کارآفرینی در هنر
پایان راه فراگیری سینما، بنبست یا بازار کار؟
سالانه تعداد زیادی علاقهمند به سینما با این رویا که با تحصیل در این رشته میتوانند جایی برای خود در این بازار باز کنند وارد دانشگاههای کشور میشوند. بیشترین تعداد خروجی در مقطع کارشناسی از سه دانشگاه هنر تهران، سوره و صدا و سیما است (وضعیت دانشجویان دانشکده صدا و سیما از نظر بازار کار نسبت به بقیهی دانشگاهها بهتر است. سالانه تعدادی از دانشجویان این دانشکده جذب صدا و سیما میشوند و معمولا درگیر ساخت تولیدات تلویزیونی هستند). اما برای این فارغ التحصیلان چه آیندهای برنامهریزی شده است؟ و اصلا چه آموزشهایی به آنها داده میشود تا برای حضور در بازار کار آماده شوند؟
تولیدات سینمایی در ایران در حال کاهش است. بر اساس بعضی آمارها ساخت فیلمهای بلند در مقایسه با سال گذشته 31 درصد کاهش یافته است. این به معنی رکود در این رشته و بیکار شدن خیلیها از کار است زیرا که برای ساخت یک فیلم سینمایی صدها نفر درگیر میشوند. هر فیلم بلندی که ساخته میشود بستر وسیعی برای فعالیت افراد زیادی را فراهم میکند و این کاهش چشمگیر به معنی از بین رفتن فرصتهای زیادی است. تقریبا همهی کسانی که به سینما علاقه دارند میخواهند وارد پروژههای بلند سینمایی بشوند. اما از دیرباز و پیش از این رکود هم، هیچگاه ورود به این عرصه آسان نبوده. مهمترین عاملی که به سبب آن شخصی میتواند وارد پروژهای شود روابط و آشنایانی است که دارد و کمتر شایستگی و توانمندی افراد در آن دخیل بوده است. پس از همان ابتدا در اصلی به روی خیلیها بسته مانده است. آمار دقیقی از اینکه که چند درصد از فارغالتحصیلان سینما در همان رشته مشغول بکار هستند در دسترس نیست ولی با نگاهی سرسری به نامهای فعال این روزها در سینما، فهمیدن اینکه بیشتر افرادی که در حال تولیدات سینمایی هستند تحصیلات مرتبط ندارند سخت نیست.
در دنیا، بجز تولیدات فیلم؛ یکی از بازارهایی که فارغالتحصیلان سینما جذب آن میشوند جشنوارهها هستند. بازار جشنوارهها این روزها داغ است و برای برپایی یک جشنواره به افراد زیادی احتیاج است. برگزاری هر جشنواره به معنی مشغول شدن جمعی قابل توجه است. در ایران در جشنوارههای اصلی و بزرگی که با بودجههای کلان دولتی برگزار میشوند کمتر شاهد هستیم که از افراد دارای تحصیلات مرتبط در این رشته استفاده شود. دلیل اصلی آن را شاید اینگونه مطرح کنند که این افراد مهارتهای کافی برای انجام کارها را ندارند و خب این سئوال در کنارش مطرح میشود که در دانشگاههای کشور دانشجویان برای چه چیزی آماده و تربیت میشوند؟ این روزها جشنوارههای کوچک زیادی در در حال فعالیت هستند و اتفاقا بانیان برخی از آنها هم افراد تحصیل کرده در همین رشته هستند. جشنواره دانشجویی فیلم کوتاه نهال یکی از آنهاست که از باسابقهترینها هم است. این جشنواره اما هیچ بازگشت مالی برای افراد برگزارکننده ندارد و فقط بستری برای تجربه اندوزی آنها است. باید دید که این جشنوارههای کوچک که امروزه تعدادشان هم کم نیست و شاهد برگزاری دو یا سه دوره از آنها تا به اینجا بودهایم؛ میتوانند به جشنوارهای باسابقه و بازاری برای کار افراد مرتبط تبدیل شوند؟
دانشگاههای ایران در مقطع کارشناسی گرایشهای کارگردانی، فیلمنامه نویسی، فیلمبرداری، صدا و تدوین را شامل میشوند. در میان این چند گرایش وضعیت بازار کار برای گرایش تدوین بهتر است. امروزه شاهد آن هستیم که افراد زیادی بدون داشتن مدرک یا تحصیلات مرتبط مشغول تدوین کردن هستند. این اقبال به تدوین نتیجه دو امر است. اول آنکه بخش زیادی از تبلیغات و تبادل اطلاعات به صورت تصویری درآمدهاند و در هر شرکت کوچکی به حضور یک تدوینگر لازم است. دوم تغییر شکل تدوین در این سالها است. تدوین زودتر از آنکه فیلمبرداری دیجیتال شود، دیجیتال شد. امروزه نرمافزارهای بسیار سادهای برای تدوین وجود دارند که یادگیری آنها هم سخت نیست و حتی میتوان آنها را روی گوشی موبایل نصب کرد و اصطلاحا فیلمها را بهم چسباند. تدوین یکی از حوزههایی است که امروزه بسیاری از دانش آموختگان سینما از آن ارتزاق میکنند.
*
کارآفرینی نیازمند شرایط اقتصادی سامان است. ریسکپذیری صاحبان سرمایه روبه کاهش است چرا که امیدها برای موفقیت پروژهها کم و کمتر میشود. نکتهی دیگر، بحث برنامهریزیهای دولتی است؛ که در رشتهای مانند سینما بنظر نمیرسد دولت برنامهای در دست اجرا داشته باشد. در شرایط فعلی بخش خصوصی هم خود را مسئول چنین امری نمیداند. در کنار این وضعیت میبینیم که ظرفیت دانشگاهها هر ساله توسط وزارت علوم در حال افزایش است بدون آنکه امکانات و شرایط لازم برای آنها فراهم شود یا آینده یا بازار کاری برای آنها وجود داشته باشد. در شرایط فعلی بنظر نمیآید که هیچ کسی خود را مسئول چنین موضوعی بداند.