هندسه سحرانگیز آثار منیر شاهرودی فرمانفرمائیان
بیوگرافی منیر شاهرودی فرمانفرمائیان (۱۳۰۱ – ۱۳۹۸)

منیر شاهرودی فرمانفرمائیان (زاده ۱۶ آذر ۱۳۰۱ – درگذشته ۳۱ فروردین ۱۳۹۸)، نقاش و گردآورنده هنر مردمی، اهل ایران بود. وی به مدت سه سال در مدرسه طراحی پارسونز در رشته تصویرسازی مُد (۱۹۴۹ – ۱۹۴۶) و دانشگاه کورنل (۱۹۵۱ – ۱۹۴۸) به تحصیل پرداخت. در اواسط دهه ۱۳۳۰ بهعنوان تصویرگر مُد برای نشریاتی چون تاون، کانتری، و گلامور طرح لباس میکشید و بهعنوان گرافیست تجاری و طراح مُد برای فروشگاههای بزرگ کار میکرد.
هنر امروز:
خاطرات مصور کودکی:
منیر شاهرودی فرمانفرمائیان در سال ۱۳۰۲ خورشیدی در خانوادهای برجسته و ممتاز در قزوین متولد میشود. کودکی او با آغاز سلسهی پهلوی همزمان است. زمانی که رضاخان را بر تخت سلطنت شاهی نشاندند، همراه با پدرش به تهران مهاجرت میکند. پدرش در سال ۱۳۰۹ به نمایندگی در مجلس عوام انتخاب شده بود. هرچند، جد پدری منیر، روحانی محترم و از تبار مذهبی بود، اما او بهدنبال هدف و ارمانهای پدرش که برقرای نظامی سکولار در سرزمینی متجدد به نام ایران بود، تحصیلات خود را دور از هر نوع گرایش مذهبی ادامه داد. کودکی منیر در قزوین میگذرد، شهری که موقعیت استراتژیم خاصی در تاریخ ایران داشته است. قزوین در عصر ساسانیان در نقطهی اتصال مسیرهای اصلی بازرگانی ایران شکل گرفت. این شهر، در اواسط قرن شانزدهم، به پایتخت حکومت سلسلهی صفوی تبدیل میشود. با وجود افول این شهر در اوایل قرن بیستم، هنوز هم فرهنگ غنی و سنت ایرانی در جایجای شهر موج میزند. بالیدن در خانهای ایرانی، خاطرات ژرف تصویری و پررنگی را برای منیر بهبار آورده است. خاطراتی که نه فقط از گلهای زینتی و بلبلهای نقششده بر قطعات چوبی سقف اتاق خوابش، بلکه از تمامی هنر قرون گذشته، نشأت میگیرند. تراژدی شخصی –مرگ غمبار دو خواهرش- با مبارزات آزادیطلبانهی پدرش برای حقوق زنان، درهم آمیخت و به آزادی و اختیار در زندگی منیر منجر شد. منیر همانند پدرش که طراحی نقوش فرش و نیز نظارت بر کار بافندگان از سرگرمیهایش بود، به خوبی با دستانش کار میکرد و از حرفههای سنتی بافندگی، سوزندوزی و برودری لذت میبرد.
علاقهای که به باغبانی و گلکاری داشت، شیفتگیاش به رنگ و فرم را افزون میکرد. و باعث میشد گلهایی را نقاشی کند که در باغچهی خانوادگی میروییدند: شکوفههای آلو، گلهای رز، گلهای آفتابگردان، زنبق و سوسن، آلالهها و... طراحی از گلها، علاقه است که در ادامه زندگی نیز آن را حفظ کرد. منیز با حمایت و هدایت پدرش و به یاری چشمان هوشیار و دستان هنرمند، از این فرمها به بهترین نحو استفاده میکند.
بهقصد نقاش شدن، به دانشکده هنرهای زیبا وارد میشود؛ جایی که هنر از روی دو چیز تدریس میشد: اول، کارت پستال آثار نقاشان و هنرمندان معروف، دوم، طراحی از مدلهای مرد. در طی سالهای دانشجویی او در اوایل دهه ۲۰ خورشیدی، تاریخدان و باستانشناسی آمریکایی، نظر وی را به خطوط و فرمهای درخشان موجود در نقوش باستانی، که گاهی نادیده گرفته میشدند، جلب میکند. خیلی زود تصمیم میگیرد به پاریس، پایتخت جنبشهای آغاز قرن بیستم برود؛ اما چون پاریس آن زمان تحت اشغال بود، توسط (یک دوست)، جایی در یک کشتی نظامی پیدا میکند و با برادر و دو تن از دوستان خود، که یکی از آنها منوچهر یکتایی بود (که بعدها همسر او میشود) به نیویورک سفر میکند. بعد از یک سفر طولانی و پرماجرا، به نیویورک میرسد، جایی که بعد از جنگ جهانی دوم، به کانون هنر مدرن بدل شد. با معرفینامههایی که دست داشت، درها یکی پس از دیگری روی منیر گشوده میشدند، از جمله شانس دسترسی و ملاقات با آرتور ژوژ که پیش از جنگ جهانی به ایران سفر کرده بود وارتباطی نیز با کیوریتورهای موزه متروپالیتن نیویورک داشت.
سالهای کارآموزی در نیویورک (۱۳۲۴-۱۳۳۶)
زمانی که منیر به نیویورک میرسد، این شهر بسیاری از هنرمندان اروپایی را مجذوب خود میکرد و در طی یک دهه به مرکز بینالمللی هنر بدل شد. اگره منیر، همچنان رؤیای پاریس را در سر می پروراند، رفتهرفته نیویورک ریشه دواند و شکل گرفتئ در ابتدا به دانشگاه کرنل میرود، اما مانند بسیاری از زنان هنرمند همنسلش به تحصیل در زمینه هنرهای تزئینی گرایش پیدا میکند و در نتیجه مدرسه طراحی پارسنز را برمیگزیند و برای سه سال در رشته طراحی مد تحصیل میکند. بسیاری از هنرمندان آن مقطع، که بعدها در عناوین دیگر بهشهرت میرسند، مانند مرت اپنهایم و لوئیس بروخس، همگی پیشزمینهی هنرهای تزئینی داشتند و گونههای مختلف مدیا را –از مد تا طراحی صنعتی و حتی نقاشی و مجسمه- کاویدهاند. در سالهای آغازین اقامتاش، مسئولیت تأمین امور اقتصادی خانواده نیز به دوش منیر استو در نتیجه، برای حمایت از آنها، فعالیت شخصیاش به عنوان هنرمند برای مدتی متوقف میماند و برای پنجسال، بهعنوان تصویرساز مد برای نشریه ووگ، تحت سرپرستی مدیر افسانهای کنده نست Conde Nast و مدیریت بخش گرافیک و طراح مد الکساندر لیرمان برای بخش فروشگاههای دولتی از جمله بن ویت تلر فعالیت میکند.
در همینجاست که اندی وارهول چندبار دیگر و به عناوین مختلف با هم، برخورد داشتهاند؛ زمانی که در سال ۱۳۴۹، دختر منیر –نیما- برای اینترویو (نشریه جدید وارهول) مینویسد و مصاحبه میکند و بعدها در سال ۱۳۵۵، وقتی وارهول طی قراردادی به تهران سفر میکند، تا پرترهای از ملکه وقت ایرات –فرح دیبا- بسازد. در تهران، وارهول اغلب اوقات، مهمان منیر و همسر دومش –ابوالبشر فرمانفرمائیان- میشود. وارهول بعدها یکی از سیلکاسکرینهای معروفش را از مریلین مونرو به منیر هدیه کرد.
در سالهای اول ازدواج اول منیر، حلقهی دوستانش را آلفرد بار، و ابی کان تشکیل میدهند. کسانی که او به پاتوقهای هنری معروف شهر، همچون چدار بار و کلاب خیابان دهم در دهکده گرینویچ معرفی کرده بودند. منیر در این اماکن با افرادی چون جکسون پالک، ویلهلم د کونینگ، مارک روتکو، رانت ن یومن، فیلیپ جانسون، لری ریورس، لوئیس نلسون و رابرت موریس (که بعدها هر دو با او به ایران آمدند) و نیز جان میچل (که دوستی طولانیمدتی با او ایجاد کرد) ملاقات میکند. و جالب اینکه بسیاری از آثار این هنرمندان، بعدا توسط موزه هنرهای معاصر تهران خریداری شدند. دشواری و مشقات اقتصادی و مالی زندگی در نیویورک، باعث میشود تابستانهای طولانی زیادی را در وودستاک (جشنواره راکاندروک معروفی که اولینبار در سال ۱۹۶۹ در ایالات متحده برگزار شد) و بعدها در بردکلیف (یک کولونی خانهبهدوشان فارغ از قیود و رسمها که در واقع میتینگی برای روشنفکران، هنرپیشگان و هنرمندان وقت آمریکا به حساب میآمد) بگذراند.
در این مجموعههاست که با هنرمندان مهمی آشنا میشود، افرادی چون الکساندر آرکیپنکو/ Alexander Archepinkp (که آن زمان در حال آزمودن متریالهای جدید بود) و میلتون آوری (کسی که به منیر تکنیک مونوپرینت را آموزش داد؛ تکنیکی که بعدها از آن در نقاشیهای پشت شیشه بهطور خیلی وسیع در مونوپرینتهای کار شده از گلها استفاده میکند.) آوری، همچنین، منیر و همسرش را به کارشناسان و منتقدان خبر آن زمان، و نیز مجموعهداران متعددی از جمله سام کوتز و هنرمندانی چون الکساندر کالدر، معرفی میکند. در اواسط دهه ۵۰ میلادی و با آشوبهایی که به دنبال برکنار نخستوزیر وقت ایران –دکتر مصدق- در سال ۱۳۳۲ برپا میشود مرودات بانکی برای خانواده منیر در ایران بسیار مشکل میگردد. قرارداد و سفارشهای شغلی او به تنها منبع درآمدش بدل میشوند.
این دوره با جدایی او از یکتایی، مصادف میشود. زمانی که منیر زندگی به عنوان یک زن مستقل را آغاز کرد و به سبب شغل تماموقت در بنویتتلر دوران خوش و تجملات بسیاری را تجربه میکند، این دوره به یکی از پرماجراترین و رضایتبخشترین دوران زندگی او در نیویورک تبدیل میشود. در این زمان بود که ابوالبشر فرمانفرمائیان، دانشجوی حقوق دانشگاه کلمبیا، را ملاقات میکند. زمانی که ابوالبشر، به ایران بازمیگردد به او پیشنهاد ازدواج میدهد، منیر شرایط کشف مادری و همچنین مشارکت و همراهی میسر شده را پیدا کرده بود. او همچنین نیاز به گریز و رهایی از فشار ناشی از رقابت فزاینده جامعهی هنری مدرمحور سالهای ۵۰ نیویورک را بیش از هر چیز در خود احساس می کدر. ظهور اکسپرسیونیست انتزاعی همزمان بود با نفوذ و تسلط مردان بر آمریکایی بعد از جنگ، و آغاز و مبدأ پدیده افراطیگری و بیاعتدالی در استفاده از الکل، مخدر و ماشینیسم. نیمی از آمریکاییها را افرادی محافظهکار و سنتی تشکیل میدادندو زنان به اجبار پذیرفته بودند که آنها بیش از هرچیز متعلق به خانه هستند نه جامعه. نتیجه این که تعداد اندکی از هنرمندان زن، توسط جامعه به رسمیت شناخته میشدند، و کسانی مانند لی کراسنر –همسر جکسون پالک- الن د کونینگ و جورجیا اوکیف –همسر آرتدیلر معروف آلفرد استیگلیتز- از جمله افرادی بودند که به واسطهی شهرت همسران خود به جرگه زنان هنرمند داخل شدند. باید در نظر داشت که مطرح شدن جان میتچل، و بارابار هپورث، در اوایل دهه ۵۰ با موفقیت بریجیت رایلی در دهه ۶۰ جزء موفقیتهای غیرمتدوال جامعه فرهنگی محسوب میشدند.
زمانی که جسکون پالک، در یک تصادف اتومبیل در ۱۹۶۵ مرد، جنبشهای تأثیرگذار دیگری در تقابل با احساسگرایی پالاک و همفکرانش، شکل گرفت. با ظهور مینیمالیسم در اواخر دهه ۵۰، که توسط کارل آندره، دالند جاد و تونی اسمیت رواج پیدا میکند، ولنگاری پاپآرت به عنوان انگیزه اصلی هنر دهه ۶۰ آمریکا باقی میماند.
سالهای طلایی خلاقیت (۱۳۵۷-۱۳۳۶)
بعد از غیبتی سیزدهساله، بلاخره در بهمن ۱۳۳۶، منیر به ایران باز می گردد. در طی چندماه با ابوالبشر فرمانفرمائیان ازدواج میکند. ایران بهخاطر کودتای ۱۳۳۲ در آن دوره شاهد نفوذ قابل توجه آمریکا، بر روابط و مسائل کشوریاش بود. آریستوکرات تحصیلکردهی قاجاری، تاجر و حقوقدان بینالمللی، یعنی همسر دوم منیر، استودیوهای مجهزی برای او میسازد و مراودات تجاری و فرهنگیاش را گسترش میدهد. در این مقطع کشور ایران وارد مرحله تغییر و تحول بزرگی شده بود. فرح دیبا، دانشجوی جوان معماری در بوزار در سال ۱۳۳۷، به همسری شاه درمیآید. کسی که بعدها نقش مشوق و حامی بسیاری از اهالی فرهنگ را بازی میکند؛ زنان در سال ۱۳۴۲، حق رأی دادن پیدا میکنند، تغییرات اجتماعی فراوانی، بهخصوص در زمینه تحصیلات آموزش عمومی، فراهم میآید.
در سال ۱۳۴۶، همزمان با تاجگذاری، اولین جشنواره بینالمللی در شیراز برپا میشود، مؤسسه پروروش فکری کودکان و نوجوانان با نام کانون تأسیس میگردد. رژیم وقت، در سال ۱۳۵۰، با برپایی جشنهای دوهزاروپانصدساله شاهنشاهی، تثبیت وضعیت خود را جشن میگیرند؛ مراسمی که در آن اعضای خانواده سلطنتی و سیاستمداران متعددی از سرتاسر جهان شرکت کردند. این گزافهگویی و اغراق بعدها توسط بسیاری نکوهش و نقد شد، اما بیشتر بیانگر وجه شادمانی ایرانیان از موفقیت در کسب درآمد بالای نفت بود. علائق شخصی و حرفهای منیر، او را به سرتاسر ایران میکشاند و باعث میشود مشتاقانه رد پای گذشتهاش را دنبال کند. او هنر و دستساختههای عشایری را مورد بررسی قرار میدهد و به مشاهده البسه و تشریفات و آئینهای مذهبی و پرستش آن مردم میپردازد. همچنین با سفر به شهرهای کهن ایرانزمین، فرم و گونههای معماری آنها را مورد مطالعه قرار میدهد.
این تجربیات باارزش، نگرش تازهای نسبت به میراث باستانی سرزمینش به او میدهد و جهت و مسیر تازهای را برای آینده خلاق او آماه میسازد. نتپیدشدن و فراموشی هنرهای بومی و منطقهای با شیوه ی استادشاگردی رایج در این خطه، سبب شد منیر مجموعهی وسیعی از آثار هنری قومی و مردمی ایران فراهم اورد. ابوالبشر در همه این سفرها حامی و همراه اوست. آموزشهای پیشین در آمریکا، تجربههای کاری و نگاه تیزبین و غریزهی قوی، باعث شد بتواند یک فهرست تصویری بدیع از هنرهای سنتی و بومی ایران گردآوری نماید. منیر، توسط دولت برای رایزنی و مشاوره با مؤسسات مختلف دعوت به همکاری شد. و قصد داشت طرحهای سنتی صنایع دستی را با بازار تجارت مدرن و به منظور ارائه در مراکز فروش صنایع دستی نوین، که در سال ۱۳۳۸ تأسیس شد، وفق دهد. این مراکز به سرعت فروشگاههای صنایع دستی متعدد و آتلیههایی را به منظور شکوفایی هرچه بیشتر صنعت توریسم برپا ساختند.
بخشی از مستند منیر | ساخته بهمن کیارستمی
شغلهای مشاورهای منیر باعث میشد سفرهای زیادی انجام دهد و گونههای حتی کوچک هنرهای سنتی ایرانی را بررسی کند. این سفرهای هیجانانگیز، باعث شد تعداد زیادی آثار هنری زادگاهش (قزوین) را نیز تحت عنوان مجموعه شخصی گردآورد. در این دوره، او تاریخچهی فرهنگی غنی ایران، تأثیرات فراوانی گرفت. مقبرهی امامزاده حسین با ایوانهای آینهکاری شده و حیاطهای هشتضلعی، گنبدها و شبستانهای سده دوازدهم مسجد جامع، آجرکاریهای بنای عالی قاپو، مقابر و معابد عهد سلجوقیریال صفوی و معماری عهد قاجار، کاشیکاریهای سنتی، آجرکاریهای قروت وسطایی، نقاشیهای پشت شیشه، نقاشیهای منظرهی باغها و موتیفهای گیاهی، همگی ساختههای او را تحت تأثیر قرار دادند. با اغاز دهه ۵۰ خورشیدی، معماری سنتی پارسی با نوزایی (رنسانس) مواجه بود. مرمت دوباره هتل شاهعباس در اصفهان، عمارت نارنجستان در شیراز، حرم امام رضا در مشهد و کاخ گلستان در تهران، حرکتی بود که بسیاری از صنایع و حرف از بین رفته و مهجور بهویژه آینهکاران قدیمی را دوباره به جنبش و ادامه فعالیت وا داشت. دانستهها و منش منیر، باعث میشد اشیای رایج، که مجموعهداران جمعآوری میکردند، در گردآوریهای او نباشد؛ ظروف نقره، نقاشیهای قاجار، مینیاتور، ظروف میناکاری شدهف ظروف فلزی و مسی، خوش و کاشی در سلایق و علایق او نبودند، سلیقهی منیر، بهمراتب سادهتر و ماهرانهتر بود. او مجموعهای از شیرسنگیهای لرستان و بیش از شصت پرده نقاشی قهوهخانهای، بیش از هزار نقاشی پشت شیشهی آنتیک، پارچههای دستباف و جواهرات نقرهای ترکم (که در آن زمان بیشتر بهخاطر ارزش مادی نقره آنها آب میشدند) در این سالها جمعآوری کرد. علاوهبرآن، تعداد زیادی در نقاشیشدهی قدیمی، قاب پنجره و سقف مربوط به قزوین یا نقاط دیگر ایران را خریداری نمود که در غیراینصورت به دور انداخته یا به مجموعهداران اروپایی فروخته میشدند.
منیر برای دستگرمی، در استودیو محل کار جدیدش، بیشتر بهعنوان یک هنرمند تا یک طراح و دیزاینر، ابتدا به نقاشی چهره اعضای خانواده و مونوپرینتهایی از گلوگیاه پرداخت. او بهخاطر نقاشیهای مونوتایپ و چکهایاش (به شیوهی پالاک) در بیینال ونیز سال ۱۳۳۷ بسیار مورد توجه قرار گرفت و مدال طلای آن دوره را به خود اختصاص داد. اولین نمایشگاه انفرادی وی در سال ۱۳۳۸ در دپارتمان دانشکده هنرهای زیبا برگزار میشود. این نمایشگاه انفرادی، سبب حضور او در بی ینال ونیز ۱۹۶۴ و همچنین شرکت در یک نمایشگاه گروهی در ساختمان کنگره مونکارلو، در موناکو (۱۹۶۵) میشود. در طی سالهای تجربه و آزمایش، بهدنبال شیوه و بیان هنریاش میگشت تا این رؤیای جدیدش را در هنر مردمی (فولک) فراموش شده و معماری سنتی و تزئینات و آثار قدیمی کشف کرد. دوتا اشتاین دربارهی آثار منیر میگوید: «احیا، دوبارهسازی و بهکارگیری تفکرات کهن بهدست منیر شاهرودی فرمافرمائیان، بیش از آنکه تلاشی آگاهانه برای حفظ یک سنت نابودشده و مرده باشد، برونریزی یک حس زیباییشناسانه ناب است. وی انگیزههای شکلگیری هنری غیرنمایشی را با هم تلفیق میکند و در آثار اخیر خود (مجسمهها و نقوش برجسته) به کشف و بیان وجوه مختلف پیشینهای اسلامی میپردازد.
عناوین هنری
بهطور همزمان درها به روی هنرمندان ایرانی گشوده میشد: مجموعهداران آمریکایی و اروپایی به ایران آمدند و هنرمندان ایرانی مقیم اروپا به سرزمین خود بازگشتند،و بازار فروش جدیدی ایجاد شد که گالریهای اروپایی را هرچه بیشتر به معرفی و پیشرفت هنرمندان ایرانی معاصر تشویق میکرد. در اواخر دهه ۶۰ میلادی، شاهد اولین پیشرفت بزرگ و غیرقابل انتظار در حرفهی هنری منیر هستیم. او تحت تأثیر معماری بومی و منطقهای، که در جریان سفرهایش با آنها مواجه شده بود، رفتهرفته از نقاشیهای دوبعدی طبیعت بیجان و گلها به خلق آثار سهبعدی و هندسی روآورد. بعدها همان آثار توسط یک تجربه جدید دگرگون میشوند؛ او با اقتباس و ترکیب تکنیکهای سنتی و قدیمی نقاشی پشت شیشه، آینهکاری، خاتمکاری، منبتکاری، نقوش هندسی اسلامی با معماری ایرانی، موفقیت چشمگیری را رقم زد. وی با اشتیاق فراوان، اثاری کاملا بدیع، تبلور معمارگونهی بسیار نیرومند، خلق میکند، که با ابستره مدرنیسم نقاشیهای پشت شیشه و آینهکاریهایش آمیختهاند. این آثار هنری جدید، نه تنها بهعلت تراشخوردگیهای چندوجهی، بهطریقی ظریف و ماهرانه نور را منعکس میسازند، بلکه رنگها را با توجه به محیط اطراف، تغییر میدهند. به جرأت میتوان گفت، پیشازاین، هیچکس، به پتانسیل نهفته در خلق اثر هنری به وسیلهی آینهکاری و گچاندود کردن انها روی پنلهای بزرگ چوبی نیندیشیده بود.
آینهکاری، یک فرم منحصربهفرد از هنر تزئینی خاص ایرانی است که به مدت چند قرن بهعنوان یکی از مهمترین تزئینات داخلی ساختمان بهکار میرفته است؛ استادان حرفهای آینهکاری عمدتا در شیراز، اصفهان و تهران (جایی که آینهکاری بیشتر برای تزئینات اماکن مذهبی و کاخها استفاده میشده) زندگی می کردند. تاریخچه تکنیکی آینهکاری، به سدهی شانزدهم میلادی بازمیگردد. زمانی که آینه، از ونیز و چکسلواکی به ایران وارد میشود و بعضا شکسته به مقصد میرسید. صاحبان جدید آینهها، بهدنبال شیوهای خلاقانه برای بازیات تکههای شکستهی آینهها، این تکههای خردشده را در مخلوطی از اندود گچ و سیمان قرار دادند و پنلهای تزئینی زیبایی، با انعکاس مضاعف و گوناگون، تهیه کردند.
در میان آینههای منیر شاهرودی فرمانفرمائیان
همچنان که «بازتاب خویشتن» یکی از موضوعات سمبلیک فرهنگ عارفانهی ایرانی است، آینه نیز از دیرباز با معانی خلوص، شفافیف درخشندگی، تقارن صداقت و بختواقبال آمیخته بوده است. به استناد تاریخ، نخستین بهکارگیری آینه تزئینات داخلی ایرانیها، به سال ۱۵۵۸ میلادی و کاخ شاهطهماسب اول (صفوی) در قزوین بازمیگردد. خیلی زود، کاخها، عمارتهای محل سکونت اشرافیان و نزدیکان حکومت و اماکن مذهبی در اصفهان و شیراز و تبریز، بهطور وسیع با آینهکاری تزئین شدند. اماکن متبرکه، چون حرم اما رضا در مشهد، ایوان آینه در قم نیز همین روش را برای تزئینات داخلب خود پیش گرفتند. از مهمترین نمونههای این تزئینات حیرتانگیز میتوان به تالارهای آینه، در ساختمان دارالعماره و شمسالعماره در تهران اشاره کرد. با آغاز قرن بیستم رفتهرفته این سبم تزئینی محو شد ودیگر آینهکاری قابل توجهی به غیر از آنچه در کاخ سبز در مجموعه سعدآباد تهران در سال ۱۳۰۷ انجام شد، وجود نداشت؛ هرچند صاحبان چندین منزل شخصی، رستوران و حتی چندین فروشگاه آینهکارانی را به کار گماشتند تا با آینههای نازکی که از المان و بلژیک وارد میشد، آثاری با ابعاد کوچک ولی پر از جزئیات تولید کنند.
بهمنظور ایجاد اثر هنری با قبلیت حمل آسان، منیر کار روی پانلهایی با قاب و سیمهایی فلزی (برای نگهداری بهتر گچ) را تجربه کرد. اما نتیجه کار باز هم سنگین و غیرقابل حمل بود. بنابراین، اقدام به ازمودن محصولات و متریالهای جدید نمود؛ شن و ماسه را با گچ ترکیب کرد و بر قابهایی از جنس تختههای چندلایه یا فایبرگلاس اضافه کرد. اشکال و فرم کارهای منیر، بیش از هرچیز، از بناهای تاریخی ایران و طرحهای هندسی اسلامی سنتی، الهام گرفتهاند. هندسهی اسلامی، قوانین خاص خود دارد که با قاعده میزان (تعادل، نظم، تناسب) تنظیم شده؛ قوانینی گه بنا بر باورهای اسلامی براینکهف تمامی مخلوقات، از درون دارای یک وحدت هماهنگ هستند، بنیان نهاد شده است. در هندسهی اسلامی، بین اشکال هندسی خالص و فرمهای بایومورفیک و بین هنر و قوانین وابسته به فلسفهی هستی، که با تمام مخلوقات از ان تأثیر میپذیرند، تعادلی برقرار است که ان را به هندسهی طبیعت نزدیک میکند. منیز، دستیاران فراوانی داشت که عموما تسوط یک استاد آینهکار معروف به نام استاد حاجی محمد نوید، هدایت میشدندو استاد نوید در اوایل دهه ۵۰ خورشیدی، انحصارا برای منیر کار میکرد. آن زمان تنها چند تن از استادان آینهکاری شناختهشده در کشور در حال کار بودند که بیشتر در مساجد و اماکن مذهبی محلی، استخدام شده و سالنهای آینهکاری بزرگ آنها را ترمیم میکردند یا گسترش میدادند. «حاجی» در آغاز به کار با یک زن، تمایل زیادی نشان نمیداد، اما به تدریج، او و منیر به یک همکاری مستحکم دست یافتند که به نفع هردوی آنها بود.
تحت آموزش منیر، در آتلیه شلوغ و پرهمهمهاش، هنرگران و صنعتپیشگان به خلق شیوههای نوین دست میزدند و دانش قدیمی خود را با طراحیهای نوین منیر تکریب میکردند. بهجای استفاده از گچ بهعنوان ماده نگهدارندهی شیشه، از گچ روی پلاستیک با آینه استفاده میکردند. منیر، شیشههای رنگشدهی قدیمی و جدید دستساز را در تکریباتش، توأمان به کار میبرد. با پیشنهاداتی که در باب استفاده از متریالهای جدید ارائه میکرد و کنجکاوی عمیقش برای کشف راهوروشهای جدید کار، که بسیار خلاقانه و عملی بودند، کارگران و حتی استادکاران، تحت تأثیر قرار میگرفتند. او ستایش و تمجید آنها را بسیار بالاتر از تعاریف و تملقهای نقادان هنری می دانست و آنها را ارج مینهاد. در سرزمین مادری و با ساختار خاص تزئینی همان منطقه، منیر خیلی زود، اصالت و هنرمندی این استادان را کشف و آنها را درک کرد. او با استخراجاتی از سنت ایرانی، که بهطور متناسب با نقوش درهمآمیخته اما متعارف، ترکیب شده بودند؛ و اصل تکرار معکوس (تکرار توسط انعکاس)، ترکیبات زیبای مجرد و جذاب بهوجود آورد.
گزارشی از یکی از آخرین نمایشگاههای آثار منیر فرمانفرمایان در گالری خط سوم در دبی
در جریان کار، از تبحر هنرمندان آینهکار خود، که به سادگی و با استفاده از یک خطکش و ریسمان بهعنوان پرگار دست به ترسیم نقوش بسیار پیچیده هندسی میزدند شگفتزده میشد. بعد از بنا شدن یک شالودهی ساختاری توسط هنرمند، آینهکاران، خیال و تجسم خود را، هنرمندانه نقش میکردند. ریسمانشان یک نقطه را به سبک خط، دایره، مثلث و مربع تبدیل میکرد. و با تقسیم دایره به تعداد قطعات مشخص، شش، هشت یا دوازده ضلعیهای هندسی ترسیم میکردند. با روی همانداختن شبکههای هندسی، و نیز هماهنگ ساختن موتیفهایی که به شیوهای شگفتانگیز در یکدیگر و بدون آغاز و پایانی مشخص، حل شدهاند، جهانی وابسته به اشکال هندسی خلق شد؛ منیر اگر، گاهی هم کارش را امضا میکرد، این امضا با عنوان «منیر» یا «اوستا منیر» همراه بود که ابهامی از نوع جنسیت خالق اثر را دربرداشت. وی علاقهای به کسب اعتبار انفرادی، ازاجرای هنرمندانهی یک تیم نشان نمیداد، درعینحال، شاید به علت برداشت صرفا تزئینی از آثارش و سفارشی بودن آنها، احساس خوبی از کنایات منتقدانه حلقههای هنری و روشنفکرانه زمانه خود نداشت.
با آغاز دهه ۷۰، حرفهی منیر توسعه یافت و با فرصتهای فوقالعادهای روبهرو شد. آینهکاریهای جدید او در سطوح بینالمللی به نمایش درآمدند: در سال ۱۹۷۵، نمایشگاه انفرادیاش د ر گالری ژاک کپلن در نیویورک برپا شد. به دنبال آن نمایشگاههای مختلفی در براسل، بازل (مکاره بینالمللی هنر)، تهران (انجمن ایران-آمریکا) و اولین نمایشگاه انفرادی در پاریس –آوریل ۱۹۷۷، در گالری معتبر دنیس رنه، و دوباره در ۱۹۷۸ در همان گالری در نیویورک، از آثار وی برپا شد. این موفقیت، همزمان بود با آثار فعالیت فرح پهلوی، برای جمعآوری آثار هنری مدرن از سرتاسر دنیا برای موزه هنرهای معاصر تهران که در سال ۱۳۵۶ آغاز به کار کرده بود.
آثار استادان هنر مدرن اروپا و هنرمندان آمریکایی، شامل هنرمندانی چون اندی وارهول، جکسون پالاک، ویهلم د کونیمگ، مارک روتکو و فرانک استلا توسط نمایندگان فرح جمعآوری شده بود، نمایندگانی که دلالان و مجموعهداران هنری از سرتاسر دنیا را تشویق میکردند تا از ایران بازدید کنند و بازار هنر ایران را مورد بررسی قرار دهند. در بین این بازدیدکنندگان، ابی گری، نه تنها از آثار هنرمندانی ایرانی خریداری کرد، بلکه امکاناتی را فراهم ساخت تا بعضی از آنها نمایشگاههایی در ایالات متحده برپا کنند. سفارشهای مستمر برای هنرمندان ایرانی، سرازیر شده بود. از منیر خواسته شد چندین پنل بزرگ برای هتل اینترکنتیننتال در تهران، دو آینه دیواری برای مرکز فرهنگی نیاوران (۱۹۷۸)، و یک مجسمه برای باغموزه فرش طراحی کند. همچنین سفارشهایی برای ستخت و طراحی پنلهای تزئینی برای اتاق خواب فرح در کاخ نیاوران و اتاق پذیرایی مجلس سنا، و سفارشهای متعددی برای منازل مسکونی شخصی دریافت کرد که بسیاری از آنها پس از انقلاب توقیف یا تخریب شدهاند.
رز عیسی/ ترجمه و تلخیص: گلرخ برومندی
بررسی روند هنری آثار منیر فرمانفرماییان
نویسنده: محمدرضا غریبزاده
دوران معاصر شاهد افزایش حضور زنان در عرصه هنر بین المللی بوده و این افزایش حضور زنان در شاخهی هنرهای تجسمی بخصوص نقاشی، تحول و رشد فراوانی داشته است. زنان معمولا”مضامین جنسیتی را در آثار خود استفاده میکنند و نیز برای نشان دادن هویت و بازنمایی خویش بهره میگیرند. در این پژوهش به مطالعه آثار منیر شاهرودی فرمانفرماییان هنرمند معاصر ایرانی پرداخته میشود که در عرصه بین المللی فعالیت درخشانی داشته است. آثار او به شیوه آیینه کاری سنتی بر مبنای هندسه و شکست آینهها صورت میگیرد، از این لحاظ میتواند آغازی برای پژوهشهای بنیادین دیگری باشد که در ادامهی این راه شکل خواهد گرفت: مانند تطابق با نظریه حفره لوسی لیپارد نظریه پرداز معاصر در حوزه جنسیت یا موضوعاتی از این دست تا منابع درست وتخصصی ازهنرمعاصر ایران زمین باشد.
منیر شاهرودی فرمانفرماییان هشت ساله بود که به همراه پدرش که حالا نماینده مجلس شده بود، به تهران آمد. سرگرمی پدر طراحی فرش و اداره یک کارگاه قالیبافی بود. منیر از بچگی به نقاشی گلها علاقمند بود. سپس در دانشکده هنرهای زیبای تهران تحصیل کرد. در همین سالها یک تاریخ هنرنویس و باستانشناس امریکایی توجه او را به خطوط و فرمهای پرلطف و خوشترکیب و ساده اشیای باستانی جلب کرد. بهزودی تصمیم گرفت به پاریس برود که مرکز هنرهای آوانگارد در اوایل قرن بیستم بود، اما آشنایی با دوستانی ازجمله منوچهر یکتایی نقاش و شاعر که بعدها با او ازدواج کرد، مسیر او را عوض کرد. در اواسط دهه ۱۳۳۰ بهعنوان تصویرگر مُد برای نشریاتی چون تاون، کانتری، و گلامور طرح لباس میکشید و بهعنوان گرافیست تجاری و طراح مُد برای فروشگاههای بزرگ کار میکرد. بعد از غیبتی ۱۲ ساله، در ۱۳۳۶ به ایران برگشت و در دومین ازدواج خود با ابوالبشر فرمانفرمائیان، دانشجوی حقوق دانشگاه کلمبیا، نام او را بهعنوان نام هنری خود برگزید. در دو دهه بعد از ازدواج، سفرهای متعددی به مناطق مختلف ایران کرد و در همین سفرها با فرهنگ و هنر بومی و سنتی ایران آشنا شد. این سفرها همچنین سبب شد او مجموعهای شامل بیش از ۶۰ نقاشی قهوهخانه، بیش از هزاران قطعه نقاشی پشت شیشه، انبوهی از جواهرات نقرهای ترکمنها، تعدادی در، قابهای پنجره و پانلهای دیواری نقاشیشده گردآوری کند.در نمایشگاه پاله دو کنگره در مونت کارلو، موناکو شرکت کرد و نمایشگاهی به همراه پرویز تناولی در انجمن فرهنگی ایران و ایتالیا برپاکرد.در سال ۱۳۴۵ در پنجمین بیینال تهران، یکی از نقاشیهای پشت شیشهاش به نمایش درآمد.در اواخر دهه ۴۰ بود که منیر به سبک ویژه خودش رسید که ترکیب تکنیک قدیمی نقاشی پشت شیشه، آینهکاری، خاتمکاری و هندسه اسلامی و طراحی معمارانه بود.کاشی پشت شیشه نهتنها نور را منعکس میکند که رنگهایش نیز متأثر از فضای اطراف تغییر میکند. تا پیش از منیر کسی این نمونه کار را بهعنوان اثر هنری مستقل ارائه نکرده بود.در این سالها منیر چند اثر آینهکاری برای اماکن عمومی ساخت که از آن جملهاند: پانلهایی بزرگ برای هتل لاله (اینترکنتینانتال سابق)، دو آینه بزرگ برای فرهنگسرای نیاوران، یک پانل اتاق خواب در کاخ نیاوران، یک مجسمه برای باغ موزه فرش و آثاری برای خانههای خصوصی.
برای نخستین بار پس از انقلاب، در سال ۱۳۸۳، اثر تازهای از این هنرمند در نمایشگاه باغ ایرانی به تماشا درآمد. منیر فرمانفرمائیان تنها هنرمندی است که در ۴۰ سال اخیر از ترکیب آینهکاری، اشکال هندسی اسلامی، نقشمایهها و نقاشی پشت شیشه استفاده کرده تا آثار مدرن خود را خلق کند. سبک متمایز او، که در اواخر دهه ۴۰ و دهه ۵۰ شکل گرفت، از پیوندهای قوی و عمیق با کشورش و کارآموزی در نیویورک پدید آمده است.
دورههای هنری
الف) تحصیلات خود را در رشته تصویرسازی مد در مدرسه عالی پارسونز نیویورک و پس از آن در دانشگاه کورنل به پایان برد. سالها به عنوان تصویرگر مد، برای مجلات برجسته آمریکا کار کرد و گرافیست و طراح ویترینهای فروشگاههای بزرگ شهر بود.
ب) در جوانی با فرانک استلا، ویلم دکونیگ، جکسن پولاک و اندی وارهول همکاری و رفت و آمد داشت.
پ) در سفری به شیراز مجذوب آینهکاری مسجد شاهچراغ شد و پس از آن طرحهای هندسی برگرفته از این آینهکاریها را به دست استادان آینهکاری سنتی ایرانی سپرد تا آثاری به وجود آید که در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی، در دنیا یگانه بود.
ت) او در طول عمر هنری خود به فعالیتهای متنوعی پرداخته و مواد و رسانههای گوناگون را برای بیان هنری خود مورد استفاده قرار داده است. فرش و نقوش آن یکی از این ابزار است، اما فرمانفرمائیان فرش را در قالبی متفاوت از شکل سنتی و شناخته شده آن به کار برده است. در واقع بافندگی و پیوند خوردن تار و پودها وسیلهای هستند که نقوش هندسی مورد نظر هنرمند را این بار بر سطحی نرم و ظریف بازنمایی میکنند و آنها را با رنگهایی محدود روی زمینه سفید ابریشمی قرار دادهاند. اما در این میان نمونهای از فرش هم دیده میشود که خطوط منحنی، رها و در هم پیچیده آن یادآور نقاشیهای کاندینسکی است.
ث) فعالیت فرمانفرمائیان در زمینه مد هم در این مجموعه نادیده گرفته نشده است. ۴ قطعه جواهر که بر مخمل سبزی قرار گرفتهاند نشان دهنده همان رویکرد هنرمند به نقوش هندسی هستند که این بار به جای آینه کاری، با استفاده از طلا، یاقوت و زمرد به وجود آمدهاند تا هنر ایرانی را زینت بخش لباس کنند.
در میان یکی از سالنهای موزه سازهای به چشم میآید که با آینه کاریها و تزیینات خود یادآور حجلههای مورد استفاده برای گرامیداشت رفتگان است. در چهار سوی این یادمان اسامی افرادی شناخته شده و تاثیرگذار دیده میشود که هنرمند قصد داشته است یاد آنها را برای مخاطبان این اثر زنده نگه دارد. سهراب سپهری، مهدی اخوان ثالث، نیما یوشیج، فروغ فرخزاد و چند شخصیت علمی و فرهنگی، افرادی هستند که نام آنها بر این حجله دیده میشود.
اما یک بخش دیگر که ارتباط مستقیم با فرهنگ عامه را نمایان میکند مجموعهای با عنوان “جعبه درد دل” است. فرمانفرمائیان در این جعبهها با استفاده از پارچه گلدار، توری، عروسک، مجسمه، و هر نوع وسیله و ابزار ساده و پیش پا افتاده، نمادهایی را به وجود آورده است که برگرفته از فرهنگ، باورها و آرزوهای یک ملت است. بر روی یکی از این جعبهها با الهام از شعر سهراب سپهری نوشته شده است: “تکه نانی دارم، اهل قزوینم، سر سوزن ذوقی، اهل ایرانم، اما خانهام گم شده است، من با تاب با تب خانهای در طرف دیگر شب ساختهام.در تالار دائمی موزه منیر فرمانفرمائیان، نمونههایی از مجموعه گسترده آثار هنری که این هنرمند در هفتاد و پنج سال گذشته خلق کرده است به نمایش درآمده و فرمانفرمائیان با وقف مجموعه شخصی خود برای دانشگاه تهران، فرصت ارزشمندی را برای ایرانیان فراهم کرده است تا ساعاتی را به دور از هیاهوی شهر در نور و رویا غرق شوند.
شکل گیری هنر و آثار منیر شاهرودی فرمانفرمائیان
فرمانفرمائیان نه تنها یک چهره پیشگام در هنر ایران به حساب میآمد، بلکه او در مدلهای هنری فعلی ایران پیشرو است و بدون از بین بردن عناصر محلی، در صحنههای جهانی هم شرکت کرده است. آثار منیر فرمانفرماییان از این جهت جالب میرسند که با استفاده از آنها فرهنگ محلی خود را حذف نکرد و اتفاقا پیشرفت جهانی هم داشت. چشم انداز او خارق العاده بود و همچنان مانند ۵۰ سال پیش مهم است.
طبق نظر بسیاری از گالریداران و اهل هنر غربی، منیر فرمانفرماییان یکی از مهمترین هنرمندان نسل خود بود که مرکز دنیای هنر را ترک کرد و یک رویه جهانی را حفظ کرد. از این نظر، او الگویی برای هنرمندان قرن ۲۱ بوده است. فرمانفرمائیان در طی شش دهه فعالیت حرفهای خود، کارهایش را در بین ایران و ایالات متحده انجام داده است.او طیف گستردهای از مواد و سبکها را آزمایش کرد، اما نقاشی های منیر شاهرودی فرمانفرمائیان که بر روی شیشه کشیده شده بودند و موزاییکهای آینهای وی، از همه بیشتر مشهور هستند. این آثار متمایز پیرامون اصول هندسه اسلامی، همراه با ریتم انتزاعی مدرن غربی ساخته شدهاند و توسط معاصران نیویورکی، در دهه ۱۹۶۰ محبوبیت یافتند.منیر علاقه زیادی به ادغام هندسه نمادین با کیهان شناسی صوفی داشت، البته اما تاثیرات بسیار واضحی از هنرمند آمریکایی فرانک استلا را نیز در آثار او میبینم. فرمانفرمائیان در جریان دومین سفر استلا به تهران در سال ۱۳۵۳، با وی ملاقات کرد. این هنرمند مدتها درباره هندسه اشکال سنتی هنر اسلامی، کاوش کرده بود. همین قرار باعث دوستی مادام العمر آنها شد و هر دو بر این باور بودند که هندسه بنیادی گریزناپذیر برای تولید هنری است.منیر الگوی کیهانی هندسه سنتی اسلامی و جهانی اکسپرسیونیسم مدرن به تصویر میگذارد و از طرفی، تکرار و پیشرفت در هنر معاصر در کارهای او مشهود هستند. طبق نظر اکثر صاحب نظران غربی، بازدید این هنرمند از مسجد ایرانی نقطه عطفی در عمل وی است و منجر به ادامه تحقیقات او در زمینههای بینهایت هندسه مقدس شد. آثار نقاشی منیر شاهرودی فرمانفرمائیان نور و شادی را منتقل میکنند. درواقع او در چشم انداز غربیِ فرو خورده، دیدگاه کاملا جدیدی را دربارهی انتزاع به عنوان شکلی زیباشناختی و داستانی به ارمغان آورد.
نمایش آثار و نقاشی های منیر شاهرودی فرمانفرمائیان در ایران و جهان
در سال ۱۳۹۶، منیر فرمانفرمائیان بیش از ۵۰ اثر از مجموعه خصوصی خود را به دانشگاه تهران اهدا کرد و در نتیجه موزه منیر در تهران، به عنوان اولین موزه هنرمندان انفرادی در ایران است که به یک زن اختصاص یافت. در سالهای اخیر موزههای خارجی زیادی به بررسی آثار هنری وی پرداختند و عمق هنرش را درک کردند. او حتی پیش از مرگش در ۹۰ سالگی (در سال ۱۳۹۸)، همچنان پیشرفتهای زیادی در زمینه مجسمه سازی داشت و نقاشیهای بر روی کاغذ هم از خود برجای گذاشت.
در سال ۱۳۹۲ بود که آثار و نقاشی های شیشه ای منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، در گالری دوحه به نمایش درآمد و کاتر مجسمهها و طرحهای منیر را به موزه هنرهای معاصر سرالوس در پورتو، پرتغال آورد. منیر نیز از او تشکر کرد و گفت که او اولین نفری بود که متوجه شد نقاشیهای من با انواع دیگر فرق دارند و باید به آنها توجه ویژهای شود. اما این آثار فقط یک طرح سه بعدی نبودند بلکه در نوع خود به عنوان ترکیبات انتزاعی محسوب میشوند.
وی این کار را از دهه ۱۳۵۰ میلادی شروع کرد و به نقش برجستهها و مجسمههای آینه کاری شده، بعد سوم اضافه کرد. از او به عنوان یک شخصیت پرکار و میان رشتهای یاد میکنند که آثار خود را به سادگی با عنوان “منیر” امضا میکرد. بازدیدکنندگان وقتی از آثار او دیدن میکنند، جذب شکوه زیبایی شناسی و ثروتهای به نمایش درآمده میشوند. منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، هم یک هنرمند انتزاعی پیشگام بود و هم به عنوان یک زن – مشهورترین و شاید تنها هنرمند معاصر بود که آینه کاری میکرد.
بیشتر آثار و آینه کاری های منیر فرمانفرمائیان که در موزه سرالوس به نمایش گذاشته شدند، از مجموعه شخصی وی بودند و قبل از آن در انظار عمومی نشان داده نشده بودند. پس از انقلاب و بازگشت به نیویورک، وی حدود یک دهه از استودیوی شخصی خود در تهران دور بود و البته برخی از آثارش هم از بین رفتند. در سال ۱۳۸۳ منیر فرمانفرماییان کارگاه اختصاصی خود در تهران را بازگشایی کرد و در کنار صنعتگران آموزش دیده، به ساخت هنرهای تزئینی ایرانی، مثل آینهکاری و خاتمکاری پرداخت. در دهه ۱۳۵۰، زمانی که افراد زیادی تمایلی به گرفتن سفارش از یک زن را نداشتند، منیر خودش آثار زیادی را به وجود آورد که در آتیله او باقی ماندند.
برخی از نقاشیهای او، با کیفیت بسیار خوبشان، حکایت از این دارند که زیر نظر استاد میلتون اوری، نقاش مدرنیست آمریکایی، آموزش دیده است. در جدیدترین نقاشی های منیر شاهرودی، گلبرگها و شکوفههای ظریف شروع به خزش کرده و در شش ضلعیهای معروف او گل میسازند و دارای نیم دایرههای موجدار هستند. این نقش و نگارها بازگشت به عناصر نرمتری را نشان میدهند که از اوایل کار هنری او برداشته شدهاند. جایی که او نقوش گل، تصاویر فروشگاههای بزرگ و چاپهای یکنواخت خلق کرد و تلاشی که باعث شد او در دوسالانه ونیز ۱۳۳۷، مدال کسب کند.
بررسی آثار هندسی منیر شاهرودی فرمانفرمائیان
کارهای منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، از روح آثار استادان قدیمی سرچشمه میگیرند، مثلا کارگاه او در تهران، استودیوهای نقاشان قرن هفدهم اروپایی را به یاد میآورد. اما همچنین رنگ و بویی از کتابخانه فارسی هم داشت. طراحیهای منیر روی کاغذ به منسوجات، نقاشی، مجسمه سازی و طراحی داخلی اختصاص داشتند. اما همانطور که گفتیم، اوج هنر او را میتواند در آینهکاریها و نقاشیهای روی شیشهاش دید.کارها و طراحی های منیر فرمانفرماییان، میراث و صنایع دستی سنتی ایران به حساب میآیند. صنایعی که به ویژه تزئینات معماری را با فلسفههای مینیمالیسم و انتزاع غربی تلفیق میکند و این فلسفهها دقیقا مربوط به عناصری است که دوستان و معاصرانش مانند فرانک استلا و رابرت موریس در کارهایشان به کار بردهاند. انتزاع هندسی و مبتنی بر الگو، برای هزاران سال در هنر اسلامی ظاهر شده است. زیبایی شناسی شبیه به این الگوها نیز، در دهه ۱۹۶۰ در هنر غربی رونق گرفت. زیرا مینیمالیسمِ هندسی، مشابه با تغییرات فیزیکی اکسپرسیونیسم انتزاعی به یک جنبش هنری محبوب تبدیل شد.
مختصات مجسمه های منیر شاهرودی فرمانفرمائیان به آنها این امکان را میدهد تا در فضای بی نهایت که او تصور میکند، جمع شوند. چند سال قبل، مستند عباس کیا رستمی در مورد منیر فرمانفرماییان، در انیستیتوی هنرهای معاصر لندن به نمایش درآمد. در این فیلم شش عنصر از سری قابل تطبیق او (گروه ۸) از سال ۱۳۸۹، را نشان میدهد که چطور این عناصر تقسیم شدهاند و دوباره به تعداد بیشماری از ترکیبات کالیدوسکوپی متصل میشوند.
البته در این فیلم دربارهی زندگینامه منیر فرمانفرماییان نیز صحبت شده است. اگرچه کارهایش با سبک جهانی مینیمالیسم دهه شصت سازگار بودند، اما مجسمههای آینهای او نه تنها بُعد را نشان میدهند، بلکه کیفیت بینظیر و منحصر به فردی را نیز به نمایش میگذارند. این ایده از تماشای بازیِ تغییر رنگ، که در فضای داخلی شیشهای مسجد شاه میدید، ایجاد شد.
خود این هنرمند، در مستند کیارستمی توضیح میدهد که آثار او در سال (۱۳۹۲-۱۳۹۰)، چند وجهی هستند به طوری که گویی هر کدام از رنگها حرکت میکنند. درواقع هر بار که بازدید کننده در سطح اثر مینگرد، تجربهاش تغییر میکند و چیزی جدید را میبیند. مربع متحرک و چرخان (۱۳۹۳)، نوعی حرکت را نشان میدهد. جایی که چهار گوشهایِ چرخشی روی هم قرار گرفتهاند و سطح آنها با پراکندگی قطعات آینهای، به یک روکش از فولاد صیقلی کاهش مییابد.
با بررسی آثار و مجسمه های آینه ای منیر فرمانفرمائیان، به این نتیجه میرسیم که او اغلب به دنبال نمادگرایی معنوی بوده است. این فقط به دلیل ارتباط وی با صنایع دستی نیست. بلکه معماری مذهبی در طاقچههای مقرنسی، یا طراحی چادر عشایری هم در درک دید او تاثیرگذار بودهاند. مبانی ریاضی تکرار نوعی ارتباط با صوفی را در آثار وی نشان میدهند. اما این هنرمند در مستند ذکر شده، این ادعا را رد میکند و انگیزههای خود را کاملا سکولار و فرمگرایانه معرفی میکند. او میگوید هیچ تلاشی نکرده تا نامحدود بودن را به تصویر بکشد و این اثر فقط شش ضلعی و خطی است و هیچ فلسفهای در پشت آن نیست.
نمایشگاهها:
همکاری با گروه آزاد نقاشان و مجسمهسازان :
منیر شاهرودی فرمانفرمائیان از مدعوین گروه آزاد نقاشان و مجسمهسازان بود که به همراه این گروه در نمایشگاه ” آبی” شرکت کرد. منیر شاهرودی فرمانفرمائیان ضمن برگزاری بیش از ۴۰ نمایشگاه انفرادی در نمایشگاههای گروهی بسیاری در موناکو، ونیز، نیویورک، دبی، آلمان، چین، سائوپائولو، اقیانوسیه، لندن حضور داشت که، در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره خواهد شد.
برخی از نمایشگاههای انفرادی:
نمایشگاه انفرادی، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران سال ۱۳۳۸
نمایشگاه انفرادی، موسسه ایتالیا تهران سال ۱۳۴۵
نمایشگاه انفرادی، موسسه ایتالیا تهران ۱۳۴۷
نمایشگاه انفرادی، انجمن ایران و آمریکا تهران سال ۱۳۵۲
نمایشگاه انفرادی، مرکز کندی واشینگتن ۱۳۵۴
نمایشگاه انفرادی، انجمن ایران و آمریکا سال ۱۳۵۵
نمایشگاه انفرادی، فرهنگسرای نیاوران سال ۱۳۸۵
نمایشگاه انفرادی، “امکان بینهایت، آینهکاریها و نقاشیها” در موزه سرالوس، پورتو، پرتقال سال ۱۳۹۳
نمایشگاه انفرادی، موزه سولومن آر، گوگنهایم نیویورک سال ۱۳۹۴
نمایشگاه انفرادی، “غروب، طلوع” در گالری ترد لاین دبی سال ۱۳۹۸
برخی از نمایشگاههای گروهی:
نمایشگاه گروهی، کاخ کنگره موناکو سال ۱۳۳۵
نمایشگاه گروهی، شرکت در بیینال ونیز سال ۱۳۳۷
نمایشگاه گروهی، شرکت در نخستین بیینال تهران سال ۱۳۳۷
نمایشگاه گروهی، شرکت در بیینال ونیز سال ۱۳۴۳
نمایشگاه گروهی، شرکت در بیینال ونیز ۱۳۴۵
نمایشگاه گروهی، جشنواره موناکو سال ۱۳۴۶
نمایشگاه گروهی، نمایشگاه “میراث اسلام” در نیویورک سال ۱۳۶۱
نمایشگاه گروهی، گالری برنیس اشتاین باوم سال ۱۳۶۴
نمایشگاه گروهی، موزه هنرهای مدرن نیویورک سال ۱۳۶۵
نمایشگاه گروهی، شرکت در بیینال ونیز سال ۱۳۸۸
نمایشگاه گروهی، شرکت در ششمین دوره سه سالانه هنر معاصر آسیا و اقیانوسیه سال ۱۳۸۸
نمایشگاه گروهی، شرکت در بیست و نهم سائوپائولو سال ۱۳۸۹
نمایشگاه گروهی، آرت فر، ابوذبی آرت، گالری ترد لاین دبی سال ۱۳۹۷
نمایشگاه گروهی، آرت فر، آرت ۲۱، گالری ترد لاین شانگهای سال ۱۳۹۷
نمایشگاه گروهی، “از کجا به کجا” گالری ثالث سال ۱۳۹۷
نمایشگاه گروهی، آرت فر، فریز نیویورک، گالری ترد لاین آمریکا سال ۱۳۹۸
نمایشگاه گروهی، آرت فر، درا آرت فر، کالکترز ادیشنز لندن سال ۱۳۹۸
نمایشگاه گروهی، “پترنیتکچر” فرهنگسرای نیاوران سال ۱۳۹۸
نمایشگاه گروهی، آرت فر، آرت فر فاگ گالری هینز سانفرانسیسکو سال ۱۳۹۸
نمایشگاه گروهی، “داستانی در فضای بین آنها وجود دارد” گالری ترد لاین دبی سال ۱۳۹۹
.
برای مشاهده آثار منیر شاهرودی فرمانفرمائیان در حراجیهای داخل ایران و خارج از ایران به لینک زیر مراجعه فرمایید.