اقتصاد هنر آنلاین بررسی می کند
تحریم های اقتصادی چه تاثیری بر هنر ایران می گذارند؟
در تمامِ صد سال اخیر، ایران به عنوانِ شاهراهِ شرق و غرب مورد هجوم و تنش های سیاسی و جنگ ها و کودتاها و انقلاباتی بوده است که در اغلب آنها بیگانگان دخالت داشته اند یا اگر توان مقابله با خواست مردمِ ایران را نداشته اند با کودتا یا ابزار های فشار آور کشورمان را زیر منگنه گذاشته اند. سیاست و سیاست مداران کلِ اقتصادِ کشور را به وضعِ معیشت مردم خلاصه می کنند و در جدال های بین المللی، طرفین حق و سهمِ فرهنگ را نا دیده می انگارند. در زمانِ بلندیِ "تحریم" ها، تحریم کنندگان مدعی می شوند که ابزارهای فشار آنان معطوف به سیاستمدارنِ ایران است اما این دروغ، مردم را نیز هدف می گیرد و فشارها متوجه تمامِ ماست. بدتر از همه این که تحریمِ اقتصادی تاثیر مستقیمی بر هنر می گذارد و دستکم تبادلاتِ جشنواره ای و آمد و شدِ هنرمندان و ارسالِ آثار به کشورهای یکدیگر را تحت الشعاع قرار می دهد. هنرمندانِ ایرانی برای ارتباط با آن دچار مشکل پرداخت و دریافت دستمزد هستند و تحریم کنندگان نمی خواهند عواقب آسیب فرهنگیِ تحریم های اقتصادی را بپذیرند و مدام تاثیرِ تحریم بر فرهنگ و هنر را انکار می کنند. اما هر چه هست، این گزارش نشان می دهد هنرچگونه از تحریم ها آسیب می بیند و چه بخشی از هنر از تحریم ها مصون می ماند.
تاثیر تحریم ها بر سینما
جهش قیمت ارز
یکی از دلایل اصلی افزایش قیمت ارزهای خارجی وضع تحریمها است. هیچ یک از تجهیزات فنی ضروری برای ساخت فیلم مانند دوربین، نور و باکسهای تدوین تولید داخل نیستند و طبیعی است که چند برابر شدن قیمت دلار به معنی چند برابر شدن قیمت این تجهیزات باشد. معمولا تجهیزات سینمایی توسط دفترهای سینمایی خریداری و سپس به گروههای فیلمبرداری اجاره داده میشوند. این تجهیزات قیمتشان به خودی خود آنقدر بالا هستند که هیچ گروهی برای ساخت یک فیلم آنها خریداری نمیکند (موارد استثنایی، البته این سالها در ایران پیش آمده!) زیرا توجیه اقتصادی ندارد. در ایران که صنعتی به نام سینما وجود ندارد اشخاص این تجهیزات را از کشورهای همسایه خریداری و وارد میکنند. اما 3 یا 4 برابر شدن قیمت دلار در این مدت بر کیفیت و کمیت تجهیزات سینمایی وارد شده تاثیر گذاشته است. این افزایش قیمت مانع از آن شده که تجهیزات جدید بتوانند با فاصلهای معقول وارد ایران شوند و هم باعث انحصاریتر شدن و کم شدن دستها در بازار شده. کم شدن دستها و چند برابر شدن قیمت ارزهای خارجی هر دو به یک نتیجه منجر میشوند، قیمتهای سرسامآور ساخت فیلم. اما این معلول از همه بیشتر چه کسانی را هدف قرار میدهد؟ صدا و سیما و فیلمسازان مطرح همچنان میتوانند به تولیدات خود ادامه دهند. اینجا این فیلمسازان تازه کار، مستند سازان، فیلمسازان مستقل و سازندگان فیلم کوتاه هستند که بیشترین ضربه را میخورند. یکی از تهیه کنندههای قدیمی برنامههای تلویزیونی چندی پیش در مصاحبهای عنوان کرده بود که تحریمها نتوانستهاند خللی در ساخت برنامهها ایجاد کنند چون مجری کار هم در سینما و هم تلویزیون بخش خصوصی است. او در ادامه اضافه میکند: گروههای برنامه ساز تلویزیون همه خصوصی و اشخاص هستند. تهیه کنندگان آثار تلویزیونی هم همگی اشخاصی هستند که بیرون از سازمان دفتر و ابزار دارند و همینها هستند که این وسایل را تهیه کرده، با خود می آورند، کار را میسازند و اجرا میکنند.
سئوالی که اینجا مطرح است و این تهیهکننده به آن اشاره نمیکند این است که آیا جز با بودجههای کلان دولتی، امروزه میتوان از این بخشها تجهیزات حرفهای اجاره کرد و کارها را به مراحل اجرایی رساند؟ و اصلا این بخشهای خصوصی همچنان میتوانند مثل قبل تجهیزات را تهیه کنند؟ یا تهیه تجهیزات دارد به انحصار افرادی خاص درمیآید؟
از "مرتضی هدایی" مدیر فیلمبرداری فیلمهای "قصر شیرین" و "سد معبر" در این مورد سئوال کردیم، "هدایی" بیان کرد: در گذشته اجارهی روزانهی تجهیزات لازم برای یک فیلم سینمایی حدود 2 میلیون و 200 هزار تومان بود که ماهانه چیزی در حدود 75 میلیون تومان میشد. امسال اجارهی همان تجهیزات حدود 4 میلیون و 500 هزار تومان است که ماهانه چیزی در حدود 160 میلیون تومان میشود. او در ادامه عنوان کرد که حتی این افزایش قیمتها متناسب با بازار نیست چرا که قیمت ست دوربین "الکسا" با لنزهایش که در تولیدات سینمایی استفاده میشود از حدود 1 میلیارد تومان به حدود 3 میلیارد رسیده است اما نمیتوان آنها گرانتر اجاره داد زیرا دیگر مشتری برای آنها وجود نخواهد داشت و این منجر به شرایط نابسامانی در دفترهای اجاره تجهیزات هم شده است. نکتهی دیگری که او مطرح کرد کمبود و در بعضی مواقع نبود وسائل مصرفی فیلمبرداری و بعضی از فیلترهای نوری است. فیلتری که رل شش متری آن حدود 900 هزار تومان بوده است امروز اگر بتوان آن را پیدا کرد، حدود 4 میلیون و نیم است.
در گفت و گو با مدیر یکی از دفترهای تجهیزات سینمایی در تهران که بیشتر مشتریهای آن دانشجویان سینما، تئاتر و عکاسی هستند این موضوع عنوان شد که: پیشتر اگر هزینهی یک دوربین با 15 جلسه اجاره دادن آن درمیآمد حال با 30 جلسه اجاره رفتن آن نیز کامل نمیشود. او اضافه کرد که تعداد متقاضیان اجارهی دوربین به شدت کاهش پیدا کرده و وقتی یک دانشجو برای ساخت فیلم به دفتر میآید و از قیمتها مطلع میشود در بسیاری از مواقع از ساختن فیلم منصرف میشود. اگر در گذشته با اجاره دادن وسائل و به سود افتادن آن میتوانستیم محصولات جدید را خریداری کنیم امروز این کار اصلا به صرفه نیست و نمیتوانیم تجهیزاتمان را به روز نگه داریم.
افزایش نرخ تورم
افزایش نرخ تورم باعث افزایش قیمت مایحتاج ضروری و اولیه زندگی شده است. قیمت مواد غذایی هر روز بالا رفت و بالا رفتن هر یک در برهههایی کوتاه تبدیل به یک بحران شد. سینما هنری دسته جمعی است و فرد به تنهایی در آن معنایی ندارد. برای تولید یک فیلم کوتاه بیست دقیقهای معمولا گروهی 20 نفره چیزی حدود 4 تا 8 روز کار مداوم میکنند. به طبع هزینهی خوراک و رفت آمدهای گروه بر عهدهی تهیهکنندگان فیلم است. گفته میشود بیش از نیمی از بودجههای فیلمهای کوتاه (که افراد در آن دستمزد نمیگیرند و کارها رفاقتی جمع میشوند) صرف همین دو مورد یعنی حمل و نقل و خوراک میشود. امروزه با افزایش قابل توجه قیمت مواد غذایی وکرایههای ماشین بودجهی لازم برای ساخت فیلم کوتاه و تامین همین دو فاکتور به نسبت بالا رفته است و باز هم گروهی که بیشترین ضربه را متحمل میشوند دانشجویان و فیلمسازانی که با بودجههای شخصی دست به تجربه میزنند، هستند.
