{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

معرفی سریال The Walking Dead

معرفی سریال The Walking Dead
کدخبر : 9778

کمیک واکینگ دد (The Walking Dead) در حال حاضر یکی از فرنچایزهای بزرگ دنیای سرگرمی به شمار رفته و در مدیوم‌های پر طرفداری از جمله سریال و بازی ویدیویی نماینده دارد. نکته‌ی جالب اینجا است که واکینگ دد اصلا و ابدا قرار نبود یک محصول مستقل باشد و اتفاقی به ظاهر ساده، آن را در مسیری قرار داد که امروز می‌پیماید.

اگر از طرفداران فیلم و سریال های هالیوودی هستید حتما نام مردگان متحرک یا واکینگ دد برایتان آشناست. The Walking Dead یک سریال تلویزیونی در ژانر ترسناک است که توسط فرانک دارابونت بر اساس سری کتاب های کامیک با همین نام تولید شده است.

رابرت کرکمن که به عنوان نویسنده در حوزه‌ی کمیک بوک فعالیت داشت، طرحی را به منظور ساخت یک دنباله برای Night of the Living Dead آماده کرده بود. شرکت ایمیج کامیکس که او در آن فعالیت داشت، با طرح اولیه مخالفت کرد؛ زیرا برای ساخت اثر نهایی باید بر سر امتیاز با تهیه‌کنندگان فیلم سینمایی به توافق می‌رسیدند. از همین رو، به کرکمن پیشنهاد شد طرح خود را به محصولی کاملا اورجینال تبدیل کند؛ محصولی که نهایتا تحت عنوان کمیک بوک‌های The Walking Dead به بازار عرضه شد.

اگرچه کمیک بوک‌های واکینگ دد موفقیت‌های بسیاری را کسب کرده بودند اما ساخت یک اقتباس سریالی، آن را به نامی مشهور و صد البته پرطرفدار در میان مخاطبان جهانی تبدیل کرد. در ادامه‌ی مطلب تلاش شده به مرور آنچه بپردازیم که از سریال می‌دانیم.

بازیگر نقش اول این فیلم اندریو لینکولن است که نقش یک افسر پلیس را به نام ریک گریمز بازی می کند، او پس از بیداری از یک حالت کما بر اثر درگیری با اشرار دنیا را محل تاخت و تاز زامبی ها می یابد که به آن ها واکر می گویند.

گریمز خانواده اش را پیدا می کند و رهبر گروهی از بازمانده ها می شود. آن ها با هم برای زنده ماندن در یک دنیای آخرالزمانی که پر از واکرهاست می جنگند. در قسمت هایی آنها در مقابل مابقی انسان هایی که زنده مانده اند قرار می گیرند که بعضی اوقات بسیار خطرناک تر از واکر ها هستند.

اکثر سکانس های واکینگ دد در ایالت های آتلانتا و متروی جورجیا گرفته شده است. بعد از چند فصل فیلم برداری ها به الکساندریا و ویرجینیا نیز برده شد. سریال واکینگ دد اولین بار در ایالات متحده امریکا در 31 اکتبر سال 2010 در شبکه تلویریونی AMC پخش شد.

شبکه تلویزیونی AMC هر ساله یک سریال جدید را پخش می کند. با شروع پخش فصل سوم واکینگ دد The Walking Dead توانست بر اساس یک آمار از شخص 18 ساله تا 49 ساله را پای تلویزیون بنشاند. که یک رقم باور نکردنی در سریال های پخش شده از تلویزیون می باشد.

داستان کلی واکینگ دد بعد از شروع خروش آخرالزمانی زامبی ها می باشد. این زامبی ها، در محاوره با نام واکرها شناخته می شوند که قتل گاهی برای انسان های زنده مانده و دیگرمخلوقات هستند تا آنها را بخورند.

انسان هایی که گاز گرفته می شوند به سرعت آلوده شده و آرام آرام تبدیل به واکر می شوند. در طول داستان متوجه می شوند که تمامی انسان ها به این ویروس آلوده هستند، بنابراین هر کس به هر علتی بمیرد در نهایت تبدیل به واکر خواهد شد. تنها راهی که می توان به صورت دایم یک واکر را از بین برد این است که یا تمام بدن آن را از بین ببرند مانند سوزاندن یا بر مغز او صدمه ای وارد کنند.  

 

معرفی سریال محبوب واکینگ دد (the walking dead)

فصل اول با ریک گرایمز شروع می‌شود که یک معاون کلانتر است. او در اثر برخورد گلوله به کما رفته بود و بعد از چند وقت، سرانجام به هوش می‌آید. او به محض به هوش آمدن با دنیایی مواجه می‌شود که واکرها (نام زامبی‌ها در دنیای سریال) تمام آن را تسخیر کرده‌اند. بعد از اینکه درکی نسبت به اوضاع کنونی به دست آورد، به سمت جرجیا حرکت کرد تا بتواند با همسرش لوری و فرزندش کارل ملاقات کرده و از سالم بودن آن‌ها اطمینان حاصل کند. شخصیت اصلی داستان در بین راه با مورگان و پسرش ملاقات می‌کند. او تمام اتفاقاتی که طی چند وقت اخیر رخ داده را برای شخصیت اصلی شرح می‌دهد.

شخصیت‌های داستان امید دارند کارشناسانی که در مرکز کنترل بیماری مشغول کار هستند، توانسته باشند درمان ویروس را پیدا کرده باشند. آن‌ها به محض رسیدن متوجه می‌شوند از میان تمامی افرادی که آن‌جا کار می‌کردند، تنها یک نفر زنده مانده است. او به ریک و همراهانش می‌گوید هیچ درمان وجود نداشته و سپس خودکشی می‌کند. قابلیت خودتخریبی تاسیسات را هم فعال می‌کند تا کسی جان سالم به در نبرد. هر چند، شخصیت‌های اصلی توانستند خارج شوند. آن‌ها سپس بار دیگر سفری را آغاز می‌کنند تا شاید بتوانند محل جدیدی برای زندگی بیابند. در ضمن، تنها دکتر بازمانده در مرکز کنترل بیماری قبل از خودکشی حقایقی را با ریک گرایمز به اشتراک گذاشت که بعدها فاش می‌شود.

سریال خارجی

بخش عمده‌ی فصل دوم در مزرعه‌ای متعلق به یک پیرمرد به نام هرشل می‌گذرد که همراه دو دخترش مگی و بث و تعدادی دیگر زندگی می‌کند. پس از اینکه دختر کارول یعنی سوفیا گم می‌شود، شخصیت‌های اصلی داستان روند جستجو را آغاز می‌کنند. در همین بین، کارل توسط یکی از اعضای مزرعه‌ی هرشل به نام اوتیس گلوله خورده و به شدت زخمی می‌شود. همین اتفاق هم باعث می‌شود با هرشل و دیگر بازماندگان ملاقات کرده و تا بهتر شدن حال کارل در آن‌جا بمانند. شین که حس بسیار بدی نسبت به اوتیس پیدا کرده، در جریان جست‌وجو برای یافتن مواد مورد نیاز او را در شرایط سختی رها می‌کند تا بمیرد.

با گذشت مدتی، حال کارل بهبود یافته، ریک گرایمز به رابطه‌ی عاشقانه‌ی میان شین و لوری پی برده و لوری هم متوجه می‌شود از شین باردار است. این اتفاقات دست به دست هم می‌دهند تا دوستی لینکلن و شین به تدریج متزلزل شده و به سمت تنفر تمایل پیدا کند. در همین بین، گلن عاشق مگی دختر هرشل شده و یک شب برنامه‌ی یک ملاقات را می‌چینند؛ ملاقاتی که نهایتا باعث ایجاد جر و بحث زیادی می‌شود زیرا گلن پی می‌برد هرشل تمامی اعضای قدیمی مزرعه را که حالا به زامبی تبدیل شده‌اند در طویله حبس کرده است. نهایتا گروهی از بازماندگان تصمیم می‌گیرند درب طویله را باز کنند. در پی این اتفاق، سوفیا پیدا می‌شود. او مدت‌ها قبل به زامبی تبدیل شده بود. ریک برخلاف میل باطنی‌اش مجبور می‌شود با شلیک گلوله کار دختربچه را تمام کند.

فصل سوم، هشت ماه پس از اتفاقات فصل پیشین را به تصویر می‌کشد. ریک گرایمز و اعضای گروهش در مسیر خود به یک زندان برخورده و تصمیم می‌گیرند آن را خالی از واکر کرده و سپس از آن به عنوان مکان سکونت جدید استفاده ‌کنند. به خصوص اینکه سازه‌های دفاعی بسیار خوبی در برابر واکرهای محیط بیرون دارد. در جریان تلاش برای کشتن زامبی‌ها، پای هرشل گاز گرفته می‌شود. در نتیجه، مجبور می‌شوند برای جلوگیری از انتقال عفونت و تبدیل شدنش به یک زامبی، آن را قطع کنند. شخصیت‌های اصلی همچنین متوجه می‌شوند تعدادی از زندانی‌ها هنوز زنده هستند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند زندانی‌های بازمانده را در بخش متفاوتی اسکان دهند.

بعد سریال به سراغ اندریا و میشون می‌رود که توسط میرل زندانی می‌شوند. او حالا با بازماندگان منطقه‌ی وودبری زندگی می‌کند که تحت رهبری شخصی به نام فرماندار هستند. داستان سپس به شخصیت‌های اصلی می‌پردازد که بار دیگر با واکرها درگیری شده‌اند. تی-داگ در حین تلاش باری نجات کارول کشته می‌شود. لوری هم که روزهای پایانی بارداری‌اش را پشت سر می‌گذاشت، نهایتا فرزند دومش را به دنیا آورد اما خودش از دنیا رفت. فرزند جدید ریک گرایمز یک دختر بوده و جودیث نامگذاری می‌شود.

خلاصه‌ی داستان فصل چهارم واکینگ دد

بعد از شیوع بیماری در زندان به خاطر شرایط نامناسب زمین، شرایط رو به وخامت می‌رود. در نتیجه، اعضای گروه مجبور می‌شوند تصمیمات سختی را اتخاذ کرده و افراد آلوده را جدا از دیگران در قرنطینه قرار ‌دهند. البته با گذشت مدتی دو نفر از آن‌ها از جمله معشوقه‌ی تایریس به قتل می‌رسند. در بخش‌های جلوتر داستان مشخص می‌شود آن قتل‌ها توسط کارول انجام شده بودند. در همین بین، فرماندر به جریان داستان برگشته و میشون و هرشل را گروگان می‌گیرد. او هرشل را اعدام کرده و سپس دستور آغاز یک جنگ تمام عیار را علیه ساکنان زندان صادر می‌کند. تلاش‌های فرماندار بی‌نتیجه مانده و ساکنان زندان درگیری را با پیروزی به پایان می‌رسانند. خود فرماندار هم نهایتا توسط لیلی کشته می‌شود. البته حمله‌ی او تبعاتی هم داشته است.

واکینگ دد

خلاصه‌ی داستان فصل پنجم واکینگ دد

کارول که متوجه می‌شود در کمپ ترمینوس چه اتفاقاتی رخ داده، یک برنامه‌ی دقیق برای آزادسازی دوستانش کشیده و آن را اجرا می‌کند. نتیجه‌ی تلاش‌های او، کشته شدن تعداد قابل‌توجهی از افراد گرت (رهبر گروه ترمینوس) و آزادسازی اعضای گروه است. آن‌ها در راه با یک کشیش مرموز به نام گابریل ملاقات کرده و از آن‌جایی که مکانی برای سکونت در دنیای ویران‌شده ندارند، تصمیم می‌گیرند به کلیسای او بروند. گابریل به محض شیوع بیماری، تمامی اعضای کلیسا را بیرون انداخت. این اقدام نهایتا به مرگ آن‌ها منجر شد. خودش هم تمام این مدت به تنهایی زندگی کرده است. از همین رو، چیزی درباره‌ی واکرها ندانسته و هیچ مهارتی برای مواجهه با آن‌ها ندارد.

خلاصه‌ی فصل ششم واکینگ دد

مدتی بعد از اتفاقات فصل گذشته، شخصیت‌های داستان متوجه‌ی وجود گروه بزرگی از زامبی‌ها می‌شوند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند قبل از اینکه زامبی‌ها به فاصله‌ی نزدیک محل کمپ رسیده و به تهدید بزرگی تبدیل شوند، یک عملیات حمله را اجرایی کنند. هر چند، نقشه آنطور که باید و شاید پیش نمی‌رود. با گذشت مدت کوتاهی، گروه The Wolves حمله‌ی خود را به کمپ الکساندریا آغاز کرده و دست به قتل عام مردم در خیابان‌های شهر می‌زند. این گروه نهایتا شکست خورده و عقب‌نشینی می‌کند.

داستان سپس برای مدت کوتاهی به گذشته رفته و سرگذشت مورگان از آخرین باری که او را دیده بودیم را نشان می‌دهد. بعد از این، سریال به زمان حال برگشته و فاش می‌شود مگی، فرزند گلن را باردار است. در همین بین، دینا کشته شده و الکساندریا هم توسط زامبی‌ها اشغال می‌شود. این موجودات ترسناک به بیرون از شهر رانده می‌شوند اما در جریان تلاش برای دور کردن زامبی‌ها، گلوله‌ای به چشم کارل برخورد می‌کند.

در این بخش از داستان، نیگان خود را به شخصیت‌های اصلی داستان معرفی کرده و سپس گلن را با استفاده از چوب بیسبال خود می‌کشد. در ضمن، در طول این مدت کارول و مورگان که جدا از اعضای گروه بوده‌اند، با دو غریبه ملاقات کرده و با پیشنهاد آن‌ها برای پیوستن به جامعه‌شان مواجه می‌شوند.

واکینگ دد

خلاصه‌ی داستان فصل هفتم واکینگ دد

در فصل هفتم با گروهی که کارول و مورگان به آن پیوسته‌اند آشنا می‌شویم. این گروه The Kingdom نام داشته و توسط فردی عجیب به نام ازیکیل رهبری می‌شود. او یک ببر دارد که برایش مانند یک حیوان خانگی است. در ضمن، ازیکیل به صورت مخفیانه با نیگان به توافق رسیده و در ازای داشتن امنیت، هر از چند گاهی بخشی از تجهیزاتش را به گروه The Saviors می‌دهد. دومین گروه هم Oceanside نامگذاری شده و به صورت اتفاقی توسط تارا پیدا می‌شود و تمامی اعضای آن را زنان تشکیل می‌دهند.

در قسمت پایانی و حین یک درگیری مسلحانه فاش می‌شود The Scavengers تمام این مدت با نیگان همکاری می‌کرده و هدف از اتحاد با جامعه‌ی الکساندریا، فریب دادنشان بوده است. در حالی که شرایط بر ضد جامعه‌ی الکساندریا پیش می‌رود، افراد گروه The Kingdoms و هیلتاپ سر رسیده و به کمک ریک و افرادش می‌شتابند. آن‌ها نهایتا موفق می‌شوند گروه نیگان و The Scavengers را به طور موقت شکست داده و دشمنان را به عقب‌نشینی مجبور کنند.

خلاصه‌ی داستان فصل هشتم واکینگ دد

ریک گرایمز، مگی و ازیکیل متحد شده و یک حمله‌ی همه‌جانبه را به Sanctuary مرکز اصلی گروه The Saviors انجام می‌دهند. نتیجه‌ی چنین حمله‌ای، از بین رفتن فنس‌ها و ورود تعداد زیادی واکر به محل اقامت است. پس از آن، افراد ریک به گروه‌های مختلفی تقسیم شده و حملاتی را به پایگاه‌های نیگان در نقاط مختلف انجام می‌دهند. در یکی از حمله‌ها، ریک با فردی به نام مورالز مواجه می‌شود که حالا به یکی از اعضای The Saviors تبدیل شده است. نهایتا دریل سر رسیده و با کشتن مورالز، ریک را نجات می‌دهد. در همین حین، یوجین به یکی از افراد The Saviors تبدیل شده اما روی یک نقشه کار می‌کند تا اقدامی علیه‌شان انجام دهد.

واکینگ دد

خلاصه‌ی فصل نهم واکینگ دد

حدودا دو سال از اتفاقات فصل قبل می‌گذرد و جوامع الکساندریا، هیلتاپ، کینگدم، ناجی‌ها و اوشن‌ساید تحت رهبری ریک گرایمز مشغول بازسازی بناهای مهم از جمله پل هستند. روزهای آرام دوام چندانی ندارند؛ زیرا اختلافات بر سر سرنوشت نیگان شعله‌ور شده و باعث دو دستگی میان رهبران جوامع می‌شود. در همین حین که کشمکش‌ها بالا گرفته، حمله‌ی بزرگ زامبی‌ها رخ می‌دهد. ریک برای اینکه جلوی ورود واکرها را بگیرد، مجبور می‌شود در یک اقدام فداکارانه پل را منفجر کند. در حالی که شخصیت‌های اصلی فکر می‌کنند ریک کشته شده، او به شدت زخمی بوده و با استفاده از هلی‌کوپتر به مکانی نامعلوم برده می‌شود.

خلاصه‌ی داستان فصل دهم واکینگ دد

جوامعی که شخصیت‌های اصلی در آن‌ها ساکن هستند و The Whisperers فاصله‌شان را حفظ کرده و هیچ مواجهه‌ای با هم ندارند. این شرایط ادامه دارد تا اینکه یک ماهواره در زمین‌های تحت کنترل آلفا و بتا سقوط کرده و بخش عظیمی به آتش کشیده می‌شود. از همین رو، خواهان سرزمین‌های بیشتری می‌شوند تا بدین ترتیب صدمه‌های وارد شده را جبران کنند. مطرح شدن چنین درخواستی، باعث به وجود آمدن درگیری‌ها می‌شود؛ درگیری‌هایی که نابودی کامل هیلتاپ را در پی دارد.

سریال خارجی

تاکنون برای این سریال پرطرفدار دو اسپین‌آف ساخته شده‌است: اولین اسپین‌آف، Fear the Walking Dead نام داشته و سرنوشت گروه متفاوتی از شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد. فیلمنامه‌ی این سریال مدتی قبل از شیوع ویرویس روایت می‌شود؛ دومین اسپین‌آف The Walking Dead: World Beyond نامگذاری شده است. این اثر برخلاف اسپین‌آف اول یک مینی سریال بوده و پس از پخش ۱۰ قسمت به پایان می‌رسد. تمرکز قصه‌ی آن روی گروهی از شخصیت‌های کم سن و سال قرار دارد که زندگی خود را داخل پناهگاه‌ها گذرانده و اطلاعات چندانی درباره‌ی آخرالزمان به وجود آمده ندارند.

به غیر از این دو مورد، دو سریال اسپین‌آف دیگر مراحل ساخت را پشت سر می‌گذارد. سومین اسپین‌آف قرار است به ماجراجویی‌های مشترک دریل دیکسون و کارول پلیتر بپردازد. چهارمین اسپین‌آف هم یک آنتالوژی بوده و هر قسمتش روی یک شخصیت تمرکز دارد. این شخصیت‌ها گاهی از سریال قرض گرفته می‌شوند. گاهی اوقات هم چهره‌های کاملا جدیدی خواهند بود.

 

اگر شما هم از تماشای این سریال لذت بردید پیشنهاد می‌کنیم حتما اسپین آف‌های آن را نیز تماشا کنید. 

 

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها