نگاهی به تاریخچهی مراکز خرید
تحول در تجربه خرید
با افزایش جمعیت در آمریکا نحوهی خرید کردن مردم احتیاج به تغییر داشت. گفته میشود زمانی بعد از تاسیس کارخانههای ماشین در آمریکا دراعضای هر سه نفر شهروند آمریکایی یک ماشین وجود داشته. افزایش جمعیت در کنار تعداد چشمگیر ماشینها باعث شد نیاز به تحول نحوه خرید احساس شود.
اقتصاد هنر آنلاین- شفق ابوسبا: با افزایش جمعیت در آمریکا خرید کردن سخت شده بود. خرید در تک مغازههایی انجام میشد که پنجرهی آنها روبه بیرون (پارکینگ یا خیابان) بود. پیدا کردن جای پارک برای ماشین در مقابل آنها سخت بود در این شرایط "ویکتور گروئن" تصمیم گرفت ایده مرکز خرید که ریشهی آن از دیرباز وجود داشت را به شکلی کاربردی دوباره تعریف و اجرا کنند. مرکز خرید "سوت دال" در مینهسوتا به یک آرکوتایپ برای گسترش این طرز تفکر در 1956 تبدیل شد. "سوت دال" تبدیل به اولین مکانی شد که در آن همهی مغازهها رو به داخل بودند و پنجره یا نقطه دیدی به بیرون نداشتند، هوای آن قابل تنظیم بود و همهی نشانهها و علائمی که در آن وجود داشت قابل کنترل بودند. زیباشناسی این مکان مینیمالیستی و محیطی برای راه رفتن افراد پیاده بود. "ویکتور گروئن" سعی داشت نگاه هنری نیز به این مجموعه اضافه کند؛ به همین خاطر مجسمهای از "هری برتوئا" را نیز خریداری و در آن نصب کرد.
واژه مرکز خرید بیشتر در اروپا، استرالیا و آمریکای جنوبی استفاده میشود. "مال" اما بیشتر در آمریکای شمالی کاربرد دارد. محوطه خرید و بازارچهی خرید را هم در کشورهایی به غیر از آمریکای شمالی استفاده می کنند. اما "مال" جدای از آمریکای شمالی در کشورهای حوزهی خلیج فارس استفاده میشود.
یکی از اولین مدلهایی که به عنوان محوطهای برای خرید از آن میتوان نام برد فرومهای رم باستان است. محوطه خرید تراجان را قدیمیترین محوطه برای خرید میدانند. بازار بزرگ استانبول در قرن 15 ساخته شد و همچنان یکی از بزرگترین مرکز خریدهای سرپوشیدهی جهان است. بازار بزرگ استانبول از بیش از 58 خیابان و چهار هزار مغازه تشکیل شده. بعد از آن بازار بزرگ اصفهان و تهران نیز دو مورد از بزرگترین مراکز سرپوشیده خرید هستند که قدمت تاریخی دارند. مرکز خرید بیشتر از آنکه صرفا یک مکان فیزیکی باشد یک ایدهی اقتصادی و اجتماعی است.
با گذشت زمان اما مراکز خرید باعث نزدیکی افراد پیاده و تعامل انسانی نشدند. مالها به نمادهایی از جامعهی سرمایهداری و مصرفگرا تبدیل شدند. مکانهایی که در آن هویت افراد با خرید و مصرف تعریف میشود. اگر زمانی خیابانهای پهن، کافههای کنار هم و اجتماع مردم هویت یک شهر را میساختند امروزه حذف مردم از سطح شهر، جایگزینی آن با ماشین و تعریف رابطه میان کالا و فرد است که هویت فرد و شهر را شکل میدهد. "بـــاک مــورس" مینــویـســد: بازارچههای قرن ۱۹، برای "والتر بنیامین" اهمیتی اساسی داشت. به این دلیل که بازتاب دقیقا مادی آگاهی درونی (یا بهطور دقیقتر ناخودآگاه) جمع رویایی است. همه خطاهای بورژوازی و همه رویاهای اتوپیایی آن را میشود در آنجا یافت.