اگر به فیلمنامه نویسی علاقهمندید این چهار کتاب را از دست ندهید

تاکنون کتاب های بسیاری در مورد فیلمنامه نویسی ترجمه و منتشر شده است و این گفته اغراق آمیز نیست که تحقیقا همه این آثار بر اساس رویکرد سنتی فیلمنامه نویسی به رشتۀ تحریر درآمده اند؛ یعنی همان روش آشنای سه پرده ای که با ترجمه کتاب های سید فیلد بیش از سه دهه رویکرد غالب تدریس فیلمنامه، نه تنها در کشور ما بلکه در سینمای جهان بوده است. این رویکرد با استقبال بسیاری روبرو شد. در ادامه چهار کتابی که به آموزش فیلمنامه نویسی با رویکردهای مدرن میپردازند، معرفی میکنیم.
عناصر فیلمنامه نویسی
نوشته اروین ار بلکر، ترجمه محمد گذر ابادی که توسط انتشارات هرمس به چاپ رسیده است.
مترجم کتاب یکی از شناخته شده ترین افراد در زمینه ترجمه کتاب های سینمایی درکشور است و پرهیز از بیان مثالهای بی مورد و زیاده گویی یکی نکات مثبت کتاب است که باعث شده در تعداد صفحات کم، حجم بالایی از اطلاعات را در اختیارمخاطبش بگذارد.اما متاسفانه خواندن این کتاب به تنهایی برای نوشتن فیلمنامه کافی نیست و بیشتر روی اصول درام نویسی و تکنیک های نوشتن تمرکز دارد تا اینکه بخواهد مراحل نوشتن یک فیلمنامه کامل را جز به جز طی کند.
سید فیلد و ساختار سه پردهای
توصیه به خواندن کتاب درباره فیلمنامهنویسی معمولاً با یکی از معروفترین نامها آغاز میشود: سید فیلد، و کتاب معروفش «چگونه فیلمنامه بنویسیم» که بارها توسط ناشران گوناگون با ترجمههای مختلف زیر چاپ رفته و اسامی زیادی هم داشته. اصلا همین «چگونه فیلمنامه بنویسیم» نام انتخابی مترجم ایرانی کتاب است و نام اصلی کتاب را میشود مبانی فیلمنامهنویسی ترجمه کرد که ویرایش تازه کتاب، توسط یکی دیگر از ناشرها با نام اصلی هم منتشر شده. ایده اصلی سید فیلد در این کتاب و کتابهایی که به عنوان تکملهای بر کتاب نخست نوشته، توضیح و پیشنهاد ساختار سهپردهای برای آفرینش یک فیلمنامه بلند است. سید فیلد ساختار را نه یک جور فرمول از پیش تعیینشده، که نوعی الگو میداند و معتقد است ساختار چیزی است که داستان را نگه میدارد. رابطه بین اجزاست که کلیت فیلمنامه را کنار هم نگه میدارد.
فیلمنامه نویسی در قرن بیست و یکم
در دهه اخیر با ساخته شدن آثاری در سینمای جهان که از رویکرد سه پرده ای تبعیت نکرده اند و مورد استقبال قرار گرفته اند، به تدریج میان سینمادوستان، رویکردهای دیگری به فیلمنامه مورد توجه قرار گرفت. اکنون دیگر آثاری مانند «21 گرم»، «بابل»، «سه خاکسپاری برای ملکیادس استرادا» و آثاری از این دست، با رویکردهایی ساختارشکنانه به نمادهای جدید سینمای جهان بدل شدند. بر این اساس لیندا آرنسون نویسنده استرالیایی در حوزۀ روایت موازی کتابی را به نگارش درآورد که معادلی میان کتاب های سینمایی آموزش فیلمنامه نویسی ندارد. او در این کتاب چند شیوه در روایت آثار نامتعارف را مطرح کرده و برای هر یک چند نمونه از فیلم های گوناگون عرضه کرده است. کتاب وی در نوع خود بی نظیر است و شاید همین امر مطالعه آن را برای خوانندگان کتاب اندکی دشوار کرده باشد.
آرنسون اصطلاحات خاص خودش را در این کتاب آفریده و مثال هایی ارائه داده که از نظر وی، به تبیین تئوری هایش یاری می رساند. برای همین به خوانندگان این کتاب توصیه می شود که هر فصل را با دقت دنبال کنند و از همه مهم تر، برای شناخت هرچه بیشتر روایت های گوناگونی که در کتاب در موردشان بحث شده است، حتما به نمونه هایی که مولف اشاره می کند رجوع کنند. یافتن برخی از آثاری که در ظاهر شاید از نظر ما مهجور باشند؛ اما در فضای مجازی به بسیاری از آنها می توان دسترسی داشت، کلید درک کتاب فیلمنامه نویسی در قرن 21 است.
داستان رابرت مککی
در نقطهای درست مقابل نویسندههایی همچون سید فیلد، و در برابر این باور که فیلمنامههای بزرگ بر اساس الگوهای موفق ساخته میشوند، کسی دیگر قرار دارد که معتقد است «هر آنچه درباره سرمشقها و الگوهای مطمئن داستانگویی برای کسب موفقیت تجاری گفته میشود یاوهای بیش نیست.» رابرت مک کی در کتاب داستان؛ ساختار، سبک و اصول فیلمنامه نویسی داستان را نه حاصل پیشگویی بازار که زاییده خلاقیت و تسلط بر هنر میداند و معتقد است هیچکس نیتواند بگوید چه چیزی خواهد فروخت و چه چیزی موفق خواهد بود و چه چیزی شکست خواهد خورد. با این حال او خود را واضع نظریه و نگاهی تازه نمیداند و بیش از هر چیز کتاب داستان را تکرار دانستههایی میخواند که چند دهه پیش به عنوان آموزههایی پذیرفته شده در سینما بکار گرفته میشدند.