تولید و فروش آثار سینمایی
آماری که از تولیدات سینمایی در 2 سال اخیر منتشر شده نشان میدهد، ساخت آثار سینمایی امسال 31 درصد کاهش داشته است. در سال گذشته 169 فیلم تولید شدهاند که تعداد آن در همان بازهی زمانی، امسال به 116 فیلم رسیده است. دلیل اصلی آن دشوار بودن تامین منابع مالی بیان شده است. امروز شاهد آن هستیم که به دلیل کمبود نقدینگی سرمایهگذاری بخش خصوصی و دولتی در سینما کاهش پیدا کرده است و این سیاست منجر به کم شدن تولیدات سینمایی میشود.
از طرفی یکی از راههای درآمدزایی از فیلمها، فروش آنها به کمپانیهای خارجی برای پخش و اکران است. برای این کار وصل بودن به نظام بانکی جهانی و داشتن حساب بانکی بینالمللی شرط اولیه و لازم است که عملا چنین چیزی از داخل کشور ممکن نیست. "کتایون شهابی" پخش کنندهی ایرانی ساکن فرانسه در مصاحبهای بیان کرده است که: فروش فیلمهای ایرانی به کمپانیهای آمریکایی غیرممکن شده چرا که آنها برای خریدن فیلمهای ایرانی جریمه میشوند ولی عملا فروش فیلمها به کمپانیهای غیرآمریکایی هم سخت و ناممکن شده.
*
سیر نزولی رشد اقتصاد ایران برای دومین سال متوالی ادامه پیدا کرده است. در سال 2017 بعد از توافق هستهای ایران با فروش نفت توانست به رشد اقتصادی 12 درصدی دست یابد ولی این مسیر نتوانست ادامه پیدا کند. با خروج آمریکا از برجام و تحریمهای تازه علیه ایران بار دیگر شاهد افزایش نرخ تورم و کاهش رشد اقتصادی هستیم. تاثیرات تحریمها گسترده هستند و ابعاد مختلفی دارند. بعضی از آنها مشخص و بدیهیاند ولی بخشهای پنهانتری هم وجود دارند که میتوانند حیات یک رشتهی هنری را تحت تاثیر قرار دهد. بنظر خیلیها سینما بیشتر از آنکه یک هنر باشد، اقتصاد است. پیرامون این موضوع که سینما بیشتر هنر است یا اقتصاد بحثهای زیادی انجام شده است. ولی چیزی که روشن است این است که در صورت عدم وجود یک چرخهی اقتصادی سالم این هنر نمیتواند سرپا بایستد. تحریمها تا به اینجا توانستهاند آسیبهایی جدی بر بدنهی سینما وارد کنند. وقتی طبق آمار رسمی، تولید فیلمهای بلند با پروانه ساخت، 31 درصد کاهش داشته؛ آمار در مورد فیلم کوتاه و مستقل میتواند تکان دهنده باشد. این نتیجه بیشتر از همه نگرانی در مورد آینده سینما را دامن میزند. اگر اجازهی ریسک و تجربه کردن در زمینههای هنری از جوانان گرفته شود چگونه میتوان آیندهای پویا و پررونق را برای آن متصور شد؟
تاثیر تحریم ها بر موسیقی
چندی پیش "بیژن کامکار" در مصاحبهای دربارهی مقابله با این میزان فشار تحریم ها و گرفتاری مردم یکی از راه های مقاومت را این دانست: "موسیقی گوش بدهیم و شاد باشیم"؛ اما آیا خود این هنر توانسته است از این ماجرا جان سالم به در برد؟
شاید تا به حال تاثیر تحریم ها بر هنر موسیقی نمود بیرونی آن چنانی نداشته باشد؛ و خود موسیقی به واقع مورد تحریم قرار نگرفته باشد، اما تحریم اقتصادی از جملهی مواردی ست که تاثیرش بر هنر موسیقی را نمی توان نادیده گرفت؛ این جا می توان از میزان افزایش قیمت ارز گفت که مانع شده است گروه های موسیقی ایرانی که پیشتر برای برگزاری کنسرت و شرکت در رویدادهای هنری دیگر کشورها حضور می یافتند، حال کمتر از توان مالی آن بر بیایند و تقریبا می توان گفت از سمت دولت هیچ راه کار و بودجه ای در این باره مطرح و اختصاص داده نمی شود و به واقع تنها گروه ها و اشخاصی می توانند در عرصه بین الملل موسیقی حضور یابند که مهارت جذب اسپانسر و سرمایه گذار را داشته باشند. و یا آن چه که در حوزه موسیقی پاپ در حال اتفاق است را می بینیم که تهیه کنندگانی در کشورهایی چون کانادا و انگلیس با حمایت از برخی خوانندگان و موزیسین های پاپ حضور هنرمندان ایرانی را در خارج از کشور میسر کنند.
