{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

سریال Solos: فرصتی برای خودشناسی

سریال Solos: فرصتی برای خودشناسی
کدخبر : 9192

سریال Solos محصول کشور آمریکا و در ژانر درام ، علمی تخیلی می‌باشد و به کارگردانی در سال 2021 ساخته شده است.

مجموعه آنتولوژی Solos یک خصیصه بسیار ویژه دارد، و آن هم این است که می‌تواند لقب یکی از «متناسب‌ترین» سریال‌های تلویزیونی مخصوص پاندمی و قرنطینه را به خود بگیرد.

این آنتولوژی علمی تخیلی از دیوید ویل (سازنده Hunters) یک آزمایش جالب ذهنی است، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه با حضور یک یا دو کاراکتر (یا نسخه مختلف از یک کاراکتر). وقتی ان هتوی با نسخه‌های مختلف خودش در خطوط زمانی دیگر حرف می‌زند، یا آنتونی مکی باید نسخه رباتی خودش ملاقات کند، با خود فکر می‌کنید فیلم‌برداری چنین چیزی که به افراد زیادی سر صحنه احتیاج ندارد برای دوران قرنطینه بی‌نظیر است.

طرفداران فیلم‌های علمی تخیلی بعد از دیدن آثار خشن و هیجان‌انگیز این ژانر، حالا قرار است با دیدن سریال Solos در حجم زیادی از افسردگی و نا‌امیدی فرو بروند. ترومای حاصل از سریال، انسان را تا مدتی درگیر خود می‌کند و به انزوایی می‌کشاند که حاصل‌اش موقعیتی تراژیک است. سریال برای اینکه بتواند ضربه‌های پی‌درپی‌اش را وارد کند در عمق روح انسان فرو می‌رود و او را در شرایطی فراتر از تجربه‌های عادی انسان امروز قرار می‌دهد.

اثر با این عبارت آغاز می‌شود: «انزوای انسان». Solos با این فکرِ مهیبِ آغازینش آزمونی را مصور می‌کند برای درد و درد کشیدن. انفرادی بازیابی و ساخت رویای قدیمی انسان یعنی آرزوی احاطه‌اش بر چرخه‌ی زندگی بشر را محقق می‌کند. سریال حقایقی عجیب، دردآور و مسحور کننده از انسان بودن را در حال و آینده‌ی انسان نشان می‌دهد و آدم‌ها را در یک انفرادی با خودشان تنها می‌گذارد و در زیر بهمنی از سوالات فلسفی و انسانی مدفون می‌سازد، سوالاتی که جوابشان راه گلوی انسان را می‌گیرد و آدم را در فضایی مملو از دی‌اکسیدکربن، به صورت معلق می‌گذارد و پیشرفت‌های مدرن را هرگز به‌عنوان یک تراپی موثر برای چاله‌ی روانی نژاد بشر معرفی نمی‌کند. این سریال یکی از متفاوت‌ترین نمایش‌های ژانر علمی تخیلی از نظر فرمیک و ساختار است که سوال‌هایش را رودررو و مستقیم می‌پرسد.

این مجموعه هفت بخشی ، گلچینی از حقایق عجیب ، زیبا ، اندوه آور ، خنده دار و شگفت انگیز معنای انسان بودن را بررسی می کند. این مجموعه شامل حال و آینده ما است و روشن می کند که حتی در منزوی ترین لحظات همه ما از طریق تجربه انسانی به هم پیوسته ایم.

مورگان فریمن ، آن هثوی ، هلن میرن ، اوزو آدوبا ، نیکول بهاری ، آنتونی مکی ، دن استیونز و کنستانس وو به عنوان بازیگران اصلی سریال ‘SOLOS’ انتخاب شدند.

در اپیزود اول، لیا (Anne Hathaway) زنی دانشمند است که مادرش به بیماری لاعلاجی مبتلا شده و او  سعی در رمزگشایی سفر در زمان دارد زیرا می‌خواهد از آینده برای فرار از زمان حال استفاده کند. او در زیرزمین خانه‌ی مادرش و در میان وسایل انبوه پیشرفته‌ای آزمایشات خود را انجام می‌دهد. لیا بعد از تلاش‌های فراوان موفق می‌شود که نسخه‌ی گذشته و آینده خود را ببیند و با آنها صحبت کند.

همه چیز با این پرسش شروع می‌شود: «اگر مسافر آینده باشید می‌توانید از گذشته‌ی خود فرار کنید؟» 

سریال خارجی

در قسمت بعدی تام (Anthony Mackie) با خودش روبه‌رو می‌شود و درونمایه‌ی روایات انسانی با داستانی دیگر پیش می‌رود. او به بیماری لاعلاجی مبتلا است و پزشکان امیدی برای زنده ماندنش ندارند و برای اینکه همسر و دو فرزندش بعد از مرگ‌ او احساس تنهایی نکنند، نسخه‌ی شبیه‌سازی شده خودش را از شرکت‌های ربات‌سازی خریداری می‌کند.

«تصور کن ملاقاتی با خودت داشته باشی چه جور آدمی را می‌بینی؟» سوالی که این اپیزود را، با تفکر خودشناسی شروع می‌کند. اینکه اگر ما زمانی خودمان را ببینیم و با او صحبت کنیم، انتظار دیدن چه چیزی را باید داشته باشیم؟ 

سریال خارجی

در قسمت ۳ انفرادی پگ ( Dame Helen Mirren) در سفر مطالعاتی بی‌بازگشتی به درون فضا در سفینه‌ای نشسته است و با رباتی کامپیوتری صحبت می‌کند و از خاطرات و تجربیات خود می‌گوید.«حاضری چقدر سفر کنی تا خودت را دوباره بیابی؟» اپیزود با این سوال شروع می‌شود و انزوای یک انسان دیگر را با سفر به دورترین مناطق منظومه‌ی شمسی دراماتیزه می‌کند. پگ زنی ۷۱ ساله است که در بچگی پدر (تام) و مادرش را از دست داده و تمام عمرش را در تنهایی و به دور از بقیه‌ی آدم‌ها گذرانده است، به همن دلیل تصمیم می‌گیرد که در تنهایی عمیق‌تری فرو رود و خود را راهی فضا کند.

پگ در سفینه‌ی فضایی در سریال انفرادی

در قسمت ۴ که داستان ساشا (Uzo Aduba) روایت می‌شود، زنی را می‌بینیم که بعد از یک شیوع همگانی ویروسی (احتمالا Covid 19) هنوز از خانه‌ی هوشمند و امن خود خارج نشده است و ۲۰ سال است که به دور از اجتماع و در شرایط ایزوله زندگی می‌کند و هم‌صحبت هوشمند ساشا او را ترغیب می‌کند که از خانه خارج شود و به دوستان و خانواده‌اش در بیرون بپیوندد. اما او همه‌ی این اصرار‌ها را توطئه‌ای از سمت سازندگان این خانه‌ها می‌داند و فکر می‌کند که ویروس هنوز آن بیرون قربانی می‌گیرد و هم‌صحبت هوشمندش آمار اشتباهی به او می‌دهد.

ساشا در خانه‌ی هوشمند خود در سریال انفرادی

در اپیزود بعدی جنی (Constance Wu) در یک اتاق انتظار برزخی با لباسی شبیه به فرشتگان نشسته و با تجربیات و خاطراتش تنهاست. او بعد از مصرف الکل تعادل خود را از دست می‌دهد و حال پزشکان مشغول بازیابی اطلاعات مغز او هستند. جنی فردی عصبی و ناراحت را به‌تصویر می‌کشد که گویی به انتها رسیده و در تنهایی خیلی عمیقی فرو رفته است.

«آرزو داری بتوانی، بدترین روز زندگی‌ات را پس بگیری؟» این سوالی است که در ابتدای این قسمت پرسیده می‌شود و جنی هم مشغول تعریف خاطرات یکسال خودش می‌شود از مضحک‌ترین تا جدی‌ترین و جنون‌انگیزترین آنها. او از اشتیاق‌اش برای مادر شدن، شوهر خسته کننده‌اش، علاقه‌اش به مرد همسایه و پرستاری از کودک او می‌گوید و بدترین خاطراتش را بیرون می‌ریزد.

در قسمت ۶ام Solos، نرا (Nicole Baharie) نقش زنی را بازی می‌کند که به‌وسیله‌ی روش‌های ژنتیکی باردار شده است. او در یک شب برفی در خانه‌اش گرفتار طوفان می‌شود و درد زایمان غیر منتظره‌ای او را غافل‌گیر می‌کند و چون راه‌های ارتباطی بسته شده است، کسی نمی‌تواند به کمک او بیاید به همین دلیل اتفاقات درست پیش نمی‌رود و کودکش خیلی زودتر از موعد به دنیا می‌آید و از طرفی هم دکترش به صورت تلفنی درباره‌ی اشتباه برنامه‌نویسی پیش آمده درخصوص بارداری و بلوغ زودرس کودک هشدار می‌دهد.

اما در قسمت پایانی Solos به مورگان فریمن می‌رسیم کسی که ۶ قسمت قبل را روایت کرده است. استوارت (Morgan Freeman) مردی است که اکنون دچار بیماری زوال عقل شده است. او در گذشته خاطرات افراد را می‌‌‌دزدیده  و حالا آتو (Dan Stevens) سعی در بازیابی خاطرات او دارد. این اپیزود از منظرهای مختلفی با 6 قسمت پیشین خود تفاوت‌هایی دارد. اول اینکه استوارت در فضایی باز مشغول لذت بردن از دیدن دریا است و همچنین حداقل احساس مشابهی از تنهایی و انزوا را تجربه می‌‌‌‌کند. این قسمت همچنین سعی دارد که همه‌ی قسمت‌ها را به یکدیگر گره بزند که تلاشش نیمه کاره می‌ماند و نمی‌تواند به هدف خود برسد. مورگان فریمن و استیونز نقش‌های خود را بسیار باورنکردنی بازی می‌کنند و بیشترین وزنه از این قسمت را روی دوش خود می‌گذارند. کارکترها روی یک نیمکت نشسته‌اند و حوادث گذشته خود را به یاد می‌آورند و ارتباط دردناک خود را نشان می‌دهند.

سریال خارجی

 

این سریال با وجود داستان جذاب و ستارگانی که این داستان توسط آن‌ها روایت می‌شود گزینه‌ی بسیار خوبی است برای علاقه‌مندان به سریال‌های متفاوت به خصوص در ژانر علمی-تخیلی. 

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها