اثر «کابوس» از هنری فوسلی، چه چیزهایی به ما میگوید؟
داستان یکی از ترسناکترین نقاشیهای تاریخ

بختک یا کابوس یک نقاشی رنگ روغن است که توسط هنری فوسلی، هنرمند انگلیسی-سوئیسی در سال ۱۷۸۱ نقاشی شدهاست. یک زن را در خواب عمیق نشان میدهد در حالی که دستهایش را به پایین انداخته، و با یک اهریمن و اینکوبوس بوزینهمانند روی سینهاش چندک زدهاست.
هنر امروز:
نقاشی رنگروغن کابوس (بختک) از هنری فوسلی، نقاش سوئیسی-انگلیسی در سال ۱۷۸۱ است. تصویر زنی در خوابی عمیق است که موجودی کوتولهمانند برروی سینهاش چنبره زده است. شیفتگی و وسواسی که نمایانگر بعد اروتیک و رویایی نقاشی است، محبوبیت و موفقیت بسیار پیدا کرد. بعد از اولین نمایشگاهش در سال ۱۷۸۲ در آکادمی سلطنتی لندن (RA)، منتقدان و حامیان، در عین حال که از این اثر وحشت کرده بودند، مجذوب آن نیز شده بودند و محبوبیت فراوانی در عموم فرهنگ جامعه پیدا کرد. شمایل کلی اثر بارها مورد تقلید و استفادهی طنزهای سیاسی قرار گرفت و نسخههای زیادی از این اثر تولید و فروخته شد.
تفسیرها حول این اثر متفاوت است. بهنظر میرسد هنرمند، زنی در حال رویا دیدن است و همزمان کابوسش نیز بهتصویر کشیده است. موجودی که برروی سینهی زن چنبرهزده، اینکوبوس، در افسانههای عامیانه اروپایی، موجودی شیطانی است که با زنان خفته رابطه جنسی برقرار میکند. اینکوبوس در میان ملتها و فرهنگهای مختلف، با عناوین و تعاریف متفاوتی در میان مردم پدیدار شده. در فرهنگ ایرانی به بختک معروف است. نقاشی فوسلی بهجای صراحت بر اروتیک بودن و مفهوم اینچنینی، شکلی اغواگرایانه دارد. شاید تمامی این تصاویر و موجودات در خواب زن هستند؛ اما کابوس زن، فیزیکی ترسناک به صورت اسب و اینکوبوس پیدا کرده است.
کابوس در عین حال که تصویری از رویا دیدن زن را ارائه میدهد، به همان اندازه به مفهوم و محتوای رویا پرداخته است. فوسلی از تکنیک کیاروسکورو/سایهروشن (chiaroscuro) برای ایجاد تضاد شدید بین سایه و نور، زرد و رنگ اخرایی پسزمینه استفاده کرده است. فضای داخلی اتاق، مدرن و شیک است و میزی کوچک کنار تخت زن قرار دارد. برروی میز یک آینه، شیشهای کوچک و یک کتاب قرار دارد. اتاق گویی با پارچهی مخملی قرمزرنگ پوشیده شده است. از پشت تخت و پردههای مخملی قرمز، سر اسبی پدیدار شده است؛ اسبی با چشمانی سفید که از حدقه بیرون زده است.
خواب و رویا همواره یکی از موضوعات مورد علاقهی هنری فوسلی بوده است. یکی از دلایل منحصر بهفرد بودن اثر «کابوس» در این است که، در دورهای که بیشتر نقاشیها براساس ارجاعات ادبی و مذهبی تصویر کشیده میشدند، فوسلی اثری بدون هیچکدام از ارجاعات مشخص و محسوس خلق میکند. برخی از محققان اثر «کابوس» را برای کنار آمدن عشق طردشدهاش به زنی متأهل به نام آنا لندلت کشیده است.
پشت این نقاشی، پرترهای از یک زن است که بهنظر میرسد چهرهی واقعی آنا باشد. پس چرا فوسلی چنین نقاشیای کشیده؟ آیا اینکوبوس چنبرهزده روی زن، خود فوسلی است که در ناخودآگاهش، عصبانیت و خسران به دست نیاوردن زن مورد علاقهاش را به شکلی ترسناک و خوفناک تصویر کرده است؟ موجودی با نگاهی شیطانی، خیره به ما (مخاطبین) است، گویی متوجه حضور ما بینندگان شده و در عین حال میخواهد مالکیت تمامش را بر این زن نیمهجان نشان دهد.
اثر «کابوس»، یکی از ترسناکترین آثار نقاشی خلقشده میباشد. تا کنون تفسیرهای مختلفی از این اثر شده است. و یکی از الهامبخشترین نقاشیها برای آثار ترسناک گوتیک، و نویسندگانی مانند مری شلی و ادگار آلن پو بوده و در بسیاری از فیلمهای ژانر وحشت، این نقاشی بازسازی شدهاست.