اما این فشار و محدودیت ها تنها به جنبه های مالی و اقتصادی تحریم باز نمی گردد؛ همان طور که سال 1393 خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ در مقالهای به قلم "ایندیرا لاکشمانان" به احتمال برگزاری کنسرت "یانی کریسومالیس"، موسیقیدان و نوازنده مطرح یونانی تبار آمریکایی، در ایران پرداخت و نوشت آیا او میتواند با فائق آمدن بر تحریمها، چیزی که مذاکرهکنندگان ایران و آمریکا تاکنون موفق نشدهاند، یعنی به نزدیکی دو کشور، کمک کند؟ اما چون یانی تابعیت ایالات متحده را داشت باید از وزارت خزانه داری امریکا مجوزهای لازم برای اجرای کنسرت در ایران که از سوی واشنگتن تحت تحریم قرار گرفته را نیز دریافت می کرد؛ (که در نهایت مقامات امریکایی با حضور این هنرمند در ایران موافقت نکرند و به او گفته شد اگر به ایران بیاید ویزایش در امریکا باطل می شود) "حسین نوشآبادی" سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن وقت نوشت اگر درخواست رسمی از جانب یانی دریافت کنیم و قوانین کشور نیز رعایت شوند، وزارت متبوع او با اجرای کنسرت یانی در ایران مخالفتی نخواهد داشت. لیزا پریگر، از اعضای یک شرکت حقوقی در نیویورک و واشنگتن که در جریان این موضوع است، نیز گفته بود "یانی بر این باور است که موسیقی یک زبان بینالمللی است، از این رو باید در سراسر این کره خاکی در دسترس همگان باشد."
این در حالیست که "پیروز ارجمند"، مدیر وقت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته بود، یانی برای آمدن به ایران شرط های خودش را دارد که یکی از آنها قیمت بلیت است و دیگری مطمئن شدن بابت امکانات سالنی که باید در آن اجرا داشته باشد. به همین دلیل است که نماینده او به ایران خواهد آمد تا استانداردهای محل پیشنهادی اجرا را بررسی کند. این طور که ارجمند گفته است تنها تالار وحدت است که از استانداردهای لازم برای اجرای یک کنسرت با امکانات لازم برخوردار است. این بار هم کنسرت یکی از بزرگ ترین موسیقیدانان در ایران برگزار نشد و برآورده نشدن مطالبات مالی دلیل این اتفاق عنوان شد.
در پایان این ماجرا نه تهیه کننده کنسرت های یانی پاسخ درستی داشت و نه مرجع رسمی از وزارت ارشاد پاسخ دقیقی را برای حضور یانی در ایران داد . به هر ترتیب حضور یانی در ایران با تمام مخالف ها و موافق هایی که این هنرمند داشت می توانست حرکتی استراتژیک برای گشایش دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران باشد.
23 مهر سال 1393 "کیتارو" این نوازنده ژاپنی در تالار وزارت کشور در تهران به روی صحنه رفت و موسیقی خاص خودش را همراه با حرکات آیینی برای مردم ایران اجرا کرد. کنسرت "کیتارو" مورد استقبال قرار گرفت تا آنجا که او تصمیم گرفت اردیبهشت ماه سال 1397 دوباره برای تهرانی ها به روی صحنه برود اما در روزهای آخر اتفاقی دیگر افتاد و کنسرت کیتارو لغو شد... در پی این ماجرا "علی ترابی"، مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد گفت: تمامی مباحث مربوط به دریافت مجوز کنسرت کیتارو طی شد. البته بعد از اینکه مجوز کنسرت صادر شد، خودِ گروه با توجه به فرصت اندکی که برای بلیت فروشی داشتند و همچنین تاخیر در صدور ویزا به این جمع بندی رسیدند که کنسرت به وقت دیگری موکول شود.
مورد قدیمی تر مربوط به آلبوم "بی تو باتو" ست که در سال 2008 توسط گروه آریان منتشر شد، و قطعهای به نام "نوری تا ابدیت" با صدای کریس دی برگ در آن بود. در خرداد سال 87 زمزمه های برگزاری کنسرت او در ایران شنیده شد. او حتی به ایران هم سفر کرد اما وقتی قرار بود کنسرت او در تهران برگزار شود، انتقادهای شدیدی به این اتفاق صورت گرفت. در گزارشی که آن زمان توسط خبرگزاری رسمی دولت ایران در بخش اخبار ویژه خود با عنوان «خبرهای 16» منتشر شد آمده بود: «از جمله ویدیو هایی که از اجرای این خواننده ایرلندی در شبکه جهانی اینترنت موجود است، کنسرتی است که در پاریس برگزار شده و در آن اعضای گروهک منافقین اقدام به حمل تصاویری از سران این گروهک تروریستی و پرچم های جعلی این گروهک می کنند» و با ادامه این روند برگزاری کنسرت کریس دی برگ در ایران کنسل شد.
"رامین صدیقی"، ناشر و تهیه کننده موسیقی معتقد است مشکلات ایجاد شده برای این نوازندگان و لغو اجراهایشان و این اتفاقات در روند موسیقی ما بی تاثیر نیست. او پیش تر در این باره گفته: زمانی که چنین رویدادهایی کنسل می شود حداقل این است که اعتمادی که هنرمند خارجی نسبت به برگزارکننده یا آمدن به ایران دارد کم می شود.
پس از سالها به مرور هنرمندان عرصهی موسیقی به تهران آمدند و فضا بازتر شد. این حس نیت از جانب ایران، به شکل متقابل برای هنرمندان ایرانی در کشورهای دیگر نیز انجام می شود و گروه های موسیقی ایرانی به سادگی می توانند به سفرهای دور دنیا بروند. از این منظر، تحریم ها در تبادل هنرمند موسیقی تاثیر چندانی نداشته اند و سال اما، به نظر می رسد حضور هنرمندانِ غیر ایرانی و اجرای کنسرت و و همکاری با گروه های ایرانی آسان تر شده باشد. نزدیک به دوسال قبل "اولافور آرنالدز"، آهنگسازِ معتبر به ایران آمد و کنسرتِ مفصلی هم ارائه داد. بعد از آن گروه الکترونیک"شیلر" هم به ایران آمد وکنسرت های متعددی اجرا نمود. "ریچارد کلایدر من" مشهور در سال 97کنسرت جالبی ارائه داد و گروه های متعدد دیگری به ایران آمدند.
بااین حال به تازگی"جاس استون" خوانندهی انگلیسی به کیش آمد تا در فرودگاه ویزا بگیرد. گویا او مدارک کاملِ یک تبعه انگلیس را با خود همراه نداشته و موفق به گرفتنِ روادید کشورمان نشده. در ظاهر این امر ارتباط مستقیمی با تحریم ها ندارد امادر اصل، عدم ارتباط دیپلماتیک مناسب میانِ ایران و انگلستان در این عدم حضور تاثیر گذار بوده است. انگلستان یکی از حامیان جدی تحریم های اقتصادی علیه ایران است.
*
اما بنظر می رسد طی این سال ها حضور موزیسین های دیگر کشورها در ایران امکان پذیرتر شده است،و تحریم ها بیشتر خریدِ ادوات و آلات موسیقی و امکانات صوتی را سخت کرده اند وهنرمندان موفق شده اند از روی موانع تحریمی عبور کنند. وقتی ریچارد کلایدرمن به تهران آمد، در کنسرتش گفت: همیشه و در هر شرایطی تنها برای عشق و صلح جهانی موسیقی ساخته و نواختهام و مفتخرم که در حضور مردم میهماننواز ایران برای نخستینبار به اجرای برنامه بپردازم؛ و این نشان دهندهی اهمیت دادن و میهمان پذیری ایرانیان است، اما همچنان هنرمندان ایرانی با سختی و چالش های زیادی برای ارائه هنرشان در سطح جهان روبه رو هستند.
تاثیر تحریم ها بر هنرهای تجسمی
فعالیتهای تجسمی فقط به نمایشگاههای نقاشی داخل ایران خلاصه نمیشود. هنرمندان، هنرهای تجسمی هم مانند سایر رشتهها به چشم انداز کار در عرصه بین المللی فکر میکنند. فعالیت در عرصههای بین المللی تجسمی برای هنرمندان به چند صورت است. هنرمندان میتوانند برای دورههای آموزشی کوتاه مدت یا بلند مدت خارج از ایران اقدام کنند. این دورهها شامل تحصیل در دانشگاه، یا دورههای آموزشی کوتاه مدت یا اقامتهای هنری میشود. در حال حاضر هنرمندان ایرانی برای اخذ ویزای کشورهایی که از آنها پذیرش یا اقامت هنری دریافت میکنند، با مشکل مواجهاند. تعدادی از کشورها در ایران سفارت مستقر ندارند. کشورهایی هم که در ایران سفارت دارند به دلایلی خیلی سخت به دانشجویان ویزا میدهند. یعنی دانشجو با داشتن نامه پذیرش تضمینی برای اخذ ویزا از کشوری که دورهی آموزشی را در آن پذیرفته شده ندارد. یعنی از نظر علمی و هنری مشکلی برای پذیرش هنرمندان وجود ندارد اما در مرحله اخذ ویزا دچار مشکل خوهند شد. اگر مشکل ویزا نباشد قیمت بالای ارز چنین اقامتهایی را سخت خواهد کرد و بسیاری از هنرمندان به خاطر هزینههای بالای اقامت از آن صرف نظر میکنند.
گاهی هنرمندان در نمایشگاههایی خارج از ایران شرکت میکنند، اما خودشان در نمایشگاه حضور ندارند. باز هم به دلیل اینکه دعوت نامهی گالری برای هنرمند مدرک معتبری برای سفارت، جهت گرفتن ویزا نیست.
نمایشگاهها و دوسالانههای معتبر در خارج از ایران فراخوانهای خود را منتشر میکنند، پس از پذیرش آثار در چنین فراخوانهایی هنرمندان برای وازیر هزینهی ورودی نمایشگاه با مشکل مواجه میشوند. همچنین هزینهی پست آثار و هزینهی ورودی نمایشگاهها با توجه به قیمت ارز، مبلغ زیادی خواهدشد.
بعضی از جشنوارههای بین المللی، به علت قطع بودن کانال تبادل مالی، با هنرمندان ایرانی کار نمیکنند. مثل نشنال جئوگرافی. مثلا بعضی از شرکتهای انیمیشن بین المللی، امکانی برای همکاری از راه دور با هنرمندان دارند اما به این علت که حسابهای بانکی ایران به سیستم بانکی بینالمللی وصل نیست، امکان تصویه حساب با هنرمندان داخل ایران وجود ندارد.
همچنین تحریمها باعث سخت شدن واردات اقلام هنری به کشور شدهاست و در ایران تولید ابزارهای هنری محدود است و کیفیت محصولات ایرانی تفاوت زیادی با ابزار خارجی دارد. ورود انواع کاغذ و مقوا و بوم به ایران کم شدهاست. قیمت کلیه ابزارهای هنری دست کم بین دو یا سه برابر افزایش یافتهاست. مثلا قیمت بسته شش عددی مداد طراحی استدلر 120 هزار تومان است. یک تیوپ رنگ روغن 200 میلی لیتر وینزور تقریبا 100 هزار تومان، یک بسته 12 تایی رنگ روغن ایرانی تقریبا 150 هزار تومان.
بوم نقاشی 50*70 ایرانی تقریبا 50 هزار تومان و...
قیمت دوربینهای عکاسی و قطعات آنها هم افزایش بسیار زیادی داشته و رشته عکاسی را تبدیل به رشتهای بسیار گران کردهاست.
خلق هر اثر هنری احتیاج به تمرین و مطالعه دارد و تمرین و مطالعه زمانی به نتیجه مطلوب خواهد رسید، که استرس و اضطرابی برای کمبود وسایل هنری و گران بودن قیمت این ابزار از طرف هنرمند وجود نداشته باشد.
سال گذشته با توجه به بالا رفتن قیمت کلیه اقلام هنری قیمت فروش آثار هنری در بازار خرد چندان افزایش نداشتهاست. به نظر میرسد خریدار اثر هنری در این بازار هم توانایی خرید اثر با قیمت بالاتر را نداشته باشد.
برای مطالعه موضوعات تازه، نسخههای جدید از کتابهای تاریخ هنر مدرن و برای نگهداری به روز علم مربوط به هنر و حتی ترجمه آنها به زبان فارسی باید فایل پیدیاف یا اصل کتاب را خرید. امکان خرید کتابهای خارجی به صورت عادی وجود ندارد. امکان دسترسی به مقلات علمی و خرید آنها هم برای تمامی افراد وجود ندارد. البته دانشجویان بعضی دانشگاهها در مقطع کارشناسی امکان دسترسی به مقالات بین المللی به صورت رایگان را دارند، اما این امکان برای تمام افراد وجود ندارد.
البته مکاتبه با هنرمندان خارج از ایران و جشنوارههای هنری، بخشهایی از این مشکلات را حل کردهاست. مثلا میتوان برای دوسالانههای هنری ایمیل فرستاد و درباره موضوع قیمت ارز صحبت کرد، امکان اینکه با شرایط دیگری اثر را بپذیرند وجود دارد، اما سفارت ها به هیچ وجه با دانشجویان و متقاضیان سفرهای هنری که میتواند در مسیر و روند پیشرفت یک هنرمند تاثیر مثبت و قابل توجهی داشته باشد، همکاری نمیکنند.
تاثیر تحریم ها بر تئاتر و هنرهای نمایشی
تئاتر به خودی خود هنری ست که می تواند تنها با ابتدایی ترین ابزارش که بیان، حرکات و حتا سکون آدمی باشد در مقابل حتا یک بیننده و شنوده ساخته و پرداخته شود، اما بر همهی ما روشن است امروز روز تئاتر محیطی تنها یکی از شاخههای این هنر است، و گرچه تئاتر در مقایسه با سینما، فارغ از احتیاج به تجهیزات پیچیده است.. اما ملزوماتی مثل سالن مجهز و تخصصی،نورپردازی، آکساسوآر و دکور و... را می طلبد.
تجهیز سالنهای تئاتر، کاهش ارزش ریالی، موانع خرید بین المللی و خود کفایی
به طور مثال بازسازی و تجهیز شدن مجموعهی تئاتر شهر بیش از 12سال است که به طول انجامیده است، در زمانی که مدیریت این مجموعه به عهدهی "پریسا مقتدی" بود تصمیم بر آن شد، تمام بخش های ماشینری، آکوستیک، صندلی ها، کف صحنه و تمام مواردی که لازم به بررسی ست برای سالن اصلی این مجموعه آن هم طی مدت زمانی مشخص، که حدودا 5 ماه بود،انجام شود، اما این تصمیم بنا بر برخی اتفاقات، مثل خریداری نکردن برخی اجناس به دلیل مشکلات گمرگ و ارزی طی زمان مقرر شده، طبق اعلام مدیر پرژه لغو شد.این بازسازی همچنان به دلیل تأمین نشدن بودجه بلاتکلیف ماند تا در روند آمادهسازی نمایش «ترور» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی پیشانی سالن اصلی به دلیل فرسودگی کابلهای نگهدارنده، با وزنی حدود ۱۰ روی سن سالن سقوط کرد!
پس از گذر زمان در دوره ای که مدیریت مجموعهی تئاتر شهر به عهدهی پیمان شریعتی بود، مسعود معمار سرپرست وقت دفتر طرح های عمرانی وزارت فرهنگ و ارشاد در گفت و گویی رسانه ای دربارهی مرمت سالن اصلی این مجموعه مطرح کرد: تعویض ماشینری سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر نیازمند بودجه بالغ بر ۱۰ میلیارد تومان است و با اعتبار ۳ میلیاردی در نظر گرفته شده، انجام این کار به طور کامل عملی نیست. نامه نگاریهایی را انجام دادیم تا اعتبار بیشتری برای بازسازی تئاتر شهر و سالن اصلی آن اختصاص پیدا کند.
