داستانهایی درباره آثار هنری
ثبت واقعه تاریخی در نقاشیها
در سالهای شکل گیری انقلاب کبیر فرانسه و قبل و بعد از آن هنر نقاشی یکی ازابزارهای تبلیغات و ثبت حقایق بود. در موزه لوور پاریس سه نقاشی نگهداری میشود که آثاری تاثیر گذار از سالهای انقلاب فرانسه و دوران حکومت ناپلئون محسوب میشوند. این سه تابلو مرگ مارا اثر ژاک لویی داوید، آزادی هدایتگر مردم اثر اوژن دلاکروا و بازماندگان کشتی مدوسا اثر تئودورژریکو هستند.
هنرامروز:
مرگ مارا، ژاک لویی داوید
مرگ مارا اثری شاخص از نئوکلاسیک اثر ژاک لوئی داوید است که در سال ۱۷۹۳ میلادی خلق شد و یکی از ماندگارترین تصاویر انقلاب کبیر فرانسه است. تابلو مرگ مارا ثبت یک واقعه تاریخی است. این نقاشی صحنه قتل ژان پل مارا دوست داوید و نویسنده تندروی روزنامه دوستدار مردم و از حامیان حزب ژاکوبین را نشان میدهد. مارا به دلیل بیماری پوستی مزمنی که داشت بیشتر وقتش را در وان آب سرد مینشست و در تاریخ 13 ژوئن 1973 با ضربات چاقوی شارلوت کوردی از اعضای حزب ژیرودن کشته شد. این تابلو در موزه لوور پاریس نگهداری میشود.
آزادی هدایتگر مردم، اوژن دلاکروا
این نقاشی یکی از تاثیرگذارترین آثار مربوط به انقلاب ۱۸۳۰ فرانسه است و زنی را نیمه برهنه به همراه پرچم فرانسه در یک دست و اسلحهای در دست دیگر، در صف اول انقلابیون نشان میدهد. او در حال فراخواندن و هدایت مردم برای پیگیری عدالت و آزادی در انقلاب سه روزه جولای ۱۸۳۰ است. این زن “ماریان” الهه آزادی است. ماریان در فرانسه سمبل آزادی، دموکراسی و جمهوریت (در مقابل پادشاهی) است. ماریان بر روی یک سنگر ایستاده و با نگاهی به سمت راست خود، جمعیت را به سوی پیروزی هدایت می کند. در سمت راست ماریان می توان افرادی از هر دو قشر ثروتمند و فقیر جامعه را دید. قشر بورژوازی (ثروتمند) که با کت و شلوار و کراوات و کلاه استوانهای نشان داده شده و قشر کارگر که با شلوار تسمهای و کلاه گرد پشمی نشان داده شدهاند. وجود یک کودک در سمت چپ ماریان نشان دهنده حضور آحاد ملت در انقلاب جولای است. این تابلو در موزه لوور پاریس نگهداری میشود.
بازماندگان کشتی مدوسا، تئودور ژریکو
در سال ۱۸۱۶میلادی، ناو جنگی مدوسا که متعلق به نیروی دریایی فرانسه به ناخدایی هوگ شوماریز، با 395 ملوان و سرباز در نزدیکی سواحل کشور موریتانی فعلی غرق میشود. ناخدا که ۲۵ سال از صحنه ی دریانوردی دور بود با سهل انگاری خود باعث می شود کشتی بیش از حد به کرانه ی ماسه ای ساحل نزدیک شود و به تپه ای شنی اصابت کند و به گل بنشیند. کشتی در حال غرق شدن بود که خدمه و ملوانان هراسان و شتابزده، قایق های نجات را به آب می اندازند اما قایق ها، کفاف تمام جمعیت حاضر در کشتی را نمی دهد. افراد باقی مانده با چوب ها و بقایای کشتی، کلک بزرگی می سازند و با طناب به قایق های نجات وصل می کنند و به راه خود روی اقیانوس ادامه می دهند اما در شبی مخوف طناب های واصل پاره می شود و کلک با صد و پنجاه و دو نفر روی آب معلق و سرگردان می ماند. در نهایت در حالیکه تنها 15 نفر از آنها باقی مانده اند، کشتی آرگوس آنها را پیدا می کند و نجات می دهد. از آن پانزده نفر هم پنج نفر بر اثر بیماری می میرند و تنها ده نفر از مهلکه می گریزند. بازتاب این حادثه که در دوران حکومت ناپلئون رخ می دهد، انعکاس وسیعی در جامعه پیدا کرد و دولت را به شکلی مستقیم زیر سؤال برد. ژریکو متأثر و پریشان از ماجرا، پرده ی نقاشی عظیمی از حادثه آفرید و دو سال تمام روی آن وقت گذاشت. گفته میشود ژریکو مصاحبه هائی با بازماندگان ترتیب داد و جزئیات ماجرا را از زبانشان شنید و از چهرههایشان طراحی کرد و سعی کرد حقایق را تا جای ممکن نزدیک به واثعیت منعکس کند و در کارگاهش ماکتی مشابه کلک مدوسا ساخت و به تماشای امواج دریا نشست و اجساد را مورد مطالعه قرار داد. تابلوی بازماندگان کشتی مدوسا لحظه ای را تداعی می کند که افراد کلک مدوسا، کشتی نجاتی را از دور مشاهده می کنند و برای نجات خود به دست آن کشتی در حال تقلا هستند. این تابلو در موزه لوور پاریس نگهداری میشود.