوش رنگ و زیبا بپوشم و از نگاه دیگران فردی خوش پوش بودم؛ اما این مسئله هم برایم مهم بود که چرا عادت کرده ایم که  هربار و در هر مراسمی متفاوت از پیش بپوشیم... و بعد تر که می خواستم در کنسرت هایم حاضر شوم این که می بایست برای هربار اجرا در صحنه با لباسی جدید حاضر شد را نمی پذیرفتم و این کار را نمی کردم و پیش می آمد که در کنسرت های مختلف با یک لباس حاضر می شدم و وقتی که به  بخش موسیقی تئاتر وارد شدم باز این مسئله برایم قابل قبول نبود که بخواهم هر شب با لباسی جدید اجرا کنم اما در بخش بازیگری تئاتر خوشبختانه این اتفاق نمی افتاد و خوشحال بودم از این که می توانم هرشب با یک دست لباس روی صحنه بروم ... اما همه‌ی این فکرها برای این بود که به واسطه‌ی تربیت خانوادگی ام دغدغه‌ی مبارزه با مد و مصرف گرایی و نظام سرمایه داری در وجودم شکل گرفته بود؛ با وجود اینکه همیشه آدمی بوده ام که علاقه مند به خوش پوشی بوده و هستم، اما هیچ گاه دوست نداشتم که همراه با مد حرکت کنم و در سن نوجوانی وقتی می دیدم که دوستانم با مد پیش می روند،  دلم می خواست که متفاوت تر عمل کنم و همیشه یا جلوتر یا عقب تر از مد روز بودم و یا در همان سن خودم مد به وجود می آوردم.

این هنرمند همچنین راجع به اینکه از چرم، خز و پوست و پوشش های حیوانی استفاده می کند یا خیر؛ می گوید:

لباس چرم ندارم و کیف و کفش‌هایم چرم مصنوعی و گیاهی، مثل چرم آناناس است. و چند سال گذشته گیاه خوار بودم اما به دلیل مشکل فیزیکی که  برایم پیش آمد، به تشخیص پزشک مجبور شدم از گیاه خواری دست بکشم، و گوشت مصرف کنم اما به طور معمول هفته ای یک یا دوبار بیشتر گوشت مصرف نمی کنم.

او درمورد همکاری اش با "ندا سرمه" و "حافظه معینی" برای بازطراحی لباسش در جشن حافظ و آشنایی و پیوستنش به این پویش می گوید:

زمانی که اعلام شد برای مستند چاووش در جشن حافظ نامزد دریافت جایزه شدم؛ این جمله‌ی معروف که "حالا چی بپوشم؟" در ذهنم آمد... و مدتی بود که از دوستان طراح لباسم هدیه ای دریافت نکرده بودم و البته نمی خواستم این کار را بکنم چون چندین لباس داشتم که خیلی هم دیده نشده بودند، با خودم داشتم راجع به این موضوع فکر می کردم و در حین این فکر  تلفنم زنگ خورد و "ندا سرمه" خالق پویش #مد_یا_مصرفگرایی پشت خط بود، از رویکرد این ایده برایم گفت و چون همیشه دغدغه‌ی محیط زیست داشتم از من دعوت کرد در صورت تمایل به این پویش بپیوندم، و من هم  بسیار خوشحال شدم و استقبال کردم و طبق همفکری که با خانم سرمه داشتیم، یکی از  لباس‌های قدیمی ام که برای حضور در کنسرت های بانوان گروه خانم "نجمه تجدد" بود را برای باز طراحی انتخاب کردیم و البته  دلم می خواست که این لباس المان ها و نشانه‌های پوشش کردی را هم در خود داشته باشد.

جا دارد این جا به این نکته اشاره کنم، که خیلی از خانواده های ایرانی به این شکل از لباس های قدیمی و یا کهنه‌ی خود استفاده‌ی دوباره می برند، و این اتفاق و رویکرد چیزی نو نیست که ما خلقش کرده باشیم اما ایجاد این پویش برای فرهنگ سازی  این نوع نگاه در ایران برای اولین بار است که شکل می گیرد و من دلم می خواست در این زمینه پیشرو و فرهنگ ساز باشم تا کسانی که به واسطه‌ی حضور من در عرصه هنر و هنرمند بودنم مرا دنبال می کنند هم، این نگاه را در خود تقویت و آن را ترویج دهند. و خوشبختانه در این چند روز پس از برگزاری جشن حافظ به طرز عجیب و شگفت انگیزی با واکنش‌های خوب و مثبت به خصوص از سمت نوجوانان مواجه شدم.

کامکار ازقدرت تاثیر پذیری مردم از هنرمندانشان می گوید و معتقد است:

در نشست اولی که با بچه های طراح داشتیم، این را مطرح کردم که وقتی من به عنوان یک نوجوان، تصاویر موسیقیایی ضبط شده از دوران پهلوی را می دیدم، برایم گیرا و جذاب بود که این ها در هر بار از اجرای برنامه با لباسی جدید ظاهر می شوند و باعث شده بود من هم دلم بخواهد هر بار و در هر مناسبت و جایی لباس‌های جدید داشته باشم، و اما خانواده ام سعی می کردند که مرا آگاه کنند و می گفتند، هانا جان فکر نکن که این ها همه لباس‌های خودشان است و لزومی ندارد آدم در هر مراسمی، هر بار لباسی نو و دیده نشده بپوشد. کودک که بودم خیال می کردم ، این که آدم ها با لباسی بی‌همتا و تازه  ظاهر شوند یک ارزش است اما تربیت خانوادگی من چیزی دیگر را در من نهادینه می کرد؛ خانواده‌ی کامکار در هر بار برگزاری کنسرت هایشان با یک دست لباس کردی سر صحنه ظاهر می شوند که ممکن است بارها آن را پوشیده باشند. به طور مثال عمه‌ی من خانم "قشنگ کامکار" برای هر کنسرتش لباسی جدید نمی پوشد...و این فرهنگ این گونه در من شکل گرفته است... به همین خاطر از نگاه من این نوع نمایش ها  که از تلویزیون پخش می شد و می شود  بسیار می توانست و می تواند در جهت منفی و یا مثبت یک امر و ترویج غلط و درست یک فرهنگ به خصوص بر نوجوانان تاثیر گذار باشد. و انگار این پیام را می رساند که شما هم باید اینگونه باشید و برای مردم نوع پوشش هنرمند محبوبشان بسیار حائز اهمیت است.

 

کامکار

"ندا سرمه" یکی از پیش برندگان پویش #مد_یا_مصرفگرایی راجع به رویکردهای خلق این پویش می گوید:

نزدیک به پانزده سال است که برای موسیقی، سینما و تئاتر طراحی لباس می کنم و در عرصه‌ی فعالیت های این حرفه، هم کار طراحی برای تولیدی ها و هم مغازه داری کرده ام و از دوران کودکی چون قدم کمی بلند بود  و به راحتی هر لباسی اندازه ام نمی شد  و سایزم هم سریع تغییر می کرد،  خودم کار طراحی لباس هایم را انجام می دادم، تا این که بعدتر با دوره هایی در رابطه با بازطراحی و یا همان (ری دیزاین) لباس در خارج از کشور آشنا شدم ، محتوای این دوره ها بسیار جالب بود و اساس آن بر این بود که لباس از چرخه‌ی مصرف خارج نمی شد و با تغییراتی که رویش انجام می شد به چرخه‌ی مصرف باز می گشت؛ و این همان چیزی ست که ما در فرهنگ خودمان  داشته ایم و مادربزرگ هایمان آن را اجرا می کردند که از لباس های کهنه و کوچک شده، چهل تکه هایی به وجود می آوردند و یا همان لباس ها را  تن باقی فرزندان می کردند و یا به دیگری می بخشیدند. و به روز شدن این دانش و برگزاری این برایم جالب توجه بود... سردم دار این ایده کشورهای سوئد و آلمان اند و در واقع کشور فرانسه نیز  با بهره جویی از پیشینه‌ی فرهنگی ما و استفاده از هنر دست رودوزی برای طراحی مد ایده های جدید خلق می کنند.

سرمه می گوید، متاسفانه تولید لباس به این شکل است که برای اینکه بتوانی سهم بازار بیشتری داشته باشی هرروز مجبور خواهی شد از کیفیت کار کم کنی، قیمت را پایین تر بیاوری، لباس تولید کنی و به دست مصرف کننده برسانی و درواقع این لباس، لباس مصرفی می شود؛ به این معنی که با دو سه بار شستن، دیگر قابل پوشیدن نیست و این (فست فشن ها) ما را به سمتی جهت می دهند که خریدهای حیجانی داشته باشیم.

این طراح در مورد آگاهی افراد از انتخاب نوع پوششان می گوید: کارم طراحی لباس برای شخص هست، و به این خاطر بر اساس اندام و شخصیت افراد برایشان لباس طراحی می کنم  اما حتا افراد مشهور(سلبریتی) و کسانی که فرهیخته به شمار می روند متاسفانه روی این مسائل دقتی ندارند و یا اصلا راجع به آن آگاهی لازم را ندارند که چه نوع پارچه ای یا چه رنگی و چه مدلی برایشان مناسبت است و درواقع طبق یک خطی که گفته می شود فلان طرح مد روز است، دست به انتخاب می زنند در صورت اینکه شاید آن لباس مناسبت شخصیت و اندام ما نباشد و ما را بد شکل (دفرمه) کند... و این‌ها دغدغه‌هایی بود که همیشه با آن مواجه و به دنبال راهی برای عنوان آن بودم و خوب متاسفانه به دلیل این که نمایش (کت واک) در کشور ما وجود ندارد و برندها خیلی نمی توانند خودشان را از این طریق ارائه دهند و همین برندها برای معرفی محصولشان از افراد مشهور (سلبریتی) و بلاگرها استفاده می کنند و از این راه  فرهنگ مصرف گرایی را بسیار ترویج می دهند که افراد هرروز از مزون‌های مختلف آن هم با قیمت‌های عجیب غریب لباس خریداری کنند  و خیلی زیاد می بینم و می شونم که  در دختران نوجوان ما این احساس وجود دارد که اگر شبیه به سلبریتی ها نپوشند، خواستنی نیستند و این نه تنها در این سنین بلکه در خیلی از خانم ها‌ی بالغ دیده می شود که تمایل دارند طبق مد پیش روند چون در غیر این صورت قابل پذیرش نیستند و این حتا در برخی از  آقایان هم رواج پیدا کرده است که خانمی با پوشش مد روز را قابل پسند می دانند و متاسفانه این فرهنگ اشتباه به غلط در حال ترویج است و فکر می کنم اگر حالا به فکرش نباشیم چند سال دیگر خیلی دیر خواهد شد...  با خیلی از هنرمندانمان که در تماسم خودشان هم نمی دانند چه باید بپوشند و صرفا لباسی از یک برند و  مزون را می پوشند و باعث تبلیغ شدن آن می شوند.

ندا سرمه از چرایی انتخاب هانا کامکار به عنوان آغازگر این پویش می گوید:

برای ما اهمیت داشت که آغاز گر این پویش فردی باشد که مسائل زیست محیطی  و حمایت از آن برایش با اهمیت است و خودش رفتارهای درستی دارد چون خیلی از هنرمندان دیگر هم بودند که تمایل داشتند به عنوان اولین های این پویش با ما همکاری کنند ولی زمانی که بررسی می کردیم با این مواجه می شدیم که خود آن شخص در نوع پوشش و سبک زندگی اش ترویج مصرف گرایی داشته  و به طور مثال در صفحه‌ اش مزون‌های مختلف را تبلیغ کرده است، البته این را هم بگویم که این اتفاق اصلا مشکلی ندارد، مشکل این جاست که ما ندانیم چه چیزی را رواج می دهیم.

