مشکلاتِ سینما سیاسی نیست مباحث را قاطی نکنیم
محمدرضا لطفی، کامبیز نوروزی، منیژه حکمت، محمدمهدی عسگرپور، آنتونیا شرکا، محمدآقازاده در کلابهاوس خبرآنلاین حاضر شدند و به مسئله فساد در سینمای ایران و تایید وجود بحث تبعیض جنسیتی در جامعه پرداختند.
به گزارش هنر امروز، سوم فروردین امسال، با رشته توییت سمیه میرشمسی مبنی بر آزار دیدن از سوی یک بازیگر سرشناس جنبش «می_تو» در ایران به راه افتاد و بلافاصله پس از این ماجرا زنان سینماگر ایرانی هم بیانیهای منتشر کردند، در این بیانیه که تعداد زیادی از بازیگران از جمله تهمینه میلانی، میترا حجار، ویشکا آسایش، نگار جواهریان، مریم پالیزبان، هایده صفییاری، شقایق دهقان، فرشته حسینی، کتایون ریاحی، ترانه علیدوستی و ملیکا شریفینیا آن را امضا کرده بودند، آمده است: «در روایتهایی که از تجربههای دردناک زنان در سینمای ایران منتشر شده، انواع آزارهایی که زیر چتر خشونت جنسی قرار میگیرند مطرح شده؛ از جمله هتک حرمت با الفاظ جنسی و جنسیت زده، سوءاستفاده از سکوت و تحمل افراد با گروگان گرفتن حق کار و دستمزد، اعمال خشونت جنسی به وسیله تهدید موقعیت کاری قربانی، تماسهای بدنی ناخواسته، اصرار و اجبار به عمل جنسی و در نهایت خشونت جسمی و تجاوز.»
به بهانه انتشار این بیانیه و حمایت انجمنهای مختلف سینمایی و سینماگران متعدد از لزوم برخورد با مسئله آزار جنسی در سینمای ایران، شب گذشته (پنجشنبه ۱۸ فروردین) خبرآنلاین کلابهاوسی حول محور این ماجرا برگزار کرد که در آن افرادی چون احمد بخارایی، کامبیز نوروزی، منیژه حکمت، نیره توکلی، محمدرضا لطفی، محمد آقازاده، محمدمهدی عسگرپور و آنتونیا شرکا درباره موضوع آزار جنسی و خشونت در سینمای ایران صحبت کردند.
محمدرضا لطفی، کارگردان و منتقد سینما، یکی از شرکتکنندگان در این کلاب هاوس بود که از ضرورت قانونگذاری در عرصه خشونت علیه زنان گفت.
او صحبتهایش را اینطور آغاز کرد: «اولین نکته این که به نظرم اتفاق بسیار خوبی رخ داده و این حرکت، یک شروع بسیار عالی است. نکته دوم این که ادامه مسیر، مواظبت، حراست و کمک برای رسیدن به سرمنزل مقصود میخواهد و این نکتهای بسیار حساس است. از نظر من موضوع بسیار مهمی که وجود دارد این است که این مسیر، این نگاه، این حرکت به بیراهه نرود. خیلی از اساتیدی که بزرگتر و سنگ زیرین آسیاب هستند در این زمینه بسیار میتوانند کمک حال ما باشند.»
