{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

نامه یک سرباز آلمانی به همسرش در جنگ جهانی دوم

نامه یک سرباز آلمانی به همسرش در جنگ جهانی دوم
کدخبر : 4292
خبرنگار:

یکی از بهترین مستندات در باب روایات جنگ، نامه‌هایی هستند که سربازان به خانواده یا دوستان خود نوشته‌اند و آنچه بر آن‌ها گذشته‌است را شرح داده‌اند.

۳۰ آگوست ۱۹۴۳

همسر عزیز من

حمله های بی شمار هفته های گذشته پایان یافتند. سکوت مرگباری بر میدان جنگ، بمب افکن ها، تانک های منهدم شوروی و خیل انبوه بلشویک ها احاطه یافته است. تنهایی عظیم استپ ها برگشته است. حمله آن ها بیهوده بود، فداکاری شان در برابر سلاح های مرگبار، قدرت، خواست و ایمان ما که از هر چالشی نیرومندتر است، به فراموشی سپرده شد.

از برای قلب های ما در آلمان، این کشور باید زنده بماند. آلمان، همان تو و بچه هاست و تو همان سرزمین مادری ما هستی و ما تو را در قلب هایمان به این سو و آنسو می کشیم. ما برای تو می جنگیم، ایثار می کنیم و جان می دهیم. ما هرگز برای یک ثانیه هم ضعیف نخواهیم شد چرا که تو باید حفاظت شوی.

در سنگرهایمان، به خانه می اندیشیم. من آخرین نامه تو را در دست های مجروحم نگه داشته ام. ممنونم از تو برای کلمات و خبرهایت. عمیقا ممنونم.

هم اکنون، جنگ در سرزمین عزیز ما در حال انحطاط است. تو برایم از حملات تروریستی سنگین انگلیسی ها و آمریکایی ها و از فداکاری های بزرگ، از فقدان و نگرانی هایی که با آن ها مواجهی، نوشته بودی.

من همچون همه کسانی که در اینجا هستند، از خشمی بزرگ رنج می برم. باید انقام گرفت. هزاران بار انتقام گرفت. با این حال در قلبم، سپاس عمیقی قائلم برای تمام کسانی که زندگی خود را برای نجات تو به خطر انداختند. 

همسر عزیز من، حالا تو ناگهان با مشکلاتی مواجه شدی که قبلا هرگز پیش روی تو نبودند. این مشکلات مشابه همان چیزی است که ما سرباز ها هررزو و هر ساعت با آن دست و پنجه نرم می کنیم و برای عزیز ترین مسئله زندگی، نادیده شان می گیریم. فرزندان ما همچنان خوشبخت و سلامتند. برای ضمانت زندگی ای که در آینده آلمان قرار است وجود داشته باشد، باید جسور باشی. 

حالا ما باید این را ثابت کنیم که آلمانی هستیم و به پیشوایمان ایمان داریم و به او وفاداریم. تو باید به همان سیاقی فکر کنی که همه ما فکر می کنیم. حالا ما باید بیش از همه وقت در کنار هم بایستیم و به یکدیگر یاری برسانیم و تمام دستورات را اطاعت کنیم. قلب تو این را باید به تو بگوید که: من به پیروزی و رهبر ایمان دارم. این مقدس ترین اعتراف ما باید باشد. ما این کلمات را در غیرقابل تصورترین سختی ها با خود به همراه داریم و بی شک در زمانی که در حال بازسازی شهرهای تخریب شده خود برای فرزندانمان هستیم، این کلمات در ما تجلی می یابند. 

همسر عزیز من، سلام مرا به بچه ها برسان. شجاع، وفادار و مفتخر بمان و چیزی را که همه سربازان می دانند، فرابگیر. این که به پیروزی باور داشته باشی؛ حتی در سخت ترین و مایوسانه ترین شرایط. و بدان که پیروزی، دوباره ما را در سرزمین مادری مان دور هم جمع می کند. 

 

این نامه را می‌توانید در اپیزود ششم پادکست رادیونامه با عنوان "نامه‌های جنگ" و از طریق لمس لینک زیر بشنوید. 

اپیزود ششم پادکست رادیونامه

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها