«هرگز دلم نمیخواست خانهام را ترک کنم»
روایت زرینا از تبعید و دوری از خانه
زرینا هاشمی هنرمند و چاپگر هندی- امریکایی که سال گذشته و در سن ۸۴ سالگی درگذشت، سالها مفهوم «خانه» را در آثارش دنبال کرد.
هنرامروز: مجموعه اثار این هنرمند نامهایی چون نامههایی از خانه، شهر، سایههای خانه و ... دارند. اثار او اکثرا روی کاغذ خلق شدند. او کاغذ را مانند پوست ظریف، نازک و شکننده میدانست. زرینا معماری و نقوش اسلامی، نقشههای جغرافیایی و خط اردو را به شیوهای مدرن و مینیمالیستی در اثارش به کار برد و مفهومی فراتر از یک مکان توصیف کرد که حسی از دلتنگی، استعمار، تنهایی، تبعید و ... دارند. موزهها و گالریهای معتبر بارها میزبان نمایش اثار این هنرمند شدند.
شیوع ویروس کرونا و قرنطینه زندگی و مفهوم خانه را برای همه تغییر داد. خانهها بعد از همهگیری کرونا تبدیل به مدرسه، اتلیه، محل کار، محل تفریح و ... تبدیل شدند و شاید بررسی و تماشای اثار این هنرمند در این روزها برایمان خالی از لطف نباشد.
زارینا از نسلی بود که پس از استقلال و چندپارگی هند در سال ۱۹۴۷ شاهد آوارگی و مهاجرت افراد زیادی بود و زندگی شخصی خودش هم با این جایهجاییها و اوارگیها گره خورد و این مفهوم را در اثارش پیاده کرد و زبانی فراتر از کشور خود یعنی مفهومی جهانی به ان داد. این جدایی باعث آوارگی بیش از ۱۲٫۵ میلیون نفر شد و تخمین کشتهشدهها از ۱۰۰ هزار تا ۱ میلیون نفر است. با تقسیم هند خانواده زرینا به پاکستان نقل مکان کردند. در این شرایط بود که زرینا خود را یک فرد تبعید شده، احساس کرد.
او یکبار نوشت: «من هیچ جا احساس نمی کنم که در خانهام هستم اما ایده خانه من را همه جا دنبال میکند.»
زرینا بعد از اتمام تحصیل در رشته ریاضی با یک دیپلمات ازدواج کرد و زندگی سرشار از سفر و جابجایی را اغاز کرد. حتی بعد از مرگ همسرش و زمانی که اتلیه خود را در نیویورک تاسیس کرد هم با هنرش به نقاط مختلف جهان سفر کرد. او درباره سالهای اغاز اقامتش در نیویورک مینویسد: «افسرده بودم و پول کمی داشتم و هرگز دلم نمیخواست خانهام را ترک کنم...»
اما مدتی بعد به دایره هنرمندان این شهر راه یافت و کار حرفهای بر مجموعه خانه را اغاز کرد و یکبار گفت: «برخی از افرادی به امریکا مهاجرت میکنند، درگیر گذشته خود نیستند، اما من یکی از آنها نیستم.»
او در اثارش از خانههای شهرهای مختلف و خانههای شهر خودش الهام گرفت و با زبان اردو جملاتی را به اثارش اضافه کرد و حتی نامههای افراد خانوادهاش به زبان مادری را تبدیل به اثار هنری کرد.
او یکبار گفت: «هرگز دوباره نمیتوان به خانه بازگشت.» خانه برای زرینا یک موجود در حال تغییر و همیشه خارج از کنترل و دسترسی بود.
یکی از راهها برای درک بهتر آثار زارینا این است که آنها را به عنوان خاطرات او بررسی کنید، سالهای اول زندگی در هند، سفرهای دور دنیا، اعضای خانوادهاش در مرز پاکستان، مشارکت در مبارزات فمینیستی در اروپا و امریکا و احساس یک فرد تبعید شده که هیچ کجای جهان را خانه خود نمیداند. روند شکل گیری اثار او با مفهوم خانه داستان مهاجرت و تبعید اجباری برای تمامی مردم جهان را روایت میکند، رویدادی که تاثیری عمیق بر زندگی افراد به جای میگذارد و اسیب ناشی از ان هیچگاه به طور کامل ترمیم نمیشود. شاید به همین دلیل است زرینا در نظرسنجیها در بین مهم ترین هنرمندان قرار گرفت.