{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

مشهورترین آثاری که از انیمه‌ها الهام گرفته شده‌اند!

مشهورترین آثاری که از انیمه‌ها الهام گرفته شده‌اند!
کدخبر : 16117

سینمای هالیوود در طول سالیان دراز همواره از منابع بیشماری الهام پذیرفته تا بتواند آثاری شاخص و به یاد ماندنی خلق کند.

در لیست زیر به بررسی چند فیلم‌ هالیوودی معروف می‌پردازیم که شباهت‌های زیادی با بعضی از انیمه‌‌های ساخت ژاپن دارند. الهام پذیری در آثار سینمایی همواره مورد بحث بوده و بسیاری آن‌را نکته‌ی مثبتی تلقی می‌کنند اما از آنجا که در برخی موارد این شباهت‌ها بی نهایت زیاد است،  نام «کپی» یا «دزدی» روی آن گذاشته می‌شود. 

آواتار-Avatar

همگی با فیلم Avatar محصول سال 2009 آشنا هستید. "جیمز کمرون" برای خلق این فیلم، توسط منتقدین به خوبی ستایش شد. بعد از انتشار فیلم نظریه‌های زیادی مبنی بر اینکه جیمز کمرون برای ساخت این فیلم از فیلم‌های مختلفی کپی برداری کرده و مقاله‌های زیادی در این مورد نوشته شد. در این میان این لیست فیلمی که بیشترین شباهت را به آواتار داشت، یکی از آثار «هایائو میازاکی» بود به نام Princess Mononoke که در سال 1997 تولید شد. آواتار بیش از ده سال بعد از "پرنسس مونونوکه" ساخته شد و جیمز کمرون هیچوقت در این باره حرفی به میان نیاورد.

 انیمه داستان "آشیتاکا" را دنبال می‌کند، شاهزاده‌ای که به سرزمین آیرون‌تاون‌ سفر می‌کند تا درمانی برای نفرینی که بخاطر کشتن یک موجود دچار آن شد، پیدا کند. زمانی که به آن سرزمین می‌رسد معلوم می‌شود که صاحب آن سرزمین به منظور استخراج مواد ارزشمند، قصد تخریب جنگل‌های اطراف را دارد که آشیانه حیوانات و ارواح است. ارواح جنگل بخاطر این تخریب از انسان‌ها کینه به دل دارند و در نهایت با آن‌ها وارد جنگ می‌شوند تا از تخریب جنگل جلوگیری کنند. دقیقا شبیه همان اتفاقاتی که در آواتار افتاد؛ انسان به منظور برداشت و تصرف محصولات ارزشمند پاندورا سرانجام با نژاد دیگر وارد جنگ می‌شوند.
شباهت‌ها:
انسان‌ها سعی می‌کنند تا قهرمان داستان را در قبال زندگی‌اش با بومی‌ها دشمن سازد.
بقیه‌ی اعضای جنگل از آن پسر غریبه بیزار هستن و فقط پرنسس به او اعتماد دارد.
انسان‌ها در اعماق جنگل در حال استخراج مواد ارزشمندی هستند.
حیوانات هر دو فیلم دارای چند چشم و پا هستند.
غریبه‌ای به مکانی می‌آید که سال‌ها است در جنگ است. جنگ میان انسان‌ها و طبیعت! او با اینکه انسان است ولی طرف انسان‌ها را نمی‌گیرد.
و بسیاری از شباهت‌های دیگه!

فیلم خارجی

فیلم خارجی

ماتریکس-Matrix

"برادران واچوفسکی" بر خلاف دیگر کارگردان‌ها و نویسنده‌ها که زیاد از منبع و الهامات خود در خلق آثارشان حرفی نمی‌زنند؛ سر راست اعلام کردن که در خلق ماتریکس از یک انیمه سینمایی تاثیر گرفته‌اند. آن‌ها با یک دی‌وی‌دی محتوی یک فیلم 82 دقیقه‌ای به نام Ghost in the Shell ساخت ژاپن محصول سال 1995 با کارگردانی «مامورو اوشی»، نزد چند تولیدکننده رفتند و گفتند: « اینو می‌بینید؟ ما می‌خوایم همین فیلم رو با آدمای واقعی بسازیم»! و همینطور هم شد؛ فیلم The Matrix محصول سال 1999 ، نه فقط داستان‌های تقریبا یکسانی را به نمایش گذاشت بلکه حتی بعضی از صحنه‌ها و علایم نگارشی مخصوص فیلم مبدا را هم کاملا کپی کرده‌اند. فیلم ماتریکس از لحاظ داستان پردازی اتفاقا شباهت چندانی به "شبح درون پوسته" ندارد ولی ایده‌‌ها و درون مایه پشت هر دو فیلم در ذات خیلی شبیه به هم هستند.

 داستان انیمه در سال 2029 شکل می‌گیرد؛ زمانی که تکامل فنی انسان‌ها تا حدی شدید شده، که تفاوت بین یک انسان و یک ربات به سختی قابل تشخیص است. ماجرا درباره‌ی یک واحد پیشگیری از تروریسم است که در تلاش هستند تا از دستکاری انسان‌هایی که خود را با بدن‌های مصنوعی (پوسته) ترقی داده‌اند، جلوگیری کنند. انسان‌ها قادر هستند تا بدن‌هایشان را با عضو‌های مصنوعی و حتی مغز سایبری جایگزین کنند، که آن‌ها را قادر می‌سازد تا به یک شبکه وصل شوند که در همه‌جای شهری که در آن زندگی می‌کنند، در جریان است. بدلیل این پیشرفت در تکنولوژی، هکر‌ها می‌توانند به راحتی مغز‌های سایبری را تحت تاثیر قرار دهد و آن‌ها را تحت فرمان خود درآورند.
در ماتریکس، نژاد بشری کاملا مطیع دستگاه‌هایی است که قدرت درک دارند. انسان‌ها از از ترس جان خود در زیر سطح زمین پنهان شده‌اند. بدلیل وجود نداشتن خورشید برای دریافت انرژی خورشیدی از آن، دستگاه‌ها روشی بر مبنای ترقی دادن انسان‌ها بوجود می‌آورند تا از آن به عنوان منبع انرژی استفاده کنند.

فیلم خارجی


تا اینجا ما هیچ شباهتی رو بین دو فیلم ندیدیم ولی اگه یکم توجه کنید می‌بینید در ماتریکس ما شاهد این هستیم که انسان‌ها می‌توانند خود را به یک دستگاه وصل کنند که بوسیله‌ی آن وارد یک دنیای رویایی می‌شوند که دستگاه‌ها ساخته اند آن هم از طریق وصل کردن سیم‌هایی به پشت گردن خود برای دستیابی به دنیای تخیلی؛ دقیقا همان کاری را که "موتوکو" (شخصیت اصلی انیمه) برای گرفتن اطلاعات می‌کرد.
"نئو"، "ترینتی" و "مورفئوس" و بقیه‌ی شخصیت‌های ماتریکس، همه از یک واقعیت اشتباه که آن‌ها را از دنیای واقعی دور می‌کند، رهایی می‌یابند. فیلم مدام بر روی مفهوم معانی انسان بودن تمرکز می‌کند. نه فقط این بلکه انسان‌هایی که خود را به دستگاه وصل می‌کنند هکر‌هایی هستند که در تلاش هستند تا به یک واقعیت مجازی راه یابند؛ درست همانند کاری که سایبورگ‌ها در انیمه انجام ‌می‌دهند.

Black Swan-قوی سیاه

همه با "دارن آرونوفسکی" آشنا هستید. یکی از کاگردان‌های مشهور هالیوودی که با فیلم‌هایی مثل Requiem for a Dream محصول سال 2000 و Black Swan محصول 2010 شناخته می‌شود.ظاهرا آرونوفسکی قبل از ساخت "قوی سیاه" با فیلم Perfect Blue محصول سال 1997 با کارگردانی "ساتوشی کُن" آشنایی کاملی داشته زیرا برای ساخت فقط یکی از صحنه‌های "مرثیه‌ای برای یک رویا" ( صحنه‌ی جیغ در وان) ، حق بازسازی کامل فیلم پرفکت بلو را خریداری کرده‌است! ولی اینطور که به نظر می‌رسد فقط به این فیلم او بسنده نکرده و در ساخت "قوی سیاه" نیز از پرفکت بلو چیز‌هایی قرض گرفتهاست. اگرچه که آرونوفسکی اعلام کرده که هیچ برداشتی از این انیمه سینمایی نداشته ولی شواهد چیز دیگه‌ای را نشون میدهند

 شخصیت اصلی فیلم قوی سیاه "نینا سیرز"، یک رقاص باله در یک شرکت معتبر است که به تدریج بدلیل اتفاقات و تصورات عجیبی که برایش اتفاق می‌افتد، سلامت عقلی خود را زیر سوال می‌بَرد و به مراحلی از جنون می‌رسد. در تلاش برای گرفتن نقش اول یک نمایش‌نامه به نام "دریاچه قو"، او در حالی که سعی می‌کند دو نقش قوی سفید و سیاه را بطور برابر بازی کند، خودش را در نقش گم می‌کند. در نهایت دچار پارانویا می‌شود و نسبت به اطرافیانش عقده‌ای می‌شود.
 در انیمه، «میما کریگوئه» یک خواننده پاپ موفق است که تصمیم می‌گیرد حرفه‌اش را عوض کند و بازیگر شود. بعد از اینکه چند تن از همکارانش به قتل می‌رسند او به درگیری‌اش در قتل‌های انجام شده شک می‌کند و تاجایی پیش می‌رود که فکر می‌کند که دچار اختلال دو شخصیتی شده است.

فیلم خارجی

 

تعلیق-Inception

فیلم Inception محصول سال 2010 که می‌توان گفت معروف‌ترین فیلم نولان است، به محض اکران سر و صدای زیادی به پا کرد و هم در نزد مردم و هم منتقدین مورد تحسین واقع شد. در اینجا  قصد داریم به شباهت‌های بین این فیلم و انیمه سینمایی Paprika محصول سال 2006 بپردازیم. نولان طی یک مصاحبه اعلام کرده‌است که فیلم «پاپریکا» ساخته «ساتوشی کُن» فقید، در خلق این فیلم تاثیر کلیدی داشته است. 

در فیلم Paprika ، یک دستگاه اختراع می‌شود که یک انقلاب در روان درمانی به پا می‌کند. استفاده کننده آن می‌تواند از طریق آن وارد رویای افراد دیگر شود و بیماری آن‌ها را در یک سطح ناخودآگاه درمان کند.

 این دو فیلم شاید داستان کلی یکسانی نداشته باشند ولی شباهت‌های بین این دو فیلم غیر قابل انکار است. فیلم نولان نه فقط دستگاهی را به تصویر می‌کشد که می‌تواند به ذهن دیگران وارد شود بلکه همچنین با مفهوم «واقعیت در مقابل واقعیت مجازی» نیز سر و کار دارد و اینکه چطور که یک نفر می‌تواند بگوید که آیا آن‌ها در دنیای واقعی هستن یا نه! این دو فیلم آنقدر متفاوت هستند که وجود دیدگاه های متفاوت نسبت به آنها را بتوان توجیه کرد، ولی احتمال اینکه نولان از این انیمه سینمایی برای خلق این اثر ایده‌هایی قرض گرفته باشد، زیاد است.

فیلم خارجی

 

 

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها