نگاهی به زندگی حرفهای و کاری این هنرمند
بیوگرافی هانیبال الخاص (۱۳۰۹ – ۱۳۸۹)
هانیبال الخاص (۲۶ خرداد ۱۳۰۹ کرمانشاه، ۲۳ شهریور ۱۳۸۹ کالیفرنیا)، نقاش، منتقد و مدرس هنری، مترجم و نویسنده آشوریتبار اهل ایران بود.
هنر امروز: هانیبال الخاص از نقاشان نوگرای معاصر ایران بود که بیش از سی و پنج سال از زندگیش را در آموزش سپری کرد اما همواره نقاشی بر کارهای دیگرش سایه افکنده بود. وی که آغازگر طراحی فیگوراتیو در نقاشی نوگراست و یکی از تأثیرگذارترین نقاشان و مدرسان هنری بر جریان هنر معاصر نقاشی ایران بود.
زندگی هانیبال الخاص داستان زندگی مهاجرانی است که جنگ و خودخواهی آنها را آواره شهرها و کشورهای همجوار کرده است، او متولد یک خانوادۀ آشوری است ولی چون پدرش کارمند گمرک بود از شهری به شهر دیگر در حرکت بود. او در سال ۱۳۰۹ در کرمانشاه متولد میشود و در روزهای نوجوانی در شهر اراک سرنوشتش به سمتوسوی نقاشی کشیده میشود و بازنشستگی پدر آنها را به سمت پایتخت میکشاند و در تهران همۀ بچههای خود را به کلاس برادران پتگر میفرستد. تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان فیروزبهرام گذراند.
همین سالهاست که تب نقاشی قهوهخانه همهگیر میشود، الخاص که لرزش دست دارد و از جانب جعفر پتگر برای خطهای کج سرزنش میشود شیفتۀ این نوع نقاشی در قهوهخانهها میگردد بعدتر درکارهای چند لتی همان شیوۀ محمد مدبر را در تابلوی کربلا تکرار میکند و میآموزد که یک بوم لزوما مخصوص یک فضای مجرد یا یک موضوع نیست بلکه همچون صحنهای از یک زندگی میتواند به موضوعات گوناگون بپردازد. پرکاری از مهمترین توصیههای او بود و چون هرکسی که کار زیاد میکند، ناپختههای زیادی هم داشت تاکید را بر تسلط ترجیح میداد تاکید را تکرار میکرد و از تکرار، چیزهایی میساخت مکرر.
پس از پنجاه سال آموزش طراحی به علت لرزش دست نمیتوانست انگشتان یک دست را ترسیم کند و خط را کج میکشید، اگر که این همه سماجت و شهامت در او نبود آن دستهای لرزان هیچ نمیتوانست نقاشی کند. در سرتاسر عمر این لرزش دست را شاگردان او تکنیکی از او دانستند. الخاص در تمام نیمقرنی که نقاشی میکرد دچار یک ساختار روایتی بود که وجوه نقاشی قهوهخانه تلقی میشد. از کلاسهای پتگر که درآمد دچار نگاه عوامگرایانه به هستی بود و میخواست ایدئولوژیک بیاندیشد. هرجا و هرکجا که دیواری سفید بود سیاه میشد.
در چهارده سالگی برای اولین بار توسط جوانی به نام آلکسی گیورگیز که نقاشی را در روسیه فرا گرفته بود، با رنگ و روغن آشنا شد. هانیبال با اشتیاق به نزد او میرفت و پالت (تختهرنگ) او را پاک میکرد. رنگها را برایش میچید و به نقاشیهایش نگاه میکرد؛ و به گفته خودش «گاهی هم کاغذ و رنگ به من میداد و میگفت نقاشی کن.»
تقریبا بهجز سالهای سفر هر ساله در ایران نمایشگاه برگزار میکرد اما هیچ کتابی کاتالوگی از آثار او تاهنوز در دسترس نیست، اوایل دهۀ 30، در حالی که 21 سال دارد به آمریکا میرود و در نیویورک در شرایطی که میبایست تحت تاثیر جکسون پولاک قرار بگیرد، شیفتۀ ریورا شد و هشت سال بعد که به ایران بازگشت دیگر هنرمندان مدرن او را تنهایی در یک بنبست نمیدیدند مناره بود، مسجد بود، راه بود، فرهنگ شده بود.
سپس هانیبال به هنرستان تجسمی پسران میرود و تعلیم میدهد و حین تعلیم جایی برای عرضۀ آثارش نیست گالری گیلگمش را در سال 1340 به قصد نمایش آثار خود و دوستان جوان تاسیس میکند که سفر مجدد به آمریکا در سال 1342 منجر به تعطیلی این گالری میشود شش سال زندگی در این کشور او را به اندازۀ کافی از فضای تهران و هنر جدید ایران دور کرده است.
در سال 1348 به سفارش میرفندرسکی به دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران دعوت میشود و با همسر آمریکایی خود به ایران میآید از همین سال وجهۀ معلمی او بر وجوه نقاشی و طراحی غلبه میکند آن فضاهای مذهبی جای خود را به چهرۀ شاعران در بومها داده است.
چندماه پس از بازگشت با تشکیل یک نمایشگاه در گالری سیحون در سال 1349 هانیبال الخاص جدید را معرفی میکند این نمایشگاه مربوط به تصویرسازی از جکهای زشت بود. پس از این نمایشگاه او به کلی تغییر کرد. حرفهایش صریح و بیپروا و نقدهایش مستقیم و بدون ملاحظه بود. اوج این مساله مربوط به زمانی است که در روزنامۀ کیهان نقد مینوشت و شخصیت او برای کسانی که جلالآلاحمد را دیدهاند هانیبال یادآور جلال بوده است. هانیبال همچون جلالآل احمد تعهد را واکاوی در خویشتن میدانست. در دهۀ 50 است که تکنیک او گروهی را روانۀ راه او کرد. اکسپرسیونیسم را با سوررئالیسم و کوبیسم قاطی میکرد و این هرچند شاگال را به یاد میآورد اما سبک خاص الخاصیسم نیز بود. تمام شاگردان او در دهۀ 50 نقاشان متعهد دهۀ 60 شدهاند اما این دهه دیگر خود او در ایران نبود ولی هنوز تاثیر او در ایران به جای مانده بود.
بعدها او نقاشی را به صورت جدی نزد استاد جعفر پتگر دنبال کرد. وی دو سال و نیم در کلاس پتگر آموزش کلاسیک نقاشی دید و سپس به آمریکا رفت. او در آنجا مشغول تحصیل در رشته طب شد، اما این رشته رها کرد و ابتدا فلسفه و سپس نقاشی خواند و در رشته ایلستراسیون (تصویرسازی) لیسانس و فوق لیسانس گرفت. در سال ۱۹۵۶ میلادی لیسانس هنرهای تجسمی و در سال ۱۹۵۸ فوق لیسانس همین رشته را از مؤسسه هنر شیکاگو (ایلینوی) گرفت.
از همان آغاز کار، هانیبال احساس کرد که انسان برای او از هر موضوع دیگری جالبتر است: «خیلی دوست داشتم به قیافه و نگاه آدمها فکر کنم و عمق عواطف، اندوه، تکبر، خودخواهی، مهربانی آنها را دریابم.» و همچنین او گفته بود:
«در دانشگاه، از کلاس کشیدن اندام انسانها لذت میبردم. بیشتر دوست داشتم بروم در کلاسهای مدل زنده، نقاشی کنم. در همان کلاس بود که برای اولین بار کارهای ذهنی کردم. آن کار ذهنی پر از صورتهای آدم بود. تخیلات بیشتر روی کارهایی بود که در آن اندام انسان و چهره انسان بود، ولی اولین باری که در کارهایم موضوعی را نگه داشتم و تکرارش کردم و بعدها به صورت امضاء کارهای من شد، وفور آدم بود.»
بعد از انقلاب مهدی چمران بهعنوان رئیس دانشکدۀ هنر تهران، که او را در فضای حکومت پیشین میدید وی را از آموزشگری برکنار کرد. هانیبال در سال 59 به قصد یک سفر همیشگی ایران را ترک کرد، اما صدای او در اینجا بود و در آنجا صدایی نبود یا اگر بود کوچک بود، دوازده سال در آمریکا ماند و در سال 1371 که شاگردانی از او در سمتهایی در دولت و مکنت یافته بودند او را به تهران دعوت میکنند. به دانشگاه آزاد هنر برای تدریس دعوت میشود، کارگاه شخصی دایر میکند و از نظر خود بدترین شاگردان دوران زندگیاش را پرورش میدهد یعنی کسانی که پیش او شاگردی میکنند اما پیشۀ او را ادامه نمیدهند. او حالا پختهترین معلم طراحی ایران است.
از سال 1370 تا چهارسال بعد استاد هنرهای تجسمی در دانشگاه آزاد اسلامی تهران است. اما در سال 1375 بازهم بار سفر میبندد و به وطن دوم خود میرود از این سال به بعد بهطور نامنظم در ایران و آمریکا است لحن او در مطبوعات به آرامش رسیده اما در میان شاگردان همان منتقد همیشگی است. او سی و پنج سال تدریس کرد و نخستین کلاس طراحی به مفهوم مدرن را در ایران او بهوجود آورد.
هانیبال الخاص در تاریخ هنر ایران گویی اثری ندارد اما اثر گذاشته است اغراقهای مذهبی او بعدتر نزد شاگردانی به چاپلوسی و تملق ختم شد که اسطورهها را ناقصالخلقه کرد اما طراحی او یک نوع عمل نقاشانه را بهوجود آورد که نمونۀ اعلای آن کارهای رحیم ناژفر و یعقوب عمامهپیچ است. به علت لرزش دست طرح را تند و تیز و مختصر میزد این عمل در مسعود سعدالدین ارتقا یافت استعدادهای درخشانی چون واهیک هارطونیان کشف کرد.
هانیبال الخاص متناقضترین شاگردان را در نقاشی ایران پرورش داد، هنرمندان مختلفی چون کاظم چلیپا، حسین خسروجردی، حبیب صادقی نیز طیفی از شاگردان او تلقی میشوند. شاگردانی نیز زیر علم او بودند و با او نبودند منوچهر صفرزاده، بهرام دبیری و حسین رسائل. او چند روز پس از هشتادسالگی در همان کشوری که روی دیوار سفارتش در تهران شعار نوشته بود به درد سرطان درگذشت.
هانیبال در تمام طول عمرش به سرنوشت انسانها اهمیت ویژهای میداد، حضور انسان در آثار او نیز و رنگهای شفاف و ناب همگی نمایانگر عشق او به انسانها و دل نگرانیش نسبت به سرنوشت بشر میباشد و درمورد آن در کتابش به تفسیر توضیح داده است.
هانیبال الخاص جزو افرادی است که تاثیر بسیاری بر هنر نقاشی ایران و همینطور هنر انقلاب ایران گذاشته است. بسیاری از استادان نقاش امروزی شاگردان بیواسطه یا با واسطۀ او هستند. او با ادبیات و فرهنگ بومی خود آشنا بود و آثارش برگرفته از این بهرههای فرهنگی و بومی بود.
سبک هنری:
هنر دوران معاصر و پس از انقلاب نیز بهرۀ زیادی از او و شاگردانش برده است. چرا که به دلیل نوع نگاه اجتماعی هانیبال الخاص در نقاشی بسیاری از نقاشان انقلابی ما نیز که از شاگردان او بودهاند متاثر از او کار کردهاند، از این جهت سهم هانیبال در هنر ایران خصوصا در دهۀ 60 بسیار پررنگ است. الخاص نه تنها یک نقاش بلکه یک نظریهپرداز در زمینۀ نقاشی و شارح تئوریک آثار خویش است کاری که کمتر هنرمندان فرمالیسم دربارۀ توضیح و تفسیر آثار خود انجام میدهند. الخاص چهرۀ پرظرفیتی است که در زمینۀ ادبیات هم فعال بوده، گذشتۀ او پیشینهای پرمایه از آموزش و آموزگاری هنر دارد. تعداد بسیاری از هنرمندان معاصر، دورههای کوتاه و بلندی را به شاگردی او گذراندهاند و از او تاثیر گرفتهاند گرچه تعدادی از آنها بعدها مسیری متفاوت را در پیش گرفتند. او تابلوها را برای تزئین دیوار خانهها خلق نمیکند و سعی در ارتباط برقرارکردن با مخاطب را که از اهداف هنر اجتماعی است، دارد.
او هنر را برای مردم میخواهد. از این رو همواره از هنر فیگوراتیو و محتوا دور نمیشود و تابلوهایش بدون عنوان یا بدون موضوع نیست. ازاین رو به برخی هنرمندان مدرن ایرانی به علت نداشتن اندیشه(موضوع) انتقاد میکند. او معتقد است نباید اندیشه و هنر را از یکدیگر جدا کرد و این باور را نادرست میداند که هر نوع خدمت به اندیشه، خیانت به فرم و هنر است. چراکه هرگز هنر و جامعه را جدا از هم نمیبیند.
الخاص سبکهای امپرسیونیسم، کلاسیسم و رمانتیسم را که بیشتر به زیبایی و فرم اهمیت میدهند و محتوا در این سبکها را که کمرنگتر و کماهمیتتر است، از لحاظی ناقص میداند. از اینرو معتقد است آنها فقط سهمی از هنر را بیان کردهاند. او معتقد است در طول تاریخ گاهی فرم بر محتوا و گاه محتوا بر فرم میچربد، برای مثال امپرسیونیسم و کوبیسم گرایش به فرم دارد و اکسپرسیونیسم و سوررئالیسم گرایش به محتوا و باور دارد که هر کدام از آنها در مورد فرم و محتوا به افراط کشیده شدهاند، او آرزو میکند که بشر آنقدر عاقل شود که به اصل موضوع بپردازند و تعادل ایجاد کند و متوجه شود فرم و محتوا دشمن هم نیستند بلکه هر کدام سهمی از زندگی هنری را دارند.
او به پیوند بین شعر و هنرهای دیگر ایمان دارد. بهخصوص در فرهنگ ایرانیان آن را بیش از هر جای دیگر میبیند. از طرفی از نظر او هنرمند باید در جریانات اجتماعی و سیاسی روز قرار بگیرد و آن را در هنرش نمایان سازد. تا آنجا که میگوید: من بارها گفتهام که یک نقاش میتواند بهترین مورخ زمان خود باشد. چنین کسی باید خیلی چیزها را ببیند و بشناسد.
توجه به محتوا باعث شده که الخاص همواره مورد انتقاد قرار بگیرد و او را دور از نگرشهای جدید بدانند. او در مقابل ادعا میکند که از ایسمهای جدید مانند کوبیسم و حتی فرمهای انتزاعی برای بیان محتوای خود بهره میگیرد. اما تا جایی که در خدمت محتوا باشد، به عبارت دیگر فرم را برای فرم نمیخواهد بلکه فرم را برای بیان بهتر یک محتوی به کار میگیرد. الخاص محتوازدایی را از هنرمعاصر ایران نمیپسندد. او فرمگرایی را نتیجۀ تدریس اساتید امروز در دانشگاهها میداند و آن را نگرانکننده میداند.
او ثابت کرده است نقاشی میتواند کاربردی و سلاح کارآمدی باشد. او با نقاشی خود روی دیوار سفارت آمریکا در اوایل انقلاب حرمت تازهای برای این هنر ایجاد کرد. اگر نه شاید نقاشی هم مانند شطرنج برای چند سالی ممنوع میشد. همچنین با این کار که به کمک امیر ضرغام انجام داد میخواست نقاشی را از انحصار گالریها خارج کند و از طریق خلق آثار روی دیوارهای اماکن عمومی و دولتی، آن را به میان مردم بیاورد. از این رو برای نقاشی دیواری ارزش خاصی قائل بود. او به طور شفاف معیارهای کلیاش را برای شناخت هنر خوب ارائه میدهد.
اول از همه اثری که در آن مهارت به کار رفته باشد یعنی که کسی نتواند از آن تقلید کند.
دوم اگر چیزی از آن کم شود یا به آن اضافه شود، آن اثر لطمه ببیند. به این طریق از نقاشیهایی که به شکل تقلید سطحی از آثار مینیمال و یا آبسترههای غربی برخی از هنرجویان را مورد انتقاد قرار میدهد.
معیار سوم را در سودمندی اثر میبیند. مسالهای که همواره در حرف و عمل به آن اشاره دارد. او معتقدست اثر آنقدر باید تاثیرگذاری باشد که بیننده به وجد بیاید و در ضمن با افکار انسانهای دیگر سنخیت داشته باشد.
به گفته خودش، او در آغاز کار خیلی بیبرنامه بود: «یک صورت اینجا و یک صورت آنجا میگذاشتم؛ یک اندام را اینجا و یک اندام را آنجا. بعد کمکم پرداختم به پیوند آنها، اولین رابطهای که در ایران زیاد به آن برخوردم، صف بود. آدمهای پشت سر هم ایستاده، صف دراز آدمها. از اینجا تا ابتدا و تا بینهایت، تا قیامت دارند میروند و حتی یک زمانی تابلوهایی داشتم که چیزی نبود جز صفهای مختلف آدم. چپ و راست میرفتند تا ناپدید میشدند..»
نقاشیهای فیگوراتیو هانیبال الخاص بخش مهمی از تجربیات هنر مدرن ایران را شکل میدهد. این هنرمند آشوریتبار، در طول زندگی هنری خود به خوبی توانست روایتگری هنر ایرانی را با تمثیلهای اسطورهای درآمیزد و با بهرهگیری از فضاسازیهای مذهبی الگرکو و اکسپرسیونیسم مارک شاگال، سبکی را شکل دهد که کاملاً شخصی و در عین حال ایرانی و مدرن است.
در دوران انقلاب الخاص یکی از شاخصترین استادان نقاشی در ایران بوده که برخلاف نقاشان معاصرش که اکثرا رو به فرمالیسم آورده و مجذوب نوآوری در نقاشی شده بودند، او تاکید بر رئالیسم و نقاشی فیگوراتیو داشت. در آن دوران تاریخساز رئالیسم میتوانست جوابگوی نیاز جامعۀ انقلابی ایران باشد و او با تعلیمات خود توانست نسل جدید انقلابی را برای خلق آثاری که با همۀ مردم بتواند ارتباط برقرار کند، تربیت کند.
او در زمینۀ تدریس اعتقاداتی دارد که همواره بر آنها پایبند است. از جمله ریشهداشتن در سنتها یعنی آموختن طراحی و نقاشی آکادمیک که آن را پایه و اساس محکمی میداند و هر هنرجویی میبایستی ابتدا با آن آشنا شود. او میگوید:
"به آنها گفتم کارهای آکادمیک را تا اندازۀ لازم یاد بگیرید. به تکنیک ناتورالیستی برسید، وقتی تواناییهای تکنیکی و سنتی داشته باشید به شخصیت واقعی خود میرسید، آنگاه میتوانید به هر ایسمی که میخواهید برسید."
او مطرحکردن آخرین ایسمها در ابتدای تدریس را خطا میداند و اعتقاد دارد هنرجو پس از پرکاری خودش به آنها خواهد رسید. شناخت گذشته را واجب میداند و آن را وسیلهای میبیند تا انسان امروز خودش را بشناسد. از آنجا که الخاص به پرکاری اعتقاد دارد معتقد است که شاگردانش به این واسطه شبیه او نخواهند شد و همانطورکه اشاره شد به شیوۀ شخصی خواهند رسید.
بشیر نظری از شاگران الخاص دربارۀ آموزش او میگوید:
مبنای کلاس بر پرکاری است، آقای الخاص به هنرجویان یادآوری میکنند که اگر میخواهید یک نقاش حرفهای باشید هیچ راهی نیست جز اینکه پرکار باشید به دلیل اهمیتی که به پرکاری میدهند اسم گروه کلاس را گروه کار، کار و کار گذاشتهاند.
از راهنماییها و نصایحی که به جوانان هنرجو میدهد طراحی از دست است. همواره این جملات را در کلاسهایش تکرار میکند:
«تا میتوانید دست بکشید. یا از دست کشیدن دست نکشید.»
آن را بهترین برای هنرآموزان میداند. در مورد نحوۀ کشیدن دست و اینکه هر انگشت چگونه قرار گرفته و اینکه نسبت به کف دست چه حالتی دارد و... توضیح میدهد. همچنین در مورد فیگور اغراقهایی را که میتوان در آن انجام داد اشاره میکند. همانطور که گفته شد الخاص طراحی کلاسیک را بسیار مهم میداند. هانیبال الخاص تاکنون 5 اثر در 9 دورۀ حراج تهران شرکت داده است، اما متاسفانه خود الخاص و آثارش کمتر شناخته شده و فروش آثارش در عرصۀ جهانی با اقبال خوبی مواجه نبوده و تنها در حراجهای داخل ایران توانسته است حضور یابد.
برای نقاشیهای الخاص میتوان چند محور گوناگون در نظر گرفت؛ نخست وفور فیگور انسانی بر بستر تابلوست. فضا در آثار او با پیکرههایی در ابعاد و حالات مختلف لبریز میشود و ارتباط میان این چهرهها و اندامها ذهن را به سیالیتی روایتگر فرا میخواند. دومین شاخصه نقاشیهای الخاص رنگهای درخشان است؛ رنگهایی که کاملاً بازتاب مایههای هنر شرقی است. آثاری که مانند فرشها و پارچههای شرقی از کنتراست رنگهای گرم و سرد با بالاترین خلوص بهره گرفتهاند و روح اندیشه شرقی را در خود دارند. دیگر ویژگی هنر الخاص، بهرهگیری از مفاهیم اسطورهای و کهنالگوها به عنوان موضوع نقاشی است. با آنکه هنرمند سالهای زیادی را در غرب به سر برد، اما هیچگاه دستاوردهای سرزمین مادری خود را رها نکرد و با پشتکاری چشمگیر تلاش کرد سنتهای ایرانی در روایتگری، اسطوره، تمثیلسازی و قصهسرایی را در بستری کاملاً مدرن بازآفرینی کند. با وجود رواج سبکهای تجریدی در دوران حیات هنرمند در غرب، نقاشیهای الخاص را میتوان طراحیهای رنگیای دانست که در فضایی غریب، روایتی نو از قصهنگاری را تجسم میبخشند.
تدریس:
الخاص در هنرستان پسران، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشکده مانتیسلو ایالت ایلینوی آمریکا و دانشگاه آزاد درس داد. هانیبال الخاص چهار کتاب در زمینه آموزش هنر تألیف کرد و برای دهها کتاب طرح روی جلد کشید. او عضو دورههای مختلف دوسالانه نقاشی معاصر ایران در دهه ۳۰ و ۴۰ بود و مدت دو سال گالری گیلگمش را که از اولین گالریهای معاصر ایران بود، اداره کرد. در دهه پنجاه نیز چهار سال در روزنامه کیهان نقدی هنری نوشت.
بعد از انقلاب به عضویت شورای هنرمندان و نویسندگان ایران درآمد و در سال ۱۳۵۸ عضو هیئت اجرائی آن شد. او به همراه عدهای از هنرمندانی که به حزب توده گرایش داشتند، دیوارهای سفارت آمریکا در تهران را که توسط دانشجویان پیرو خط امام اشغال شده بود با طرحها و نگارههای ضدامپریالیستی نقاشی کرد. در سال ۱۳۶۴ بهدنبال مشکلاتی که در دهه ۶۰ برای روشنفکران و هنرمندان بهوجود آمده بود از ایران خارج شد و در آمریکا به زندگی خود ادامه داد. سوای هنر نقاشی که دلمشغولی اصلی او بود، هانیبال الخاص به شعر هم عشق میورزید. از نام آورترین شاگردان او میشود به احمد وکیلی، مسعود سعدالدین، نصرالله مسلمیان، نیلوفر قادری نژاد، ناصر پلنگی، بهرام دبیری، هادی ضیاالدینی و محمدعلی بنی اسدی اشاره کرد.
فعالیتهای کاری:
- تولید صدها متر نقاشی بر روی بوم، کاغذ و نقاشی دیواری
- برپایی بیش از ۱۰۰ نمایشگاه خصوصی و ۲۰۰ نمایشگاه گروهی در ایران، اروپا، کانادا، آمریکا و استرالیا
وی ۳۵ سال به تدریس مشغول بود از جمله:
- ۵ سال در هنرستان پسران
- ۶ سال در دانشکده مانتیسلو ایالت ایلینوی آمریکا با سمت مدیرگروه و دانشیار
- ۱۷ سال در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران،
- ۷ سال بهطور موقت در دانشکده هنر دانشگاه آزاد تدریس کرد.
افزون بر تدریس نقاشی او:
- در سال ۱۳۵۹ نگارخانه گیلگمش را که یکی از نخستین نگارخانههای معاصر ایران بود در تهران تأسیس کرد و ۲ سال مدیر آن بود.
- از سال ۱۳۵۳ به مدت ۴ سال در روزنامه کیهان نقد هنری نوشت.
- طراحی روی جلد دهها کتاب و مصورسازی اشعار مختلف را انجام داد.
۴ کتاب در باره آموزش هنر تألیف کرد و چندین کتاب به زبان فارسی یا آشوری ترجمه کرد
آثار:
الخاص تاکنون به جز هزاران تابلوی کوچک و بزرگ، ۳۰۰ متر مربع نقاشی دیواری و نیز ۳ پرده ۱۵ قطعهای و ۴ پرده ۸ قطعهای آفریدهاست. یکی از مهمترین آثار هانیبال تابلوی ۱۵ قطعهای آفرینش میباشد. وی در سال ۱۳۸۱ در موزه آزادی ۵۰ سال نقاشی خود را (۳ سال دیرتر) جشن گرفت. وی که تاکنون برای دهها کتاب روی جلد کشیده و شعر مصور کرده، خود نیز ۴ کتاب در آموزش هنری تألیف کردهاست.
الخاص علاوه بر نقاشی به ادبیات نیز توجه داشته، چون پدر و عمویش هم هر دو از شعرای به نام زبان آشوریاند. به همین علت، پس از مراجعت به ایران و از اوایل دهه چهل شمسی از طریق جلال آل احمد به جامعه ادبی کشور معرفی شد و به جمع روشنفکران فعال کشور پیوست و این روابط را تا پایان عمر نیز حفظ کرد. و هزاران بیت، دوبیتی، هایکو، قصیده، منظومه و غزل سروده و ۱۵۰ غزل حافظ را به زبان آشوری، (همراه با بیش از ۵۰ تصویر از آثار خودش) با حفظ وزن و قافیه و معنا و طنز، ترجمه کردهاست که حاصل سی سال تلاش پیگیر اوست. از نیما یوشیج، ایرج میرزا، میرزاده عشقی و پروین اعتصامی نیز آثاری را به آشوری برگرداندهاست. از غربت با عشق، نامههای هانیبال الخاص به م. آزاد (محمود مشرف آزاد تهرانی)، به کوشش و با مقدمه محمد مفتاحی، انتشارات نگاه، چاپ سوم خرداد۱۳۹۸
تا کنون بیش از ۱۰۰ نمایشگاه اختصاصی و بیش از ۲۰۰ نمایشگاه گروهی در ایران، اروپا، کانادا، آمریکا و استرالیا داشتهاست. خرداد ۱۳۸۴ گالری هما در تهران هفتاد و پنجمین سال تولد این هنرمند را همراه با مروری بر آثار او برگزار کرد. شهروز نظری منتقد هنری در زمان این نمایش در گفتگو با ایسنا میگوید :حضور الخاص را باید بسیار فراتر از نقش نقاشانه در مقام یک مصلح اجتماعی تحلیل کرد، همین جایگاه سبب شده تا همهٔ هنرمندان انقلابی چه با گرایش مذهبی و چه لاییک از جریان آموزشی او بیرون آمده باشند.
حراجیها:
حراج تهران، 7 تیر (1392)
حراج تهران، 8 خرداد (1394)
حراج تهران، 7 خرداد (1395)
حراج تهران، 22 دى (1396)
حراج تهران، 8 تیر (1397)
حراج تهران، 21 دى (1397)
حراج تهران، 27 دى (1398)
حراج تهران، 26 دى (1399)
نمایشگاهها:
- ۱۳۲۷ - شرکت در نمایشگاه خانه ووکس- تهران
- ۱۳۳۲–۱۳۳۷ - نمایشگاهی با شاگردانش در انستیتوی هنر شیکاگو
- ۱۳۳۷ - نمایشگاه سالانه شیکاگو- شیکاگو، ایلینوی
- ۱۳۳۸ - نمایشگاه انفرادی در انجمن ایران و آمریکا
- ۱۳۳۸ - تأسیس گالری گیلگمش، اولین گالری هنر مدرن در تهران
- ۱۳۳۹ - نمایشگاه انفرادی در گالری رضا عباسی، تهران
- ۱۳۳۹ - شرکت در بیینال تهران
- ۱۳۴۰–۱۳۴۱ - نمایشگاههای انفرادی در گالری گیلگمش، تهران
- ۱۳۳۸–۱۳۴۲ - معلم هنرستان عالی پسران
- ۱۳۴۱ - نمایشگاه انفرادی در گالری ژازه، تهران
- ۱۳۴۱- شرکت در بیینال تهران
- ۱۳۴۲ - نمایشگاه انفرادی در کالج وبستر، سنت لوئیس، میسوری
- ۱۳۴۲–۱۳۴۸ - پروفسور دپارتمان هنرهای تجسمی کالج مونتسلو، آلتون، ایلینوی
- ۱۳۴۳ - نمایشگاه انفرادی در دوستانی از خاورمیانه، واشینگتن دی سی
- ۱۳۴۳–۱۳۴۷ - شرکت در نمایش سالانه کالج مونتسلو، آلتون، ایلینوی
- ۱۳۴۷–۱۳۴۸ - رئیس دپارتمان هنرهای تجسمی کالج مونتسلو، آلتون، ایلینوی
- ۱۳۴۸–۱۳۵۹ - استاد دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا، تهران
- ۱۳۴۹ - نمایشگاه انفرادی در گالری سیحون، تهران
- ۱۳۵۰–۱۳۵۱ - نمایشگاههای انفرادی در گالری هنر تهران، ایران
- ۱۳۵۲ - نمایشگاه انفرادی در گالری قندریز، گالری تهران
- ۱۳۵۲–۱۳۵۴- نقد هنری در روزنامه کیهان، تهران
- ۱۳۵۳–۱۳۵۴ - نمایشگاه انفرادی در گالری شیخ، تهران
- ۱۳۵۳–۱۳۵۴ - نمایشگاه انفرادی در گالری شیخ (طراحی و نقاشیدر حضور تماشاچیان)، تهران
- ۱۳۵۸ - نمایشگاه گروهی دانشگاه تهران، تهران
- ۱۳۵۸ - نمایشگاه گروهی حسینیه ارشاد، تهران
- ۱۳۵۸ - نمایشگاه انفرادی انجمن آشوریهای تهران
- ۱۳۵۹- شرکت در نمایشگاه موزه هنرهای معاصر، تهران
- ۱۳۵۹–۱۳۶۱ - تدریس خصوصی هنر و مکتبشناسی هنر در تهران و دانشگاه برکلی، دانشگاه یو-سی-ال-ای (کالیفرنیا)
- ۱۳۵۹–۱۳۶۴ - نمایشگاههای خصوصی، تهران
- ۱۳۶۴ - نمایشگاه خصوصی قرن بیستم، ۱۵ قطعه تابلو ۳*۲۹ متر تاریخ قوم آشور، تهران
- ۱۳۶۵ - نمایشگاه انفرادی انجمن آشوریهای آمریکا، برکلی، کالیفرنیا
- ۱۳۶۶ - نمایشگاه انفرادی در گالری حوریان، اوکلند، کالیفرنیا
- ۱۳۶۷ - نمایشگاه انفرادی در گالری حوریان، سانفرانسیسکو، کالیفرنیا
- ۱۳۶۹ - نمایشگاه انفرادی در کتابخانه آشور بانیپال، شیکاگو، ایلینوی
- ۱۳۷۰ - نمایشگاه انفرادی در دانشگاه لایولا، شیکاگو، ایلینوی
- ۱۳۷۱ - نمایشگاه انفرادی در گالری سیحون، تهران
- ۱۳۷۲ - نمایشگاه دونفره با نیلوفر قادری نژاد در گالری افرند، تهران
- ۱۳۷۴ - شرکت در بیینال موزه هنرهای معاصر، تهران
- ۱۳۷۵ - شرکت در نمایشگاه گالری آریا، تهران
- ۱۳۷۱–۱۳۷۸ - استاد هنرهای تجسمی در دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
- ۱۳۷۲ - نمایشگاه انفرادی در گالری افرند، تهران
- ۱۳۷۳ - نمایشگاه انفرادی درگالری افرند، تهران
- ۱۳۷۳- نقد هنری در روزنامه همشهری و غیره
- ۱۳۷۴ - نمایشگاه انفرادی در نمایش خصوصی ۱۰۰ عدد آبرنگ (تقدیم به حقوق زنان)
- ۱۳۷۵ - نمایشگاه انفرادی در کالج پامونا، لوس آنجلس، کالیفرنیا
- ۱۳۷۵ - نمایشگاه انفرادی زیگوراتهای عشق، سنخوزه، کالیفرنیا
- ۱۳۷۵ - نمایشگاه انفرادی انجمن آشوریهای لوسانجمن (بزرگداشت ۵۰ سال نقاشی)، لوس آنجلس
- ۱۳۷۶ - نمایشگاه انفرادی موزه آزادی تهران (نگاهی به ۵۰ سال نقاشی)، تهران
- ۱۳۷۶ - عضویت در هیئت ژوری بیینال نقاشی موزه هنرهای معاصر تهران
- ۱۳۷۷ - نمایشگاه انفرادی در کلوب ادبی بیت ناهرین، ملبورن، استرالیا
- ۱۳۷۷ - نمایشگاه انفرادی درکلوب ادبی گیلکمش، سیدنی، استرالیا
- ۱۳۷۷ - شرکت در نمایشگاه گالری افرند (همراه با شاگردانش)، تهران
- ۱۳۷۸ - نمایشگاه انفرادی گالری الهه(۵۰ سال نقاشی از نیما پدر شعر نو ایران)، تهران
- ۱۳۷۸ - نمایشگاه انفرادی گالری بامداد(۵۰ سال نقاشی)، تهران
- ۱۳۷۸- شرکت در نمایشگاه گالری الهه (همراه با شاگردانش)، تهران
- ۱۳۷۸- عضویت در هیئت ژوری بیینال طراحی موزه هنرهای معاصر تهران
- ۱۳۷۹ - نمایشگاه انفرادی گالری الهه (۵۰ سال نقاشی از نیما پدر شعر نو ایران)، تهران
- ۱۳۷۹ - نمایشگاه انفرادی در موزه جانیک، اینچت، هلند
- ۱۳۷۹ - نمایشگاه انفرادی درکالج ولکس هاشکول، آلمان
- ۱۳۷۹ - سخنرانی در موزه هنر، دانشگاه کلن، آلمان
- ۱۳۷۹ - نمایشگاه انفرادی در هانوور، آلمان
- ۱۳۷۹ - نمایشگاه انفرادی در ویزبادن، آلمان
- ۱۳۷۹ - نمایشگاه انفرادی زیگوراتهای عشق (مجموعه)
- ۱۳۸۰ - نمایشگاه انفرادی تقدیم به پدر شعر معاصر ایران (نیما)، شعر
- ۱۳۸۱ - نمایشگاه انفرادی گالری الهه (نمایشگاه فروغ، شاعر)، تهران
- ۱۳۸۱ - نمایشگاه انفرادی گالری الهه (نمایشگاه شاملو، شاعر)، تهران
- ۱۳۸۲ - نمایشگاه انفرادی گالری الهه (نمایشگاه مجسمه تقدیم به منطقالصیر عطار)، تهران
- ۱۳۸۳ - مصور کردن ترجمه غزلیات حافظ
- ۱۳۹۰ - نمایشگاه انفرادی نمایشگاه انفرادی خانه هنرمندان (نمایشگاه هشتادمین سال تولد)، تهران
- ۱۳۹۷ - نمایشگاه گروهی الخاصیسم (الخاص و شاگردانش) در گالری آرتیبیشن، تهران
- هانیبال در نمایشگاههایش با طنز و ابتکارهای مختلف مانند: برقراری چندین نمایش پیشامدی، انتخاب محیط انبار برای نمایشگاه، حواله کردن بیل(!)، نقاشیهای پر از هزلیات عبید زاکانی و مولوی کوشیده تا سلیقه نمایشگاه روهای مقرراتی را به هم بزند.
مستندی به تهیه و ساخت فریور حمزهای