لطفی افزود: «این معضل، معضلی بسیار فراگیر و فراتر از مبحث سینما است. ما در جامعهای زندگی میکنیم که خواه ناخواه، چه خوشمان بیاید، چه نیاید باید بپذیریم که معضلی به نام نگاه جنسیتی وجود دارد. معضلی که مختص جامعه ما هم نیست و در خیلی از جوامع صنعتی، غیرصنعتی، پیشرفته و غیرپیشرفته وجود دارد. پس نگوییم اتفاقی است که فقط در کشور ما رخ داده یا وجود دارد، خیر، معضل نگاه جنسیتی در حِرَف مختلف وجود دارد و نه فقط مختص سینماست، نه فقط مختص هنر و نه فقط مختص فرهنگ و از سادهترین مشاغل مثل منشیگری یا کارمندی یک شرکت یا اداره بگیرید تا مشاغل پیچیدهتری مثل پزشکی و مهندسی، این موضوع وجود دارد. اصلا چرا راه دور برویم؟! در خیابان که راه میرویم، این معضل را کاملا در تاکسی، مترو و پیادهرو میتوان دید. پس این نگاه وجود دارد و فقط مختص سینما نیست و امیدوارم این حرکت قشنگ و زیبا، این امضا و انتشار بیانیه زنان سینماگر، موجب نشود برخی احساس کنند در بهشت برین و مدینه فاضله زندگی میکنیم و این اتفاق فقط در جامعه سینمایی، جامعه هنری و محیطهای فرهنگی رخ میدهد، خیر.»
او ادامه داد: «نکته بعدی که میخواهم به آن اشاره کنم این است که این حرکتها، از نظر من، حرکتهایی بسیار خوب و مثمرثمر است ولی ما اگر دنبال یک علتیابی ریشهای هستیم دو اتفاق باید رخ دهد. اول این که این را به عنوان معضل اجتماعی در جامعه بپذیریم نه اتفاقی که در سینما رخ داده است، دوم، قانونگذار، دولت و مدیران وارد قضیه شوند، نه به این معنی که به مقوله سینما ورود کنند یا آن شخص را احضار کنند. منظورم از وارد شدن این است که ما امروز به جایی رسیدهایم که باید بپذیریم برای این قضیه باید قوانین جدید وضع شود. قانونگذار باید برای خانمهای مورد تعرض قرار گرفته تسهیلاتی قائل شود تا جرات و جسارت شکایت داشته باشند. باید اتفاقی بیفتد که روند شکایت تسهیل شود. این موضوعی بسیار مهم است و تا زمانی که قانونگذار وارد این جریان نشود، به نظر من اتفاق اصلی رخ نمیدهد.»
لطفی در ادامه، افزود: «وقتی معضلی پدید میآید، ریشههای مختلفی پیدا می کند، همانطور که این تعرضها و نگاه جنسیتی به زنان آسیب میزند، میتواند دامن مردان را هم بگیرد. وقتی این قضیه اتفاق میافتد، به آن سوی ماجرا هم نگاه کنیم. اتفاقا کسانی هستند و معدود آدمهایی ممکن است وجود داشته باشند که بخواهند از ابزار جنسی برای به سود رساندن خود، به نتیجه رساندن خود یا دور زدن مسیر و کوتاه کردنش استفاده کنند و دود این اتفاق مستقیما در چشم کسانی میرود که میخواهند براساس ضابطه حرکت کنند. پس این ریشهدار است و بحث زنان مورد تعرض قرار گرفته نیست، یک معضل اجتماعی است که میتواند عناوین و ریشههای مختلف داشته باشد.»
چرا منیژه حکمت بیانیه زنان دستاندرکار سینما در اعتراض به خشونت را امضا نکرد؟
منیژه حکمت صحبتهای خود را اینطور آغاز کرد: «من این بیانیه را امضاء نکردم و میخواهم چند مورد را به عنوان دلیل این امضاء نکردن مطرح کنم. اوایل انقلاب، بنیاد فارابی یک ناظر سر کار ما میگذاشت. ایشان میآمد، در سایه روی صندلی مینشست و ما را نگاه میکرد که چه میکنیم! تبعات این اتفاق گاهی اوقات، ممنوعالفعالیتی افراد و امنیتی شدن فضا بود و این خطر همواره بالای سر ما وجود داشت. پس من به عنوان تهیهکننده این هشدار را میدهم و اعلام میکنم که به عنوان تهیهکننده، اجازه نمیدهم آن اتفاق مجددا تکرار شود و احدی سر کارم بیاید. این نکته اول.»
او ادامه داد: «نکته دوم این که مستنداتش وجود دارد که از ۹ سال پیش، ما گفتیم نامحرمان وارد سینما شدهاند، پولشویان، آقازادهها، ارگانها وارد سینما شدهاند. ما این را با صدای بلند اعلام کردیم. تبعات این پولهای مشکوک، تبعات ورود این آدمهای نامحرم به عرصه سینما همین اتفاقات است.»
کارگردان فیلم سینمایی «بندر بند» (۱۳۹۹) افزود: «من ۴۰ سال است که در این سینما هستم و دو دخترم هم در همین سینما هستند. صاحب یک فیلم و مسئول هر اتفاقی که در آن فیلم میافتد، تهیهکننده است. اگر تهیهکننده حرفهای باشد، کارش را بلد باشد، باری به هر جهت وارد سینما نشده باشد، پولهای عجیب و غریب نیاورده باشد که با سلبریتیها عکس بگیرد و برایشان فرش قرمز پهن کند و گرد و غبار به پا کند، قطعا شاهد چنین اتفاقاتی نخواهیم بود. به عقیده من در این مورد فقط و فقط باید یقه تهیهکننده را گرفت. تهیهکننده باید ۱۰۰ چشم داشته باشد، مراقب باشد و اجازه ندهد، هر کسی، هر رفتاری که دلش میخواهد انجام دهد.»
او در ادامه گفت: «من خودم تهیهکننده سینما هستم، چرا این اتفاقات سر کارهای ما نمیافتد؟! وقتی همه چیز مخدوش شود و وقتی تعداد تهیهکنندهها از ۸۰ نفرِ سابق به ۶۰۰ نفرِ فعلی برسد، باید رصد کرد که اینها چه کسانی هستند و با چه پولهایی و چه نیتی از کجا آمدهاند؟! این حرفهایترین بخش است. پاشنه آشیل همین جاست. هر اتفاقی، سر هر پروژهای رخ دهد تهیهکننده مسئول است و اصلا پیچیده نیست و من نمیدانم چرا اینقدر پیچیدهاش میکنند!»
کارگردان «زندان زنان» (۱۳۷۹) توضیح داد: «آن زمان که ما فریاد این پولها و این آدمها را میزدیم همین دوستان که اسامی برخی از آنها در میان امضاءکنندگان نیز هست به ما میگفتند شما چرا این حرفها را میزنید؟! پول آمده است و بچهها سر کار میروند. ما گفتیم تبعات این پولها، انواع فساد است. ما اینها را فریاد زدیدم، گفتیم، به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتیم و گفتیم، به مدیران هشدار دادیم، به همه گفتیم. یک جبهه علیه ما تشکیل شد تا آن باند مافیایی که در عرصه تولید و پخش و غیره شکل گرفته بود و پولهای عجیب و غریب میآورد به کارش ادامه دهد و به ما هشدار دادند که نمیگذاریم کار کنید. ما هم پاسخ دادیم که شما عددی نیستید که بتوانید نگذارید ما کار کنیم و من جریان لوباجت (پروژههای کمهزینه سینمایی) را برای مقابله با جریان فساد به راه انداختم.»
حکمت افزود: «به نظر من همهچیز خیلی روشن است، فیلم تهیهکننده دارد، صاحب فیلم، مسئول فیلم تهیهکننده است و هر اتفاقی بیفتد تهیهکننده است که باید بیاید و بررسی شود و روشن شود که آیا او تهیهکننده واقعی است یا خیر. ما به عنوان شورای عالی تهیهکنندگان سوال کردیم این تهیهکنندگان چه کسانی هستند؟! و پاسخ شنیدیم که از بالا دستور دادهاند به این افراد تهیهکنندگی دهید، خب! تبعاتش همین موارد است! همهچیز خیلی روشن است و اصلا پیچیده نیست. آن کسی که مسئول فیلم میشود باید قائل به مراقبت از پروژهاش باشد.»
تهیهکننده «ورود آقایان ممنوع» (۱۳۸۹) گفت: «من ۴۰ سال است که در این سینما کار میکنم و همه مرا میشناسند. چرا کسی به ما نمیگوید بالای چشمت ابرو است؟! من سالی دو، سه فیلم تولید میکنیم، چرا این اتفاقات در فیلمهای ما نمیافتد؟! اصلا پیچیده نیست. من کاملا میپذیرم که در جامعه ما، نگاهی جنسیتی و نوعی بیماری نسبت به جنس زن وجود دارد و متاسفانه، نگاهی که در قانون نوشته و قانون نانوشته نسبت به زن وجود دارد و نوع تربیت و نوع رفتارها غلط است.»
او تصریح کرد: «من در مورد تجاوز فیلم ساختم و برای ساختنش ۵ سال تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که کسی که مورد تجاوز قرار میگیرد بهتر است شکایت نکند! چون اولین سوالی که از او میپرسند این است که چه چیزی پوشیده بودی و چه شکلی بودی؟! حتی وکلا میگویند شکایت نکنید، چون دستتان به جایی بند نیست! این مشکلات جامعه ماست با این همه ادعا، این را کنار میگذارم اما تاکید میکنم در عرصه سینما، تهیهکننده صاحب فیلم است و هر اتفاقی میافتد تهیهکننده باید پاسخ دهد. پس این موضوع در سینما اتفاقا اصلا پیچیده نیست.»
حکمت در پایان این بخش از صحبتش اعلام کرد: «در هر پروژهای تهیهکنندگان باید رصد شوند، پاسخگو باشند و اگر عاجز از مدیریت هستند اخراج شوند.»
با ورود غریبهها، فساد جنسی و مالی هم به سینما راه پیدا کرد
محمد آقازاده، از اهالی مطبوعات و یکی از روزنامهنگاران با سابقه، در ابتدای صحبتهایش در این نشست و در تایید صحبتهای منیژه حکمت گفت: «یکبار در جمعی بودیم گفتند چرا آقای عسگرپور را به فلانی ترجیح میدهند؟ گفتم آقای عسگرپور آدم مقیدی است، حتی اگر بگویند فلان سکانس نماز را در فیلمت جای بده، یک ارتباطی در متن فیلمنامه پیدا میکند و مانند بسیاری از کارگردانان بی دلیل و به زور کاری را انجام نمیدهد. من سالیان پیش با آقای بهشتی این بحث را داشتم و گفتم زمانی که شما فکر میکنید میتوانید یک خط فکری را به زور در جامعه ترویج دهید، ریا را رواج میدهید. یک زمانی در دوره آقای خاتمی، این ماجراها را مطرح کردیم از من شکایت کردند.»
این منتقد و نویسنده ادامه داد: «متاسفانه از دل جریانی که پول آن را هدایت میکند که باعث حذف فیلمسازهای جوان و با استعداد میشود، انسانهایی روی کار میآیند که درست نیستند. انسانهایی که چنین فسادهایی را به دل سینما راه میدهند.»
او درباره این فساد توضیح داد: «البته که این فساد فقط در سینما نیست، از فروشگاه گرفته تا همه مشاغل وجود دارد. اما سینما آدمهایی داشت که این موضوع را بازگو کردند. البته همین اتفاقاتی هم که به سینما معطوف شده، سرصحنه رخ نمیدهد، بلکه آن تهیهکننده و یا آن کارگردان فرد را به خانه خودش دعوت میکند و اگر هم اتفاقی رخ میدهد، آنجا پیش میآید.»
این روزنامهنگار درباره یکی از معضلات فعلی سینمای ایران گفت: «یکی دیگر از معضلاتی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، ورود غریبهها به سینماست. اساسا باید آدمهایی تهیهکننده شوند که سالیان سال در سینما بودهاند و خاک این عرصه را خوردهاند، تا چند سال پیش هم همینگونه بود. اما چندسالی میشود که هرکسی که مقداری هم رابطه دارد، اسم تهیهکننده را با خود یدک میکشد. من خودم دیدم که با یک تلفن یک نفر تهیهکننده شده. حتی یکبار هم سر این ماجرا با مرحوم فرشته طائرپور دعوا کردم که چرا هرکسی را به سینما راه میدهید، اما خب وضعیت در حال حاضر اینگونه است.»
او درباره بسته شدن راه ورود استعدادهای جوان به عرصه سینما هم گفت: «اینکه راه ورود جوانهای با استعداد بسته میشود، باعث باز شدن راههای فساد مالی و فساد جنسی به سینما میشود و این امری بسیار عادی است.»
آقازاده در پایان، درباره طرح این مسائل در جامعه گفت: «مطرح شدن این مسائل گام رو به جلو و مثبتی است چرا که اگر متجاوزان بدانند که دفاع اجتماعی پشت قربانی است، برای کاری که انجام میدهند فکر میکنند و باعث آلوده شدن این عرصه نمیشوند.»
فرد آسیبدیده اسم آزارگر را نمیگوید چون حس عدم امنیت میکند
محمدمهدی عسگرپور ضمن تایید وجود تبعیض جنسیتی در جامعه گفت: «هر جامعه زمانی که بخواهد خودش را تعریف کند به چند مولفه شاخص اشاره میکند. اگر کسی بیاید و بخواهد درباره جامعه ایران تحقیق و تفحص کند، به نظرش در بررسیهای اولیه، مسئله اصلی کشور ما چیست؟ بدون شک به بحث نگاه جنسیتی به عنوان یکی از مسائل اصلی ما اشاره خواهد کرد. بحثی که گویی در طول سالهای متمادی آنقدر برای مجموعه حاکمیت حائز اهمیت بوده است که برای آن نهادهای متعددی پدید آورده، بودجههای هنگفتی مصرف کرده، تبلیغات بسیاری انجام داده و در مجموع رفتارهای عجیبوغریبی بروز داده که اگرچه ما گاهی اوقات آن را در بحث گشت ارشاد و چیزهایی از این دست منحصر میکنیم اما موضوع بسیار گستردهتر از این حرفها است. شما حتی با روشن کردن تلویزیون یا گوش دادن به صحبتهای آقایان از منابر این مسئله را به عنوان یک مسئله عمده میبینید، مسئلهای که گویی تبدیل به یک الگوواره شده است و حتی اگر در ذهن جامعه وجود نداشته و ندارد، در ذهن حاکمیت بسیار مهم بوده و هست و نمیتواند به سادگی از آن دست بردارد در عین حال که برای آن طرح و ایدهای امروزی نیز در ذهن ندارد و میخواهد جامعه را با نگاهی سنتی که ممکن است ربطی به امروزِ ما هم نداشته باشد در قالب مد نظرش بگنجاند. بنابراین ما با وضعیتی مواجه میشویم که بخشی از آن ممکن است در سینما و بخش دیگرش ممکن است در هر جای دیگری رخ دهد.»
این هنرمند ادامه داد: ««نکته دومی که از نظر من باید به آن توجه کرد این است که سینما مانند برخی از مشاغل دیگر که مورد توجه بخشی از جامعه است و میتواند طرفداران بسیاری داشته باشد نه در کشور ما که در خیلی از کشورهای دیگر، همواره در ورودیهای خود دچار مسئله بوده است. البته که بخشی از آن کشورهای دیگر توانستهاند این مسئله را کنترل و بهتر از ما مدیریت کنند اما به نظر من، ما در این بخش بسیار بد عمل کردهایم. این ورودیهای محل اشکال هم فقط مختص به حوزه تهیهکنندگی نیست و به عنوان مثال در حوزه بازیگری هم هست و من میدانم که در کلاسهای بازیگری، به صورت بالقوه، چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد. دوستان دیگری هم که اینجا هستند این موضوع را میدانند. اینها همه یک طرف، اساسا ما وقتی دوربین را در خیابان میگذاریم و میخواهیم فیلمبرداری کنیم، به شکل طبیعی ممکن است چندین نفر مراجعهکننده داشته باشیم که یک نفرشان میگوید فرزندم دوست دارد بازیگر شود و دیگری میگوید خودم دوست دارم بازیگر شوم و برخی از آنها، به سرعت و برای پیشگیری از اتلاف وقت! سر اصل مطلب میروند و یک نفرشان ممکن است بگوید حاضر است فلان مبلغ را پرداخت کند تا نقش بگیرد و دیگری ممکن است پیشنهاد دیگری مطرح کند. این وضعیت، وضعیتی مرتبط با حرفههایی مانند سینما است؛ حرفههایی که انبوه مردم به دلایل مختلف متقاضی ورود به آن هستند، دلایلی که بررسیشان بحث امشب ما نیست. بنابراین این هم خود موجب ایجاد وضعیتی میشود.»