 در مورد انتخاب خانم کامکار باید بگویم ایشان همیشه خودشان بوده  و در هر شرایطی نقش خودشان را بازی می کند و تحت تاثیر لباس و جو جامعه قرار نمی گیرد و شخصیت کاملا پایداری دارد که روی خط مستقیم حرکت می کند و همه‌ی این ها برای ما از اهمیت برخوردار بود، اینکه انتقال پیام این پویش از سمت کسی باشد که برای دیگران قابل باور و پذیرش باشد، اگر نه خیلی راحت از این موضوع رد خواهد شد...اما برنامه‌ی آتی مان برای پیشبردن و  گسترش این پویش دعوت ازافرادی ست که شاید پیش از این دغدغه‌ای بابت این دست ماسئل نداشته اند و با آگاهی لباس نمی پوشیدند؛ و می خواهیم از این طریق به دیگران آگاهی ببخشیم.

بحث دیگری که در این جا پیش می آد این است که بسیاری از دوستان از من می پپرسند که آیا بازطراحی کردن یک لباس توجیه اقتصادی دارد؟ و پاسخ ابتدایی من به این سوال این است که پیش از اینکه بخواهیم به بازطراحی فکر کنیم و درواقع چیزی که یکی از اصول مد پایدار است، رعایت این نکته است که  یاد بگیریم و بدانیم چه باید بپوشیم، یاد بگیریم انداممان را بشناسیم و با سبک های مختلف پوششی تا حدی آشنا شویم و درواقع دانستن این اطلاعات برای فردی که لباس پوشیدن برایش مهم است و دائم در حال خرید کردن است، مهم و لازم است؛ اینکه بدانیم چه پارچه و لباسی برای چه زمان و مکانی مناسب است و حتا اینکه بدانیم کدام پارچه ها برای بدن مناسب است، چون بعضی از پارچه ها مواد پلاستیکی دارند و تجزیه ناپذیرند و پوشیدنش در طول زمان ممکن است باعث سرطان شود، چون پوست بدن در این نوع لباس ها نمی تواند تنفس کند و چون این پارچه ها حاوی مواد شیمیایی نگهدارنده هستند پوشیدنشان ممکن است باعث بروز بسیاری از بیماری ها در ما شود و خوب بسیاری از ما  این موارد را نمی دانیم.

در ابتدا هدف این کمپین این است که یاد دهیم که چه باید بخریم، و این که آیا پارچه‌ای که انتخاب می کنیم کیفیت لازم را دارد یا خیر و این آگاهی باعث شود اگر ده تا لباس پنجاه هزارتومانی بی کیفیت می خریم و تنها دوبار از آن استقاده می کنیم، به جایش تعداد کمتری لباس با کیفیت تهیه و خریداری کنیم که در طول سال‌ها از کیفنیش کم نشود و قابل استفاده باشد.. تصمیم این کمپین بر این است که دوره‌های مهارت آموزی را با هزینه ای کم آموزش دهد و توسط این دوره ها افراد می توانند بی نیاز از بازطراحی لباس‌هایشان تویط دیگران شوند و خودشان لباس‌هایشان را بازطراحی کنند و مورد دیگر راجع به لباس‌های فاخر و مجلسی است که حداقل قیمتی که در حال حاضر برای تهیه آن می پردازیم پانصد هزارتومان تا یک میلیون تومان است ضمن اینکه تنها در یک یا دو مجلس پوشیده می شود و این جا بازطراحی توجیه پیدا می کند،  که تنها با هزینه کردن 25درصد قیمت واقعی آن لباس، می توانیم لباسی جدید داشته باشیم...

او در ادامه راجع به ایجاد فرصت‌های جدید شغلی به واسطه‌ی این پویش می گوید:

 درواقع خیلی شغل‌های مختلفی در رابطه با بازطراحی وجود دارد که ما قصد داریم به ترویج آن بپردازیم و بستر کاریشان را آماده و بتوانیم به عنوان شغلی جدید از آن استفاده کنیم، چیزی که جامعه به آن نیاز دارد.

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها