عکسهایی از میدلند، ناحیه صنعتی در مرکز انگلستان
ثبت تصاویر جالب از جنبههای پیش پاافتاده طبقه متوسط توسط جان مایرز هنگام پیاده روی
جان مایرز (متولد ۱۹۴۴) عکاس و نقاش پرتره تصاویری کاملا معمولی و سیاه و سفید از مردم، محیطها و گهگاه حیوانات ثبت کرده که اغلب در فاصله پیادهروی او از خانهاش گرفته شده است. درواقع او بین سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۸۱ از جنبههای پیش پا افتاده زندگی طبقه متوسط در مرکز انگلستان عکس گرفته است.
هنرامروز- فرزانه شهریاری: جان مایرز (متولد ۱۹۴۴) عکاس و نقاش پرتره است. او بین سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۸۱ از جنبههای پیش پا افتاده زندگی طبقه متوسط در مرکز انگلستان - پرترههای سیاه و سفید از مردم عادی و حومه شهر در فاصله پیاده روی از خانهاش در استوربریج عکس گرفت. مایرز در سال ۱۹۷۴ و ۱۹۹۰ این عکاسی را خود به صورت خودکار در کتاب منتشر کرده است. پس از آن ، تنها در سال ۲۰۱۱ با توجه مجدد به انتقادات ، تعداد بیشتری کتاب صرفاً به عکاسی وی اختصاص یافت. کارهای وی در نظرسنجی بین المللی عکاسان، کتاب عکاسی (مطبوعات فیدون ، ۲۰۱۴) گنجانده شد. از اوایل دهه ۱۹۷۰ او نمایشگاه هایی را در انگلیس و اروپا برگزار کرده است. کارهای وی در مجموعه کتابخانه بیرمنگام، در مجموعه شورای هنر و در مجموعه جیمز هیمن برگزار می شود.او بعداً عکاسی را برای نقاشی کنار گذاشت و در سال ۲۰۰۳ در گالری و موزه هنر راگبی نمایشگاه انفرادی داشت.مایرز از سال ۱۹۶۹ تا ۲۰۰۱ به عنوان مدرس هنرهای زیبا و سپس نقاشی کار می کرد.
جان مایرز در مورد این عکسها گفته است: «من از افرادی که میشناختم یا روزانه با آنها روبرو شدم عکس گرفتهام. من از مردم میپرسم که آیا میتوانم از آنها عکس بگیرم ... من هرگز با دوربین به دنبال مردم برای عکاسی نبودم».
درواقع مایر در آن زمان عکسها را به جهت ثبت تاریخ و یا به جهت تولید کتاب و یا برگزاری نمایشگاه نگرفته و هیچ دستمزدی هم بابت آنها دریافت نکرده است او عکسها را حین پیادهروی و هنگام گشت و گذار و خرید انداخته است. در کنار هر عکس راهنمایی که داستان آن را بیان میکند درج شده است و بیشترین تصاویر در فاصله پیاده روی از خانه جان مایر در استوربریج بین سالهای ۱۹۷۲ و ۱۹۸۸ گرفته شده است.
Butcher’s Boy 1973 سلاخی پسر
پسر قصاب در یک کشتارگاه کوچک در خیابان مارکت کار میکرد.
Brick Worker, 1983 کارگر کوره
این عکس در روز ولنتاین در سال ۱۹۸۳ گرفته شده است. سوله محقرِ سرد، متروکهای که تنها با یک چراغ روشن میشد. دو عکس از کارگر گرفتم و هیچ چیزی اضافه یا برداشته نشده است. روند کار اوبه طور فشرده او با کوهی از خاک رس مواجه بود.
Cradley Foundry, Quarry Bank, 1983 ریخته گری کرادلی، بانک معادن
این عکس همیشه من را به یاد پیک نیک در گلیندبورن انگلیس می اندازد که در سال ۱۹۶۷ توسط تونی ری جونز گرفته شده است. ممکن است در این عکسها رنگ و بوی چمن باشد اما فکر میکنم به این دلیل است که هر دو مربوط به طبقه، وضعیت و جایی است که ما خود را در نظم اجتماعی میبینیم.
Mr Jackson, 1974 آقای جکسون
احتمالاً در نهایت ظروف پیرکس به فرش ریخته می شود..
Dual Carriageway 1974 واگن دوتایی
Young Girl, 1973 دختر جوان
پرترهها مربوط به افرادی است که در چند مایل مربع در شهری آرام و قابل توجه در میدلندز زندگی و کار می کنند. من هرگز تصمیم نگرفتم که از یک مقطع جامعه شناختی از سنین یا نوع افراد عکاسی کنم گروهی که سرانجام در تصاویر من به وجود آمد عمدتا از همکاران، فرزندان آنها، دانش آموزان و افراد مرتبط با یک سازمان بهداشت روان، بستگان و دوستان بودند.
Entrance to Industrial Estate (No 2), 1983 ورودی شهرک صنعتی
هیچ پروژه یا چک لیست، هیچ پیشنهادی به یک نهاد تأمین مالی وجود نداشت (من هرگز برای گرفتن عکس از هزینهای دریافت نکردم) و نتایج نیز برنامهریزی نشده بود باید بگویم برای تولید کتاب یا نمایشگاه کار نمی کردم. و تنها با میل خودم عکسها را گرفتم.
Chawn Hill, Stourbridge, 1979 شاون هیل، استوربریج
من هرگز عکس ها را اسنادی از آنچه استوربریج در دهه ۱۹۷۰ به نظر می رسید ندانستهام. من به بعد تاریخی علاقهای ندارم که دیگران بخواهند بر اثر تحمیل کنند ... در واقع از مغازهها عکس نگرفتم تا آنها را به خاطر بسپارند - آنها را گرفتم زیرا برای گشت و گذار و خرید به مغازهها رفتم.
Giraffe, 1973 زرافه
این عکس در باغ وحش دادلی در مارس ۱۹۷۳ گرفته شده است. در خانه زرافه هوا سرد بود و گرچه ممکن است رادیاتورها برای زرافه گرمی ایجاد کنند، اما برای کسی که روی زمین بتونی ایستاده بود کار زیادی انجام ندادند. مجبور شدم لنز دوربین را از میلههای محفظه فرو ببرم تا دید واضحی داشته باشم. زرافه دون نام داشت و در سال ۱۹۷۱ متولد شده بود.
Lift Doors at Waitrose, 1974
ما هر جمعه خرید میکردیم. این عکس در نور موجود و در سطح چشم گرفته شده است تا این تصور ایجاد شود که شما اولین کسی هستید که با درهای بالابر روبرو میشوید. این مکان خاصی نیست ... و هیچ اتفاقی در شرف وقوع از آن سوی لبه قاب نیست. تصویر را میتوان در یک جمله کوتاه خلاصه کرد: این یک عکس از درهای آسانسور است.
Television (No 4), 1973 تلویزیون
گاهی اوقات احساس میکنم که صفحههای تلویزیون نامرئی هستند - یک خلا مرده در مرکز عکس. هیچ کس در سال ۱۹۷۳ تصور نمیکرد که چقدر استفاده از صفحه نمایش غالب میشود. ده تلویزیون [مجموعه ای از سال ۱۹۷۳] میتواند اولین نوع عکاسی از عصر جدید باشد.
The Bed, 1976 تختخواب
به نظر می رسد مانند یک مقبره است. من یک شکل فیزیکی میبینم که از جای دادن خودداری میکند. هیچ اتفاقی نمیافتد من اغلب جلوی این عکس صحبت های گالری را پایان می دهم ...
Shop Counter, Customer’s View, 1981 نمای پیشخوان مشتری فروشگاه
عکسها زمینهای از زندگی روزمره را نشان می دهند. برخی از مغازههای خیابان بزرگ هنوز خالی هستند اما اکنون شبها بیخانمانها درب منازل پناه می گیرند.