نگاهی به فیلمهای ساخته شده با مضامین مربوط به واقعه عاشورا
بازتاب آیین در آثار کارگردانان مولف
در اینجا سعی شده آثار کارگردانان سینمای ایران، که هر یک با نگاه شخصی خود به واقعه عاشورا پرداختهاند را معرفی کنیم. افراد صاحب سبکی که هر یک با رویکردی شخصی و با در نظر گرفتن زاویهای ویژه این واقعه را بازنمایی کردهاند.
اقتصاد هنر آنلاین- شفق ابوسبا: فیلمهایی با مضامین مربوط به واقعه کربلا و اتفاقات پیرامون این رویداد در سینما و تلویزیون ایران بارها به تصویر درآمدهاند. عاشورا رویدادی است که خصلتهای نمایشی بسیاری در خود دارد. این ویژگی از ابتدا با این رویداد گره خورده است. نمایشهای تعزیه و نقالیهایی با این موضوع از دیرباز در فرهنگ ما وجود داشته. با گذشت زمان جنبههای اساطیری و آیینی زیادی به این اتفاق اضافه شده و به همین دلیل نیز است که هنرمندان زیادی توانستهاند نقطه دید منحصر به فرد خود را نسبت به این رویداد داشته باشند و آن را در آثارشان بازنمایی کنند. از "بهرام بیضایی" تا "احمدرضا درویش"، از "ناصر تقوایی" تا "عباس کیارستمی" همهی اینها یک رویداد واحد را دستمایهای برای خلق آثار هنری قرار دادهاند. برگزاری مراسمهایی پیرامون این موضوع همانطور که گفته شد از دیرباز در بافت فرهنگی و اجتماعی ما وجود داشته ولی بعد از انقلاب و با روی کار آمدن جمهوری اسلامی توجه به آن بیشتر شد. جدای از تبلیغ مذهب شیعه، جنگ میان ایران و عراق و از طرفی تحول بزرگی مانند انقلاب در ایران باعث شد که توجه به ماجرای عاشورا بیش از پیش شود و وجه تمثیلی آن در مقایسه با شرایط موجود پررنگتر و سمبولیکتر شود. در همان سالهای اوایل جنگ و انقلاب بود که اولین فیلم سینمایی داستانی با مضامین عاشورایی توسط "فریبرز صالح" با نام "سفیر" ساخته شد. در ادامه به معرفی فیلمهایی میپردازیم که در آن خالق اثر به واقعه کربلا زاویه نگاه ویژهای داشته و سعی کرده آن را در اثرش بازتاب کند.
از مستند "اربعین" 1349 تا "تمرین آخر" 1383
"ناصر تقوایی" از مولفانی است که چندین بار ماجرای کربلا و واقعه عاشورا در آثارش به شکلهای مختلف بررسی کرده. او یکی از اولین مستندها مربوط به آیینهای عزاداری را در سال 1349 ساخت. همانطور که در فیلمهای داستانی او جغرافیا و شهرهای جنوبی کشور اهمیت پیدا میکنند در مستند "اربعین" هم همینطور است. محوریت این فیلم عزاداری در شهرهای جنوبی بهویژه بوشهر است که مراسمی مخصوص را هر سال اجرا میکنند.
در سال 1383 تقوایی یک بار دیگر به سراغ این موضوع در قالب فیلمی دربارهی تعزیه رفت. دلیل این کار در وهله اول آن بود که برای ثبت جهانی تعزیه در یونسکو بهعنوان میراث ایران نیاز به فیلمی در این مورد بود که تقوایی تصمیم گرفت آن را بسازد. ناصر تقوایی در مورد تعزیه گفته: تنها هنر نمایشی تاریخ اسلام است که از دوران کهن باقی مانده تعزیه است که نمایشی "اکسپرسیونیستی" است. فیلم "تمرین آخر" بر اساس تعزیه "حر دلاور" نوشتهی "میرعزای کاشانی" است.
"روز واقعه" 1373
نگارش فیلمنامه "روز واقعه" توسط "بهرام بیضایی" انجام شده است و کارگردانی آن را "شهرام اسدی" به عهده داشته. وجود "بهرام بیضایی" در این فیلم بهعنوان فیلمنامهنویس یکی از دلایلی است که "روز واقع" را به اثری ماندگار تبدیل کرده. گفته میشود بیضایی تمایل داشته که این فیلم را خودش کارگردانی کند ولی بهدلیل حساسیتهایی که از آن زمان نسبت به او وجود داشته، اجازه این کار را پیدا نکرده و در آخر به شخص دیگری سپرده شده است. عجیب نیست که شخصی مثل بیضایی به سراغ این موضوع رفته. در فیلمهای قبلی و همچنین پژوهشها و نمایشنامههای بیضایی علایقهی او به تمثیل، آیین و اسطوره را میتوان به راحتی مشاهده کرد و داستان کربلا تقریبا همهی این ویژگیها را دارد. او در این فیلمنامه، داستانی حاشیهای پیرامون واقعه کربلا را دستمایهی خود قرار داده. با وجود اینکه "روز واقعه" را یکی از شاهکارهای سینمای ایران و مهمترین فیلم تولید شده با این مضمون میدانند، نمیتوان به این موضوع فکر نکرد که اگر خود بیضایی این فیلمنامه را کارگردانی میکرد چه از آب درمیآمد. بیضایی هیچگاه در مورد فیلم و اینکه آیا این فیلم را دوست دارد یا نه صحبت نکرده اما در جایی گفته: اصلا نمیخواهم بگویم راضی هستم یا نه. تمام حرف من این است که من این فیلم را اینطور نمیدیدم. این فیلم شباهتی به فیلمهایی که من داشتم ندارد.
"بهخاطر هانیه" 1373
این فیلم را "کیومرث پوراحمد" کارگردانی کرده است و در آن بهطور مستقیم به خود واقعه عاشورا اشاره نمیشود. در فیلم "بهخاطر هانیه" به مراسم و آیینهایی که حول این رویداد وجود دارد پرداخته میشود. چیزی که در مورد این آیینها وجود دارد این است که در هر شهر از ایران رسوم خاصی برای نمایش سوگ وجود دارد و شیوهی پرداختن به این آیین در هر استان و شهر با دیگری متفاوت است. در این فیلم شیوهی عزاداری در جنوب ایران که دمامزنی هم جرئی از آن است وارد خط اصلی داستانی فیلم میشود.
"عصر روز دهم" 1387
"عصر روز دهم" را "مجتبی راعی" کارگردانی کرده است ولی طرح آن را "رسول ملاقلیپور" نوشته بود. ملاقلیپور در سال 1385 سفری به کربلا کرد تا لوکیشنهای فیلم را ببیند و انتخاب کند. گفته میشود او بسیار علاقه داشته ژانری که در آن سالها فعالیت کرده یعنی سینمای جنگ و دفاع مقدس را با واقعه کربلا همراه کند اما بعد از بازگشتش از کربلا در اسفند ماه همان سال درگذشت و نوانتست این کار را به نتیجه برساند. دوسال بعد مجتبی راعی بر اساس طرح و فیلمنامه ملاقلیپور این فیلم را کارگردانی کرد. داستان فیلم در مورد جنگ ایران و عراق است اما نگاهی نیز به ماجرای عاشورا دارد و چون بخشی از فیلم در ماه محرم و در عراق میگذرد، این کشور حالتی تمثیلی گرفته است. یکی از ویژگیهای این فیلم ترکیب لحن مستند با قصه است و در آن سعی شده آیینهای عزاداری به نمایش دربیاید.
"تعزیه" 1387
"عباس کیارستمی" با رویکرد ویژهای که به هنر و سینما داشت؛ در مجموعه مراسم و آیینهایی که پیرامون ماجرای عاشورا وجود دارد سراغ تعزیه رفت. دید مستندگونهی او در کنار اهمیت به تماشاگر (که بعدتر در فیلم شیرین نیز تکرار شد) در این فیلم- مستند وجود دارد. کیارستمی از مراسم تعزیهای که اجرای آن 7 ساعت طول کشیده فیلمبرداری کرده و در کنار آن به همان اندازه به تماشاگران تعزیه هم اهمیت داده و از آنها تصویربرداری کرده. نتیجهی کار فیلمی 70 دقیقهای است که در وسط صفحه مراسم تعزیه پخش میشود و در دو طرف آن واکنش مخاطبین را میبینیم. کیارستمی دربارهی تماشاگر تعزیه گفته است که آنها تماشاگر معمولی تئاتر نیستند، آنها با سینهزدن و گرستن در اجرا مشارکت دارند. کیارستمی در جواب اینکه چگونه به تعزیه علاقهمند شده توضیح میدهد: "وقتی فیلم طعم گیلاس در رم به نمایش در آمد درباره صحنه آخر فیلم از من سوال شد که آیا تحت تاثیر برشت و تکنیک فاصله گذاری او بودم و من گفتم خیر تحت تاثیر تعزیه این صحنه را ساختم و مدیر فستیوال رم از من خواست که درباره تعزیه بیشتر توضیح بدهم و این انگیزه ای شد برای اینکه من ویدیویی از تعزیه تهیه کنم و برای او بفرستم".
در سال 1395 کیارستمی مراسم تعزیهای را با تعزیهخوانهای ایرانی در شهر رم ایتالیا اجرا کرد.
"رستاخیز" 1391
شش سال از زمان اولین اکران فیلم رستاخیز در سی و دومین جشنواره فجر میگذرد. از آن زمان حاشیههای فیلم "احمدرضا درویش" تمام نشده و با این وجود که او گفته با علما و روحانیون زیادی در همهی مراحل ساخت فیلم مشورت کرده و ممیزیهایی را هم اعمال کرده، نتوانسته فیلم را در سینماها اکران کند. دعوا بر سر نمایش چهره حضرت ابوالفضل است که بعضی از مراجع تقلید آن را حرکتی اشتباه میدانند. درویش بعد ساخت فیلم عظیم و پرخرج "دوئل" که در ژانر جنگ است، پروژهی دیگری را شروع کرد که "رستاخیز" بود. او دربارهی این فیلم گفته یکی از آرزوهای من برای 25 سال این بود که اثری درباره عاشورا در کارنامهام باشد. رستاخیز فیلمی با عوامل زیاد و لوکیشنهای متعدد است که به گفتهی درویش حدود 10 سال زمان صرف پژوهشهای مربوط به آن شده است اما بهرحال هنوز نتوانسته به روی پرده بیاید.