وی یادآور شد: دولت بخشنامهای دارد که طی آن میشود خرید تجهیزات و ماشینری های مورد نیاز را از طریق فاینانس انجام داد. ما با توجه به این بخشنامه برای خرید ماشینری سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر از طریق یک کمپانی ایتالیایی اقدام کردیم و اقدامات اولیه برای این امر انجام شد ولی بعد از مدتی کمپانی مدنظر به صورت کتبی اعلام کرد که به دلیل اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در لیست تحریمهای بینالمللی است، این کار امکانپذیر نیست.
حال در بهار سال جاری تجهیزات امکانات ماشینری سالن اصلی این مجموعه با 4 میلیارد تومان آغاز شده ،چیزی که پیش تر در سال 95 نیز 10 میلیارد تومان برآورد هزینه شده بود، و حالا انگار که تورم و تحریم تاثیر گذار نبوده است، 6 میلیارد کاهش هزینه خورده است! البته گویا این امر مهم باعث بهرجویی از نبوغ و استعدادهای داخلی نیز شده است، چونان که مدیر پروژه بازسازی تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر در این باره گفته است: شرکتی که اموربازسازی تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر را به عهده گرفته یک شرکت دانش بنیان ایرانی ست که بسیاری از کارکنان آن از فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف هستند و میتوان گفت برای اولین بار در ایران است که سیستم ماشینری یک تالار نمایشی با سیستم کنترل مرکزی یکپارچه توسط یک تیم مهندسی کاملاً ایرانی با سیستمهای به روز مطابق با استاندارهای جهانی تجهیز میشود که نیازی به حضور یک شرکت خارجی ندارد، و این باعث افتخار است.
جهانی نشدن جشنوارهی بین المللی تئاتر فجر
این جشنواره گرچه در سطح خاورمیانه و ملی در شمار معتبرترین و مهم ترین جشنواره ها به حساب می آید. اما هنوز نیازمند اعتبار بین المللی ست و این مهم در حضور بزرگان تئاتر ممکن میشود، پیش تر در جشنواره فیلم فجر این اتفاق افتاده است و در تئاتر نیز اگر هزینه شود، نتیجهای قابل توجه خواهد داد؛ جشنواره تئاتر فجر اگر با تحریمها و عدم تعاملات بینالمللی روبرو نمیشد، حتما امروز میتوانست نام آوریاش را توسعه دهد و خود یکی از جشنوارههایی باشد که به کارگردانان جهانی و حتی هنرمندان نوجو و جوان اعتبار بخشد؛ و اگر جشنواره فراتر از چهارچوبهای مشخص در سطح بینالمللی عمل نکند، اعتباری ندارد.حضور هنرمندان خارجی که توسط تئاتر ایران به کشور آمدند، اگر چه هزینه بر است اما باعث رشد و رونق سطح تئاتر شده و به نوعی ارزش افزوده و اعتبار بخشی به جشنوراه است و در طول زمان باعث پیشرفت خواهد شد
در طی سالهای برگزاری این جشنواره فراز و فرودهای بسیاری طی شده است، این جشنواره در دوره های هشتم و نهم خود زمینه سازی هایی را برای حضور در عرصهی بین الملل فراهم کرد و در جشنوارهی دهم نخستین تجربهی بین المللی خود را تجربه کرد و طی سالهای 84 تا 92 با وجود حضور گروههای خارجی و گه گاه افراد سرشناسی که به ایران میآمدند، به مرور اما به دلیل کمبود بودجه و اعمال تحریم این حضور و روابط کمرنگ تر شده است.
اعتبار مالی نیازمند شرکت در فستیوالهای خارجی
حضور گروههای تئاتری برای شرکت در فستیوال های خارجی دور از تصورتر شده است، و سفارت برخی کشورها برای دادن ویزا، اعتبار مالی زیادی را از شرکت ها و کمپانی های طرف مقابل خود طلب می کنند، تا مبادا هنرمندان ما در کشورشان پناهنده نشوند. و همین امر موجب سختی مراحل حضور و به عرصه درآمدن تئاتر ایران در سطح بین نیز می شود.
* * *
اهالی هنر و هنرمندان ایرانی توقع دارند روزگاری فرا برسد که همانطور که این نوشته به پایان رسید، تحریم های نا جوانمردانه از سرِ ایران و ایرانیان برداشته شود و درهای باز جهان هنر ایران را رشد و توسعهی بیشتری دهد.