عسگرپور درباره تفکیک بحث تعرض از مفاسد گفت: «اتفاقی که اخیرا افتاد و تعدادی از خانمهای بیانیهای آماده کردند، ضمن اینکه به نظرم اصل موضوع خوب است و خیلی از ما باید متمرکز شویم روی این موضوع و حتی معتقدم پیش از اینها این اتفاق باید رخ میداد، این ماجرا بخشی از یک پازل است. خیلی از ما این روزها به دلیل مسائل حاشیهای فکر کردیم که اصل موضوع تعرض نیست بلکه مفاسد در سینما است درصورتی که این خانمها بحث تعرض را مطرح کردند. البته مفاسد در سینما و اساسا در جامعه ما و حتی در جوامع دیگر بحث گستردهای است، همین ظاهر من را که نگاه کنید، شاید باورش سخت باشد که حتی یک خانم به خود من پیشنهاد داده باشد ولی ممکن است این اتفاق در سینما رایج باشد، یعنی ممکن است فرد در معرض چیزی قرار بگیرد که مفسده است و این موضوع ریشه در فرهنگ دارد که لازم است حتما درباره آن بحث شود.»
او درباره نحوه رسیدگی به پروندههای قضایی گفت: «نکته دیگر بحث رسیدگی قضایی به این موضوعات است. این جنبش در آمریکا رخ داد و کسانی که این موضوع را شروع کردند، افرادی بودند که سالیان قبل این ماجرا برایشان رخ داده بود و سالیان سال سکوت کرده بودند. کسی که شروع کننده این ماجرا بود، آزاری که دیده بود مربوط به ۱۵ سال قبل بود. انگار در همان کشور هم نگرانی از رسیدگی قضایی به این ماجرا وجود داشته اما در ایران یک اتفاق دیگر رخ داده و آن هم این است که خیلی وقتها قدرت که میتواند برگرفته از مسائل اقتصادی، رانت و یا جایگاههای حکومتی باشد، وضعیتی ایجاد میکند که باعث میشود به فرد آسیب دیده احساس عدم امنیت دست دهد. کما اینکه بازیگری در سال ۸۳ این اتفاق برایش رخ داده و زمانی که به قوه قضاییه مراجعه میکند، نمیتواند اسم آزارگر را بگوید و اینگونه ختم دادرسی اعلام میشود. مسئله این است که چه چیزی باعث میشود افراد واقعیت را پنهان کنند و فکر میکنم این بحث تنها به سینما مربوط نمیشود و در تمام حوزهها هست.»
او درباره آسیبهای این حرکت ادامه داد: «درباره حرکتی که همکاران ما شروع کردند، باید به آسیبهای آن توجه کرد، از چندسال پیش این ماجرا مطرح شد که به دلایل سیاسی، مرجعیت را از سینما بگیرند. گرفتن این مرجعیت از راههای متعددی انجام میشود، یک زمان با ندادن پول اینکار انجام میشود و یک زمان با هزینه کردن پول در جای دیگر این گرفتن مرجعیت انجام میشود و یک زمانی هم تلاش برای بدنام کردن این حوزه است.»